فرهيختگان/ متن پيش رو در فرهيختگان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
ابوالقاسم رحماني/ در ارتباط با کرونا، ميزان شيـوع، تعداد مبتلايان و جانباختگان و بهبوديافتگان، ماههاست هم ميخوانيم و هم مينويسيم. ماههاست شيوه زندگي با کرونا را تمرين ميکنيم و ماههاست دلتنگ روزهايي هستيم که بيهيچ دغدغهاي در اجتماعات حاضر ميشديم، به مسافرت ميرفتيم و خيلي ديگر از مسائل را تجربه ميکرديم. با اين همه، اتفاقات جديدي که روزانه در ارتباط با اين ويروس مرموز ميافتد، هر اطلاع و اتفاق قبلي ديگري را به چالش جدي ميکشد؛ چه در ارتباط با تغييرات ويروس يا علائم و تظاهرات آن در افراد باشد، چه در ارتباط با چالشهايي که دولتها و کشورهاي مختلف در روند مقابله با بيماري کوويد-19 در پيش گرفته و در آن شکست خورده يا بهموفقيت نسبي رسيدهاند. بههرشکل لازم بود بعد از مدتها گزارش نوشتن از ويروس کرونا و مسائلي که چند ماه ما را سرگرم خودش کرده بود، گفتوگوي مفصلي با يکي از اساتيد و پزشکان حاضر در بطن ماجرا داشته باشيم. «فرهيختگان» با دکتر عليرضا ناجي، استادتمام ويروسشناسي پزشکي دانشگاه علوم پزشکي شهيدبهشتي و رئيس مرکز تحقيقات ويروسشناسي آزمايشگاه ويروسشناسي مسيح دانشوري به گفتوگو پرداخت. وي اطلاعات و تحليلهاي قابلتاملي از وضعيت اين بيماري در ايران و جهان و همچنين چشماندازهايي که در آينده پيش روي ما خواهد بود، ارائه کرد. در ادامه مشروح اين گفتوگو را ميخوانيد.مواردي گزارشي شده که فرد مبتلا التهاب چشم يا سردرد داشته يا بدندرد مختصري را تجربه کرده است
شاکله اصلي کرونا بر عوارض تنفسي است، علائم بيشتر بهخاطر شيوع بالا و اپيدمي آن است
بهعنوان سوال اول بد نيست از آنچه در ارتباط با کرونا بهدست آمده و از اولين تا آخرين اتفاقات حول اين بيماري عجيب و کشنده روايتي داشته باشيد. بههرحال کرونا روزبهروز درحال تغييراتي است که تمام معادلات و اطلاعات اوليه متخصصان و مسئولان را بهچالش جدي کشيده است.
واقعيت اين است که کرونا در ابتدا بيشتر با علائم تنفسي خودش را نشان داد. اولين علامت بيماري کوويد-19 تب و سرفه بود و برخي بدندرد و نفستنگي هم داشتند. بيشترين عوارضي که آن ميديديم علائم تنفسي بود، اما در سير زمان يکسري علامتهاي ديگر مشاهده کرديم؛ سردرد، بدندرد، علائم گوارشي، التهاب چشم و... هم اضافه شد. نميتوان گفت علائم بيماري تغيير کرده است، البته کلا بيماريهاي تنفسي طيف وسيعي از علائم را دارند. ممکن است در فصل سرماخوردگي همه اين علائم بهصورت جامع بروز نکند، ولي وقتي اپيدمي خيلي وسيع ميشود شايد مواردي از علائم ديگر را مشاهده کنيم. از دست دادن حواس بويايي و چشايي چيزي نيست که تنها به کوويد-19 اختصاص داشته باشد. درخصوص ساير عفونتهاي تنفسي هم اين موضوع را مشاهده ميکنيم. در عرض حدود هفت ماهي که از شيوع آن گذشته است، طبق آمار جديد در سرتاسر دنيا بيش از 11 ميليون نفر با اين ويروس درگير شدهاند و اين تعداد موارد اثباتشده آزمايشگاهي هستند. با اينکه اين بيماري علائم وسيعي را از خود بروز ميدهد، ولي باز هم بيماري کوويد-19 يک بيماري است که بيشترين عوارض منجر به مرگ افراد مبتلا به آن همان عوارض تنفسي است و موجب نقصان در عملکرد ريه و درنهايت مرگ فرد ميشود. آخرين علامتهاي جديد آن نشان ميدهد همانطور که افراد چشايي و بويايي خود را از دست ميدهند، شنوايي هم ممکن است از بين برود. ويروسهاي تنفسي ازجمله کرونا ويروسهايي هستند که به اندامهاي مختلف بدن تمايل دارند و وقتي تکثير ميشوند عوارضي را در آن بخشها ايجاد ميکنند، به همين علت تنوع علائم را ميبينيد. مشاهدات ما از عوارض تنفسي شروع شد؛ بعد از عيد نوروز از دست دادن چشايي و بويايي زياد شد و الان تعداد بيشتري را هم مشاهده ميکنيم. حتي مواردي گزارشي شده که فرد مبتلا التهاب چشم يا سردرد داشته يا بدندرد مختصري را تجربه کرده است. 80 درصد موارد کوويد-19 بدون علامتند يا ممکن است علائمي را نشان دهند که بسيار خفيف باشد. در کل از 20 درصدي که ميفهميم و تشخيص ميدهيم فقط يک درصد افرادي هستند که ممکن است کارشان به وخامت بکشد و در بيمارستان و ICU بستري شوند.
امروزه درجات مختلفي از اين بيماري و سير علائم را شاهديم. زماني اذعان داشتند ميزان علامتهاي گوارشي زياد شده است، اما حالا دوباره ميبينيم که افراد با عوارض تنفسي به بيمارستان مراجعه ميکنند، البته در آنها عوارض ديگر کمتر مشاهده ميشود. اين تغييرات در اپيدميها وجود دارد و ويروس تغيير ميکند. بسته به بدن و ژنتيک افراد ممکن است در افراد مختلف متفاوت باشد و شايد تنوعي از علائم را مشاهده کنيم. در ادامه لازم است به اين مطلب هم اشاره کنم يکسري از مطالب در فضاي مجازي منتشر ميشود که دانشمندان ايتاليايي دريافتهاند کرونا باکتري است. اين مسائل را کامل بايد کنار بگذاريم؛ اين ويروس جديد است و ميدانيم خانواده کروناويروسها خانواده بزرگي هستند. تا سال 2003 اعضاي اين خانواده بيشتر علائم سرماخوردگي خفيف دستگاه تنفسي فوقاني را بروز ميدادند، اما سروصداي زيادي نميکردند. از سال 2003 به بعد عضوي از اين خانواده به نام سارس وارد زندگي بشر شد و بيماريهايي که آمدند، شديدتر بودند و باعث ذاتالريه ميشدند. الان سارس2 عامل کوويد-19 است و باز ميتوان گفت شاکله اين بيماري تنفسي است.
