روزنامه شهروند/ متن پيش رو در شهروند منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
دولت نيز به دلايل گوناگون در ايجاد اين هيجان براي ورود هرچه بيشتر مردم به بازار سرمايه نقشآفرين و موثر بوده است، اما به نظر ميرسد براي اين امر برنامهريزي لازم را بهخصوص در حوزه زيرساختها نداشته است. از سوي ديگر اگر فرض کنيم بخشي ١٠ تا ٢٠درصدي از اين جمعيت سهامداران جديد به يکباره و در پي واقعهاي تصميم بگيرند سهام خود را در بورس به فروش بگذارند و شرکتهاي سرمايهگذاري از اين سهامها حمايت نکنند يا دولت نيز توان آن را نداشته باشد يا نخواهد از اين سهامها حمايت کند، بازار سرمايه دچار چالش خواهد شد
درحال حاضر بازار سرمايه ايران با رسيدن کدهاي سهامداري صادرشده در آن به نزديک ۴۹ميليون فقره، در زمره يکي از بازارهاي بزرگ بورس از نظر تعداد سهامدار قرار گرفته است. اما اين بازار سرمايه بزرگ به لحاظ کميتي چه نتايجي براي خود و اقتصاد ملي در پي دارد؟ اين سوالي است که «شهروند» از دو کارشناس بازار سرمايه پرسيد و يکي از آنها در مخلص کلام آن را فرصتي دانست که به سبب دلايل سلبي بزرگشدن حجم بازار از دست خواهد رفت و ديگري آن را اگرچه داراي خيرات دانست، اما گفت که نميتوان از تبعات احتمالي که بر جاي خواهد گذاشت، غافل بود.
۴۲.۵درصد از ايرانيان کد سهامداري دارند
امروزه هرچند با افزودهشدن بخش عمده سهامداران عدالت، ۴۲,۵درصد از ايرانيان کد سهامداري دارند، اما براساس اطلاعات رسمي شرکت سپردهگذاري مرکزي ايران، تعداد کدهاي سهامداري که در پايان سال گذشته به ۱۱ميليون و ۶۵۵هزار فقره رسيده بود تا نيمه تيرماه جاري به ۱۳ميليون و ۶۵۵هزار و ۲۷ فقره افزايش يافته است. در ۱۵ روز اول تيرماه جاري ۳۱۳هزار و ۴۳۰هزار کد سهامداري جديد صادر شده که در مجموع صدور کد بورسي از ابتداي امسال را به رقم ۲ميليون و ۲۷هزار کد رسانده است. به اين ترتيب تعداد کل کدهاي سهامداري صادره همراه با سهامداران عدالت به رقم ۴۸ميليون و ۹۸۸هزار و ۷۲۵ کد رسيده است. هماکنون ۳۵ميليون و ۳۳۳هزار و ۶۹۸ سهامدار عدالت کد سهامداري دريافت کردهاند.
آمارهاي سپردهگذاري مرکزي اوراق بهادار (سمات) نشان ميدهد که سال گذشته در مجموع ۸۲۲هزار سهامدار جديد وارد بورس شدهاند که با اضافهشدن اين تعداد سهامدار، جمعيت کل سهامداران بورس به ۱۱ميليون و ۶۵۵هزار نفر رسيده بود. سال گذشته در هر ماه بهطور ميانگين ۶۸هزارو ۵۰۰ سهامدار جديد وارد بورس شدهاند و شيب ورود سهامداران تازهوارد رفتهرفته رشد کرده است، بهطوري که در نخستين ماه سال ۵۵هزار سهامدار جديد وارد بورس شدند، درحاليکه اين رقم در ماه پاياني سال ۹۸ از مرز ۱۷۲هزار نفر هم عبور کرد. اما بررسي آمار تعداد کدهاي سهامداري جديد در سهونيم ماه سالجاري نشان ميدهد که تعداد کدهاي سهامداري جديدي که در ماههاي فروردين، ارديبهشت، خرداد و ۱۵ روز نخست تيرماه سالجاري صادر شده است، نسبت به کل کدهاي صادره سال گذشته (۸۲۲هزار فقره) رشد ۱۴۲درصدي نشان ميدهد. اين درحالي است که اگر تعداد کدهاي سهامداري امسال به مدت مشابه سال قبل را مقايسه کنيم، شاهد رشد هزار و ۲۲۴درصدي هستيم. آمارها نشان ميدهد که در چهار ماه نخست سال گذشته در مجموع ۱۵۱هزار کد صادر شده است که اين رقم با ۱۵ روز کمتر در سالجاري به ۲ميليون و ۲۷ فقره افزايش يافته است.
