شرق/ متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
حسين مرعشي، سخنگوي حزب کارگزاران سازندگي گفت: «همانطور که انتخابات 92 نقطه عطفي بود که منجر به حيات سياسي جديد اصلاحطلبان شد، انتخابات 98 هم نقطه عطفي براي بازگشت به حاشيهنشيني اصلاحطلبان شد؛ يعني از آنجا که شخصيتهاي مؤثر جريان اصلاحات به دليل احتمال بالاي ردصلاحيتشدن ثبتنام نکردند و همچنين بهخاطر خستگي جامعه، نتيجه بهدستآمده نقطه عطفي جديد براي جريان اصلاحات شد. اگر اين نقطه در انتخابات 1400 هم ماندگار باشد، ميتوان گفت موفقيت اصلاحطلبان دور از ذهن خواهد بود. اما نميتوان گفت فضاي انتخابات رياستجمهوري پيشرو به چه صورت خواهد بود».
به گزارش «اعتمادآنلاين»، او در پاسخ به اين پرسش که آيا با اين ذهنيت که اصلاحطلبان چوب حمايت از روحاني را خوردند، موافقيد يا نه، اظهار کرد: «براي تحليل عملکرد روحاني هم بايد به کارکرد شخص خودش نگاهي بيندازيم. اين را هم بايد در نظر گرفت که ترامپ با تصميمي عجيب زير ميز برجام زد. البته بايد به مخالفتهاي مخالفان داخلي دولت هم اشاره کنيم که حتي در قالب نهادهايي مؤثر در مسير دولتيها سنگاندازي کردند. بايد گفت، اين سه عامل دست به دست هم دادند تا اميد مردم کمرنگ باشد و تأثير رأيشان کم شود. مردم در سالهاي 92 و 96 رأي دادند تا بلکه کشور به مسير صحيح بازگردد که اين سه عامل مانع شدند. به طور مشخص بايد اذعان کرد گروهي به دنبال کمرنگشدن نقش مردم هستند، چون ميدانند زماني که مردم امکان نقشآفريني داشته باشند، اصلاحات و اصلاحطلبي فرصت عرضاندام پيدا ميکند».
سخنگوي حزب کارگزاران درباره اينکه گفته ميشود اصلاحطلبان براي اصلاحطلبي لزوما احتياجي به بودن در قدرت ندارند، گفت: «اساسا گروههاي سياسي با هر ديد و سليقهاي که باشند، براي تأثيرگذاري به ابزارهاي قدرت نياز دارند. اصلاحطلبان هم از اين قاعده مستثنا نيستند و براي اينکه بتوانند تفکراتشان را در راستاي اصلاح امور به کار گيرند، لازم است در نهادهاي دولت و مجلس صاحب کرسي باشند؛ بهعنوانمثال اگر آقاي سيدمحمد خاتمي دو دوره رئيسجمهوري نميشد، به طور يقين نميتوانست تا اين حد مورد تأييد جامعه باشد. البته قدرت به تنهايي کافي نيست و در قدرت بايد اختيار هم باشد. همچنين بايد عملکرد خوب و توأم با اصلاح داشت تا بتوان کارآمدي را در ذهن پررنگ کرد».
اين فعال سياسي همچنين درباره چگونگي بازگشت اصلاحطلبان به قدرت تصريح کرد: «اينکه مجلس با حضور پررنگ اصولگرايان تشکيل ميشود اتفاق جديدي نيست. آنها در مجالس هفتم تا دهم اکثريتنشين بودند و براي پنجمين دوره متوالي اين موقعيت را تجربه ميکنند. اصلاحطلبان نميتوانند کار خاصي انجام دهند و درواقع بايد در انتظار کنشهاي سياسي باشند تا شايد بتوانند دوباره خود را در عرصه تصميمسازي و قانونگذاري ببينند. نکته جالب اين است که اصلاحطلبان در حالي محکوم به بيرونِ گود نشستن هستند که اصولگرايان در همه دورههايي که عرصهها را در اختيار خود ديدند، عملا نتوانستند کار خاصي انجام دهند؛ يعني نه توانستند جايگاه اجتماعيشان را تقويت کنند و نه در راستاي پيشرفت و توسعه کشور توفيقي به دست آوردند. به همين دليل ميتوان گفت حاشيهنشينکردن اصلاحطلبان به ضرر کشور تمام شده است».مرعشي درخصوص نقشآفريني اصلاحطلبان در انتخابات رياستجمهوري 1400 هم گفت: «نهتنها کورسوي اميد، بلکه آنها اميدوارانه به انتخابات دور بعدي رياستجمهوري فکر ميکنند تا بتوانند در عرصه اجرائي به قول معروف کار را در دست بگيرند. اما مسئله اين است که حضور جدي جريان اصلاحات در انتخابات 1400 به عواملي بستگي دارد که بعضا در کنترل خودشان نيست؛ مثلا اينکه شوراي نگهبان چهرههاي مؤثر اين طيف را تأييد کند يا نه. به همين دليل بايد منتظر ماند و به تماشاي تحولات سياسي در سال منتهي به انتخابات نشست».او درباره سرمايه اجتماعي اصلاحطلبان هم خاطرنشان کرد: «اين جامعه است که سرمايههاي اجتماعياش را از دست داده و در نتيجه مردم با صندوقهاي رأي قهر کردهاند... نظام ما نظامي است که بر اساس تکيه به مردم فعاليت ميکند و به همين دليل سياستگذاران نظام بايد به فکر بازسازي سرمايه اجتماعي باشند تا از تبعات سنگين چنين وضعيتي در امان باشيم. در غير اين صورت حتما با موقعيتي سخت و ضرررسان مواجه خواهيم شد».حسين مرعشي در پاسخ به اين پرسش که نگاه حاکميت به اصلاحطلبان چگونه است، اظهار کرد: «خبرهايي که به ما ميرسد گوياي آن است که نظام هميشه اصل را بر مشارکت همگاني ميگذارد، اما نهادهايي در درون نظام آشکارا از فعاليت اصلاحطلبان ممانعت به عمل ميآورند و به همين دليل، خواسته يا ناخواسته، هزينههايي گزاف به نظام، کشور و البته مردم تحميل کردهاند. تلاش براي تحديد در شرايطي صورت ميگيرد که همه ميدانند با اين رويه نه ميتوان آرمانها را پيگيري کرد و نه ميتوان به توسعه و پيشرفت و در نتيجه رضايتمندي عمومي اميدي حتي ناچيز بست».
بازار