دل بستن به سناريوي ايمني گلهاي استراتژي بسيار اشتباهي است
به اين مساله اشاره کرديد که ممکن است 80 درصد افراد و مبتلايان به کرونا علائمي نداشته باشند، اما يادم هست جايي گفتيد که حتي تست هم برخي مبتلايان را شناسايي نميکند يا در بدن برخي از آنان بعد از ابتلا آنتيبادي وجود ندارد و... در اين رابطه توضيح ميدهيد؟
اين ويروس مانند شرکتهايي است که نقطهضعف برخي دستگاههاي رقبا را ميبينند و دستگاه جديدتري عرضه ميکنند که تمام مشکلات آنها را رفع کرده باشد. کوويد-19 هم ويروسي است که اين اصطلاح را درباره آن بهکار ميبرم؛ «پکيج کامل». 80 درصد افراد ميتوانند بدون اينکه علامتي داشته باشند، آلوده شوند و ويروس را دفع و حتي به ديگران منتقل کنند. ديده شده درصدي از افراد ممکن است باوجود عفونتي که ميگيرند حتي اثري از آنتيبادي در بدنشان ديده نشود؛ اينها نمونههايي است که وجود دارد. در بيماريهاي تنفسي سيستم ايمني خيلي تحريک نميشود. اين مکانيسمي است که اين ويروس بهدست آورده و در برخي افراد به تناسب ژنتيکشان آنتيبادي هم ظهور نکند. يکي از مشکلات اين است که اين ويروس مکانيسمي را بهدست آورده که 80 درصد بدون علائم منتقل شود و دوره کومون بلندمدت دارد. ممکن است افراد علائمي نداشته باشند و بيماري را بگيرند و اين امر خطرناک است. دوره کومون بلندمدت ويروس خطرناک است و در برخي موارد 14 روز و در برخي 26 روز است، يعني فرد آلوده است و علائم بعد از 14 روز بروز ميکند، ولي در 14 روز بهصورت خاموش حرکت ميکند و ويروس را دفع ميکند و ديگران را ميتواند مبتلا کند و اين يعني قدرت آلوده کردن افراد در اين ويروس زياد است. وقتي کوويد-19 را با آنفلوآنزا مقايسه ميکنيم اين وجوه جالب هستند و مرگوميرش نسبت به آنفلوآنزا بالاتر است؛ 10 برابر آنفلوآنزا مرگومير دارد و اين ابعاد کروناويروس را از ويروسهاي ديگر حتي از آنفلوآنزا متمايز ميکند. سالانه 800 تا 900هزار نفر بر اثر آنفلوآنزا باوجود درمان مناسبي -که براي اين بيماري داريم- فوت ميکنند.
مطلب اصلي که ممکن است در سوال شما هم باشد اين است که در افکار عمومي اين مساله وجود دارد که همه کشورها اين سياست را دارند که بگويند مردم به حد وسيع به اين بيماري آلوده شوند و اصطلاحا ايمني گلهاي را بهکار ميبرند و مردم ايمن شوند و ويروس بچرخد. تمام شواهد علمي بيانگر اين است که نميتوانيم چندان به ايمني گلهاي دل ببنديم. با مطالعاتي اخير مشخص شده است نزديک به 30درصد از افرادي که بيماري بدون علامت يا با علامت ضعيف را دارند يا 13 درصد افراد با علائم شديد، آنتيبادي را بعد از دو سه ماه از دست ميدهند. اين نشان ميدهد ويروس روي وجه بيماريزاي خود برنامهريزي زيادي کرده است. ما خيلي نميتوانيم به اين ايمني گلهاي دل ببنديم. اگر بخواهيم بگوييم ويروس در جامعه بگردد و حداقل 60 تا 70درصد افراد را آلوده کند که ايمني ايجاد کند، سيستم بهداشتي و بيمارستانهاي ما بهصورت جدي درگير ميشوند و نبود امکانات، کمبود امکانات، خستگي کادر درمان مرگومير زيادي را سبب ميشود. در اين ايمني افراد زنده جلوي تکثير و انتقال ويروس را ميگيرند و کساني که فوت ميکنند از اين چرخه خارج ميشوند. بههمين علت دل بستن به ايمني گلهاي استراتژي بسيار اشتباهي است.
ابتلا نشدن دوباره مبتلايان به کرونا سرابي بيش نيست
باور ديگري که در جامعه وجود دارد اين است که مردم و مبتلايان فکر ميکنند اگر به اين بيماري دچار شوند، بدنشان نسبت به آن مقاوم ميشود و ديگر به آن مبتلا نخواهند شد، آيا چنين باوري درست است؟
اين موضوع که اگر کسي مبتلا شود ديگر مبتلا نخواهد شد، سراب است. در بيمارستان ما هم هستند افرادي که در اسفند مبتلا بودند و الان دوباره درگير شدهاند. مطالعات نشان ميدهد 13درصد يا 40درصد از افراد بدون علامت، ايمني خود را بعد از دو، سه ماه از دست ميدهند. اين امر نشان ميدهد دل بستن به اين امر هم درست نيست. بيماريهاي تنفسي همانند ويروس آنفلوآنزا هميشه تغيير مييابند. واکسن آنفلوآنزا بايد هر سال زده شود، اين واکسن هم براي ايمني در طول يک فصل است. فصل بعد نيز نسبت به اين ويروس حساس خواهيد بود و اين موضوع که اگر يکبار مبتلا شويد ديگر مبتلا نخواهيد شد، درست نيست.
