نماد آخرین خبر

سرمقاله شرق/ پیروزی، شکست نیست

منبع
شرق
بروزرسانی
سرمقاله شرق/ پیروزی، شکست نیست
شرق/ « پيروزي، شکست نيست » عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم سيد‌مصطفي هاشمي‌طبا است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد: همه افاضات مقامات آمريکايي درباره نفتکش‌هاي ايراني اعزامي به ونزوئلا، ورود آنها به آب‌هاي ونزوئلا و پهلوگرفتن برخي از آنان به وقوع پيوست و از نظر صاحب‌نظران بين‌المللي، يک پيروزي براي ايران به شمار آمد؛ امري که جزء حقوق مسلم ايران و ونزوئلا درباره رابطه في‌مابين بوده است. دنياي زورمدارانه نمي‌تواند اجراي حقوق مسلم کشورها و افراد را به‌سادگي تحمل کند و مي‌خواهد هر‌چه را در دنيا رخ مي‌دهد، صرفا با اجازه خود به رسميت بشناسد. اجراي حقوق بديهي و واضح ايران و ونزوئلا، يعني تجارت في‌مابين به دليل نگاه تحکم‌آميز آمريکا، اينک از سوي صاحب‌نظران سياسي و حقوقي پيروزي به شمار مي‌رود؛ در‌حالي‌که امري بديهي به وقوع پيوسته است و البته به اين دليل که آنها هژموني آمريکا را قبول کرده‌اند، چنين مي‌انديشند. از سوي ديگر، در داخل کشور ما برخي مدعي شده‌اند ارسال اين مجموعه‌ها و به‌مقصد‌رسيدن آن، دليل محکمي بر شکست معاهده برجام است و مي‌گويند چرا دولت (بخوانيد نظام) از ابتدا به‌جاي آنکه دنبال برجام برود، در پي اقدام مستقيم نبود و پهلو‌گرفتن کشتي‌ها را دليل اصلي بيهودگي مذاکره و امضاي معاهده برجام مي‌دانند و مي‌گويند اصولا مذاکره درباره مسائل هسته‌‌اي با 1+5 امري نابخردانه و شکستي براي ايران بوده است. ابتدا بايد گفت اعزام مستقل نفتکش‌ها به ونزوئلا، اولين اقدام ايران در اين زمينه نيست و همين ماه‌هاي اخير بود که کشتي نفتي ايراني به سوريه اعزام و اخبار آن هم در همه جرايد منتشر شد و ثانيا شبيه اين کار در مقياس‌هاي مختلف از زمره کارهاي دائم دولت در قالب دورزدن تحريم‌هاست و دولت ايران هرگز حقوق خود را به دست فراموشي و اقدام يک‌جانبه آمريکا ‌ نداده است و به همين دليل است که مقامات منتقد آمريکايي، سياست حداکثر فشار آمريکا در قبال ايران را شکست‌خورده مي‌دانند و صدالبته واضح است که مقاماتي مانند برايان هوک که مسئول تحريم ايران است، نظريه مخالفي داشته باشند؛ چراکه آنان برخلاف ما، معمولا خودزني نمي‌کنند. پس اين نظريه حضرات داخلي که اعزام کشتي‌ها را کار جديدي دانسته و نتيجه‌گيري عليه برجام مي‌کنند، به قول علما، سالبه به انتفاع موضوع است؛ زيرا نه براي اولين‌بار بوده و نه از حقوق سلب‌شده از ايران است‌. دوم آنکه ايشان علي‌القاعده بايد بدانند تحريم آمريکا از چه نوع است و آمريکا از کدام اهرم‌ها براي به‌کرسي‌نشاندن حرف خود استفاده مي‌کند؟ آمريکا به شرکت‌ها يا کشورها مي‌گويد اگر با ايران همکاري کنند، روابط تجاري خود را با آنها قطع مي‌کند و احيانا در دادگاه‌هاي آمريکا عليه آنها طرح دعوي مي‌کند. اين به معناي آن است که تحريم آمريکا نه به دلايل حقوقي، بلکه فقط به دلايل تجاري، يعني وابسته‌بودن شرکت‌هاي کشورهاي مختلف به آمريکا، تأثيرگذار شده است. پس براي کالاي ايراني از‌جمله نفت‌، موضوع مشتري‌نداشتن (از ترس آمريکا) مطرح است و نه آنکه ايران به خاطر برجام از ارسال استنکاف کند؛ امري که متأسفانه از سوي حضرات داخلي منتقد دولت ظاهرا مغفول قرار گرفته است؛ يعني نداشتن مشتري را به ضعف دولت ايران تعبير مي‌کنند. سوم آنکه تحريم قبل از برجام با تحريم آمريکا پس از خروج از برجام بسيار متفاوت است. قبل از امضاي برجام، تحريم‌ها از سوي شوراي امنيت سازمان ملل در قطع‌نامه‌هاي مختلف صورت گرفت و حسب اين تحريم‌ها که بسيار گسترده بود، اجماعي جهاني عليه ايران شکل گرفت؛ به نحوي که حتي در مواردي توسل به زور عليه ايران جنبه قانوني بر خود مي‌گرفت. در‌حالي‌که در‌حال‌حاضر با منتفي‌شدن قطع‌نامه‌ها به پيروي از امضاي معاهده برجام، هيچ‌يک از آن تحريم‌ها وجود ندارد و تنها اقدام آمريکا در تحريم‌ها وجود دارد. هر‌گونه اقدام آمريکا عليه کشتي‌هاي ايراني، راهزني دريايي و تروريسم دولتي بوده و هست و چنين است که آنان نيز به اين مسئله واقف هستند. برخي در کشور ما همواره مايل هستند مسائل را واژگون جلوه دهند و آنچه پيروزي است، به نوعي ديگر تلقي کنند. آنان امضاي معاهده برجام را شکست ايران جلوه مي‌دهند؛ در‌حالي‌که در نوع خود پيروزي بزرگ ايران بوده است. ما پيروزيم؛ زيرا عهدشکن نيستيم. ما پيروزيم؛ زيرا دشمنان ما بدعهد و فريب‌کار هستند. ما پيروزيم؛ چراکه از حقوق حقه خود استفاده کرده و از آن دفاع مي‌کنيم. ما پيروزيم به اين دليل که با وجود سه سال تحريم آمريکا و دشمني صهيونيسم بر استکبار آمريکا و وهابيسم، کشور را اداره مي‌کنيم. شکست ناميدن پيروزي‌ها آيا عاملانش را زير سؤال نمي‌برد؟