نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

پاشنه‌آشیل صهیونیست‌ها زیر ذره‌بین

منبع
فرهيختگان
بروزرسانی
پاشنه‌آشیل صهیونیست‌ها زیر ذره‌بین
فرهيختگان/ متن پيش رو در فرهيختگان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست بيش از بررسي‌هاي دقيق براي کشف دلايل حادثه بامداد روز پنج‌شنبه در يکي از سوله‌هاي در دست احداث در محوطه باز سايت نطنز، گمانه‌زني و تحليل‌هاست که رسانه‌هاي داخلي و عمدتا خارجي را به تکاپو واداشته است. در بين تمام گمانه‌زني‌ها، حمله پهپادي و عمليات خرابکارانه بيش از ساير گزينه‌ها موردتوجه قرار گرفته، به‌ويژه آنکه اين حادثه، در حوالي سالروز حمله سايبري «استاکس‌نت» به تاسيسات هسته‌اي ايران در جولاي 2010 رخ داده است. آنگونه که ادوارد اسنودن، کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزي آمريکا افشا کرده، استاکس‌نت پروژه مشترک آژانس امنيت ملي ايالات‌متحده آمريکا و رژيم‌صهيونيستي بوده است. در هر صورت اين عمليات چه حمله پهپادي بوده باشد چه يک حمله سايبري، رژيم‌صهيونيستي يکي از اصلي‌ترين متهمان اين عمليات است. روز گذشته العربيه ادعا کرد ايران پس از حادثه نطنز به آمريکا و رژيم‌صهيونيستي هشدار عبور از خط قرمز داده است. اگر نتايج بررسي‌ها، نقش رژيم‌صهيونيستي در اين حادثه را تاييد کند، واکنش تهران به آن چه خواهد بود؟ ايران در چه سطحي و چگونه به اين عمليات پهپادي يا خرابکارانه پاسخ خواهد داد تا بازدارندگي در برابر تجاوزات اينچنيني را تقويت کند؟ براي پاسخ به اين سوال، ابتدا بايد به‌صورت گذرا رفتار ايران در منطقه و سپس ميزان آسيب‌پذيري‌ نظامي و دفاعي کشور متجاوز را بررسي کرد. در سال‌هاي گذشته و به‌ويژه پس از تحولات عربي در شمال آفريقا و غرب آسيا، ايران شکل جديدي از سياست خارجي خود را به نمايش گذاشت و توانست با هوشمندي، براي نخستين‌بار به‌صورت متمرکز به دمشق نيرو اعزام کرده و ضمن نابودي داعش، متحد ديرينه خود را حفظ کند. درحال حاضر پس از تهران، بيشترين حجم نيروي عملياتي و فرماندهي ايراني، در سوريه يعني نزديک‌ترين فاصله جغرافيايي با رژيم‌صهيونيستي مستقر هستند. باوجود اين، اولويت نخست ايران در سوريه، تثبيت دولت مرکزي و حفظ تماميت ارضي اين کشور بوده و براين اساس از هرگونه ماجراجويي خودداري کرده است. در سه سال گذشته رژيم‌صهيونيستي و متحدان فرامنطقه‌اي او تلاش کردند با عمليات‌هايي، تهران را درگير يک نبرد ناخواسته کنند تا از اين طريق نبرد ايران با داعش، تبديل به نبرد ايران با تل‌آويو در کشور ثالث (سوريه) شود، اما درايت فرماندهي نظامي ايران اين طراحي آمريکايي- صهيونيستي را با شکست مواجه کرد و مانع از تغيير اولويت در اين جبهه تاثيرگذار نشد. موشک‌باران پايگاه نيروهاي آمريکايي در عين‌الاسد عراق در واکنش به ترور سردار سليماني، نشان داد ايران از پاسخ به طرف مقابل که در حوزه نظامي به‌مراتب از رژيم‌صهيونيستي