فارس/ متن پيش رو در فارس منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
در حالي که به گفته مقامات امنيتي کابل، اعضاي فاطميون هيچگونه فعاليتي در افغانستان ندارند، برخي رسانههاي خبري با سرمايهگذاري هنگفت پنتاگون، پروژه هراسافکني را دنبال ميکنند.
سرمايهگذاري پنتاگون براي ايرانهراسي در افغانستان
به گزارش خبرنگار سايت افغانستان خبرگزاري فارس، اعلام نابودي داعش در 21 نوامبر 2017 و پيروزي جبهه مقاومت بر تکفير و پايان فتنه با آزادي شهر «بوکمال» در سوريه رقم خورد. عملياتي که بدون شک بخش قابل توجهي از آن به دست رزمندگان افغانستاني لشکر فاطميون صورت گرفت.
فاطميون يکي از نيروهاي فعال شيعه و مبارز افغانستاني است که براي دفاع از حرم حضرت زينب و حضرت رقيه سلام الله عليهما در مقابل نيروهاي داعش در سوريه تشکيل شد. مجاهدان افغانستاني سپاه محمد(ص) که در افغانستان در خط مقدم بودند و نيروهاي تيپ ابوذر که در زمان دفاع مقدس کنار رزمندگان ايراني به دفاع از اسلام پرداختند، هسته اوليه فاطميون را تشکيل ميدهند.
زمانيکه نيروهاي سپاه قدس انقلاب اسلامي ايران در اوايل دهه 1980 در پي هجوم شوروي سابق به افغانستان به فرمان امام خميني (ره) به ياري مسلمانان اين کشور شتافتند، گروههاي مجاهد به نام احزاب هشتگانه که متشکل از افرادي برجسته مانند؛ عبدالعلي مزاري، برهانالدين رباني و احمد شاهمسعود بود، مبارزات خود را عليه استکبار آغاز کردند.
شايد بتوان گفت پايههاي شکلگيري لشکري که امروزه از آن به عنوان «فاطميون» ياد ميشود، از درون مبارزات مزاريها در افغانستان آغاز شده بود و به مرزهاي خارج از اين کشور کشيده شد. لشکري متشکل از جواناني که کاملاً داوطلبانه براي دفاع از حريم مقدسات اسلامي مبارزه ميکردند.
ظهور داعش در عراق و سوريه
گروه تروريستي داعش توسط «ابو مصعب الزرقاوي»، افسر اطلاعاتي رژيم بعث و رهبر القاعده عراق، تحت عنوان «جماعت توحيد و جهاد» در جريان اشغال عراق در سال 2003 ميلادي تشکيل شد.
پس از حملات مرگبار اين گروهک تروريستي در شهرهاي مختلف عراق از جمله موصل و کشتار هزاران تن از غيرنظاميان در اين کشور الزرقاوي در سال 2006 به منظور متحد کردن تمام گروههاي مسلح سني در عراق از تشکيل «شوراي مجاهدين» خبر داد.
رهبري داعش را پس از الزرقاوي که توسط نيروهاي آمريکايي کشته شد٬ ابو عمر البغدادي به دست گرفت. او نيز در سال 2010 به دست ارتش آمريکا به قتل رسيد و ابوبکر البغدادي، سکان داعش را در دست گرفت. البغدادي نيز سرانجام به سرنوشت زرقاوي دچار شد و در آبان ماه سال گذشته ترامپ اعلام کرد البغدادي «مانند يک سگ» توسط نيروهاي آمريکايي کشته شده است.
پس از آن که بحران سوريه به درگيريهاي داخلي مبدل شد ابو محمد جولاني، معاون پيشين البغدادي از گروه بغدادي جدا شد و در سوريه، گروه تروريستي جبهة النصرة را تشکيل داد که هنوز هم مهمترين گروه تروريستي در سرزمين شام است.
لشکر فاطميون در سوريه
با حمله تکفيريها به سوريه و در خطر قرار گرفتن حرم حضرت زينب(س)، افغانستانيهاي بسياري که در سوريه بودند، در کنار رزمندگان نيروي قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و ديگررزمندگان محور مقاومت، از حرم اهل بيت (ع) دفاع کردند. همچنين افغانستانيهاي ديگري که در کشور افغانستان و ساير کشورها بودند نيز مانند بسياري ديگر از داوطلبان از منطقه و حتي ديگرنقاط جهان، به سوريه رفتند.
از ۲۲ ارديبهشت ماه ۹۲ که فاطميون شکل گرفت تا نابودي و شکست داعش در سوريه و عراق، به دليل حضور بينظير رزمندگان افغانستاني در مناطق درگيري، اين لشکر بيشترين تعداد شهداي جبهه مقاومت را از آن خود کرده است.
