نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

کار با قدرت‌های بزرگ نیازمند بروکراسی حرفه‌ای است

منبع
جام جم
بروزرسانی
کار با قدرت‌های بزرگ نیازمند بروکراسی حرفه‌ای است

جام جم/ متن پيش رو در جام جم منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست در روزهاي اخير گمانه‌‌زني‌هاي مختلفي درباره جزئيات سند همکاري ايران و چين منتشر شده است که هيچ‌يک از اين جزئيات مورد تاييد وزارت خارجه قرار نگرفته است. در گفت‌وگو با محسن شريعتي‌نيا،‌تحليلگر ارشد مسائل چين به بررسي ظرفيت‌هاي همکاري دو کشور و اهميت روابط بلندمدت دوجانبه پرداخته‌ايم. اين کارشناس مسائل بين‌الملل معتقد است بيش از اين‌که چه جزئياتي در اين برنامه وجود داشته باشد اين مساله اهميت دارد که چقدر اين برنامه قابليت اجرا دارد. وي بر همين اساس تاکيد دارد نبايد با برخي اقدامات غيرحرفه‌اي باعث شد که اين سند روي کاغذ باقي بماند.

در روزهاي گذشته واکنش‌هاي مختلفي به برنامه همکاري 25 ساله ايران و چين مطرح شده‌است. به لحاظ ديپلماتيک، همکاري 25ساله دو کشور چه معني دارد؟ همکاري بين دو کشور ايران و چين مربوط به امروز و ديروز نيست، حداقل 10 سال است که چين شريک اول تجاري کشورمان است. 30درصد تجارت خارجي ايران با چين است و حتي در چند ماه اخير باوجود اين‌که کرونا بر ميزان صادرات ايران تاثيرگذار بوده، اما 27 درصد صادرات کشور ما به چين بوده و اين کشور تنها خريدار نفت ايران است و هنوز بخشي از اقتصاد خود را روي ايران باز نگه داشته‌است. لذا اين سند تلاش مي‌کند اين همکاري‌ها را به سطح جديدي ارتقا دهد، اين‌گونه اسناد بالادستي و کلان که در روابط کشورها تنظيم مي‌شود، اهداف کوتاه مدت را دنبال نمي‌کند بلکه مي‌کوشد ساختاري براي رابطه تعريف کند که در آن قالب، تعاملات بيش از گذشته گسترش و عمق پيدا کند، به همين دليل بايد گفت هر چند تصويب سند اهميت دارد، اما آنچه کليدي است،شکل اجراي سند و ميزان موفقيت آن است. نکته ديگر اين که اين سند در کشورمان بايد عمدتا توسط رئيس‌جمهور بعدي اجرا شود، چراکه پيش‌بيني بنده اين است که چيني‌ها نظر نهايي‌شان را در چند ماه آينده اعلام مي‌کنند. البته چين موافقت اوليه خود را با سند ابراز کرده ، اما تصويب نهايي آن با تغييرات احتمالي که از سوي ايران صورت گرفته، ممکن است چند ماه طول بکشد و در اين چند ماه عملا وارد فرآيند انتخابات در ايران خواهيم شد. بنابراين اجراي احتمالي اين سند به انتخابات ايران و انتخاب رئيس‌جمهور جديد خواهد رسيد و ايشان نقش کليدي را ايفا مي‌کند؛ به هر حال تاکيد مي‌کنم سند، آغاز تازه‌اي در روابط ايران و چين است و ساختار جديدي را تعريف مي‌کند، اما بايد ببينيم اين ساختار در عمل چقدر تاثيرگذار است. از زماني که موضوع اين سند مطرح شد، شاهد اعلام مخالفت‌هايي در داخل و خارج از کشور نسبت به آن هستيم. علت اين مخالفت‌ها چيست و چقدر کشورهايي که ممکن است از اجراي اين سند دچار ضرر شوند در اين ميان دخيل هستند و به اين موضوع دامن مي‌زنند؟ ممکن است اين‌گونه کشورها هم بخشي از اين موضوع يعني ايجاد حساسيت‌ها باشند، اما به دليل اين‌که قرار است اتفاق مهمي بيفتد در جامعه ايران بحث‌هاي بسياري درباره آن مطرح مي‌شود. از سوي ديگر در سطح بين‌المللي، مسائل مربوط به چين يک موضوع حساسيت برانگيز براي تمام کشورهاست و در صحنه داخلي آمريکا، بحث‌هاي اصلي مربوط به چين است و در اغلب کشورها مديريت و گسترش روابط با چين به دليل اين‌که بر بخش مهمي از اقتصاد کشورها و زندگي روزمره مردم تاثير مي‌گذارد، محل بحث است و ايران هم از اين موضوع مستثنا نيست. هر دو کشور ايران و چين در سال‌هاي اخير مورد هجمه از سوي آمريکا بوده‌اند. توافق ايران و چين چقدر مي‌تواند در تضعيف سياست‌هاي آمريکا موثر باشد و باعث کمتر شدن اثر تحريم‌هاي آمريکا شود؟ بسيار زود است که در اين مورد صحبت کنيم. بايد منتظر بمانيم و ببينيم اين سند در چين چگونه به تصويب مي‌رسد. البته طبيعتا همکاري با چين مي‌تواند فشار تحريم‌ها را کاهش دهد اما اين‌که در کوتاه مدت باعث بي اثر شدن تحريم‌ها شود بعيد است؛ ايران يک‌سري منابع قدرت دارد که با آن منابع مي‌تواند تا حدي با فشارهاي جهاني مقابله کند، بنابراين هر چه تعداد اين منابع قدرت بيشتر باشد توان ايران نيز براي مقابله با فشارها بيشتر خواهد شد، بنابراين در صورتي که مناسبات دوستانه با چين تعريف شود، وزن و جايگاه چين در جهان مي‌تواند کمک شاياني به ايران در جهت کاهش اثر تحريم‌ها کند، البته اين اتفاق به صورت اتوماتيک نخواهد بود، بلکه به مسير مديريت طرف ايراني و اين که چه ميزان اعتماد استراتژيک وجودداشته باشد بستگي دارد. در روزهاي اخير بيشتر صحبت از همکاري‌هاي نفتي ايران و چين در چارچوب برنامه همکاري 25 ساله مطرح شده‌است. اصولا چه ظرفيت‌هايي براي همکاري دو کشور وجود دارد؟ متني که از سند در رسانه‌ها منتشر شده، حکايت از اين دارد که همکاري دو کشور حوزه‌هاي بسيار متفاوتي را در بر مي‌گيرد، اما در عين حال به دليل اين که از توليدکنندگان مهم انرژي در جهان هستيم و چين بزرگ‌ترين واردکننده انرژي در جهان محسوب مي‌شود، طبيعي است انرژي در کانون سند و روابط ايران و چين در يک دهه گذشته بوده‌است. به همين دليل در اسناد همکاري دو کشور عمدتا بر مزيت‌هاي نسبي و نيازمندي‌هاي طرف مقابل تاکيد مي‌کنند و بر همين اساس همکاري‌هاي نفتي به نوعي ستون فقرات روابط باقي خواهد ماند . پيش‌بيني شما از آينده اين سند همکاري چيست؟ سند، يک گام به جلوست و ايران براي اولين بار تلاش مي‌کند روابطش را با يک قدرت بزرگ ساماندهي کند. البته نکته اينجاست هر چند طراحي استراتژي‌هاي کلان مهم است اما مهم‌تر اين است که آيا امکان اجرايي آن وجود دارد؟ به عبارتي آيا توانمندي بروکراتيک و استراتژيک لازم براي اجراي چنين گام‌هايي فراهم است؟ چرا که همکاري با قدرت‌هاي بزرگ نوعي از مديريت راهبردي را نياز دارد که با مقابله با قدرت‌هاي بزرگ متفاوت است. اگر بروکراتيک راهبردي ايران به تدريج به اين ظرفيت برسد که با قدرت‌هاي بزرگ همکاري ساماندهي شده‌اي داشته‌باشد و برنامه‌ريزي براي هدف مشخصي سازماندهي شود، مي‌توان گفت اين سند قابليت اجرا دارد. متاسفانه واکنش‌هاي يک هفته اخير از سوي مسؤولان به سند، حکايت از ضعف‌هاي شديد بروکراتيک در اجراي سند دارد که مي‌تواند آن را در اجرا دچار مشکلات جدي کند. در يک هفته انواع مواضع ضد و نقيض از سوي کساني که در بخش‌هاي مختلف بروکراسي ملي نقش داشتند عنوان شده در حالي که در چين هنوز واکنش رسمي‌به اين سند نشان داده نشده‌است. بايد بدانيم کار با قدرت‌هاي بزرگ نيازمند بروکراسي‌هاي بسيار پيچيده و حرفه‌اي است و در صورتي که اين بروکراسي حرفه‌اي وجود نداشته باشد، اسناد امضا مي‌شود اما اجرايي نمي‌شود. نگراني اين است که رفتارهاي غير حرفه‌اي باعث شود اين سند روي کاغذ بماند.


همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد