شرق/ متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
سخنان روز گذشته نماينده شهرضا مبنيبر عدم تمايل مردان مجلس براي حضور زنان در هيئترئيسه اگرچه تازگي نداشت اما شايد تا اين لحظه به اين حد از فاشگويي نرسيده بود. او گفته که «هيئت هفتنفره متشکل از اعضاي هيئترئيسه مجلس بعد از بررسي درخواست زنان نماينده براي حضور در هيئترئيسه کميسيونها تأکيد کردند که زن بايد بچهداري کند و به امورات خانه رسيدگي کند. در مجلس از ظرفيت زنان در ترکيب هيئترئيسه مجلس و کميسيون ها استفاده نميشود يا کارمندان زن حتي نميتوانند در آزمون دبيري کميسيونها شرکت کنند».
بعضي نشانهها حاکي است که اراده و فشاري از بيرون مجلس تاکنون مانع اين شده است که زني به جايگاه هيئترئيسه مجلس برسد. گويا برخي روحانيون طرازاول، نشستن زنان بر جايگاه هيئترئيسه مجلس را همتراز با رياست آنان بر مردان دانستهاند و با پيامهايي مستقيم و غيرمستقيم تاکنون مانع اين اتفاق شدهاند. براي همين فرقي نميکند که مجلس دست اصلاحطلبان باشد يا اصولگرايان، نيمي از آن دست يک جريان باشد يا همه آن. در، براي زنان همواره قرار است روي يک پاشنه بچرخد. جداي از اين به نظر ميرسد ساختار مردانه قدرت درون مجلس هم با هر گرايشي چندان دغدغه حضور زنان در هيئترئيسه را ندارد و با فشارهاي بيروني راحت همسو ميشود. زماني زهرا شجاعي، معاون محمد خاتمي در دولت اصلاحات ميگفت ما با همان مردان اصلاحطلب مجلس ششم هم بر سر تغيير برخي قوانين به نفع زنان مشکل داشتيم؛ چراکه درک بسياري از آنان از نقش و وظايف زن محدود به همان دريافت شخصي و انتظارات فردي و خانوادگي خودشان بود. او به نقل از يکي از روحانيون اصلاحطلب مجلس ششم ميگفت اگر قرار شود همسر من هم مثل من بيرون از منزل حضور فعال داشته باشد، پس شب که من به خانه ميروم چه کسي قرار است شام من را تهيه کند! «سميه محمودي» نماينده مردم شهرضا که دور پيش با حمايت اصلاحطلبان وارد مجلس شد اما خود را به طيف لاريجاني نزديک کرد، اين بار هم باعنوان مستقل وارد مجلس يازدهم شده است و به طيف قاليباف نزديک است. او يکي از افرادي بود که در جريان انتخابات هيئترئيسه براي کرسي دبيران اعلام کانديداتوري کرد اما آنطور که خودش گفته بود، بازهم يکي نبودن حرف و عمل مردان مجلس اجازه نداد که هيچ زني به هيئترئيسه راه پيدا کند. او به خبرآنلاين گفته بود که آنها ميگويند ميخواهيم يک زن در هيئترئيسه حضور داشته باشد اما هيچکدام اعتقادي به اين موضوع ندارند. او انتخابات هيئترئيسه مجلس را يک لابي پشتپرده و چينش از قبل خوانده بود که هيچ سهمي براي زنان در نظر نگرفته بودند و گفته بود از آنجا که آقايان اعتقادي به حضور زنان در هيئترئيسه ندارند، در دايره رايزنيهايشان خبري از حضور يک زن نبود؛ درحاليکه اگر ميخواستند ميتوانستند اين موضوع را هم در نظر بگيرند. او گفته که عقب نمينشيند و براي هيئترئيسه مجلس در اجلاسيه دوم، سوم و چهارم حتما کانديدايي را معرفي خواهيم کرد و در همه کميسيونها براي هيئترئيسه کانديداي زن خواهيم داشت تا ببينيم کي مردان مجلس از رفتار تماميتخواهانه خود دست برميدارند.
بهجز سميه محمودي صداي اعتراضي از ديگر زنان اصولگراي مجلس يازدهم بلند نشده است. گويا آنها همچنان به سهم حداقلي خود از صندليهاي مجلس راضياند. حضور زنان در هيئترئيسه مجلس شوراي اسلامي نخستين بار در مجلس ششم رقم خورد. سهيلاجلودارزاده در هر چهار اجلاسيه آن مجلس رأي دوم دبيري هيئترئيسه را از آن خود کرد. اما اين اتفاق در مجالس هفتم، هشتم و نهم که با افول کمي و کيفي حضور زنان در مجلس همراه بودند، تکرار نشد. در مجلس دهم هم سهيلا جلودارزاده و پروانه مافي نامزد هيئترئيسه شدند که اولي با ۱۱۷ رأي از ۲۷۹ رأي اخذشده در انتخابات دبيري هيئترئيسه در ميان 12 نماينده هشتم شد و پروانه مافي با ۱۰۵ رأي از ۲۷۶ رأي اخذشده در ميان شش کانديداي نظارت، پنجم شد. طيبه سياوشي، نماينده تهران در مجلس دهم همان ابتداي مجلس دهم ضمن ابراز تأسف از حضورنيافتن هيچيک از خانمها به هيئترئيسه موقت مجلس گفته بود: «اميدواريم با رايزنيهايي که داشتهايم و در فرصت باقيمانده بر پيگيري آن تمرکز کنيم و بتوانيم شاهد حضور زنان در ترکيب هيئترئيسه دائمي باشيم.با توجه به رياست آقاي لاريجاني و انصراف آقاي عارف، اميدواريم شاهد تغييراتي در ترکيب هيئترئيسه دائمي باشيم و حداقل يک خانم را بتوانيم در هيئترئيسه داشته باشيم». چهار سال گذشت و هيچ تغييري رخ نداد و هيچ زني به هيئترئيسه مجلس نرسيد. پروانه مافي، ديگر نماينده مجلس همان زمان گفته بود شايد نياز است که بيشتر لابي کنيم. او آشنايي کمتر اکثريت اعضاي فراکسيون زنان با فضاي مجلس و راههاي مرسوم لابيگري در آن را زمينه فاصله آراي زنان با رأي لازم براي حضور در هيئترئيسه دانسته و گفته بود که انشاءالله براي هيئترئيسه دائم سعي ميکنيم که اين فاصله را کم کنيم و حداقل يک يا دو نفر از خانمها در هيئترئيسه قرار بگيرند. مشخص نيست که بعدا چه اتفاقي افتاد، آيا زنان مجلس نتوانستند لابيگرهاي قهاري شوند يا ارادهاي آهنين همچنان مقابل لابيهاي زنان ايستاده است. پروانه سلحشوري اما مسئله را به ساختار مردسالار مجلس مرتبط ميداند و معتقد است که آنها همه تلاشها و لابيهاي خود را در چهار سال مجلس انجام دادند تا حداقل يک زن را وارد هيئترئيسه کنند. او گفته است: «هربار در اين راستا کاري کرديم، به در بسته خورديم. بارها کوتاه آمديم و سعي کرديم به روش آنها اين موضوع را پي بگيريم اما بينتيجه بود. سال اول خانم مافي را بهعنوان کارپرداز و جلودارزاده را که تجربه داشت، بهعنوان دبير معرفي کرديم که هيچکدام رأي نياوردند. سال دوم خانم اولادقباد را بهعنوان يک نامزد داشتيم که تفاهم فراکسيوني در مورد او صورت گرفته بود، يعني سه فراکسيون مجموعا بر سر حضور او تفاهم داشتند اما بازهم رأي نياورد. سال سوم باز چند خانم بوديم اما باز هم هيچکس رأي نياورد. من براي کارپردازي نامزد شده بودم، چون دبيري را دوست نداشتم و ميخواستم در حوزههاي نظارتي فعال باشم اما ديدم که نمايندگان اين جايگاه را يک جايگاه مردانه ميدانند و حضور يک زن را در آن قبول نميکنند. در اين زمينه بايد به دو فاکتور ساختار قدرت و سابقه پدرسالارانه جامعه ما توجه کرد؛ دو عاملي که همديگر را تقويت ميکنند و باعث ميشوند که زنان واقعا عقب بمانند. از طرفي چون موقعيتهايي که براي زنان فراهم ميشود، بهسختي به دست ميآيد و بهنوعي يک منبع کمياب تلقي ميشود، خود زنان هم در موارد زيادي براي رسيدن يک زن به آن، با هم همدلي و همراهي نميکنند.
بازار