نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

عزم عارف برای پاستور؟

منبع
شرق
بروزرسانی
عزم عارف برای پاستور؟
شرق/ متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
اظهارنظرها درباره استعفاي عارف از شوراي‌عالي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان همچنان ادامه دارد و هنوز معلوم نيست که علت استعفاي عارف چيست و چرا اين استعفا بعد از چهارماه اعلام شده است. محمود صادقي که يکي از نخستين افرادي بود که بعد از انتشار خبر استعفا گفت «ما هم از رسانه‌ها باخبر شديم»، روز گذشته در گفت‌وگويي با خبرگزاري «ايسنا» گفت که «استعفاي عارف بايد در روند عادي و قانوني خود انجام و دلايل او هم شنيده شود... من عضو هيئت‌رئيسه شوراي‌عالي سياست‌گذاري هستم، ولي هنوز متني از استعفاي عارف به من و ساير اعضاي هيئت‌رئيسه نرسيده است. عارف منتخب شوراي‌عالي است و استعفا را بايد به همين شورا ارائه مي‌داد...، در خبرها آمده است که عارف در اسفند ۹۸ استعفا داده، ولي موسوي‌لاري در ارديبهشت امسال استعفاي خود را خطاب به عارف اعلام کرده است و اينجا تعارضي وجود دارد. الان هم هنوز استعفايي از‌سوي عارف به ما اعلام نشده است و خودم ترديد دارم که استعفايي انجام شده است يا نه. نظم و انضباط از ويژگي‌هاي بارز محمدرضا عارف است و انتظار مي‌رود که او در همان چارچوب تشکيلاتي، استعفاي خود را ارائه دهد، زيرا اين استعفا بايد در شوراي‌عالي سياست‌گذاري بررسي شود».
او در پاسخ به اين پرسش که آيا شما با استعفاي عارف موافق هستيد، گفته است: «من نمي‌توانم اعلام کنم که موافقم يا مخالف، ولي استعفا بايد در روند عادي و قانوني خود انجام شود و دلايل عارف هم شنيده شود. کار در شوراي‌عالي جمعي است و در اين زمينه هم بايد با خرد جمعي تصميم‌گيري شود». ابهام در علت استعفاي عارف تا جايي پيش رفته است که بعضي گمانه‌زني‌ها درباره‌ حضور او در انتخابات رياست‌جمهوري 1400 مطرح شده است؛ به‌ اين معني که گفته مي‌شود استعفا از شوراي‌عالي دورخيزي براي رياست‌جمهوري است. محمدعلي ابطحي يکي از موافقان چنين فرضيه‌اي است و حتي پا را از مرحله احتمال فراتر گذاشته و در گفت‌وگو با سايت «نامه‌نيوز»، به قطعيت گفته است که عارف يکي از نامزدهاي انتخابات رياست‌جمهوري است: «آقاي عارف قطعا يکي از کانديدا‌هايي هستند که خود را آماده رياست‌جمهوري مي‌کنند اما کسان ديگري هم ممکن است در همين صدد باشند. در سياست نيز طبيعتا اول بايد افراد خودشان تلاش‌هايي کنند و بعد بر‌اساس نظرسنجي‌هاي غيررسمي بتوان تصميم گرفت که فرد مورد حمايت است يا خير. من شک ندارم که آقاي عارف خود را يکي از کانديد‌هاي ۱۴۰۰ مي‌داند، اما اينکه او به‌عنوان يک کانديداي اجماعي پذيرفته مي‌شود يا نه به عوامل مختلفي بستگي داد».