با موج شديدي از ابتلاي جوانان به کرونا مواجهيم
سواي ابتلا نشدن دوباره مبتلايان، ابتلا نشدن کودکان و جوانان نيز ازسوي مردم و برخي رسانهها ديده و شنيده ميشود، اين ادعا چقدر صحت دارد که ويروس روي بچهها و جوانان و در کل افرادي که بيماري زمينهاي ندارند، خيلي جدي بروز نميکند؟
اين تصور اشتباهي است. الان شاهد هستيم جوانان ما درگير کرونا ميشوند که اوايل چنين نبود. يکسري از اطلاعات که در ابتدا درباره کوويد-19 داده ميشد، نادرست بود. اطلاعاتي بود که از کشورهايي که منشأ شيوع بودند، دريافت ميشد که بعدها فهميديم درست نيست. مثلا اوايل ميگفتند انسان به انسان زياد نيست و گفتند بيماري معمولياي است و از آنفلوآنزا هم کمخطرتر است. نادرستي اين موارد و بسياري موارد ديگر اثبات شد. الان شاهد هستيم خيلي از جوانان تحتتاثير قرار ميگيرند. درباره بچهها گفته ميشد درگير نميشوند، اولا اينکه شکي در اين نيست که بچهها هم درگير ميشوند، ممکن است به اندازه بزرگسالان عوارض را نشان ندهند اما الان متوجه شدهايم بچهها هم عفونت و عوارض شديد را نشان ميدهند. در جمعيت کودکان نيز ديده شده که 4/1 درصد مرگومير در آنها وجود دارد که اين عدد قابلتوجهي است. درمورد جوانان هم الان با موج خيلي شديدي از ابتلا مواجه هستيم. وقتي وسيع ميچرخد همه را تحتتاثير قرار ميدهد و در برخي موارد ممکن است در يکسري بيماريهاي زمينهاي همانند ديابت، بيماريهاي مزمن تنفسي، بيماريهاي قلبي و کليوي و... باعث حساسيت افراد شود و اين افراد در خطر بيشتري هستند. همچنين افرادي را مشاهده ميکنيم که جوان هستند و مرگومير در آنها ايجاد ميشود. براي جوانان در ظاهر ممکن است چيزي نشان ندهد ولي ويروس وقتي بهطور وسيع ميچرخد و به آنها ميرسد ممکن است روي مکانيسمي سوار شود و باعث مرگومير آنها شود. اينکه بگوييم جوانان درگير نميشوند درست نيست، حتي درمورد آنفلوآنزا هم اين موضوع را مشاهده کرديم و الان درباره کوويد-19 هم اين امر را شاهد هستيم. پس هم کودکان در خطر هستند، هم جوانان و هم آنهايي که بيماريهاي زمينهاي دارند. در مورد کودکان هم بايد گفت مطالعاتي که تاکنون انجام شده در چين و ايتاليا و هلند نشان ميدهد کودکان عامل اصلي انتقال ويروس به بزرگسالان نيستند. در هرصورت کودکان هم از بزرگسالان ميتوانند عفونت را دريافت کنند و هم وقتي درکنار همديگر هستند به هم منتقل کنند و نقشي را در انتقال ويروس داشته باشند.
2 شرکت شروع به توليد انبوه واکسن کرونا کردهاند که به واکسنشان بسيار مطمئن هستند
در ارتباط با شيوع کرونا و همزيستي چندماهه با اين ويروس مرموز حتما يکي از اصليترين و مهمترين سوالات حول محور دارو يا واکسن موثر بر اين بيماري است. مردم ميخواهند بدانند آيا تا امروز دارويي براي اين بيماري توليد شده؟ ساخت واکسن در چه مرحلهاي قرار دارد و آيا بهصورت کلي ميتوان اميد داشت که به اين زوديها به درمان و ايمن شدن در برابر کرونا دست يافت؟
يکي از مواردي که اين بيماري را براي ما بغرنج کرده، اين است که براي اين ويروس و بيماري واکسن و داروي مستقيم درحال حاضر نداريم. داروهاي ضدويروسي مختلفي که معرفي ميشوند و معاينههاي باليني مختلف را انجام ميدهند، داروهاي مستقيم کرونا نيستند. بايد همچنان منتظر باشيم که داروي مستقيم ضدکرونا يا سارس2 به بازار بيايد. اميدواريم با تحقيقاتي که انجام ميشود در آينده نزديک خبرهاي خوبي به گوش برسد. دارويي همچون رمدسيوير داروي کرونا نيست و قبلا براي ابولا استفاده ميکردند و بعدا ديدند روي سارس و مرس آزمايش شده و تاثيراتي داشته است، بهطور کلي با توجه به ماهيت ويروس است که وقتي افراد درگير ميشوند درصدي از افراد بهطور طبيعي خوب ميشوند. وقتي به فرد دارو ميدهيم شايد اين مشاهده اثردهي دارو صرفا مربوط به دارو نباشد و سير طبيعي بيماري هم باشد که فرد خوب ميشود. بنابراين ممکن است قطعيتي درباره اين بيماريها وجود نداشته باشد. درباره دارويي همانند رمدسيوير مطالعات مختلفي شد و برخي گفتند تاثيري ندارد و برخي هم گفتند تاثير دارد و به اين صورت است که دوره بستري شدن بيماري را کمتر ميکند ولي موجب کاهش مرگومير افراد نخواهد شد. براي همين از که داروهايي وجود دارد، استفاده ميکنيم و به ما کمک ميکنند ولي انتظار معجزه از آنها نداريم. تاثير اين داروها در زمانهاي خاص خود است. اين بيماري روي برخي افراد عوارض زيادي دارد که ميگويند علائم شديد و آبشاري از سيتوکينها ايجاد ميشود که باعث افزايش واکنشهاي سيستمهاي ايمني و وخامت حال بيمار ميشود. در اين مراحل از داروهايي استفاده ميکنيم که باعث تنظيم سيستم ايمني ميشوند تا از واکنشهاي نابجا و بيشازحد سيستم ايمني که باعث وخامت و ضرر رساندن به بيمار ميشود، جلوگيري کنند. دگزامتازون يکي از اين داروهاست و داروهاي مشابه ديگري که استفاده ميشود شايد خيلي کمککننده نباشند. اين را در نظر بگيريد که اين داروها شايد در اواخر دوره که باعث وخامت ميشوند تاثيرگذار نباشند. بايد زودتر ويروس را شناسايي کرده و دارو را استفاده کنيم.
ما منتظر هستيم داروي ضدويروس مستقيم کرونا هم بيايد تا شرايط بهتر شود. در ارتباط با واکسن هم، روي واکسنهاي مختلفي الان کار شده، هم در آمريکا و هم در اروپا و هم در چين و ژاپن مطالعه ميکنند. دو شرکت بسيار اميدوار و از جوابها مطمئن هستند که شروع به توليد انبوه کردهاند. ميگويند نتايج مناسبي است. بهشخصه فکر ميکنم واکسن ميتواند موثر باشد، بهخصوص اينکه باعث تحريک سيستم ايمني بهصورت قوي ميشود و بهخاطر نوع انتقالي که در بدن دارد باعث افزايش واکنش سيستم ايمني خواهد شد. اين موارد من را اميدوار ميکند که ممکن است واکسن خوبي داشته باشيم. البته مطالب نادانسته درمورد ويروس زياد داريم. هرچقدر جلو ميرويم ممکن است اطلاعات ما تکميلتر شود، حتي در فرمولاسيون و ساخت واکسنها کمک ميکند. به هر صورت اطلاعات اوليهاي که از اين واکسنها به دست آمده افراد را اميدوار کرده است. اين واکسن بايد بيايد تا استفاده کنيم و مکانيسمهاي ايمونولوژي را که ويروس ميدهد بيشتر درک کنيم. شايد اين کمک کند تا واکسنهاي خود را بهتر کنيم. اينکه بخواهيم خيلي نااميد باشيم نه، ميتوانيم اميدوار باشيم. اما نااميدي من براي خودمان است، يعني در هر صورت اگر واکسن موثري از اين ويروس را داشته باشيم و به بازار بيايد اينکه به مردم اميدواري بدهيم که واکسن در پاييز ميآيد و مردم خوشحال شوند، درست نيست. مشکل اصلي در کشور ما اين است که نتوانستهايم با برنامهها ويروس را کنترل کنيم.
