نماد آخرین خبر

سناریوهای پیش روی تهران- واشنگتن چیست؟

منبع
اعتماد
بروزرسانی
سناریوهای پیش روی تهران- واشنگتن چیست؟
اعتماد/ متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست ابراهيم رومينا/ توضيح «اعتماد»: باتوجه به پيچيدگي‌هاي رابطه ايران و ايالات‌متحده امريکا و همزمان با نزديک شدن به زمان انتخابات رياست‌جمهوري در اين کشور، کارشناسان بسياري نسبت به سناريوهاي پيش روي رابطه پرتنش تهران و واشنگتن اظهارنظر مي‌کنند. انتشار اين ديدگاه‌ها در روزنامه اعتماد به معناي تاييد محتواي آنها نيست و صرفا در راستاي انعکاس ديدگاه‌هاي متفاوت کارشناسي در اين رابطه صورت مي‌گيرد. بيش از چهار دهه از بزرگ‌ترين قهر سياسي دو کشور ايران و ايالات‌متحده مي‌گذرد. گمان مي‌رود يکي از پديده‌هاي نادر جهان سياسي باشد که در حال تجربه شدن است. پيامدهاي ژئوپليتيکي چنين‌ پديده‌اي در سطح جهاني و منطقه‌اي بازنمايي خاص خود را يافته و در سطح داخلي براي شهروندان ايراني چالش‌هاي اقتصادي، سياسي، فرهنگي و اجتماعي به همراه داشته است. در اين زمينه ديدگاه‌هاي متفاوت داخلي در دو کشور شکل گرفته و اين ديدگاه‌ها مبناي رفتاري و کنشي تصميم‌گيران سياسي بوده است. بازگشايي اين گره نيازمند ترسيم چشم‌اندازي واقعي و نه آرماني با هدف تامين منافع ملي است تا فضاي سياسي را در راستاي آن جهت‌دهي کند و انديشه انتظار را که در پي آينده‌اي آرماني يا فراهم شدن شرايط مساعد است هرچه سريع‌تر در مسير تامين منافع ملي دو کشور بسيج کند. درک زمان از تحولات جهاني، منطقه‌اي و داخلي ارايه شده زير به عنوان متغيري بنيادي در اين تحليل به‌کار گرفته شده تا فضاي موردنظر را در مسير تعامل ژئوپليتيکي قرار دهد. 1- ژئوپليتيک جهاني چين به عنوان قدرت درجه 2 با ايالات‌متحده به عنوان قدرت درجه يک در حال رقابت است. با ارزيابي مجموع شاخص‌هاي قدرت مي‌توان به اين واقعيت دست يافت که چين راه طولاني را براي تصرف چنين جايگاهي دارد، لذا ايالات‌متحده لااقل براي چند دهه پيشرو قدرت بلامنازع جهاني خواهد بود و فضاي رقابتي دو کشور چين و ايالات‌متحده در حوزه اقتصادي محدود خواهد بود و به ساير فضاهاي رقابت ژئوپليتيکي تسريع نخواهد يافت. نرم‌افزارهاي تعامل اقتصادي، سياسي و حتي فرهنگي و اجتماعي جهان به وسيله سيستم غرب و به‌ويژه ايالات‌متحده در يک قرن اخير (بعد از جنگ جهاني اول) نوشته شده است و همين نرم‌افزارها در شکل قوانين، قواعد و دستورالعمل‌ها بين سيستم‌هاي اقتصادي، تجاري، سياسي و فرهنگي‌-‌اجتماعي در حال اجراست، لذا کنش‌هاي هر کشوري در جهان متکي بر اين نرم‌افزارها خواهد بود و هيچ کشوري خارج از چارچوب‌هاي طراحي شده، توان لازم را جهت مانور در عرصه خارج از مرزهاي خود نخواهد داشت. درهم‌تنيدگي سيستم سرمايه‌داري و سيستم دموکراسي در غرب و به‌ويژه ايالات‌متحده، اين کشور را در موقعيت پيشرو قرار داده است. در چنين