او همين گزاره را در گفت‌وگو با سايت خبرآنلاين هم تکرار کرده و گفته است: «بنده اصلاح‌طلبي را مانند مشروطه يک جريان مي‌دانم که متصل به رهبران خود نيست. شايد در شرايط فعلي اصلاح‌طلبي بيش از هر زماني داراي يک رهبر است. آقاي خاتمي فردي است که اکثر اصلاح‌طلبان روي ايشان توافق دارند... بايد بگويم پيگيري‌هاي من درباره صحت استعفاي آقاي عارف از شوراي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان به نتيجه نرسيده است. البته شايد ايشان تصميم دارند براي رياست‌جمهوري اقدام کنند». طرح چنين فرضيه‌اي فقط هم از سوي برخي اصلاح‌طلبان نيست بلکه روزنامه کيهان که همواره منتقد عملکرد عارف بوده هم نوشته است که عارف نامزد1400 است: «از گوشه و کنار خبر مي‌رسد که عارف وقتي متوجه اين واقعيت شده که از شوراي‌عالي اصلاح‌طلبان آبي گرم نمي‌شود، عطايش را به لقايش بخشيده و عزم خود را جزم کرده تا با سازوکار جديد ديگري که از‌سوي مدعيان اصلاحات تعريف مي‌شود خود را براي انتخابات 1400 آماده کند». در کنار چنين ديدگاهي برخي هم مي‌گويند استعفاي عارف يک ضرورت تشکيلاتي بود زيرا بايد جبهه اصلاحات بازسازي شود و با پوست‌اندازي نيروهاي جديد در عرصه حاضر شوند تا با بهره‌گيري از چنين شرايطي امکان توفيق اصلاح‌طلبان در انتخابات سال آينده بيشتر شود.
محمدرضا خباز درباره چنين موضوعي گفته است: «آقاي عارف چند سال بود که مسئوليت رياست شوراي‌عالي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان را برعهده داشت و در اين مدت توانست عملکرد قابل قبولي داشته باشد اما اکنون احساس شد که جريان اصلاحات نياز به پوست‌اندازي دارد و باتوجه به نتيجه انتخابات اسفند۹۸ بايد بازنگري در شوراي‌عالي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان انجام شود. خود آقاي عارف هم قبول داشت که ديگر بايد استعفا بدهد تا اصلاح‌طلبان بتوانند با نيروهاي جديد بار ديگر وارد عرصه سياسي بشوند و در اين موضوع دستشان باز باشد و رودربايستي در کار نباشد زيرا واقعا اصلاح‌طلبان براي ورود به انتخابات۱۴۰۰ نياز به نيروهاي جديد دارند؛ بنابراين به نظر مي‌رسد که استعفاي آقاي عارف ضرورت داشت. علاوه بر اين، ايجاد تغييرات باعث مي‌شود که مجموعه اصلاح‌طلبان تحليل واقع‌بينانه‌تري نسبت به اوضاع داخلي و خارجي کشور داشته باشند که با جمع همه اينها بتوانند يک مانيسفت جامع ارائه کنند که در آن راهبردهاي اصلاح‌طلبان مشخص باشد... مردم ديگر به‌صورت ليستي رأي نمي‌دهند و بايد در مواجهه با آنها اقناع ايجاد شود؛ يعني بايد مردم را قانع کنيم که اگر به فلان نامزد رأي بدهيد با اين سازوکارها و اين روش‌ها مي‌تواند به شعارهايش و مطالبات عمومي جامه عمل بپوشاند... بايد پوست‌اندازي رخ دهد و ممکن است در اين فرايند نيروهاي قديم با نيروهاي جديد با هم مخلوط شوند يا صرفا نيروهاي جديد وارد ميدان شوند، اما هرچه باشد بايد بر‌اساس يک سازوکار دموکراتيک جلو برود. هدف اين است که مجموعه اصلاح‌طلبان با مشارکت حدود ۱۸ حزب اصلاح‌طلب فعاليتي جمعي داشته باشند و در استان‌ها هم اين فعاليت به‌طور‌جدي پيگيري شود. حال بايد ديد که چنين سازوکاري در چه قالبي ايجاد مي‌شود».
به‌هرحال هر يک از گمانه‌زني‌هاي فوق درست باشد يا حتي اگر استعفاي محمدرضا عارف از شوراي‌عالي سياست‌گذاري اصلاح‌طلبان صحيح باشد، نمي‌توان از يک موضوع گذشت و آن در جريان قرار‌نگرفتن سرمايه اجتماعي اصلاح‌طلبان از تصميمات مهم شخصيت‌هاي اصلاح‌طلب و خاصه عارف است که شايد همين موضوع زمينه گمانه‌زني‌هاي متعدد را فراهم کرده است.
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره