خراسان/ « ايران و چين؛ اتحاد در پيچ تغيير نظم جهاني » عنوان يادداشت روز در روزنامه خراسان به قلم هادي محمدي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
سرانجام به نظر مي رسد بعد از حدود پنج سال از آغاز ابتکارات براي تدوين سند همکاري هاي 25 ساله ايران و چين ، آن چنان که گفته مي شود اين سند قرار است در آينده نزديک و حداکثر تا پايان امسال به تاييد نهايي دو کشور برسد . فارغ از همه گمانه زني ها و احتمالات درباره جزئيات اين سند -که در گزارش امروز روزنامه خراسان بر اساس اطلاعات موثقي منتشر شده- بايد به اين سوال پاسخ داد که اصولا چنين سندي چه ابعاد راهبردي و منافعي براي دو کشور خواهد داشت؟
در اين که در عالم سياست و روابط بين الملل نمي توان دوست دايمي و هميشگي متصور بود و منافع تعيين کننده نهايي و اصل حاکم در روابط جهاني است، ترديدي نيست ،حتي اگر بتوان يکي دو نمونه خلاف اين قاعده را يافت .اما اکثر کشورها با لحاظ کردن همين قاعده سعي مي کنند حداکثر منافع خود را از شرايط موجود کسب کنند. نگاهي به شرايط حاکم در نظام جهاني به ويژه روابط متشنج و شايد بتوان گفت بحراني چين با آمريکا که از زمان روي کار آمدن دونالد ترامپ با جنگ تعرفه ها آغاز شد، در کنار تحرکات بلوک غربي در درياي جنوبي چين و سپس ماجراي کرونا و اکنون چالش هنگ کنگ، نشان مي دهد چين که طي برآوردهاي اقتصادي در يک دهه آينده به اولين قدرت اقتصادي جهان بدل خواهد شد، در حوزه سياسي نيز در حال تعريف جديد از نقش خود در صحنه جهاني است. نقشي که قطعا بايد حافظ جايگاه اقتصادي اولين قدرت اقتصادي جهان باشد.تکانه هاي حضور پکن در عرصه روابط بين الملل به خوبي براي ما قابل رويت است اين که براي اولين بار در کنار روسيه در شوراي حکام آژانس بين المللي انرژي اتمي به نفع ما راي ميدهد يا آن چنان که منابع آگاه به ما گفته اند براي قطعنامه آينده آمريکا درباره تمديد تحريم هاي تسليحاتي ايران راي وتو کنار گذاشته از جمله اين تحرکات است .قطعا دولتمردان پکن دراين رويکرد نمي توانند قدرتي مانند ايران آن هم در منطقه حساسي به نام خاورميانه را ناديده بگيرند لذا مي توان گفت اين چهره جديد چين با رويکرد هاي جمهوري اسلامي ايران در صحنه منطقه اي و جهاني قرابت هاي زيادي دارد .بنابراين در يک برآورد کلان آن چه مشخص است زمينه هاي خوبي براي بنا نهادن يک همکاري مستمر و طولاني که اکنون در قالب سند همکاري 25 ساله ايران و چين مطرح شده، وجود دارد.
جداي از اين نگاه کلان، برخي موارد جاري نيز نزديکي ايران و چين در شرايط فعلي را موجه تر جلوه مي دهد . در حقيقت يکي از مشکلات اصلي ما در سال هاي اخير در حوزه سياست خارجي که به اقتصاد ما نيز رسوخ کرده موضوع تحريم ها و فشارهاي اقتصادي غربي ها به ويژه آمريکاست که حتي با توافقي به نام برجام و گفت و گوهاي دوجانبه با آمريکا نيز حل نشد و پس از يک دوره کوتاه آرامش باز هم تنش ها به اوج رسيد و موضوع فروش نفت و مبادلات مالي کشور دچار وقفه و مشکل شده است .در اين شرايط سخت چين تنها کشوري است که به صورت رسمي و غير رسمي نفت ما را وارد مي کند و در واردات نيز تا حد زيادي نيازهاي ما را برطرف مي سازد و اين يعني کار بانکي و بيمه و حمل و نقل هم انجام مي دهد که ما در دنيا مشکل داريم و بسياري از کشورهاي ديگر انجام نمي دهند. بماند که ميل شديد و دايمي چين به نفت و گاز و فراورده هاي نفتي همچون پتروشيمي نيز اين همکاري را براي رونق توسعه اش توجيه مي کند.مي توان نتيجه گرفت با نهايي شدن اين سند ، چين با اعتماد و سهولت بيشتري با ايران کار خواهد کرد که در مجموع شرايطي مکمل براي اقتصاد و سياست دو طرف ايجاد کرده که مي تواند بهانه بسيار خوبي براي نزديکي تهران و پکن باشد.
بديهي است هر گونه رابطه و قرارداد بلند مدت با چين به معني محدوديت رابطه با ديگر کشور ها نخواهد بود کما اين که خود چين شبيه چنين سندي را با 80کشور ديگر نيز دارد. در اين ميان ايران اهرم هايي مانند رابطه با روسيه و هند دو رقيب منطقه اي و جهاني چين را به عنوان برگه هايي به منظور متعادل سازي و گرفتن امتياز هاي متناسب در اين خصوص مي تواند مدنظر داشته باشد .در هر صورت سند 25 ساله مي تواند فصل جديدي را در روابط تهران و پکن بگشايد به گونه اي که دو کشور در فضايي با معادله برد – برد و با روابطي راهبردي در مناسبات دوجانبه منطقه اي و بين الملل، در حوزه هاي متنوع و متفاوت با هم افزايي يکديگر منافع مشروع خود را از دنياي پرتلاطم فعلي به دست آورند.
بازار