شرايطي، هر چالشي در حوزه داخلي، با اتکا به سيستم دموکراسي بهبود خواهد يافت و با تکيه بر سيستم سرمايه‌داري، انباشت سرمايه اتفاق خواهد افتاد. سيستم مورد اشاره متکي بر بقاي افراد نيست و پايداري خود را ناشي از ذات سيستم مي‌بيند، لذا وفاداري به سيستم‌ به مراتب بيشتر از وفاداري به افراد حاضر در سيستم خواهد بود. بنيان‌هاي قدرت در ايالات‌متحده متاثر از موقعيت جغرافياي اين کشور در جهان است. اين ظرفيت‌هاي قدرت، بستر هر نوع کنش اقتصادي، تجاري، نظامي و سياسي را جهت سلطه بر ساير سيستم‌ها فراهم کرده است و به نظر نمي‌رسد ساير سيستم‌هاي جهاني از چنين قابليتي برخوردار باشند. روسيه به عنوان يکي از مدعيان قدرت، تنها در حوزه نظامي توانايي نقش‌آفريني در عرصه جهاني داشته و کنش‌هاي يک دهه اخير اين کشور وابسته بر سيستم امنيتي‌- جاسوسي و چالش‌هاي قدرتي در برخي فضاهاي داراي خلع قدرت اتفاق افتاده است. قدرت‌هاي اروپايي نيز در رقابت‌هاي ژئوپليتيکي درون قاره‌اي گرفتار هستند. از اواخر 2019 جهان با بيماري فراگير 19 Covid مواجه شد. اين بيماري، اقتصاد جهان را در شرايط پرمخاطره‌اي قرار داده است. به نظر مي‌رسد حتي با کنترل آن، اثرات و پيامدهاي آن براي چندين سال تداوم داشته باشد. ليکن تغييري در جايگاه و نقش قدرت و ساختارهاي متاثر از آن در جهان نخواهد داشت. با کاهش فعاليت‌هاي اقتصادي، تجاري و خدماتي در عرصه جهاني، دارندگان مواد اوليه که عمدتا از کشورهاي در حال توسعه هستند بيشترين آسيب را تجربه خواهند کرد. بالطبع، چشم آنها به گشايش بازارهاي تاثيرگذار جهان در کشورهاي توسعه‌يافته و به‌ويژه ايالات‌متحده امريکاست. 2- ژئوپليتيک منطقه‌اي جنوب غرب آسيا در حال حاضر شديدترين و پرچالش‌ترين حوزه ژئوپليتيکي فعال جهان در جنوب غرب آسيا در جريان است. تداخل حوزه‌هاي منازعه، تعدد بازيگران، ابهام در آرمان‌هاي ژئوپليتيک، منافع متضاد بازيگران و ده‌ها متغير ديگر، اين منطقه را در يک وضعيت پيچيده ژئوپليتيکي قرار داده است. صحنه بازي عمدتا در فضاهاي فاقد قدرت ملي در کشورهاي ضعيف منطقه شکل گرفته است. به نظر مي‌رسد سيستم‌هايي که از بنيان‌هاي اکولوژيکي برخوردار باشند دست برتر را خواهند داشت. به اين ترتيب ايران در عراق و سوريه عرصه رقابت‌هاي ژئوپليتيکي ترکيه و کشورهاي عربي خواهد بود. حضور روسيه نيز در سوريه تابع عمر سياسي بشار اسد خواهد بود. ليکن با استقرار دموکراسي در سوريه نفوذ کشورهاي عربي در سوريه بيشتر خواهد شد. در اين ميان، حل مساله يمن نيازمند کنشي بين‌المللي خواهد بود و سيستم غرب دست برتر را در آينده تحولات يمن برمبناي منطق ژئوپليتيکي خواهد داشت. عربستان به عنوان کشوري تاثيرگذار در معادلات منطقه‌اي خواهد بود. هرچند شکاف‌هايي در ساختارهاي منطقه‌اي همچون شوراي همکاري خليج (فارس) به وجود آمده است. ليکن ديگر منابع تاثيرگذاري منطقه‌اي عربستان همچنان متکثر است. کنش منطقه‌اي