قدرتمندتر است، آن‌هم در بازه زماني بسيار کوتاه، هراسي ندارد، اما معتقد است اين توان را بايد با محاسبه اولويت‌ها به‌کار گرفت. اکنون اما کمتر از سه‌ماه‌مانده به پايان تحريم تسليحاتي ايران، يک عمليات عليه تاسيسات هسته‌اي روي زمين ايران در نطنز رخ داده است. از هفته‌ها پيش آمريکايي‌ها با استفاده از ابزار رسانه‌اي و رايزني با متحدان منطقه‌اي و فرامنطقه‌اي در تلاش براي دائمي کردن اين تحريم‌ها هستند تا از اين طريق مانع تقويت توان دفاعي ايران و صادرات تسليحاتي تهران شوند. ايران در نطنز تاسيسات مهم هسته‌اي خود را در زير کوه‌ها پنهان کرده تا هيچ بمب و موشکي حتي بمب هسته‌اي، امکان نابودي آن را نداشته باشد، اما به‌نظر تاسيسات هدف قرارگرفته داراي چنين اهميتي نبودند و بر اين اساس مي‌توان گفت، عمليات عليه آن، با هدف تحريک ايران به اقدام نظامي صورت گرفته است. هرچند پاسخ فوري ايران مي‌تواند به طرف‌هاي ماجراجو، توان بازدارنگي ايران را به اثبات برساند، اما اين دقيقا همان نقشه‌اي است که طراحان اين عمليات تدارک ديده‌اند. در اينکه ايران بايد پاسخ اين ماجراجويي را بدهد، شکي نيست، اما باتوجه به شرايط فعلي، بهتر است تهران ازطريق متحدان خود، اين پيام را به جهان مخابره کند. براي اين هدف، تهران نياز به هزينه‌کرد سنگيني ندارد و کافي است کمي جسورانه‌تر، دروازه زرادخانه‌هاي موشکي خود را به روي معارضان عوامل پشت‌پرده حمله به تاسيسات نطنز باز کند. اگرچه گروه‌هاي مقاومت در منطقه داراي توانمندي دفاعي متناسبي هستند و ايران از مدت‌ها قبل به هر شکل ممکن، کمک‌هاي تسليحاتي خود را در اختيار اين گروه‌ها قرار داده است، اما با تقويت اين گروه‌ها مي‌تواند دامنه عملياتي آنها را توسعه دهد. شليک 4 هزار راکت و موشک در يک روز در قرن 21، اصلي‌ترين نبرد صهيونيست‌ها در سال 2006 يعني جنگ 33 روزه با حزب‌الله لبنان شکل گرفت. در اين جنگ، حزب‌الله روزانه 200 تا 300 موشک و راکت به سرزمين‌هاي اشغالي شليک کرد. در سال‌هاي گذشته حزب‌الله علاوه‌بر مو‌شک‌هاي با برد بيشتر و توانمندي نقطه‌زني، به پهپادهاي مجهز نيز دسترسي پيدا کرده است. مقامات صهيونيست پيش‌بيني مي‌کنند در هر جنگ احتمالي آينده ممکن است تعداد موشک‌ها و راکت‌هاي شليک‌شده به سرزمين‌هاي اشغالي به 4000 فروند در روز نيز برسد. بنياد يهودي امور امنيت ملي (موسسه جينسا) که به ارائه راهبرد براي رهبري و اثرگذاري بر مسائل حياتي امنيت ملي و سياست خارجي مي‌پردازد، در گزارشي نوشته که حزب‌الله در روزهاي آغاز درگيري، مي‌تواند روزانه 3000 تا 4000 موشک و راکت شليک کند (دقيقه‌اي 2 تا 3 موشک). اين موسسه نوشته که در اين نبرد معماري دفاع موشکي مرتب تل‌آويو با چالش‌هاي قابل‌توجهي روبه‌رو خواهد شد. گنبد آهنين که به‌طور کلي وظيفه رهگيري موشک‌ها را برعهده دارد، قادر به رهگيري 1000 موشک در روز نخواهد بود چه رسد به 3000 يا بيشتر در همان ابتداي درگيري. توانايي حزب‌الله براي شليک موشک‌ها در يک نرخ پايدار 10 برابر آنچه رژيم‌صهيونيستي با آن روبه‌رو بود، مي‌تواند به‌راحتي ظرفيت دفاعي اين رژيم را براي رهگيري از بين ببرد. اگرچه صهيونيست‌ها در اين سال‌ها تلاش کردند سامانه موسوم‌به گنبد آهنين را ارتقا دهند، اما اين سامانه براي رهگيري هر فروند موشک‌هاي با هدايت دقيقي که حزب‌الله در اختيار دارد، بايد يک‌ميليون دلار هزينه کند. مايکل اورن، سفير رژيم‌صهيونيستي در آمريکا در آتلانتيک (نوامبر 2019) مي‌نويسد که تل‌آويو اگرچه مي‌تواند در کمتر از 24 ساعت، ده‌ها هزار نيرو را تجهيز کند، اما آنها را به کجا مي‌تواند اعزام کند؟ بيشتر موشک‌ها از جنوب لبنان پرتاب مي‌شوند؛ جايي‌که پرتابگرها در حدود 200 روستا تعبيه شده‌اند. ساير موشک‌ها از غزه شليک مي‌شوند؛ جايي‌که حماس و جهاد اسلامي حداقل 10 هزار موشک دارند. اما موشک‌هاي برد بلندتر، ازجمله موشک کشنده شهاب3، از سوريه، عراق، يمن و خود ايران به رژيم‌صهيونيستي مي‌رسند. اين يک تهديد براي نيروي هوايي اين رژيم است که فاقد بمب‌افکن استراتژيک قادر به دستيابي به ايران است. نقاط آسيب‌پذير رژيم‌صهيونيستي در پژوهشي که مرکز تحقيقات بريتانيا و اسرائيل (BICOM) درباره پروژه موشکي دقيق حزب‌الله در سال 2019 منتشر کرد آمده که در يک نبرد احتمالي، تعدادي از موشک‌هاي حزب‌الله مي‌توانند صدمات جدي به رژيم‌صهيونيستي -که کوچک و پرجمعيت و داراي تمام کليدهاي اصلي صنعتي است- وارد کنند. برپايه اين گزارش مفصل، سايت‌هاي مهم زيرساختي صهيونيست‌ها در تعداد کمي از مکان‌ها متمرکز شده‌اند و حزب‌الله قبلا تهديد کرده بود که در نبرد آتي، به ايستگاه‌هاي برق‌، پايگاه‌هاي نيروي هوايي‌، پالايشگاه نفت حيفا، رآکتور هسته‌اي نزديک به ديمونا و وزارت دفاع و دفتر مقر ارتش رژيم‌صهيونيستي در مرکز تل‌آويو حمله خواهد کرد. BICOM مي‌نويسد براساس تاسيسات زيربنايي نسبتا معدود صهيونيست‌ها، سرزمين‌هاي اشغالي کوچک و پرجمعيت هستند. پرجمعيت‌ترين شهرهاي آن و همچنين تمام زيرساخت‌هاي مهم آن در منطقه‌اي به عرض 20 کيلومتر و طول 80-100 کيلومتر واقع شده‌اند. آنجا فقط 12 ايستگاه برق، سه بندر تجاري (حيفا، اشود و ايلات) و يک فرودگاه بين‌المللي اصلي (بن‌گوريون) وجود دارد. در سال 2013، سيدحسن نصرالله تهديد کرد «موشک‌هايي را به چندين نيروگاه» پرتاب خواهد کرد تا «تمام سرزمين‌هاي اشغالي در تاريکي فروبرود.» در دسامبر سال 2018، حزب‌الله فيلمي منتشر کرد که به‌وضوح از قابليت‌هاي دقيق موشک‌هاي اين جنبش خبر مي‌داد. دبيرکل حزب‌الله در سخنراني خود با تصاوير ماهواره‌اي و مختصات دقيق، اماکن مهم استراتژيک در داخل سرزمين‌هاي اشغالي را به‌عنوان هدف ياد کرد. پس از او، انصارالله يمن نيز در پاسخ به تهديدات بنيامين نتانياهو، در فيلمي از چند مکان استراتژيک صهيونيست‌ها به‌عنوان هدف قابل‌دسترس براي انصارالله ياد کرد. در يک نبرد احتمالي، کدام مناطق در سرزمين‌هاش اشغالي جزء نخستين اهداف گروه‌هاي مقاومت قرار خواهند گرفت؟ BICOM باتوجه به تهديدات حزب‌الله، هفت نقطه استراتژيک را مقصد موشک‌هاي مقاومت مي‌داند. اين هفت نقطه: 1. پايگاه نيروي هوايي پالماخيم محل استقرار هليکوپترها و اسکادران‌هاي پهپادي و همچنين موشک‌هاي دوربرد، 2. پايگاه نيروي هوايي تل نوف، 3. پايگاه نيروي هوايي نواتيم، محل اسکان پنج اسکادران ازجمله F35‌هاي جديد، 4. پايگاه نيروي هوايي هاتزور، 5. رآکتور هسته‌اي نزديک به ديمونا، 6. پالايشگاه نفت حيفا و7. وزارت دفاع و دفتر مقر ارتش رژيم‌صهيونيستي در تل‌آويو هستند. هدف قراردادن پايگاه‌هاي نيروي هوايي رژيم‌صهيونيستي مي‌تواند عمليات نيروي هوايي را مختل کند و سلاح اصلي اين رژيم را براي هدف قراردادن و از بين‌بردن نقطه پرتاب موشک‌ها محو کند. ايستگاه‌هاي رادار که براي پدافند موشکي صهيونيست‌ها بسيار مهم است و به‌عنوان محل تمرکز سربازاني که براي عمليات زميني و تاسيسات گازي دريايي آماده مي‌شوند، نيز آسيب‌پذير هستند. کيش و مات سال گذشته گردان‌ قدس شاخه نظامي جنبش جهاد اسلامي کليپي منتشر کرد و در آن رزمندگان مقاومت سه‌فروند موشک را در لانچر سه‌موشکي مستقر کردند و به‌دنبال آن، تصاوير اماکن استراتژيک سرزمين‌هاي اشغالي با موقعيت دقيق جغرافيايي به نمايش درآمد. اين اماکن نيروگاه ديمونا، پالايشگاه‌هاي حيفا، بندر اشدود و فرودگاه بن‌گوريون هستند. «فرهيختگان» در همان ايام در گزارشي با عنوان «اهداف استراتژيک در تيررس مقاومت» نوشت بررسي اماکني که توسط موشک‌هاي مقاومت هدف قرار گرفته، نشان از نزديک‌شدن حملات به شهرک و نيروگاه هسته‌اي ديمونا دارد. رآکتور هسته‌اي ديمونا از مهم‌ترين اهداف استراتژيکي است که مي‌تواند هدف موشک‌هاي مقاومت قرار بگيرد. اين تاسيسات رآکتور در فاصله ۷۰کيلومتري نوار غزه قرار دارد و از مهم‌ترين تاسيسات در اراضي اشغالي محسوب مي‌شود. کمي دورتر از اين رآکتورها، پايگاه‌هاي شرکت‌هاي صهيونيستي توليد فسفات و سنگ معدن اورانيوم قرار دارد که درصورت اصابت موشک‌هاي مقاومت به آنها موجب فاجعه‌اي بزرگ براي اين دولت اشغالگر خواهد شد. از مهم‌ترين اهداف استراتژيک در اراضي اشغالي که اشغالگران همواره بابت آن نگران هستند و در بسياري از تحليل‌هاي جنگ احتمالي نيز به آن اشاره مي‌شود، پالايشگاه حيفا است که نيازهاي نفتي رژيم‌صهيونيستي را تامين مي‌کند. پالايشگاه حيفا گاز صنعتي و مصرف خانگي صهيونيست‌ها را تامين مي‌کند و ظرفيت پالايش سالانه ۱۳ميليون تن نفت‌خام را دارد و از بزرگ‌ترين پالايشگاه‌هاي نفت جهان محسوب مي‌شود. بندر اشدود نيز بزرگ‌ترين بندر رژيم‌صهيونيستي است و بيش از 60 درصد تمامي واردات اين رژيم‌ ازطريق بندر اشدود انجام مي‌گيرد. اگر اين بندر به‌واسطه شليک موشک تعطيل شود، صهيونيست‌ها با مشکل مواجه خواهند شد. اما مهم‌تر از تمام تاسيسات زيرساختي و نظامي رژيم‌صهيونيستي، تاسيسات