جدال عملگرایان و نابگرایان بر سر «چریک پیر»

صبح نو/ متن پيش رو در صبح نو منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست بعد از استعفاي محمدرضا عارف از رياست شورايعالي سياستگذاري انتخاباتي اصلاحطلبان، حالا بحث بر سر اينکه رداي رياست اين شورا، برازنده تن چه کسي است، در ميان محافل اصلاحطلبي داغ شده است. در اينباره، گزينههاي متنوع و متکثري از منظر رويکرد تعاملي با ساختار حاکميت مطرح هستند؛ از تعاملجويان عملگرا تا تحريمطلبان راديکال. 11 ماه مانده تا انتخابات، کدام طيف قابليت تفوق بر ديگري را خواهد يافت؟ رياست عارف بر اصليترين نهاد پيگيريکننده سياستهاي اصلاحطلبان در انتخابات سالهاي اخير، کم حاشيه نداشت. منتقدان به ويژه کارگزاران سازندگي، عارف را واجد قابليتهاي لازم براي سياست ورزي و کنشگري نميديدند اما بنا بر مصالح جمعي اصلاحات، به سيادت او تن دادند. بقيه طيفهاي اصلاحطلبي از جمله چپ راديکال به موجب رويکرد نابگرايانه اش نيز عارف -که عمدتا با سياست سکوت و تحفظ شناخته ميشود- را مناسب اين جايگاه نميديدند. هر چه بود، چندي پيش و چند هفته پس از استعفاي موسويلاري، او نيز از رياست شورايعالي اصلاحطلبان کنارهگرفت تا سوالها درباره گزينههاي جايگزيني او، جديتر از قبل مطرح شوند؛ گزينههايي که هر کدام، قابليت اقناع و اجماعسازي صرفا يک سنخ سليقه سياسي در ميان اصلاحطلبان را دارند. مرعشي: بهزاد نبوي گزينه خوبي است حسين مرعشي، سخنگوي حزب کارگزاران سازندگي چندي پيش در گفتوگويي با ارگان اين حزب، مولفهها و مشخصههاي گزينه جايگزين عارف را برشمرد. اجماعِ به زعم مرعشي سه طيف اصلاحطلبي يعني «ارزشي تا ميانهرو و راديکال» و باور شخص او به «نقش جبهه اصلاحات و انتخابات آينده» دو مولفهاي بود که مرعشي براي رياست آينده شورايعالي برشمرد. او البته در کنار اين دو، به قابليت جانشيني عارف براي ترميم روابط اصلاحطلبان با نظام سياسي نيز اشاره کرد. سخنگوي حزب کارگزاران درباره مولفه سوم، گفت: «اين فرد نبايد شکاف بين نظام جمهوري اسلامي و اصلاحطلبان که سالهاست وجود دارد را بيشتر کند و بايد در جهت ترميم روابط بين اصلاحطلبان و نظام سياسي حرکت کند.» مرعشي بر اساس اين سه شاخص و تراز، اعلام کرد که «بهزاد نبوي ميتواند انتخاب خوبي باشد.» او البته در کنار نبوي، از محسن هاشمي و مجيد انصاري نيز بهعنوان گزينههاي مناسب ياد کرد. وقتي گزينههاي مدنظر مرعشي را بررسي ميکنيم، ميبينيم که هر سه، به تعامل با نظام و ساختار سياسي گرايش دارند و هر سه در انتخابات اخير مجلس، دور ايده «مشارکت مشروط» که از سوي راديکالهايي مانند حجاريان و تاجزاده مطرح شده بود، خط قرمز کشيدند. در اين ميان، روزنامه «شرق» جريده نزديک به کارگزاران سازندگي نيز روز گذشته[دوشنبه] در گزارشي با عنوان «گردش از نوري به نبوي» تلويحا از رياست بهزاد نبوي بر شورايعالي اصلاحات، حمايت کرد؛ حمايت تمامقد کارگزارانيها و رسانههاي همسو با آنها از نبوي، در شرايطي است که چندي پيش سعيد حجاريان، تئوريسين راديکال اصلاحات، در بخشي از گفتوگوي مبسوط خود با همشهري، با اشاره به اختلافنظرها در سازمان منحله مجاهدين انقلاب و گرايش بهزاد نبوي به حزب کارگزاران، گفته بود: «طيفي از دوستان مانند آقايان قدياني، آقاجري و با کمي اختلاف تاجزاده رويکرد انتقاديتر پيش