لشکر فاطميون در طول جنگ سوريه، به افتخارات زيادي نائل شد که از عمليات لاذقيه در ارتفاعات کسب، عمليات آزادسازي شهر مليحه در دمشق، عمليات ديرالعدس در درعا، عمليات تل قرين در درعا، عمليات بصري الحرير در درعا، نبرد پالميرا و عمليات آزادسازي شهر البوکمال ميتوان ياد کرد.
«شهيد علي رضا توسلي»، معروف به ابوحامد، فرمانده شجاع و حماسه آفرين تيپ فاطميون، بود. وي سال 93 در ابتداي دهه فاطميه اول در منطقه « درعا» در سوريه به دست تروريست هاي جبهه النصره به شهادت رسيد.
او به عنوان يکي از قابل اعتمادترين فرماندهان ميداني نبرد سوريه و مورد وثوق شهيد حاج قاسم سليماني شناخته مي شد. شهيد توسلي در دوران هشت سال دفاع مقدس نيز در جبهه دفاع از انقلاب اسلامي حضور داشت. وي در نبرد با داعش وظيفه سازماندهي نيروهاي افغان را بر عهده داشت.
شهيد سپهبد حاج قاسم سليماني، پس از شهادت ابوحامد در ديدار خانواده وي با اشاره به سالها مجاهدت اين فرمانده شهيد گفت: «هر زمان او (ابوحامد) را ميديدم، تماشايش يک شعف مضاعفي درون من ايجاد ميکرد. براي ما حيف شد. زود از ميان ما رفت. زود به آرزويش رسيد. به معبود فکري خودش رسيد و نائل شد.»
پشت پرده يک اقدام جنجالي عليه لشکر فاطميون
پس از اعلام نابودي داعش در سال 2017 توسط شهيد سپهبد حاج قاسم سليماني و برچيده شدن تکفير از سوريه و عراق، حاميان غربي و آمريکايي اين گروهک تروريستي از هيچ حربهاي براي ضربه زدن به حيثيت و آبروي سربازان راستين جبهه مقاومت از جمله رزمندگان افغانستان لشکر فاطميون دريغ نکردند.
بهدنبال شکست گروهک تکفيري وهابي داعش در سوريه که با مجاهدتها و فداکاريهاي رزمندگان افغانستاني در کنار ديگر سربازان ايراني شهيد سليماني، رقم خورد و همزمان با خروج اين نيروها از سوريه زمزمههايي از داخل افغانستان به گوش رسيد مبني بر اينکه اين نيروها در حال بازگشت به افغانستان هستند و ايران قصد دارد از آنها بهعنوان منابع خود استفاده کند.
در همين رابطه، شبکه العربيه در گزارشي يکسويه در اين خصوص نوشته بود: دولت افغانستان ميگويد دولت ايران، از فقر و مشکلات اقتصادي مهاجران افغان سوءاستفاده کرده و اين مهاجران را براي جنگ به سوريه ميفرستند.
اين اتهام در حالي مطرح ميشود که تمامي اعضاي گروه فاطميون، افرادي هستند که کاملاً اختياري و با مراجعه خود و از روي عقايد مذهبي و انگيزههاي اسلامي، عازم جبهههاي جنگ عليه تروريسم تکفيري ميشوند.
از طرفي ديگر نيز برخي رسانههاي افغانستان در هفتههاي اخير، صحنه نمايش هماهنگ تبليغاتي عليه لشکر فاطميون بوده است به طوري که در برخي از آنها، اين گروه همرديف گروه تروريستي داعش نمايش داده ميشود.
علاوه بر رسانهها، برخي از چهرههاي درجه 2 يا درجه 3 افغانستان نيز با انتشار مطالبي در شبکههاي اجتماعي، به اين موضوع دامن ميزنند. سلامتايمز، طلوع و شبکه يک افغانستان در کنار رسانههايي همچون بخش فارسي آناتولي، العربيه، راديو آزادي، ايراناينترنشنال، بيبيسي و اينديپندنت از جمله رسانههايي هستند که اخبار و گزارشهايي را عليه فاطميون منتشر ميکنند.
اقدام اين رسانهها در کنار هم قرار دادن پرچم داعش و فاطميون، واکنشهاي فراواني در داخل افغانستان را به همراه داشت.
اغلب واکنشها بر محور تحليل اهداف پشت پرده اين تبليغ معنادار، پيامدهاي ويرانگر و زيانبار آن براي وحدت ملي و همزيستي صلح آميز مذاهب در افغانستان و نيز سازمانها، سفارتخانهها و نهادهاي اطلاعاتي نهفته در پشت اين تبليغ ميچرخيد.
عملکرد، سوگيري و سوداگري رسانههاي غيرمسؤول سفارتي که بيهيچ ملاحظهاي دست به انتشار اين تبليغ ميزنند نيز يکي ديگر از سوژههاي داغ ميان مردم و افکار عمومي محسوب ميشد.