ايران در حال انقباض است. دلايل و ريشه‌هاي آن متعدد است. اين بدان معنا خواهد بود که ايران در آينده به فضاهاي تاثيرپذير اکولوژيک تمايل خواهد داشت که با صرف هزينه‌هاي حداقلي، امتيازات ژئوپليتيکي حداکثري کسب نمايد. در اين ميان، عراق، افغانستان و بحرين بسترهاي مهياتري جهت شکل‌گيري اين شرايط دارا هستند. اما ميزان اين تاثيرگذاري، تابع کنش‌هاي ژئوپليتيکي بين ايران و ساير قدرت‌هاي منطقه‌اي و جهاني در چند سال آينده خواهد بود. 3- تحولات سياسي داخلي ايالات‌متحده معيار پيروزي در سيستم‌هاي دموکراتيک ميزان راي است. ميزان راي تابع همراهي شهروندان با عملکرد و نيز آرمان‌هاي کنشگران سياسي خواهد بود. با چالش‌هاي اقتصادي متاثر از کرونا در سطح جهان، ايالات‌متحده نيز از نظر اقتصادي همچون ساير سيستم‌هاي سياسي شرايط بحراني دارد. ميزان بيکاري در امريکا يکي از بيشترين رقم‌هاي خود را در يکصد سال اخير دارد، لذا کنش‌هاي جهاني اين کشور به‌صورت موقتي شرايط انقباضي را خواهد داشت و با برون‌رفت از وضعيت موجود، کنشگري جهاني اين کشور افزايش خواهد يافت. انتخابات آتي ايالات‌متحده در نوامبر 2020 برگزار خواهد شد. جمهوري‌خواهان تلاش‌هاي خود را جهت تصرف مجدد کاخ سفيد متمرکز کرده‌اند. هرچند دستاوردهاي اقتصادي دور اول رياست‌جمهوري جمهوري‌خواهان، با شکل‌گيري کرونا با چالش اساسي مواجه شده است ولي به نظر مي‌رسد توان و مديريت دموکرات‌هاي دورافتاده از صحنه اجرايي، افزون‌تر از جمهوريخواهان که در حال حاضر مديريت اين کشور را دراختيار دارند، نباشد. در صورت پيروزي دموکرات‌ها حداقل يک سال طول خواهد کشيد تا بتوانند کنشگري معنادار جهاني داشته باشند. کما اينکه خروج ترامپ از برجام نيز با همه تبليغات و فضاي رسانه‌اي شکل گرفته، چندين ماه به درازا کشيد. با پيچيدگي‌هاي سيستم انتخاباتي رياست‌جمهوري در ايالات‌متحده و تجربه 2016 نمي‌توان به‌طور قاطع شکست ترامپ در نوامبر 2020 را پيش‌بيني کرد. متغيرهاي متعددي همچون ترغيب ايالت‌هاي شناور، ترغيب راي‌دهندگان مردد، ترغيب راي‌دهندگان شاغل در روز سه‌شنبه به حضور در پاي صندوق راي (روز کاري در ايالات‌متحده)، اعضاي هيات‌هاي انتخاباتي (گزينشگران رييس‌جمهور)، تداوم بحران اقتصادي جهان متاثر از کرونا، تداوم اعتراضات چند ماه اخير و بسياري از متغيرهاي ديگر در پيروزي يا شکست رييس‌جمهور کنوني که سراشيبي عدم محبوبيت او در جريان است تاثيرگذارند. 4- تحولات سياسي داخلي ايران تحريم‌هاي غرب و به‌ويژه ايالات‌متحده در چهار دهه اخير، وضعيت بغرنجي را براي کل سيستم و شهروندان ايراني به وجود آورده است. تمام کنش‌هاي ايران به‌ويژه در دو دهه اخير متاثر از مساله تحريم بوده است و تکاپوي سيستم سياسي ايران را با چالش مواجه ساخته است. خروج از اين وضعيت بغرنج در برهه کوتاهي بعد از توافق برجام به‌صورت موقتي اتفاق افتاد، ليکن عدم درک محيط ژئوپليتيکي جهان و