آفتاب يزد/ متن پيش رو در آفتاب يزد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
نه تنها حقوق کرونا بلکه حق و حقوق و کارانه خودمان هم به موقع پرداخت نميشود و اين پرداختي در برخي از بيمارستانها انجام نشده است و گاهي تعديل نيروي پرستار را هم داشتهاند
شهين نجفي/ خط مقدم مقابله با کرونا اين روزها در شرايط سختي به سر ميبرند و شيفتهاي بلند مدت، دوري مداوم از خانواده و حق و حقوقي که پرداخت نمي شود به شرايط سخت پيش روي آن ها دامن ميزند اما همچنان در سکوت و به دور از حواشي به کار خودشان مشغولند و تنها اميد مردم در شرايط سخت کرونايي محسوب ميشوند؛ با اين همه شرايط براي پرستاران به قدري سخت است که همين حالا هم خيلي از آن ها در شرف افسردگي به سر مي برند.
شرايط حاد کمبود تجهيزات نداريم
الهه شريعتي پرستاري است که هم در يکي از بيمارستان هاي خصوصي و هم در يکي از بيمارستان هاي دولتي مشغول به فعاليت است. او در گفت و گو با آفتاب يزد در خصوص مشکلات پرستاران در دوره کرونايي گفت: «اوايل شيوع کرونا يک تراژدي به شدت غم انگيز بود، چون تجهيزات وارد نمي شد و در بيمارستانها تجهيزات خيلي کم بود. حتي خيلي از هم دوره اي هاي من در شهرستان هاي مختلف عکس براي ما مي فرستادند که نشان مي داد
با سفره يک بار مصرف تمام وجودشان را کاور کرده اند و به اين طريق بر بالين مريض حاضر ميشدند. اين در شرايطي بود که پرستاران چاره اي جز حضور در بيمارستان نداشتند چون اگرغيبت ميکردند حقوقشان قطع مي شد و نيرو جايگزين آن ها مي شد. اما حالا وضعيت به نسبت قبل خيلي بهتر شده است و کمبود تجهيزات به آن شکل حادي که در گذشته بود وجود ندارد. با اين همه در حال حاضر هم سختي هاي زيادي براي کادر درمان وجود دارد.»
بيشتر حجم کاري بر دوش پرستاران است
او در ادامه تاکيد کرد: «اول اين را بگويم که همه افراد خانواده من پزشک هستند و من تنها پرستار بين آن ها هستم، اين را ميگويم که فکر نکنيد من با پزشکان زاويه دارم اما واقعيت اين است که در بيمارستان ها به خصوص بيمارستان هاي خصوصي 90 درصد سختي و حجم کار بر دوش پرستاران است. پزشک با همه سختي هايي که وجود دارد، براي اينکه به يک تشخيص واحد برسد به گزارش من پرستار نيازمند است چون من هستم که 24 ساعت شبانه روز بالاي سر مريض حضور دارم و به همکار بعدي گزارش مي دهم و از همکار قبلي به دقت تمام گزارش مي گيرم، چون وقتي پزشک به بالين بيمار مي آيد من بايد يک گزارش کامل و درست به او بدهم. نمي خواهم بگويم پزشکان کارشان راحت است، حتي در بيمارستان هاي دولتي پزشکان پا به پاي ما پرستاران در بيمارستان حضور دارند و بر بالين مريض مي آيند و در همان هوايي که کرونا در آن غوطه ور است همراه با ما نفس مي کشند اما در بيمارستان هاي خصوصي پزشک تنها براي ويزيت در بيمارستان حضور پيدا مي کند. به همين دليل مي گويم بيشترين بار کار، بر دوش پرستاران است و اشکالي هم ندارد چون ما قسم خورديم که به نا توان ترين و عاجز ترين نوع انسان که همان بيمار است خدمت رساني کنيم اما حتي حقوق ما هم سر موقع پرداخت نمي شود»
خستگي توي تنمان مانده
اين پرستار ادامه داد: «براي من جالب است که نه تنها حقوق کرونا بلکه حق و حقوق و کارانه خودمان هم به موقع پرداخت نمي شود و اين پرداختي در خيلي از بيمارستان ها اصلا انجام نشده است! من در يک بيمارستان خصوصي هم شاغل بودم اما به قدري شرايط حاد بود و حق و حقوق پرداخت نمي شد که خيلي از پرستاران عطاي آن را به لقايش بخشيدند و استعفا دادند و به نوعي از آن جا فرار کردند! در بيمارستان هاي خصوصي چون مردم پول مي پردازند بنابر اين توقع بيشتري از کادر درمان دارند و به همين دليل فشار روحي در بيمارستان هاي خصوصي بيشتر است اما در بيمارستان هاي دولتي مردم توقع آن چناني ندارند با اين حال حجم بيماران به قدري زياد است که انرژي جسماني بيشتري نياز است. در واقع بايد از لحاظ جسمي آن قدر قوي باشي تا بتواني شيفت هاي سنگين را کاور کني؛ يادم است روز هاي اولي که کرونا آمده بود وقتي يکي يکي همکارانمان به کرونا مبتلا مي شدند ما بايد به جاي آن ها هم شيفت مي داديم، روزهايي بود که من سه شبانه روز پشت سر هم يعني
72 ساعت شيفت بودم. حتي به خيلي از همکاران ما گفته ميشد اگر نمي تواني اين طور کار کني اصلا نمي خواهد سر کار بيايي! ما اين شب شيفت ها و تحکم ها را هم تحمل کرديم با اين همه تقدير و تشکرهايي که مردم از ما مي کردند ما را به کار دلگرم مي کرد، دوره قبل شيوع کرونا يکي از شادترين دوره هاي بيمارستان ها بود، چون هيچ همراهي حق حضور بر بالين پرستار را نداشت، پرستار ها با بيماران بخش عادي بگو بخند مي کردند تا روحيه بيماران حفظ شود؛ من به ياد مي آورم يک پروسه دارو دادن به مريض ها در يک بخش 26 تخته 4 ساعت طول مي کشيد چون با تک تک مريض ها بگو بخند مي کرديم تا جاي همراه بيمار را به نوعي پر کرده باشيم. اما کم کم خسته شديم. انگار به اين نتيجه رسيده ايم که اين بيماري حالا حالا ها وجود خواهد داشت، حق و حقوق ما را هم که پرداخت نمي کنند بنابر اين خستگي توي تنمان مانده است و همين موضوع باعث ميشود که بچه ها از سر خستگي در بخشها رفتار هاي تند و بدي داشته باشند.»
راهکارهاي بيمارستان هاي خصوصي براي پر کردن جيب خودشان
شريعتي گفت: «پرستارها در بدترين حالت روحي به سر مي برند، خيلي از پرستارها دچار افسردگي شده اند، من به کرات ديده ام پرستاني را که در آغوش هم گريه مي کنند. ما از لحاظ روحي اصلا حمايت نمي شويم و هيچ مشاوره و راهکاري هم براي ما در نظر گرفته نشده است. از طرف ديگر از اول خرداد خيلي از همکاران ما را در چند تا از بيمارستان هاي خصوصي تعديل نيرو کردند و آن ها از کار بيکار شدند. چون کرونا براي روساي بيمارستان ها آن قدر درآمد زايي ندارد و نميتوانند جيب هاي خودشان را پر کنند، البته که بر خي در بيمارستان هاي خصوص به دلايل مختلف پولهاي زيادي از خانواده هاي متمول دريافت ميکنند، مثلا به آن ها مي گويند بيمارتان کرونايي است و هر کسي بر بالين او نمي رود بايد پول بدهيم و پرستار خصوصي بگيريد. به طرق مختلف از خانواده هاي متمکن پول دريافت مي کنند اما باز هم حق و حقوق پرستار را نمي دهند و فقط جيب هاي بدون ته خودشان را پر ميکنند. اين نوع برخورد ها سختي کار را براي همکاران ما چند برابر کرده است و باعث مي شود خيلي زودتر از آن چيزي که بايد فرتوت شويم و از محيط کار فاصله بگيريم. من خودم فکر مي کنم بيش تر از 10 سال ديگر نتوانم بر بالين بيمار کار کنم.»
پرستاران تبديل به ميرزا بنويس شده اند
اين پرستار توضيح داد: «ما غير از کار هايي که براي مريض انجام مي دهيم بايد همه کار ها را مستند سازي کنيم يعني گزارش دقيق آن را بنويسيم و ارائه بدهيم، اما اين براي زماني است که مطابق با استاندارد ها در بخش ويژه دو بيمار به من بدهند نه حالا که من در بخش ويژه 4 بيمار دارم و به طرز وحشتناکي فشار کاري زياد است در چنين شرايطي من ترجيح ميدهم اعتراض سوپروايزر را براي مستند سازي و ارائه گزارش نا کامل به جان بخرم اما بيشتر وقتم را تمام و کمال بر بالين بيمار باشم.
اين در شرايطي است که خيلي از همکاران من تنها به گزارش نويسي و مستند سازي مي پردازند و خيلي کم به بالين بيمار مي روند! واقعيت اين است که اگر ما رسيدگي به بيمار نداشته باشيم و تنها گزارش کار ارائه بدهيم هم کسي نمي فهمد، اصلا مسئولين به همان گزارش کار هم توجه مي کنند چون تنها نگران بازرساني هستند که براي اعتبار بخشي بيمارستان بيايند و گزارششان کامل نباشد اما با اين حال من ترجيح مي دهم بيشتر به بيمار خدمت رساني کنم تا اينکه به نوشتن گزارش کار بپردازم. اين اواخر که شرايط روحي پرستاران بدتر شده است اين نوع نگاه ها بيشتر ديده مي شود. در واقع شرايط روحي بد و حق و حقوقي که پرداخت نمي شود از پرستاران يک ميرزا بنويس ساخته است. اگر من هم بنشينم و بر بالين بيمار نباشم هيچ کس متوجه اين موضوع نمي شود. با اين جال مني که در بطن بخش مراقبت هاي ويژه بيرون مي آيم مي دانم چه شرايطي حاکم است و چه مرگ و مير هايي در اين بخش ها جلوي چشم خود من اتفاق مي افتد. هيچ کس نمي فهمد در بيمارستان چه اتفاقي مي افتد اما چيزي که مستند مي شود چارت شده و براي هميشه باقي مي ماند به همين دليل هم همه از آن مستندات مي ترسند. البته اين مختص به همه پرستاران نيست و کساني هم هستند که به بهترين نحو به بيمار خدمت رساني مي کنند اما خب شرايط روحي و اقتصادي بد سبب شده که چهره سياهي از برخي از ما سفيد پوشان ساخته شود. براي من اين موضوع خيلي نگران کننده است و من معتقدم که نبايد بيافتد اما واقعيت اين است که اين اتفاق زماني نمي افتد که همه چيز استاندارد باشد. وقتي در يک بخش 16تخت 6 تا پرستار حضور دارند که 2 تاي آن هم مسئول شيفت هستند و نمي توانند مريض داشته باشند چطور مي توان به صورت استاندارد عمل کرد؟ من چطور مي توانم به 4 مريض رسيدگي کنم و گزارش مستندات آن ها را هم کامل بنويسم؟ حقيقتا اين اتفاق در بخش ويژه امکان پذير نيست مگر اينکه مثل کساني که گفتم ميرزا بنويس باشيم. »
حقمان را دريغ نکنيد
او تاکيد کرد: «بدون استثناء همه پرستاران مشکل اعصاب و روان را پيدا کردند. فقط ميزان آن در افراد متفاوت است. همه اين مشکلات در کار ما وجود دارد و اين مشکلات تنها زماني رفع مي شود که حق و حقوق پرستاران به موقع پرداخت شد. امرار معاش براي هر کس يک موضوع طبيعي است و ما چيز زيادي نمي خواهيم . ما شرايط سختي را پشت سر گذرانده ايم. خيلي وقت ها از ترس اينکه ويروس را به خانواده هايمان انتقال ندهيم روزها به دور از آن ها زندگي کردهايم. شرايط سخت روحي، رواني و فشار کار بالايي را پشت سر گذاشته ايم و اين سزاوار نيست که حقمان را هم از ما دريغ ميکنند.»
هر روز بنرهاي تبليغاتي فراواني را که نشان از تقدير و تشکر از پرستاران و کادر درمان بيمارستانها دارد شاهد هستيم اما فراموش نکنيم پرستاران تقدير و تشکر نميخواهند آن ها حقشان را ميخواهند، حال خوب و روحيه مي خواهند. چرا ابتداييترين حقوقشان را ازآنها دريغ ميکنيد.
بازار