وضعيت فعلي امتداد موج اول بيماري است، ما موج اول را کنترل نکرديم که حرف از موج دوم ميزنيم
اين نااميدي شما ريشه در چه مسالهاي دارد؟ آيا مربوط به موج دوم بيماري کروناست؟ اصلا ما وارد موج دوم شدهايم؟
موج بسيار افزايشيافتهاي که الان در سراسر کشور شاهد هستيم و تبديل به موج دوم ميشود و اشتباه است، بهخاطر شکستي است که در سياستهاي کنترل عفونت داريم. بهخاطر اينکه نتوانستيم عفونت را بهطور کامل کنترل کنيم. اين موج افزايش موارد در همان موج اول است، چون اصلا بيماري را کنترل نکرديم که بخواهد موج دوم بيايد. از ابتدا پيشبيني اين بود که موج دوم را در پاييز داشته باشيم، چون نتوانستيم بيماري را کنترل کنيم موارد موج اول افزايش يافته است، به غير از اينکه کشور پهناوري داريم. برخي استانها قبلا پيک نداشتند و ويروس حالا وارد آنها شده است. در استانهاي جنوبي بهخاطر گرما مردم در محيطهاي بسته وارد شدند و کولر روشن کردند و انتقال افزايش يافت. الان شاهد پيک اوليه در اين استانها هستيم. اين موج دوم نيست بلکه افزايش موج اول بيماري است، چون اصلا نتوانستيم کنترل خوبي روي اپيدمي داشته باشيم. اين بهخاطر سياستهايي است که وجود داشت. درمورد بيماري که الان وجود دارد بايد بگويم مردم ما از نظر فرهنگي مردمي هستند که زود خسته ميشوند و تعهد به موازين بهداشتي ندارند. ميدانم رعايت کردن موازين بهداشتي سخت است ولي واقعيت اين است درمورد اين ويروس بايد استراتژي و تفکر متفاوت داشته باشيم. در سطح جامعه شاهد هستيم مردم رعايت نميکنند. مردم از ماسک استفاده نميکنند، رفتوآمدهاي پرازدحام انجام ميدهند. تمام مواردي که سازمان جهاني بهداشت و کارشناسان بيان ميکنند که نبايد در محيطهاي پرازدحام وارد شويم، مثلا ميهمانيها، حتما بايد ماسک استفاده کنيم تا انتقال ويروس انجام نشود، بايد فاصله اجتماعي را رعايت کنيم و... اين مسائل اصلا اتفاق نميافتد. در برخي موارد به مردم حق ميدهم و چارهاي ندارند. با توجه به مشکلات اقتصادي که وجود دارد خودم را نميتوانم جاي دولت بگذارم اما واقعيت اين است وقتي اين رفتار (آغاز به کار فعاليتهاي اقتصادي و بازگشايي کسبوکارها، ادارهها و...) را شروع کرديم، دوباره پيکي از علائم و موارد را شاهد هستيم که به اوج خود رسيده و به نظر من الان باوجود اينکه ميگويند وضعيت سفيد در تهران داريم، اصلا چنين وضعيتي در تهران نداريم. وضعيت ما در تهران بسيار قرمز است. اينها مجموعهاي از اتفاقات است که دستبهدست هم داده و سياست مناسب براي کنترل نداشتيم و نتوانستيم قرنطينه را بهخوبي انجام دهيم. از زمان بسيار مناسب تعطيلات دانشگاهها و مدارس در اسفندماه استفاده نکرديم، درحاليکه ميتوانستيم تعطيلات عيد را افزايش دهيم. مردم به مسافرت رفتند و گفتيم مردم را محدود نميکنيم، بالاخره مردم دوست دارند به مسافرت بروند و از استرس خارج شوند. اين اتفاقات امروز و وضعيت نامطلوب نتيجه آن رفتارهاست. عکسهايي درکنار دريا يا اجتماعات ميبينم که مردم در کنار هم و شانهبهشانه حرکت ميکنند و حتي ماسک هم استفاده نميکنند. اينها رفتارهاي بسيار اشتباه مردم است. شرايط الان نتيجه مجموعه اين اتفاقات است. مردم را مجبور ميکنيم سر کار بروند، همه وسيله شخصي ندارند و الان در تهران زوج و فرد و محدوديتهاي ترافيک برگشته است، ناوگان عمومي خوبي نداريم که مردم بتوانند با هم فاصله داشته باشند. الزام به استفاده از ماسک هم ممکن است وجود نداشته باشد. تمام اين موارد نشان ميدهد مردم را در مسيري حرکت ميدهيم که باعث بهبود يا کنترل عفونت در مملکت نميشود و چرخه ويروس را کم نميکند.
کشورهاي ديگر روي سلامت مردم سرمايهگذاري کردند ما روي بيماري
کمي پيشتر اشارهاي به وضعيت نامناسب مواجهه ايران با شيوع کرونا و مديريت اين بيماري در کشور داشتيد. در ادامه همان بحث با نظر به ميزان ابتلا و مرگومير در کشورهايي که قرابت نسبي با ايران از نظر جمعيت و نوع شيوع داشتند مثل ايتاليا، اسپانيا، کرهجنوبي و... شاهد نوعي تفاوت قابل تامل هستيم. يعني درحالي که نمودار آن کشورها روند نزولي را طي ميکند، نمودار ايران حالت سينوسي بهخود گرفته و هيچگونه قابل توجيه و تفسير نيست. در اين باره توضيح ميدهيد؟
اين دقيقا مربــــــوط به همــــان مســـاله سياستهاست. در ايتاليا بيماري افزايش داشت و مرگومير بسيار بالا بود بهخاطر اينکه کشور پيري بود. با ژاپن هم مقايسه ميکنيد وليکن ژاپن سياستها را بهخوبي اجرا کرد و مرگومير به آن اندازه بالا نرفت. در ايتاليا و اسپانيا مردم غافلگير شدند. يک نکته اين است که کشورهاي اروپايي بهخصوص اروپاي شمالي اين سياست را دارند که روي سلامت مردم سرمايهگذاري ميکنند. در کشورهاي اسکانديناوي همانند سوئد ميگويند روي تغذيه کار ميکنند و مردم را تشويق به ورزش و داشتن بدن سالم ميکنند. در اين کشورها ورزش عمومي زياد است و ممکن است در بعد قهرماني خيلي خوب نباشند ولي بهطور کلي مردم سالمي دارند. مردم ورزش ميکنند و فعاليت و تغذيه مناسبي دارند. درواقع روي سلامتي مردم بسيار سرمايهگذاري ميکنند. بخواهيم مقايسه کنيم نقطه مقابل اين ماجرا ما هستيم. نه اينکه نميخواهيم روي سلامت مردم سرمايهگذاري کنيم، بلکه برنامه مدوني براي اين موضوع نداريم. مثلا والدين ما اينطور نيستند که به فرزندان خود بگويند ورزش کنيد. هميشه توصيه به درس خواندن بود. ما اين فرهنگ را نداريم که جامعه را به ورزش کردن و فعاليت بدني تشويق کنيم که به اندازه رياضي، فيزيک و شيمي و... اهميت دارد. ما جزء کشورهايي هستيم که بيشتر روي بيماري سرمايهگذاري ميکنيم. اين موضوع در اين اپيدمي به ما کمک کرد چون ظرفيتهاي پزشکي ما افزايش يافته بود. اتفاقي که در اسپانيا رخ داد و با گريه پزشکان آنجا دستگاههاي کمک تنفسي را در ICU از افراد پير جدا ميکردند و به افراد جواني که بستري بودند وصل ميکردند، تقريبا ميتوان گفت ما اين موضوع را به اين وسعت نداشتيم. البته ما کمبودهايي داريم. تفکر دنيا اين است که بايد هر دو ظرفيت را افزايش دهيم يعني هم بايد روي سلامت مردم سرمايهگذاري کنيم و هم روي بيماري بايد سرمايهگذاري کنيم. کوويد 19 اولين و آخرين اتفاق بيولوژيکي دنيا نيست و متاسفانه از زماني که تکنولوژيهايي دست برخي افتاده است بايد منتظر ويروسهاي جديد در دنيا باشيم که زندگي مردم را به خطر مياندازد. متاسفانه دنيا به اين سمت رفته است. بايد بسترهاي سلامت را افزايش دهيم. يکي از کشورهايي که در اين زمينه بهنظر من، نمونه بود و بسيار موفق عمل کرد، کرهجنوبي بود. وقتي سارس در سال 2003 در دنيا همهگير شد آنها فهميدند دنيا اين مدلي است و بايد بسترهاي سلامتي خود را گسترش دهند. براي همين از آن زمان تکنولوژيهاي مختلف پزشکي را افزايش دادند. درباره گوشي وقتي صحبت ميکنيد اولين برندها سامسونگ و الجي است. از همان سال 2003 با کمک دولت سرمايهگذاري بسيار بالايي روي شرکتهاي بيوتکنولوژي انجام شده است. اگر کرهجنوبي به ميزان بالا تست ميگذارد و کنترل ميکند، بهخوبي عمل کرده و با تکنولوژي ديجيتال و رديابي افراد مثبت با موبايل نتيجه کار در سالهاي مختلف است. با استفاده از تکنولوژي ديجيتال توانستند افرادي که مثبت بودند را رديابي کنند و آن منطقه را پاکسازي کنند و تستها بهصورت وسيعي انجام شد و توانستند بيماري را کنترل کنند. اينها به يمن تکنولوژي داخلي خود کشور کرهجنوبي بود. براي تست گذاشتن دست خود را به سمت ديگران دراز نکردند. روي سيستمهاي بيوتکنولوژي خود سوار شدند و اين کار را انجام ميدهند. اين بسيار ارزشمند و قابل مطالعه و تامل است. بايد بدانيم که ما هم اين کار را انجام ميدهيم. از همين الان بايد سوار اين اسب شويم و باعث توانمنديهاي تکنولوژيک خود شويم و اين کار را انجام دهيم چون مطمئنا در آينده نزديک باز هم از اين مخاطرات خواهيم داشت.
قطع نشدن پروازها به چين نشان داد ما درک درستي از وضعيت موجود در جهان نداريم
در ايران چه اتفاقي افتاد که اينطور درگير بيماري ماندهايم و هيچ بارقهاي از اميد براي کنترل اين همهگيري مشاهده نميشود؟
در مورد کشور ما همانطور که بيان کردم کشور وسيعي داريم و رفتوآمد افراد را نتوانستيم کنترل کنيم. اين طنز تلخ است که در همهگيري جهاني قرار گرفتيم که ميدانستيم همهگيري از چين شروع ميشود. حتي در آن زمان بهرغم توصيههايي که از وزارت بهداشت شد پروازهاي خود را با چين قطع نکرديم. اين نشاندهنده اين است که تفکر درستي براي کنترل نداريم. کشور بزرگي هستيم و سوراخهايي در کشور وجود دارد که افراد رفتوآمد دارند و قابل کنترل هم نيست. خيلي از مسائل را متوجه شديم که چرا کوويد-19 در مملکت ما چرخيد و با اين سرعت با سروصداي زيادي با مرگ دو هموطن شروع شد. براي همه سوال بود چرا اين موضوع را از قبل نديديم. اينها مطالبي است که نشان ميدهد ما خوب فکر نميکنيم. از يک دوره طلايي تعطيلات اسفندماه و بعد دوره تعطيلات عيد نتوانستيم بهدرستي استفاده کنيم. قرنطينه کردن يکي از مواردي بود که بسيار ميتوانست کمک کند که گردش ويروس را کم کنيم. ممکن بود در عيد و تعطيلات در دانشگاه و مدارس و در التهابات اوليهاي که وجود داشت، بيماري را قدري کم کنيم ولي نتوانستيم کامل کنترل کنيم براي همين نمودار سينوسي در کشور ما رخ داده است و به اين موضوع رسيديم که مردم هميت و توجه براي رعايت کردن موازين بهداشتي را از دست دادهاند. افراد را وارد چرخه کار کرديم، قبول دارم که بايد اقتصاد کشور بگردد ولي باز نتوانستيم امکانات لازم را براي اينکه مردم را بهصورت محافظتشده و سلامت به جامعه برگردانيم، تامين کنيم. زوج و فرد و طرح ترافيک هم دوباره اعمال شد و مردم را به اين سمت سوق ميدهيم که از حملونقل عمومي استفاده کنند و ماسک هم استفاده نميشود. همه اينها دستبهدست هم ميدهد و اين اتفاق رخ ميدهد. در پهنه گسترده جغرافيايي ما مثلا در جنوب کشور وقتي هوا گرم شد اين پديده اضافه شد. يعني مردم رعايت نکردند و در محيط بسته بهخاطر گرما وارد شدند و حالا آنجا موج اوليه و پيک اوليه بيماري را در اين استانها شاهد هستيم. با توجه به اين تدابيري که وجود دارد و اعمال نکردن محدوديتها بهدرستي نميتوان انتظار داشت که بر اين اپيدمي بهصورت مناسب فائق آييم.
ادعاي غيرواقعي خودکفايي در توليد کيت بهضرر کشورمان شد
با نگاهي به آمار تعداد تستهاي کروناي انجامشده در کشورهاي مختلف دنيا متوجه ميشويم که ايران باوجود وضعيت نابساماني که دارد، تعداد تستهاي کمتري به نسبت بسياري از کشورهاي دنيا انجام داده است. آيا توان و ظرفيت آزمايشگاهي و علمي ما اين امکان را ايجاد نميکند يا مشکل از جاي ديگري است؟
واقعيت اين است که روزانه 10 تا 12 هزار تست انجام ميدهيم. بهعنوان کسي که در آزمايشگاه کار ميکند، ميخواهم از اين سيستم آزمايشگاهي دفاع کنم. عکسالعملي که در آزمايشگاه درمقابل کوويد- 19 نشان داديم عکسالعمل خوبي بود. گسترش شبکه آزمايشگاهي صورت گرفت و اينها عملکرد خوبي بود. ولي براي افزايش ظرفيت آزمايشگاهي نياز به تکنولوژي داريم. بايد صنايع بيوتکنولوژي خود را تقويت کنيم. اين کار را نکرديم. در اکثر آزمايشگاههاي ما در تشخيص آنفلوآنزا هم سيستم بهصورت دستي وارد شد. نميتوانيد ظرفيت را از حدي بالاتر ببريد. وزارت بهداشت به اين فکر افتاد، بخشهاي خصوصياي هستند که با سرمايهگذاري سيستمهاي اتوميشن با ظرفيت بالا را انجام ميدهند و اميدواريم در اواسط تابستان يا اوايل پاييز به کمک ما بيايد. بايد از همين الان حرکت کنيم و ممکن است اگر همت خوبي داشته باشيم چندين سال به طول انجامد. بهطور مثال الان در کشور اعلام کرديم درمورد توليد کيت خودکفا هستيم. شرکتهاي دانشبنيان داخلي اين کار را انجام ميدهند. ميدانيد اين موضوع چقدر به ضرر ما تمام شد؟ واقعيت را بيان نکرديم و شرکتهاي داخلي ما ظرفيت توليد به آن اندازه را نداشتند و اين موضوع باعث شد سازمان بهداشت جهاني اعلام کند شما کيت داريد، براي چه بايد به شما کيت اهدا کنم؟ تا آن زمان با کيتهاي اهدايي کار تشخيص را انجام ميداديم. الان مشکلي داريم؛ چون در داخل ظرفيت توليد به اندازه کافي نيست و کمبود در کشور داريم تنظيم بازار هم نکردهايم و قيمتهاي مواد مصرفي آزمايشگاهي ما افزايش يافته و اين مشکل و معضلي در آزمايشگاه شده است. بسياري از لوازم پلاستيکي که الان در آزمايشگاه استفاده ميکنيم 10 برابر نسبت به قبل از افزايش دلار، افزايش قيمت داشته است. اين عدد بسيار بالا است. اين يعني اقتصاد ما در آزمايشگاه با تعرفههايي که قرار ميدهيم و با کمبودهاي مالي که داريم شکست خورده است. بايد روي اين موضوع فکر شود. نبايد عجله کنيم. کار توليدي انجام دادن خوب است و از نظر فني و انساني ظرفيتهاي نرمافزاري توليد کيتهاي مولکولي و 2001 را داريم اما براي توليد بالا احتياج به يک سختافزارهايي داريم که خيلي از آنها وابسته به خارج است. کيتهاي داخلي را در نظر بگيريد براي مواد اوليه کاملا وابسته به خارج از کشور است. اين اتفاق بد است. ادعايي کرديم که درست نبود. من ميگويم حرکت کنيم اما چرا مملکت را ميبنديم؟ يک طوري در بين ديگران بازتاب ميدهيم که بقيه ميگويند شما داريد، چرا بايد به شما کمک کنيم؟ اين اتفاقي است که الان درمورد کيتهاي تشخيص رخ داده است.
در کوتاهمدت آن چيزهايي که در داخل توليد ميکنيم، اصول خود را دارد و هميشه تضمين کيفيت و تداوم کيفيت مهم است و ممکن است وقتي در سطح وسيعي مورد استفاده قرار بگيرد اشکالاتش نمايان شود. در اعلام کردن اين موضوع زود اقدام کرديم. خيلي خوب است که بيان کنيم قدرت داريم و توانايي اين امر را داريم ولي بايد با سياست بهتري انجام ميگرفت. تلاشي که صورت گرفت و قدرداني توليدات داخلي هم زيرسوال نميرفت. الان اين موضوع قوت ما نيست. هم از اهداييهاي کمکهاي جهاني محروم ميشويم و هم خودمان ظرفيت لازم براي توليد محصولات را نداريم که بتوانيم پوشش دهيم. بخش ديگر اين است که بايد سيستمهاي تکنولوژي داشته باشيم و در کنار پزشکي و آزمايشگاه قرار گيرد و به ما کمک کند تا تعداد بهبوديافتگان را بالا ببريم. اگر آمريکا ميتواند اين کار را بکند، چون اين تکنولوژي را دارد. اتفاقاتي در ابتداي شيوع کوويد-19 در آمريکا رخ داد که وقتي درباره آنها ميخوانيد تعجب ميکنيد چرا بايد در آمريکا چنين اتفاقي رخ دهد. کشوري وسيع است و مردم در آنجا هم رعايت نميکنند اما آنها تکنولوژي دارند. اگر تعداد زيادي تست ميگيرند پس ميتوانند تست بيشتري هم انجام دهند چون تکنولوژياش در اختيار آنهاست ولي درحال حاضر ما تکنولوژياي که در اختيار ديگران است را نداريم يا کم داريم و وابسته هستيم. الان بايد از تکنولوژيهاي موجود در خارج استفاده کنيم و خود قدم براي اين موضوع برداريم که بتوانيم اين تکنولوژيها را ايجاد کنيم. راه بسيار نزديکي نيست. اگر کره توانسته الان اين واکنش را نشان دهد حداقل از خيلي وقت پيش اين کار را شروع کرده و الان به اينجا رسيده است. ما اصلا قابل مقايسه با آن کشورها نيستيم. من ناراحت ميشوم اين حرفها را بيان ميکنم و ممکن است مورد عتاب بسياري قرار گيرم ولي بهنظر من اين واقعيتهايي است که بايد بدان توجه کنيم. اگر به واقعيتها توجه نکنيم، نميتوانيم پيشرفت کنيم.
PCR تنها تست مورد وثوق در تمام دنيا
در ارتباط با تستها و انواع آنها سوالات زيادي در ذهن مردم وجود دارد؛ اينکه کداميک از تستهاي موجود و مشهور در نظام سلامت کشور از دقت و قطعيت بيشتري برخوردار است و... . در اينباره توضيح بفرماييد.
اولا درحال حاضر تنها تست مورد وثوق در تمام دنيا براي تشخيص بيماري کوويد PCR است. ميدانيد که همه روشهاي آزمايشگاهي محدوديتهاي بيولوژيک و باليني خود را دارند. خيلي عنوان شده که تستهاي PCR نسبت به عکس سيتياسکن حساسيت پايينتري دارند. اين کاملا درست است. اگر حساسيت سيتياسکن افرادي که دچار امونيا يا ذاتالريه هستند، افرادي که نياز به بستري شدن دارند، 90 و خردهاي باشد، حساسيت PCR 50 و خردهاي است. اين به چه چيزي بستگي دارد؟ اينکه مطالعات روي افرادي است که با عارضه امونيا به بيمارستان آمدند که به آنها خدمات ارائه شود. ويروس سارس2 وقتي عفونت را شروع ميکند، ابتدا عفونت را در دستگاه تنفسي فوقاني از حلق شروع ميکند و اگر شما در اوايل بيماري نمونه را بگيريد، مقدار زيادي ويروس را در حلق ميبينيد. اگر تعدادي از آنها پيشرفت ميکنند ذاتالريه ميدهند و فعاليت ويروس در قسمت فوقاني دستگاه تنفسي کاهش مييابد و معطوف به قسمت تحتاني دستگاه تنفسي ميشود که ريهها است. براي همين يکي از محدوديتهاي تست PCR به ماهيت نمونه برميگردد. نمونههايي که از بيماران ميگيريم نمونههايي است که از دستگاه تنفسي فوقاني گرفته ميشود؛ يعني از بيني و از حلق گرفته ميشود که به آنها ترشحات حلقي يا قرقره گفته ميشود، يعني مايع نمکي را انتهاي گلوي خود قرقره ميکنند که همه مربوط به دستگاه تنفسي فوقاني ميشود. حساسيت تست PCR در اينگونه افراد براي ترشحات حلق 32 درصد و براي ترشحات بيني-حلقي 60 و خردهاي درصد است، اما وقتي نمونهها را پايينتر ميآوريم، يعني به دستگاه تنفسي تحتاني وارد ميشويم، اگر بتوانيم با خلط نمونه بگيريم که يک نمونه تحتاني ميشود، اين حساسيت به 73 درصد ميرسد. اگر فردي در بيمارستان در ICU خوابيده و به دستگاه تنفسي وصل است و از ترشحات تراشه ساکشن و مکش کنند، اين حساسيت به 90 و خردهاي درصد ميرسد. اگر ريه فرد را شستوشو دهند به 90 و خردهاي درصد ميرسد و الي آخر. يکي از محدوديتهاي تست PCR ما مربوط به نوع نمونهبرداري است که بالاي 90 درصد از نمونههايي که بهطور عموم ميگيريم -مگر بيماري که در بيمارستان بستري شود که کار خاصي انجام دهند و شستوشو يا ترشحي از او بگيرند- نمونههايي است که بيان کردم. محدوديت ديگر تست PCR مربوط به تکنيک نمونهبرداري است.
من و همکاران ديگر ازنظر حاذق بودن در نمونهبرداري ميتوانيم با هم متفاوت باشيم. از بيمار کوويدي نمونه ميگيريد و در حلق طرف ميرويد. ممکن است من بترسم و به اندازه کافي در اين زمينه دقيق عمل نکنم. پس يک عامل تکنيک نمونهبرداري است. يعني حاذق بودن فردي که بتواند اين نمونهبرداري را انجام دهد. سومين مورد زمان نمونهبرداري است؛ يعني چه زماني در دوره بيماري از فرد نمونه ميگيريم و ميدانيم تا حدود پنج روز اول ميزان منفي کاذب تستهاي ما 100 است. از روز پنجم به بالا است که ميبينيم شانس شناسايي ويروس افزايش مييابد، بنابراين اگر دير نمونه گرفته شود يا خيلي زود باشد، از روز پنجم تا روز حدود بيستم افزايش حساسيت تست را شاهد هستيد و از بيستم به بعد سير کاهشي دارد. اينکه چه زماني بيمار به شما مراجعه کند و شما نمونه برداريد، در حساسيت تست شما تاثيرگذار است. اين مجموعهاي از عواملي است که ميتواند تاثير در تست PCR داشته باشد. اينکه از چه کيتي استفاده کنيد که مناسب، خوب و بهينه شده باشد تا بتوانيد از آن استفاده کنيد تا تشخيص مناسب را داشته باشيد، نيز بسيار مهم است.
تست PCR بهعلاوه تست سرولوژي حساسيت تشخيص کرونا را تا بيش از 90 درصد بالا ميبرد
نوع ديگري از تستها تحت عنوان تستهاي سرولوژي هستند که خيلي از مردم خواهان انجام آن هستند، هرچند متخصصان در اينباره توضيح دادند و مردم را از اين کار نهي کردند. درباره اين تست و قياس آن با تست PCR هم بيشتر توضيح دهيد.؟
تست سرولوژي هم ميتواند به ما کمک کند، اما تستي که بهينه شده باشد، بايد حساسيت و اختصاصيت آن کاملا مشخص باشد. درمورد خيلي از کيتهاي سرولوژي مخصوصا کيتهايي که در ايران مورد استفاده قرار ميگيرند، نکتهاي وجود دارد و آن هم اينکه اطلاعات ما نسبتبه اينگونه مسائل خيلي کامل نيست؛ اينکه چقدر اختصاصيت و حساسيت دارد، چقدر واکنش متقاطع با ساير ويروسها بهخصوص ويروسهاي همخانواده خود دارد. همه اينها ميتواند تاثير در اين داشته باشد که بتوانيم از کيت سرولوژي استفاده کنيم يا خير. درحال حاضر کيتهاي سرولوژيک در ايران استفاده ميشود و توليد داخل ما است. شايد خوشبينانهترين ديد اين است که در مطالعات همهگيرشناسي از سرولوژي استفاده شد. اينکه بدانيم چند درصد از مردم ما درگير اين بيماري شدند، ميتواند در اينگونه مطالعات مورداستفاده قرار گيرد که بهنظر من ممکن است در اين زمينه هم خوب نباشد؛ يعني ما تا ندانيم حساسيت و واکنش متقاطع کيت در چه حدي است، اطلاعاتي که از مطالعات همهگيرشناسي سرولوژي جامعه دريافت ميکنيم ممکن است اشتباه باشد و ما را به مسير اشتباهي ببرد و نتوانيم از آنها استفاده کنيم، ولي مطالعات در خارج با کيتهاي مناسب نشان ميدهد اگر تست سرولوژي را به تست PCR اضافه کنيم، اين حساسيت را ميتوانيد از 54 درصد با يک تست PCR به 90 و خردهاي درصد برسانيد. اگر از تست سرولوژي و PCR با هم استفاده کنيد، ميتوانيد اين حساسيت را به 90 و خردهاي درصد هم برسانيد؛ يعني سرولوژي ميتواند به ما در اين زمينه کمک کند، ولي باز تاکيد ميکنم تست سرولوژياي که بهينه شده باشد و از صحت جوابهاي آن مطمئن باشيم. البته روشهاي آزمايشگاهي ديگري همچون رپيد تستها هستند که ميتوانند کمک کنند، ولي کلا نسبت به رپيد تستها خيلي نظر خوبي نداريم. حتي درمورد آنفلوآنزا هم در روش رپيد و روشهاي سرولوژي رپيد حساسيت آنچناني نديديم. براي همين کاربردهاي خاص خود را در برنامههاي خاص دارند. بايد روي اينها کار شود که ببينيم چقدر عملکرد ميتوانند داشته باشند و آيا ميتوانيم از روشهاي سرولوژي رپيد تست يا تست سريع استفاده کنيم. اينها مستلزم انجام مطالعات موردنياز در اين زمينه هستند تا بتوان در اينباره نظر داد. وبسايتي وجود دارد که هر سري تستهاي سرولوژي مربوط به کوويد را آپديت ميکند که چه چيزهايي مجوز گرفتهاند و چه چيزهايي بدون مجوز است. اوايل وقتي رپيد تستها ميآمد، به آنها مجوز اورژانسي براي مصرف ميداد. ميگفت من اينها را تست نکردم و فقط ميگويم شرکتها اين اطلاعات را دادهاند و اين اطلاعاتي است که شرکت بيان ميکند؛ يعني خود را کنار کشيد، چون ويروس جديد بود و خطر جهاني ايجاد شد و نميتوانيم فرصتها را از دست بدهيم و به اين دليل مجوزهاي اورژانس به آنها داده شد. الان کمکم اين جلو ميرود و اطلاعات ما بيشتر ميشود. اين را شاهد هستيم که ليستها تغيير ميکند و ميگويد مثلا اين را کنار گذاشتم و آن را اضافه کردم. کمکم اين اطلاعات وارد ميشود تا دسترسي به کيتهاي تشخيصي را داشته باشيم. درحال حاضر کاربرد اصلي تشخيص عفونت با کيتهاي PCR است و اگر سرولوژي مناسب هم داشته باشيم ميتواند به ما در شناسايي موارد کمک کند، به غير از اينکه سرولوژي ميتواند کمکهاي ديگري نيز به ما داشته باشد. تخمين ميزان شيوع ويروس در جامعه ميتواند براي برنامهريزي در کنترل عفونت کمک کند، به غير از شناسايي موارد بيماري ميتوانيم افرادي را که مبتلا به کوويد شدند تست سرولوژي کنيم و اگر سرم مناسب داشته باشند، تشويق کنيم که خون و پلاسما اهدا کنند تا در درمان بيماران از آنها استفاده کنيم. اين کاربردهاي متفاوت از تست سرولوژي است.
شايد تا يکيدو سال درگير اين شرايط باشيم
در برخي اخبار ادعاهايي ميشود مبنيبر اينکه تا امروز نزديک به 20 درصد جمعيت به اين ويروس مبتلا شدهاند. بهصورت کلي روند اين بررسيها به چه صورت است و چگونه به اين اعداد و ارقام ميرسند؟ و اينکه اگر نکتهاي هم در پايان داريد بفرماييد.
اين امر را در آزمايشهاي سرولوژي که بيان کردم انجام ميدهند. مصاحبهاي از استاد مرداني خواندم که بيان کردند 18ميليون نفر طبق مطالعاتي که انجام شده، آلوده شدهاند. در جوامع مختلف از افراد نمونهبرداري ميکنند و بر اساس آن باتوجه به تخمينهايي که از همهگيرشناسي و اپيدميلوژي ميزنند به اين اعداد و آمار ميرسند. اين خيلي خوب است که اين اتفاق رخ دهد. البته اعتقاد من است که بايد بررسي کنيم از چه ابزاري استفاده ميکنيم. آيا آن ابزار براي اين موضوع مناسب است؟ اگر از کيت سرولوژي استفاده ميکنيم که مثلا 10درصد مثبت کاذب به ما بدهد، در جامعهاي که 10درصد مبتلا شده باشند و آنتيبادي داشته باشند، اين کيت ميتواند نزديک 19 درصد به شما نشان بدهد. اگر واقعا 25درصد باشند اين کيت نزديک به 50درصد را به شما نشان ميدهد و اين يعني مهم است که ما از چه کيت ظريف و بهينهشدهاي استفاده ميکنيم. در هر صورت اين مطالعاتي است که انجام شده است و اين اعداد از روي مطالعات سرولوژي که اساتيد و وزارت بهداشت در جمعيتهاي مختلف انجام دادهاند، حاصل شده است. من بهعنوان کسي که در بيمارستاني هستيم که بيش از چهارماه درگير مسائل کرونا در ايران است، از هموطنان عاجزانه خواهش ميکنم عليرغم تمام سختيها و فشارهاي رواني که بر افراد وارد ميشود، در منزل بمانند و تنها براي کار ضروري بيرون بروند و در تجمعات وارد نشوند. بعد از 6 ماه مادر و پدر و برادر من از مازندران و ساري به خانه من در تهران آمدند تا ديداري با آنها داشته باشم. من هم مثل همه هموطنان ديگر احساسات و دلتنگي دارم. با فاصله بسيار زياد، مادر و پدرم دوسه روز در خانه من بودند. به بهانه کنترل بيماري خود به تهران آمدند و توفيقي شد تا من با پدر و مادرم ديدار کنم. همه در اين شرايط هستيم. از مردم خواهش ميکنم از ماسک استفاده کنند، چون مهمترين و بهترين عامل جلوگيري است. اگر بگويند دارويي بيماري را پنجبرابر درمان ميکند، درحال حاضر زدن ماسک ساده جراحي سهلايه است. مردم در تجمعات وارد نشوند. ميدانم دلتنگ هستند. در جمعهاي کوچک و خانوادگي با رعايت فاصله رفتوآمد داشته باشند، نه اينکه در جمعهاي زياد و مهمانيهاي پرجمعيت تردد کنند. خود من هم به عنوان يک شخص در اين جامعه اين دلتنگيها را دارم، اما بايد رعايت کنيم. فاصله اجتماعي، زدن ماسک، بيرون رفتن فقط براي کارهاي ضروري، قرار نگرفتن در تجمعات و ازدحامها، قرار نگرفتن در محيطهاي سربسته تنها کليد جلوگيري کردن از انتقال ويروس است تا زماني که وضعيت ما درست شود. وقتي واکسن و درمان نداشته باشيم، اين مسائل بايد فرهنگ شود. شايد اين موضوع تا يکيدو سال طول بکشد.
بازار