معادلات و مناسبات قدرتي، زمينه برگشت وضعيت گذشته را بيش از پيش شکل داد. عدم امکان برقراري ارتباط از طريق سيستم‌هاي رسمي و قانوني در ايران با ساير سيستم‌هاي جهاني به‌دليل تحريم‌هاي همه‌جانبه غرب، موجب افزايش هزينه با توسل به شبکه‌هاي غيررسمي در داخل و خارج کشور شده است. در اين سيستم دلالي، براي بي‌بهاترين کالا يا خدمات بيشترين هزينه پرداخت خواهد شد که نتيجه آن شکل‌گيري فسادهاي گسترده است. اين تحريم‌ها موجب شده است که سرمايه ايرانيان در سطح جهاني به کمترين بها ارزش‌گذاري شود. برخي پرونده‌هاي فساد در چند سال اخير در سيستم قضايي ايران بيانگر چنين وضعيتي است. تحريم‌هاي غرب، موجب کاهش قدرت ملي و وزن ژئوپليتيکي ايران در بين سيستم‌هاي منطقه‌اي و جهاني شده است. برنامه آرماني چشم‌انداز 1404 و تلاش براي جايگاه قدرت برتر منطقه جنوب غرب آسيا، به جز آرماني که در بايگاني‌هاي اداري مي‌توان جست، دستاورد ديگري براي شهروندان ايراني نداشته است. اين تحريم‌ها کل سيستم را فلج کرده و توان حرکت و تکاپوي ملي و منطقه‌اي را گرفته است، به گونه‌اي که کشورهاي وامانده سياسي نيز در مقابل ايران عرض‌اندام مي‌کنند. در آخرين انتخابات ايران، مشارکت شهروندان به کمترين ميزان خود رسيد. نااميدي از بهبود شرايط اقتصادي-سياسي و فقدان چشم‌انداز روشن جهت خروج از وضعيت کنوني از عوامل عمده کاهش مشارکت بود. باتوجه به پايداري نسبي شرايط اقتصادي-‌سياسي و فقدان چشم‌اندازي روشن، احتمالا کاهش مشارکت در انتخابات رياست‌جمهوري آينده محتمل است. وضعيت اقتصاد داخلي در ايران شرايط مساعدي ندارد. بنگاهاي بزرگ توليدي با چالش‌هاي خاص خود مواجه هستند. غالب بنگاهاي توليدي بزرگ ايران در حوزه صنايع نفتي و پتروشيمي بوده و اين دو بخش موتور محرکه ساير بنگاه‌هاي اقتصادي در ايران محسوب مي‌شوند. با خروج ايالات‌متحده از برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) اين دو بخش و به تبع آن ساير بخش‌هاي اقتصادي ايران آسيب‌هاي جدي ديده‌اند. ذات و ماهيت موقعيت جغرافيايي ايران، ارتباطي است. بستر توسعه ايران نيز متکي بر درک اين موقعيت در بين سيستم‌هاي جهاني و منطقه‌اي است. چنانچه ماهيت مورد اشاره مبتني بر درک سياسيون بارور گردد مي‌تواند مبناي تعاملات گسترده با ديگر سيستم‌ها قرار گيرد. در حال حاضر به دليل عدم کاربري اين موقعيت، نه تنها ايران نتوانسته از موهبات آن برخوردار گردد بلکه آسيب‌هايي نيز به اقتصاد جهاني وارد کرده است. برنده تداوم چنين وضعيتي در حال حاضر ترکيه و کشورهاي جنوبي خليج‌فارس بوده‌اند. ضرورت درک مفهوم زمان براي حل بحران‌هاي ژئوپليتيکي زمان معطل نمي‌ماند. با گذشت هر دقيقه و ساعت و شبانه‌روز، سرمايه ملي ايرانيان در حال زائل شدن است. درک زمان در هر نوع کنش ژئوپليتيکي مهم‌ترين عامل پيروزي و کسب منافع است. وضعيت اقتصادي ايران نابسامان است. کنش منطقه‌اي ايران در