نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

#من_ماسک_میزنم

منبع
ايران
بروزرسانی
#من_ماسک_میزنم
ايران/ متن پيش رو در ايران منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست فريبا خان احمدي/ افزايش شمار جانباختگان ويروس کرونا و بي‌توجهي مردم به رعايت پروتکل‌هاي بهداشتي، دولت را بر آن داشت تا با اتخاذ تصميم تازه‌اي استفاده از ماسک را در مکان‌هاي پرجمعيت اجباري کند. سرانجام پس از بحث و تبادل نظرهاي زياد ميان اعضاي ستاد ملي کرونا بالاخره رئيس جمهوري روز گذشته اعلام کرد از 15 تير ماه همه مردم بايد در فضاهاي شلوغ و پرتردد ماسک بزنند. در دو روز گذشته نيز معاون اول وزير بهداشت از آغاز پويش «با من ماسک بزن» در کشور خبر داد. به‌گفته حريرچي استفاده از ماسک به‌صورت معمولي ۸۵ درصد احتمال انتقال ويروس را کم مي‌کند. با وجود تذکرهاي مکرر مسئولان وزارت بهداشت مبني بر رعايت الزامات بهداشتي از سوي شهروندان با اين حال هنوز به‌دليل آنکه اجباري به پوشيدن ماسک نيست شهروندان نيز اين مسأله را جدي نگرفته‌اند و ويروس کرونا نيز بسرعت در جامعه در حال گسترش است؛ در خيابان‌ها، در مغازه‌ها و هر کجا که توده‌هاي آدم‌ها در رفت وآمد هستند. حوالي ظهر به چند نقطه پايتخت سري زديم تا ضرورت اجراي چنين طرحي را از زبان شهروندان بشنويم. ضلع جنوب غربي ميدان هفت‌تير عابران زيادي در پياده رو رفت و آمد مي‌کنند. اغلب‌شان از ايستگاه مترو خارج مي‌شوند اما بدون ماسک. پيرترها حواس‌شان بيشتر جمع است حداقل يک ماسک دور دهان‌شان بسته‌اند تا به قول خودشان به دستورهاي بهداشتي عمل کرده باشند. يکي از آنها که روي سکوي کنار خيابان نشسته نظرش را درباره اجباري شدن ماسک از سوي دولت مي‌گويد: «خانم کساني که ماسک نمي‌زنند، اشتباه مي‌کنند. دولت کار خيلي خوبي کرد، حتماً بايد زور بالاي سر اين مردم باشد تا کاري را انجام بدهند.» مي‌پرسم شما با جريمه کردن افراد متخلفي که تن به اجراي اين دستور نمي‌دهند، موافق هستيد؟ جوابش منفي است:« سلامتي مهم‌تر از جريمه است. از 10 نفر تقريباً 5 نفر ماسک نمي‌زنند. من خودم بازنشسته هستم اين ماسکم را هزار و 500 تومان خريدم حساب کنيد ماهي چقدر مي‌شود؟ هيچ کسي ماسک نمي‌زند اگر قرار باشد جريمه هم بدهند باز فايده‌اي ندارد.»
هشدار مداوم درباره عوارض کرونا به مردم به اعتقاد يک کتابفروش در خيابان مفتح اجباري شدن استفاده از ماسک تأثير چنداني در تغيير رفتارهاي مردم ندارد. «همين الان استفاده از ماسک در مترو و اتوبوس اجباري است اما آيا همه رعايت مي‌کنند؟ وقتي مأمور مترو اعتراض مي‌کند جوابشان اين است که پول نداريم ماسک بخريم. مردم در مترو از سر و کول هم بالا مي‌روند. به‌نظر شما چرا در مترو ماسک نمي‌زنند؟» مرد کمي مکث مي‌کند و مي‌گويد:«استفاده از ماسک نياز به کار فرهنگ‌سازي دارد، مردم بايد درباره ضرورت پوشيدن ماسک آگاه شوند وگرنه اجبار کاري از پيش نمي‌برد. البته اين اجباري که از 15 تير ماه اجرايي مي‌شود به نفع سلامتي مردم است، الان وقت بي‌توجهي و سليقه‌اي عمل کردن در برابر کرونا نيست.» از مغازه خارج مي‌شوم چشمم به گاري ميوه فروشي کنار دست خيابان مي‌افتد. دو مرد جوان چندتايي شليل از روي گاري برمي‌دارند و بعد از تعارف به‌هم با دست‌هاي نشسته شليل‌ها را گاز مي‌زنند. آنها اعتقادي به استفاده از ماسک ندارند ولي مي‌گويند وقتي اجباري شود مجبورند که ماسک بزنند. کنار دست گاري ميوه فروش دکه روزنامه فروشي قرار دارد. مرد جواني پول خردهايش را در جيبش مي‌گذارد و سيگارش را با همان دست روشن مي‌کند و در پاسخ به اينکه شنيده‌ايد از 15 تير قرار است استفاده از ماسک اجباري شود؟ مي‌گويد: «نمي‌شود کنترل کرد. دولت چگونه مي‌خواهد کنترل کند چه کسي ماسک مي‌زند و چه کسي نمي‌زند. زوري که نمي‌شود، بايد فرهنگ‌سازي و اطلاع‌رساني کرد، مردم بايد ضرورتش را بدانند و بزنند. روزهاي اول اغلب مردم ماسک مي‌زدند، چه شد که يکمرتبه همه چيز تغيير کرد، بايد مدام به مردم هشدار داد.» حرف‌هاي مرد جوان تمام نشده که خانمي از آن سو مي‌گويد: «آقايان اصلاً رعايت نمي‌کنند بالاخره موقعي که رعايت نمي‌کنند دولت بايد ورود کند. نقش دولت همين است.» خيابان مفتح را به‌سمت هفت‌تير که مي‌رويم بوتيک‌هاي لباس و مغازه‌هاي مانتوفروشي خلوت‌تر از هميشه است، مردم تک و توک ماسک زده‌اند ولي با وجود اين، اجباري شدن ماسک را اقدام فوري و خوبي از سوي دولت مي‌دانند چرا که اين طرح براي حفاظت از جان مردم است. اطراف بلوار کارگران فصلي کيپ تا کيپ هم روي جدول نشسته‌اند و براي پيدا کردن لقمه ناني منتظر کارفرما هستند. ويروس کرونا بر زندگي و معيشت آنها نيز سايه افکنده است، با اين حال اصلاً آن را جدي نگرفته‌اند و جز آقا قادر که ماسک پارچه‌اي زهوار دررفته‌اي را تا زير چانه‌اش پايين کشيده هيچ کدام‌شان ماسک نزده‌اند. علتش هم يک چيز است؛ از دست ماسک خسته شده‌ايم.«اعصاب‌مان خراب است، تلويزيون زياد مي‌گه ماسک نمي‌ذاره کرونا بگيريم. اجباري بشه صددرصد مي‌زنيم. بايد تابع قانون باشيم.»
تهراني‌ها موافق صددرصدي اجباري شدن ماسک هستند کنار باجه عابر بانک در ضلع شمال‌غربي ميدان هفت تير 5 مشتري با فاصله کمتر از نيم متر کنار هم ايستاده‌اند. يکي از آنها که لباس روحانيت بر تن دارد موافق اجباري شدن استفاده از ماسک است. او اطلاعات ضد و نقيض در فضاي مجازي مبني بر بي‌تأثير بودن استفاده از ماسک در پيشگيري از ابتلا به کرونا را عامل اصلي عدم پايبندي مردم به اين اصل مهم مي‌داند. مردم بايد آگاهي‌شان زياد شود تا ماسک بزنند. به‌نظر مي‌رسد مشتري‌هاي نانوايي‌ها پروتکل‌هاي بهداشتي را جدي گرفته‌اند تقريباً از هر پنج مشتري چهار نفرشان ماسک پوشيده است. شاگرد نانوايي که پسر نوجواني است، مي‌گويد: «اوايل مردم زياد ماسک مي‌زدند الان نمي‌زنند، اگر اجباري بشه همه رعايت مي‌کنند. با اين کار آمار مبتلايان پايين مي‌آيد، نبايد با کرونا لجبازي کرد. الان در قزوين اغلب مردم رعايت مي‌کنند وضعيتش هم سفيد است اما در تهران چون ماسک نمي‌زنند آمار مبتلايانش هم بالاست.» نزديک ساعت يک ظهر به ميدان وليعصر تهران مي‌رويم، وضعيت در اينجا با چند صد متر بالاتر از آن کاملاً متفاوت است. اغلب رهگذران ماسک پوشيده‌اند، اغذيه‌فروشي‌ها با اينکه مشتري چنداني ندارند ولي کارکنانشان ماسک پارچه‌اي پوشيده‌اند، در مغازه‌هاي لباس فروشي پرنده پر نمي‌زند و اغلب مسافراني که از تاکسي‌هاي خطي پياده مي‌شوند ماسک دارند. راننده خط پونک - ميدان وليعصر مي‌گويد:«ما رانندگان وسايل نقليه همگاني از دولت تشکر مي‌کنيم که با اجباري کردن استفاده از ماسک هم سلامت ما هم سلامت مسافران را در اولويت قرار داده‌اند.»