توليد آب آشاميدني اين رژيم است. باتوجه به اينکه بيش از 60 درصد از مساحت رژيم‌صهيونيستي بياباني است، اين رژيم ساليان سال با مشکل کمبود آب مواجه بوده است. آنگونه که سايت وزارت‌خارجه رژيم‌صهيونيستي گزارش داده، سال 2015، درحالي‌که تقاضاي آب در سرزمين‌هاي اشغالي حدود 2/2 ميليارد مترمکعب بود، منابع آب اين رژيم ازجمله درياچه طبريه و آبخوان‌هاي اصلي در 10 سال گذشته داراي 2/1 ميليارد مترمکعب آب بودند. اين بدان معنا است که فاصله بين تقاضا و منابع طبيعي در سال 2015 بيش از يک ميليارد مترمکعب بود. رژيم‌صهيونيستي براي کاهش اين شکاف، صرفه‌جويي در مصرف آب، بازيابي فاضلاب و شيرين کردن آب دريا را در دستورکار خود قرار داد. اين رژيم براي تصفيه آب و شيرين کردن آب دريا، سرمايه‌گذاري گسترده‌اي براي ساخت تاسيسات آب‌شيرين‌کن انجام داده است. ساخت اين تاسيسات ضمن هزينه‌بر بودن، هزينه تامين آب را نيز بالا برده است. گنج آبي رژيم‌صهيونيستي درحال حاضر، بلندي‌هاي جولان است که توسط اين رژيم از خاک سوريه اشغال شده است. درياچه طبريه جولان درحال حاضر يک‌سوم آب شرب سرزمين‌هاي اشغالي يعني 400 ميليون مترمکعب را تامين مي‌کند. اين درياچه دقيقا بر مرزهايي منطبق است که ارتش سوريه در خطوط آن مستقر است و در يک نبرد احتمالي حداقل در کوتاه‌مدت مي‌تواند منابع آبي صهيونيست‌ها را با چالش مواجه کند. اما مهم‌تر از اين درياچه، تاسيسات تصفيه و شيرين کردن آب در سرزمين‌هاي اشغالي است؛ تاسيساتي که باتوجه به نياز آبي صهيونيست‌ها بايد افزايش پيدا کند، چراکه براساس پيش‌بيني‌هاي موجود، ميزان آب موردنياز در سال 2050 حدود 5/3 ميليارد مترمکعب در سال خواهد بود. در عين‌حال ميانگين آب غني‌شده طبيعي در سال کمتر از 1/1 ميليارد مترمکعب خواهد بود. بدين‌معني که اين رژيم با کمبود سالانه 4/2 ميليارد مترمکعبي آب شرب روبه‌رو خواهد بود. اين نياز صهيونيست‌ها را ناچار خواهد کرد که اقدام به توسعه تاسيسات موردنياز براي شيرين کردن آب کنند. اين تاسيسات يکي از اصلي‌ترين اهداف در هر نبرد احتمالي با صهيونيست‌ها براي محور مقاومت خواهد بود. همين چند هفته پيش منابع اطلاعاتي غربي مدعي حمله سايبري به شبکه آب‌رساني صهيونيست‌ها شدند. اين منابع ادعا کردند که در اين عمليات سايبري که توسط ايران هدايت شده، دست‌کم به 2 مکان از شبکه آب‌رساني در شمال و جنوب سرزمين‌هاي اشغالي حمله صورت گرفته، اما اين حملات کشف و خنثي شده است. اگر در هر نبرد احتمالي اين تاسيسات هدف قرار بگيرد، صهيونيست‌ها در تامين آب آشاميدني خود نيز ناتوان خواهند بود چراکه ساخت دوباره اين تاسيسات زمان‌بر خواهد بود. کمبود آب شرب موجب مهاجرت معکوس صهيونيست‌ها از سرزمين‌هاي اشغالي خواهد شد. اما به‌طور حتم، پيش از هدف قرار دادن اين تاسيسات، فرودگاه بين‌المللي بن‌گوريون نيز هدف قرار خواهد گرفت. اين فرودگاه يکي از مهم‌ترين زيرساخت‌هاي استراتژيکي است