حال انقباض است. مشارکت شهروندان در امور سياسي، اقتصادي و فرهنگي رو به کاهش است. چالش‌هاي اجتماعي ناشي از وضعيت اقتصادي در داخل رو به افزايش است. گروه‌هاي کنشگر سياسي در اوج نااميدي هستند و عدم حساسيت اين گروه‌ها نسبت به وضعيت کنوني، نشانه‌هاي اميدوارکننده‌اي نيست. نيروهاي منطقه‌اي به رهبري عربستان تنگناهاي ژئوپليتيک متعددي را براي ايران شکل داده‌اند. افغانستان و شمال عراق به عنوان منطقه نفوذ اکولوژيک ايران با کنش‌هاي حداقلي نسبت به ظرفيت خود با ايران در تعاملند. پايداري وضعيت موجود در مسير کسب منافع چند کشور منطقه است. «براي خروج از اين وضعيت بايد انديشيد. منافع ملي فراتر از منافع فردي و گروهي است. تشخيص زمان متغيري حياتي به‌شمار مي‌رود.» شخصيت و رفتار ترامپ در دور اول رياست‌جمهوري بر کسب مجدد اين جايگاه در دور دوم تمرکز يافت. يعني هر کنش او تابع تاثيرگذاري آن بر ميزان راي در دور دوم رياست‌جمهوري (2020 تا 2024) بوده است. اين مساله به‌گونه‌اي عريان در کنش‌هاي ايالات‌متحده در دولت ترامپ خودنمايي کرده است. تقريرات جان بولتن در کتاب «اتاقي که در آن اتفاق افتاد» گوياي اين وضعيت است. به نظر مي‌رسد گفت‌وگو و کسب امتياز از سيستم يا فردي که نيازمند گفت‌وگو است مناسب‌تر از سيستم يا فردي است که به گفت‌وگو نياز ندارد و از موقعيت فرادستي وارد گفت‌وگو خواهد شد. در حال حاضر (تا قبل از دو ماه مانده به انتخابات رياست‌جمهوري امريکا در نوامبر 2020)، ترامپ در آرزوي تصاحب مجدد اجاره‌نشيني کاخ سفيد به گفت‌وگو با ايران نيازمند است. اين نياز را عريان اعلام کرده و براي آن تلاش کرده و بسياري از کشورهاي منطقه و جهان را واسطه کرده است. درک زمان اين نياز راهگشاي بسياري از مسائل خواهد بود. چنانچه ايران وارد گفت‌وگو شود امتيازات به مراتب بيشتري را کسب خواهد کرد تا اينکه معطل دولت دموکرات آينده باشد که نيازي به گفت‌وگو با ايران و حل مسائل مربوطه ندارد. گفت‌وگو با دموکرات‌هايي که پرونده‌هاي قطور حقوق بشري براي حکومت ايران دارند، بسيار سخت‌تر و پيچيده‌تر از آرمان‌هاي اقتصادي رياست‌جمهوري کنوني امريکا خواهد بود. درک زمان از تحولات جهاني کليد حل بسياري از چالش‌هاي داخلي، منطقه‌اي و جهاني براي ايران خواهد بود. براي اين منظور چهار سناريوي زير مي‌تواند فضاي آينده را ترسيم کند که هر کدام ويژگي‌ها، الزامات، زمينه‌ها و پيامدهاي خاص خود را خواهد داشت. ضروري است براي هر يک از سناريوهاي ترسيم شده انديشه‌اي علمي داشت. مذاکره ايران و ايالات‌متحده قبل از انتخابات رياست‌جمهوري و راي آوردن مجدد دونالد ترامپ. عدم مذاکره ايران و ايالات‌متحده قبل از انتخابات رياست‌جمهوري و راي آوردن مجدد ترامپ. مذاکره ايران و ايالات‌متحده بعد از راي آوردن دموکرات‌ها در انتخابات نوامبر 2020. پافشاري ايران بر عدم مذاکره با ايالات‌متحده با هر نوع گرايش حزبي مستقر در اين کشور.