شهروندان تهراني موافق صددرصدي اجباري شدن ماسک هستند و مي‌گويند سلامت مهم‌تر از هر چيزي است و در شرايطي که مشاغل و کسبه‌ها به‌دليل وضعيت اقتصادي فعال هستند پوشيدن ماسک شمار افزايشي مبتلايان را کند‌تر مي‌کند. آنها بر اين باورند که دولت اين طرح را به‌خاطر ملتش اجرا مي‌کند و مردم نيز بايد در اين مسير دولت را همراهي کنند. دختر جواني که خودش را پرستار معرفي مي‌کند به نکته ديگري هم اشاره مي‌کند: «مردم ديگر رعايت نمي‌کنند، اخبار هر روز وضعيت يک استان را قرمز اعلام مي‌کند تا کي اين وضعيت بايد ادامه يابد؟ دولت مجبور است استفاده از ماسک را اجباري کند تا مردم رعايت کنند. کشورهاي خارجي هم که استفاده از ماسک را اجباري کرده‌اند توانسته‌اند شيوع کرونا را به حداقل برسانند.»
ماسک بزنيد تا کسب و کار‌ها تعطيل نشود بازار کسبه اطراف ميدان وليعصر کسادتر از هميشه است. آنها از کاهش 80 درصدي مشتري‌هاي‌شان ناراضي‌اند ولي با اين حال معتقدند؛ اگر همه مردم همچون روزهاي اول اپيدمي دستورالعمل‌هاي بهداشتي را رعايت کنند کرونا بزودي تمام مي‌شود آن‌وقت کسب و کار ما هم به روزهاي قبل از کرونا برمي‌گردد، کافي است همه کرونا را جدي بگيريم و به دستورالعمل‌هاي دولت عمل کنيم. اگر تک تک شهروندان ماسک بزنند قطعاً کسب و کار‌ها هم تعطيل نخواهد شد. در اين ميان بايد از شهرونداني بگويم که باور به پوشيدن ماسک دارند و مي‌دانند که ماسک از انتقال ويروس کرونا پيشگيري مي‌کند اما به‌دليل گرما و جنس نامرغوب ماسک‌ها و البته گراني ماسک‌هاي باکيفيت از زدن ماسک امتناع مي‌کنند. مغازه لباس خانگي که اجناسش را حراج کرده کمي شلوغ‌تر از مغازه‌هاي اطراف است. مشتري‌ها اغلب‌شان ماسک زده‌اند اما فروشنده‌ها نه. بهانه‌شان هم اين است هوا گرم است، کلافه مي‌شوند اما اگر اجباري شود آن‌وقت چاره ديگري ندارند.
اينجا معدن کروناست براي تکميل گزارشم به سمت پاساژ علاالدين در خيابان جمهوري مي‌روم. همان جايي که رسانه‌ها آنجا را معدن کرونا مي‌نامند، اما «شنيدن کي بود مانند ديدن». جمعيت اطراف پاساژ وول مي‌خورد، جا براي سوزن انداختن نيست. اگر بگويم به ندرت رهگذران ماسک پوشيده‌اند اغراق نکرده‌ام. دستفروش‌هاي موبايل جلوي پاساژ جمع شده‌اند و مشتري‌ها شانه به شانه هم پياده رو را قرق کرده‌اند. «کرونا ضعيف شده است، کي گفته ماسک نزني کرونا مي‌گيري؟سه ماه رعايت کرديم چي شد؟ و...» اينها حرف‌هايي است که دستفروشان اطراف پاساژ علاالدين به ما مي‌گويند، همان‌هايي که ناقل بي‌علامتند و ديگران را مبتلا مي‌کنند.. چاره کار هم رعايت دستورالعمل‌هاي بهداشتي است ولاغير؛ کاري که همه کشورها در حال حاضر انجام مي‌دهند و با اجباري کردن ماسک در فضاي پر ازدحام زنجيره انتقال ويروس را قطع کرده‌اند. پسر جواني که بساط فروش سيم کابل تلفن همراه دارد تا مي‌شنود استفاده از ماسک اجباري شده است تکرار مي‌کند؛ ماسک اجباري شده از فردا ماسک مي‌فروشم با چند برابر قيمت. مردم هم مجبور هستند بخرند. روبه‌روي پاساژ علاالدين چند دختر و پسر جوان ايستاده‌اند و ليوان آبميوه را از دستفروش مي‌گيرند و با همان دست‌هاي نشسته سر مي‌کشند. جز يکي از آنها که ماسکش را دور مچ دستش بسته است هيچ کدام ماسک ندارند. وقتي مي‌شنوند دولت استفاده از ماسک را اجباري کرده يکي از آنها مي‌گويد: «چهار ماه است با همسرم سر استفاده از ماسک دعوا داريم، ماسک نمي‌زند، اميدوارم حالا که اجباري شده وقتي بيرون مي‌آيد ماسک بزند.»‌ ‌