ورود ۴۰هزارميليارد تومان پول جديد به بورس در سالجاري
همزمان با ورود سهامداران و صدور کدهاي جديد، ورود پول جديد به بورس نيز رکورد شکسته است. براساس گفتههاي مديرعامل فرابورس ايران از ابتداي امسال تاکنون بيش از ۴۰هزارميليارد تومان پول جديد وارد بازار بورس شده است. امير هاموني که در بخش خبري ساعت ۲۱ شبکه يک سيما در پنجشنبه شب گذشته سخن ميگفت، افزود: «از ابتداي امسال سهونيمميليون نفر کد بورسي جديد در بورس تهران و فرابورس گرفتهاند.»
او اضافه کرد: «ارزش معاملات در بورس بيش از ۲۰هزارميليارد تومان است و هفته پيش رکورد ۳۱هزارميليارد تومان نيز شکسته شد.» هاموني ادامه داد: «بازدهي بيش از ۱۶۰درصد در بورس را تجربه کردهايم و ارزش بازاري و ثروت عموم مردم در بورس به ۷هزار و ۷۰۰ تريليون تومان رسيده است.» او گفت: «به جز سهامداران عدالت ۱۵ميليون نفر کد بورسي فعال دارند.»
تبعات منفي و مثبت حضور ميليوني مردم در صحنه
درباره حضور کمي بسيار بالاي بازار سرمايه کشورمان و نتايج حضور اين سهامداران بر بازار سرمايه و اقتصاد کشور محمدعليزاده آراني، کارشناس بازار سرمايه به «شهروند» ميگويد: «اگرچه تعداد سهامداران بازار سرمايه پيش از شروع روند آزادسازي سهام عدالت نيز درحال افزايش بود، اما اقدامي که درباره سهام عدالت از سوي دولت صورت گرفت، به يکباره چند ١٠ميليون کد بورسي به بازار سرمايه افزود. حال بازار سرمايه با ميليونها سهامدار روبهرو است و جامعه سهامداران به شدت گسترش پيدا کرده است که بسياري از آنها دانش کافي و تجربه لازم براي حضور در بازار سرمايه را نداشتهاند. بازده بالاي بازار سرمايه، هيجاني را براي ورود مردم به اين بازار فراهم کرده است که اگر اين افراد در طول معاملات خود در اين بازار نيز هيجاني عملکنند، تبعات اقتصادي بسياري متوجه آنها خواهد شد.»
او در ادامه ميافزايد: «البته دولت نيز به دلايل گوناگون در ايجاد اين هيجان براي ورود هرچه بيشتر مردم به بازار سرمايه نقشآفرين و موثر بوده است، اما به نظر ميرسد براي اين امر برنامهريزي لازم را بهخصوص در حوزه زيرساختها نداشته است. از سوي ديگر اگر فرض کنيم بخشي ١٠ تا ٢٠درصدي از اين جمعيت سهامداران جديد به يکباره و در پي واقعهاي تصميم بگيرند سهام خود را در بورس به فروش بگذارند و شرکتهاي سرمايهگذاري از اين سهامها حمايت نکنند يا دولت نيز توان آن را نداشته باشد يا نخواهد از اين سهامها حمايت کند، بازار سرمايه دچار چالش خواهد شد و نوساناتي جدي به وقوع خواهد پيوست که قطعا تبعاتي جدي براي شاخص کل بازار سرمايه و شرکتهايي که سهامهايشان به حراج ميرود، در پي خواهد داشت.»
عليزاده آراني در ادامه با اشاره به اينکه اگر روزي فشار فروش به بازار وارد شود و تبعات آن دامن شاخص کل را بگيرد، خاطرنشان ميکند: «در چنين وضعيتي نقدينگي فراريشده از بازار سرمايه راه ديگري اختيار ميکند و اين تغيير جريان نقدينگي ميتواند نتايج ناخوشايندي بر اقتصاد ملي بر جاي بگذارد. چنين شرايطي اگر در کنار تورم دو رقمي، رشد قيمت ارز و مجموعه عواملي که سبب رشد منفي اقتصادي شده است، قرار گيرد، سبب ميشود نتايج ناخوشايندي در اقتصاد کشور بروز کند.»
او در انتها يادآور ميشود: «از اين جهات ميتوان حضور ميليوني سهامداران را داراي تبعات دانست، اما با توجه به مديريت وضع به گونهاي که از يک سو دانش سهامداري و رفتار در بازار سرمايه ترويج شود و از ديگر سو نقدينگي اين بازار سمتوسوي مولد براي شرکتهاي بورسي داشته باشد، حضور کمي قابل توجه در بورس بسيار خوب خواهد بود.»
پيشبيني يک «فرصتسوزي»
عليرضا باغاني ديگر کارشناس بازار سرمايه است که درباره نتايج حضور ميليوني مردم در بازار سرمايه به «شهروند» ميگويد: «تعداد سهامداران فعال حرفهاي و نيمهحرفهاي بازار سرمايه حدود ٤ميليون نفر است، اما اين تعداد به علاوه سهامداران عدالت که به بازار وارد شدهاند، فرصتي تاريخي را براي بورس رقم زده که به سبب پايين بودن دانش و فرهنگ سهامداري در کشور به نظر ميرسد تا مادامي که وضع چنين باشد، بازار سرمايه نتواند از اين فرصت استفاده کند.»
او در ادامه به دلايل بزرگشدن کميت بازار سرمايه اشاره ميکند و ميافزايد: «عمده دليلهايي را که در حال حاضر بازار سرمايه با رشد قابل توجه مواجه است، ميتوان در تورم جاري و آتي و همچنين «داراييمحور»شدن بازار سرمايه دانست. حاکميت و دولت از سر ناچاري در کنترل و مهار «نقدينگي افسارگسيخته» و کنترل ديگر بازارها مدام به بزرگشدن بازار سرمايه کمک ميکنند، به همين دليل بازار سرمايه نتوانسته است از عمق لازم به هنگام رشد بهره ببرد، زيرا بالا رفتن فرهنگ حضور در بازار سرمايه و فرهنگ سهامداري سبب رشد کمي بازار نشده است.» او خاطرنشان ميکند: «در حال حاضر عمده نقدينگي بازار سرمايه چندان در خدمت توليد و تحکيمبخش، بخش مولد اقتصاد نيست. زماني رشد بازار سرمايه براي اقتصاد ملي ارزشمند خواهد بود که نقدينگي حاصل از آن در خدمت بخش مولد اقتصاد باشد.»
اين کارشناس بازار سرمايه در ادامه با اشاره به اينکه بسياري از شرکتها از فرصت تاريخي افزايش سرمايههاي متعدد از محل آوردههاي نقدي و مطالبات در جهت ديگري بهره ميبرند، افزود: «بسياري از شرکتها در موضوع افزايش سرمايه از محل تجديد ارزيابي دارايي اينگونه استفاده کردهاند که ارزش سرمايههاي خود را که مدتها ارزيابي نکرده بودند، اعلام ميکنند، براي آنکه ارزش بالاتري در سهام کسب کنند، درحاليکه نقدينگي که با اين اقدام جذب ميکنند، به سبب آنکه تنها يک اصلاح ساختار کاغذي انجام دادهاند، براي گسترش کمي و کيفي شرکت صرفنميشود. اين اقدامات سبب ميشود ارزش ريالي بازار بالا برود، اما خروجي در پي نداشته باشد.»
باغاني يادآور ميشود: «چهارشنبه گذشته حدود ٣٠هزارميليارد تومان و شنبه حدود ٢٠هزارميليارد تومان سهم در بازار سرمايه معامله شد که اعداد بسيار بزرگي هستند، اما چرا خروجي وجود ندارد، زيرا شرکتها خود را ملزم نميدانند در کنار تجديد ارزيابي داراييها از محل آورده نقدي سهامداران يا از محل مطالبات به سمتي بروند که راه نقدينگي را به سوي چرخه توليد باز کنند.»
او خاطرنشان ميکند: «اگر روند اينگونه ادامه داشته باشد که شرکتها از اين فرصت بيسابقه حضور سهامداران ميليوني در بازار سرمايه در جهت رسيدن به پويايي و مولدبودن بهرهمندشوند، اتفاقي که ميافتد اين خواهد بود که يک جريان عظيم نقدينگي ميآيد و در بازار ميچرخد و با چند برابر شدن بازار را ترکميکند، در نتيجه اتفاق مثبتي هم براي اقتصاد کشور در پي نخواهد داشت.»
او در انتها با اشاره به لجامگسيختگي بازار سرمايه فعلي خاطرنشان ميکند: «رشد کميتي در تعداد سهامداران و تعداد و ارزش معاملات به اين سبب که برنامهريزيشده نبوده است، شبيه به وضعيت سرزمين خشکساليزدهاي است که به يکباره با سيل سهمگيني روبهرو شده و قاعدتا چنين سيلي خسران در پي دارد، هرچند بخشي از معضل خشکسالي را بتواند به صورت مقطعي حل کند.»
آنچه به نظر ميرسد وضع دوگانهاي است که بازار سرمايه ايران در اين روزها و ماهها با آن روبهرو است. يکي فرصت حضور ميليونها سهامدار و نقدينگي بسيار و ديگري نبود فضا و امکاني براي بهرهمندي از اين فرصت در جهت پيشبرد اقتصاد مولد. دوگانهاي که در صورت ادامه به نظر چشمانداز خوشايندي نهتنها براي بازار سرمايه که براي اقتصاد ملي نيز در پي نخواهد داشت.
بازار