گرفتهاند و طيفي ديگر مانند آقاي نبوي معتدل هستند و حتي به سمت حزب کارگزاران سازندگي گرايش پيدا کردهاند. اين اختلافنظر، از نوعي مرزبندي حکايت دارد.» عبدالله نوري، گزينه مورد علاقه راديکالها با وجود حمايت طيف عملگرايان از نبوي، طيف چپ راديکالِ اصلاحات و مشخصا نيروهاي نزديک به محمد خاتمي، جور ديگري ميانديشند. راديکالها معتقدند که قابليت اجماعسازي درون اصلاحطلبان، مهمتر از قابليت پرکردن شکاف بهوجودآمده ميان جبهه اصلاحات با نظام سياسي است و بنابراين وقار معتدلشده نبوي، مناسب رياست شورايعالي نيست. بر اين اساس، ايشان براي جايگزيني عارف، بيشتر روي عبدالله نوري، وزير کشور دولتهاي سازندگي و اصلاحات نظر دارند. براي نمونه، جواد امام، چهره نزديک به خاتمي، ضمن حمايت از نوري، گفت: «بهنظر من عبدالله نوري جايگزين مناسبي براي اجماعسازي و تقويت شوراي عالي است و حتي احزابي که به شوراي عالي نقد دارند، پذيراي عبدالله نوري هستند.» اما و اگر اتحاد ملت درباره «چريک پير» حزب اتحاد ملت که جزو طيف چپ اصلاحطلبي با رويکردهاي نابگرايانه و زاويهدار با ساخت قدرت به حساب ميآيد نيز مانند ديگران طيفهاي راديکال، قابليت/ظرفيت رييس آينده شورايعالي براي اجماعسازي ميان اصلاحطلبان را مهمتر از داشتن وجاهت شخص او براي ساحت حاکميتي ميداند. بر همين اساس، حسين نورانينژاد، سخنگوي حزب اتحاد ملت در گفتوگو با خبرنگار «صبحنو» با اشاره به اظهارات اخير حسين مرعشي، سخنگوي کارگزاران که نبوي را گزينه مناسب براي رياست شورايعالي دانسته بود، گفت: بايد روي اين فرد، اجماع حداکثري در ميان اصلاحطلبان وجود داشته باشد؛ البته نکتهاي که در ميان اظهارات آقاي مرعشي کمرنگ جلوه ميکرد، همراهداشتن رضايت و اعتماد بدنه اصلاحطلبان بود. وي در اينباره افزود: البته آقاي نبوي اين ويژگي را دارد اما اصلاحطلبان در مجموع به اعتمادسازي مجدد بدنه خود نياز دارند چون بدون اين جلب اعتماد، چندان کاري از پيش نخواهند برد. نورانينژاد در بخش ديگري از اين گفتوگو، با اشاره به تاثير تعيين سازوکار فعاليتهاي آتي اصلاحطلبان روي تعيين رياست شورايعالي گفت: در وهله اول بايد راهبرد اصلاحطلبان مشخص شود که ميخواهند شيوه جبههاي سابق را در پيش بگيرند يا قرار است سازوکار جديدي داشته باشند. ابتدا بايد سازوکار فعاليت مشخص شود و سپس، به نفرات آن فکر کنيم. وي افزود: به نظرم، الان چندان مشخص نيست که اصلاحطلبان در قالب شورايعالي که قبلا بود، ميخواهند ادامه کار بدهند يا در قالب جديد شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات. وقتي شکل کار مشخص شد، آنوقت ميشود در رابطه با مسووليتها صحبت کرد. سخنگوي حزب اتحاد ملت اذعان کرد: اول بايد ديد، سازوکار آينده را کدام طيف اصلاحطلبان تشکيل خواهند داد و بعد از آن، به گزينه رياست فکر کنيم. جدال عملگرايي و نابگرايي اينکه چه کسي رييس آينده شورايعالي اصلاحات خواهد شد، بنا بر آنچه نورانينژاد روي آن اذعان کرد، بستگي به اين دارد که کدام طيف و انديشه اصلاحطلبي در ماههاي منتهي به انتخابات رياستجمهوري، دست بالاتر را در جبهه اصلاحات پيدا کند. آنچه روشن است اينکه جدال خويِ عملگرايي کارگزاراني و نابگرايي اتحاد ملتي و نيروهاي وابسته به آن است. انتخاب نوري يا نبوي، بستگي به نتيجه روند تنازع ميان اين طيفبندي دارد.