که اين رژيم از هدف قرار گرفتن آنها نگران است و درصورت رسيدن موشک‌هاي مقاومت به آنجا، پروازهاي آن به‌صورت کامل متوقف مي‌شوند. به همين دليل صهيونيست‌ها با بروز هر تنشي، مسيرهاي پروازي از اين فرودگاه و به مقصد آن را تغيير مي‌دهند. در صورت نبرد در سطح وسيع، صهيونيست‌ها نه‌تنها در تامين آب آشاميدني که در تامين واردات کالاهاي مورد نياز با توجه به هدف قرار گرفتن بنادر استراتژيک با مشکل مواجه خواهند شد و با توجه به اينکه فرودگاه بن‌گوريون نيز هدف قرار خواهد گرفت، راهي براي فرار از اين وضعيت نيز نخواهند داشت. بر همين اساس «مايکل اورن»، سفير رژيم‌صهيونيستي در آمريکا در مجله آتلانتيک در اين باره مي‌نويسد که اگر راکت‌ها در نزديکي فرودگاه بن‌گوريون فرود بيايند، مانند جنگ سال 2014 با حماس در غزه، به ترافيک بين‌المللي منجر خواهد شد. علاوه‌بر اين، بندرها در سرزمين‌هاي اشغالي، که از طريق آنها بخش عمده‌اي از مواد غذايي و ملزومات اساسي وارد مي‌شود، ممکن است تعطيل و شبکه‌هاي برقي آن جدا شوند. ايران از ابزارهاي هک خود در سال‌هاي اخير استفاده کرده و رژيم‌صهيونيستي گرچه در زمينه تبليغات سايبري مدعي است، اما نمي‌تواند کاملا از تجهيزات حياتي خود محافظت کند. صدها هزار نفر از مناطق مرزي که گروه‌هاي مقاومت در تلاش براي نفوذ به آن هستند، تخليه مي‌شوند. رستوران‌ها و هتل‌ها به‌همراه دفاتر شرکت‌هاي پيشرفته خالي مي‌‌شوند. بيمارستان‌ها که بسياري از آنها به تأسيسات زيرزميني متوسل مي‌شوند، حتي قبل از تاريک شدن آسمان با دودهاي سمي کارخانه‌هاي شيميايي فروزان و پالايشگاه‌هاي نفت، به‌سرعت تعطيل مي‌شوند. در اين نبرد، تمام رژيم‌صهيونيستي، از شمال تا شهر بندر جنوبي ايلات، در دامنه آتش قرار خواهد گرفت. سقوط نظام سياسي صهيونيست‌ها آيا درصورت بروز جنگي با چنين وسعتي، رژيم‌صهيونيستي امکان ادامه حيات خواهد داشت؟ تجربه سال‌هاي اخير اين احتمال را به‌صورت کامل رد مي‌کند. آبان‌ماه سال 97، رژيم‌صهيونيستي گروهي از کماندوهاي خود را براي اجراي يک عمليات سري با خودرويي غيرنظامي به خان يونس اعزام مي‌کند، اما پيش از اجرا، عمليات لو مي‌رود و گردان‌هاي عزالدين قسام موفق مي‌شوند فرمانده اين عمليات را به هلاکت برسانند. صهيونيست‌ها براي کمک به تيم عملياتي خود، ناچار به استفاده از توان هوايي شدند. شکست اين عمليات و اتفاقات بعدي باعث شد تا کابينه رژيم‌صهيونيستي سقوط کند و اين رژيم در خلسه‌اي بيش از يک‌ساله گرفتار شود و انتخابات‌ها يکي پس از ديگري برگزار شوند تا درنهايت کابينه اين رژيم تشکيل شود. اگر درگيري محدود با گروه‌هاي مقاومت در غزه، اين رژيم را در بحراني وسيع و 3 انتخابات پي‌درپي فرو مي‌برد، جنگ با حزب‌الله لبنان و يا ايران، چه بر سر نظام سياسي در سرزمين‌هاي اشغالي خواهد آورد؟ صهيونيست‌ها و انديشکده‌هاي وابسته به آن از جنگ با ايران به‌عنوان آخرين نبرد رژيم‌صهيونيستي ياد مي‌کنند.