موضوع ديگر آنکه افغانستان هر روز صحنه درگيريهاي خونين و اقدامات تروريستي است اما در هيچ يک از اين موارد اعضاي فاطميون حضور ندارند و به طور کلي ميتوان گفت فاطميون در تحولات داخلي افغانستان نقشي ندارد.
نکته مهم در اين ميان، پيام انحرافي اين تبليغ در ارائه تعريفي غلط از تروريسم است. داعش يک گروه «تروريستي» است که حتي حاميان و پديدآورندگان واقعي آن گروه نيز دست کم در ظاهر امر آن را «تروريستي» ميدانند و براي نابودياش، ائتلاف ضد تروريسم تشکيل داده اند. فاطميون اما متشکل از مبارزان داوطلبي است که براي برکندن ريشههاي داعش، تشکيل شده است.
موضوع جالبتر آن است که سازمان ملل متحد، فاطميون را يک گروه «تروريستي» نميداند و هيچگونه شواهدي درباره نفوذ و حضور فاطميون در افغانستان وجود ندارد. اين گروه اصولا براي افغانستان تشکيل نشده و اين در حالي است که داعش قويا در افغانستان حضور و پايگاه و اردوگاه دارد و تاکنون صدها نفر را کشته است.
اين هجمهها عليه فاطميون در رسانهها در حالي صورت ميگيرد که زمانيکه تمامي شبکههاي دنيا اخبار ساقط شدن هواپيماي ارتش آمريکا در غزني را پوشش ميدهند، اما رسانههاي افغانستان به گونه قابل تاملي از اين موضوع اجتناب کرده و آن را سانسور ميکنند.
روزنامههاي افغانستان که به نظر ميرسد از سياست خاص و معناداري در قبال اين موضوع پيروي ميکنند، در مقابل چنين خسارت جدي سکوت را پيشه کردند. اين موضوع را ميتوان در ديگر موارد نيز مشاهده کرد.
با اين حال، چرا لشکر فاطميون، از سوي اين رسانهها تهديدي عليه امنيت افغانستان معرفي ميشوند؟
ماجرا از زماني آغاز شد که اوضاع در عراق و سوريه به نفع جريان مقاومت تغيير يافت و با ريشهکنشدن نسبي داعش در اين دو کشور، اوضاع امنيتي در منطقه تا حدي بهبود يافت و از همين رو نيروهاي فاطميون تا حدودي از سوريه خارج شدند.
بخش فارسي آناتولي ترکيه نيز در اقدامي مشکوک و مصاحبه با برخي چهرههاي افغانستان، حضور فاطميون را برهمزننده امنيت افغانستان خوانده بود. مشخص است که قدرتيابي شيعيان، در راستاي نوعثمانيگريهاي ترکيه نيست و به همين جهت، ترکيه از هر گونه قدرتيابي شيعيان واهمه دارد.
نکته قابل توجه آن است که اين نوع نگاه نسبت به فاطميون و جبهه ضد داعش در خاورميانه، پس از شهادت سردار حاج قاسم سليماني و ابومهدي المهندس؛ فرماندهان اصلي گروههاي ضد داعش در منطقه به دست آمريکاييها تشديد و تقويت شد و اينک رسانههاي سفارتي و پروژهاي نيز با راهاندازي يک جبهه جنگ نرم به کمک توسعه و نهادينهسازي اين ايده مورد حمايت تندروهاي مسلط بر واشنگتن آمدهاند.
سرمايهگذاري پنتاگون براي پروژه ايران هراسي در افغانستان
براي رسيدن به پاسخ اين سوال به سراغ «عبدالکريم خرم» مشاور رييسجمهور سابق افغانستان و وزير اطلاعات و فرهنگ اسبق اين کشور رفتيم.
وي در اين باره به خبرنگار فارس گفت: اين تبليغ که در تلويزيون طلوع اولين بار منتشر شد، بخشي از جنگ رواني آمريکا عليه ايران در افغانستان است که از سالها پيش در اين کشور به راه انداخته و اين قرادادها اکثرا از طرف پنتاگون با رسانهها در افغانستان بسته ميشود و اين تبليغات را آمريکا ساماندهي ميکند. اين اطلاعات را از زماني به ياد دارم که وزير اطلاعات و فرهنگ افغانستان بودم.
مشاور حامد کرزي افزود: من در همان زمان از سوي رييس جمهور وقت مامور شدم تا درباره اين تبليغات که آن را نامناسب ميدانستيم تحقيقات کنم و بعد از تحقيقاتم متوجه شدم که آمريکا مستقيم يا با واسطه يا بدون واسطه اين تبليغات را با هزينههاي هنگفت به اين رسانهها ميدهد در واقع اين بخشي از جنگ رواني آمريکا در افغانستان است که قبل از آنکه برنامهاي را پياده کند اين ذهنيت سازي را عليه آن موضوع از طريق رسانهها صورت ميدهد.
وي ادامه داد: در واقع آمريکا از طريق تقابل قوميتها و مذاهب در افغانستان اهدافي را دنبال ميکند و حملات اخير عليه شيعيان افغانستان در غرب کابل منجر شد تا به دنبال حرف از مسلح شدن اين قوم به ميان آيد موضوعي که به دلايل امنيتي و جلوگيري از فرقهاي شدن جنگ در افغانستان بجاي جنگ اصلي بعدا مطرح شد.
خرم همچنين تأکيد کرد: مقامات امنيتي افغانستان بارها به صراحت اعلام کردهاند که فاطميون نقشي در افغانستان نداشته و ندارند و اين تبليغات و جنگ رواني عيله اين گروه با دخالت مستقيم آمريکا صورت ميگيرد و قطعا نتايج چنين اقدامي به زيان منافع مردم افغانستان خواهد بود.
وزير اسبق اطلاعات و فرهنگ افغانستان تصريح کرد: متأسفانه آمريکا در پشت پرده جنگي که در افغانستان به راه انداخته نيمي از آن عليه قوامي امنيتي و در بخش نظامي است و نيم ديگر آن در بخش رسانههاي و فرهنگي است. اين تبليغات بالاخره با اعتراضات مردمي و فعلان قطع شد اما اين جريان همچنان به اقدامات خرابکارانه خود ادامه مي دهند.به همان ميزاني که ژنرالهاي آمريکايي در افغانستان نقش دارند رسانه ها نيز تاثيرگذار هستند و جنگ را پيش ميبرند.
وي تأکيد کرد اين تبليغات هيچ ارتباطي با آزادي بيان ندارد و در راستاي ايجاد خشونت، تفرقه افکني و ترويج فساد و فحشا در افغانستان است.
ظهور داعش؛ هدف اصلي آمريکا براي بيثباتي در افغانستان
همچنين «جعفر مهدوي» استاد دانشگاه و نماينده سابق پارلمان افغانستان نيز درباره گفت: اين تبليغ در ابتدا عنوان شد که تجاري بوده و در ازاي دريافت پول از دو شبکه تلويزيون افغانستان پخش شده که در نهايت با اعتراضاتي که صورت گرفت پخش آن متوقف شد.
وي افزود: قطعاً قرار دادن پرچم فاطميون که گروهي شناختهشده با هدف مبارزه با گروهک تکفيري داعش است، در کنار پرچم داعش، در افغانستان به گفته مقامات امنيتي اين کشور و آمريکا موضوعيتي ندارد.
مهدوي ادامه داد: کساني که پشت اين تبليغ بودند ممکن است چند هدف را دنبال کنند اول آنکه فضاي رواني را در افغانستان براي ظهور مجدد و قدرتمند داعش مهيا سازند و هدف ديگر آن ميتواند اين باشد که تعارضات و تنشهاي فرقهاي و مذهبي را در افغانستان استارت بزند؛ موضوعي که قوياً ميتواند منافع ملي افغانستان را تهديد کند.
اين استاد دانشگاه کابل همچنين خاطرنشان کرد:کشورهاي پشت پرده اين تبليغ تلاش ميکنند تا شرايط اجتماعي و رواني را در افغانستان به نحوي رقم بزنند که ناامني در اين کشور گسترش يابد و همين موضوع بهانهاي براي حضور بيشتر کشورهاي خارجي در افغانستان باشد.
وي با تأکيد بر اينکه يقيناً مردم افغانستان اجازه نميدهند افغانستان به سوريهاي دوم تبديل شود و کشورها با دامن زدن به اختلافات قومي و مذهبي زمينه را براي آغاز جنگهاي دروني ايجاد کنند، گفت: در اينجا حکومت و نخبگان بايد مسئولانه برخورد کرده و اجازه مداخله هيچ کشوري را در امور افغانستان ندهند.
مهدوي تصريح کرد: فاطميون به عنوان يک جريان نظامي و مذهبي که از شيعيان افغانستان تشکيل شده و در سوريه حضور داشته امروز به عنوان بخشي از بازوي سياسي و نظامي محور مقاومت در منطقه و جهان مطرح شده است. يقينا دامنزدن به قرار گرفتن نام فاطميون کنار داعش به نحوي تحت فشار قرار دادن بازوهاي مقاومت در منطقه ميتواند باشد.
وي همچنين گفت: اين موضوع ميتواند جنبه پيشگيرانه داشته باشد اما مردم افغانستان در مقابل هر موضوعي که وحدت آنها را بر هم بزند ايستادگي ميکنند و بايد اين را در نظر داشت که پروژه جديد آمريکا در افغانستان ظهور داعش و بيثبات کردن اين کشور است.
بازار