توهم نفع پیروزی جو بایدن برای ایران

ديپلماسي ايراني/متن پيش رو در ديپلماسي ايراني منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
احمد زيدآبادي/ از مجموعۀ امور دنيا، هم نظر شدن با روزنامۀ کيهان در يک مورد خاص، شايد گناه کبيرهاي محسوب نشود! اين يک مورد هم، خوانش کيهان از استراتژي حزب دمکرات آمريکا در برابر برجام است. برخي رسانههاي اصلاحطلب به گونهاي از احتمال رياست جمهوري جو بايدن سخن ميگويند که پنداري به محض ورود او به کاخ سفيد، برجام به تمام و کمال زنده و تمام تحريمها يک شبه لغو ميشود!
اين نگاه که معنايي جز تسليم شدن آمريکا در برابر ايران ندارد، به کلي غيرواقعبينانه و در حقيقت گمراهکننده است. در واقع همانطور که کيهان هم پي برده است، استراتژي دمکراتها بازگشت بي قيد و شرط به برجام نيست، بلکه مشروط به تغيير مسير سياست داخلي و خارجي جمهوري اسلامي است، هر چند که در قالبي ظريف و بعضاً ابهامزا ارائه ميشود.
از قضا "مسئلۀ ايران" در حوزۀ سياست دو حزبي ايالات متحده قرار دارد و هر دو حزب دمکرات و جمهوريخواه علاوه بر نگراني از برنامۀ اتمي و موشکي جمهوري اسلامي، استراتژي آن را در خاورميانه مغاير منافع اساسي کشورشان در اين منطقه ميدانند.
البته اگر ارکان قدرت رسمي در ايران، به طور خصوصي به اين نتيجه رسيده باشند که ادامۀ منازعه با آمريکا بيش از اين مقدور و ممکن نيست و بايد راهي براي تشنجزدايي بين دو کشور پيدا کرد، پيروزي بايدن ميتواند اين فرصت را در اختيار آنها قرار دهد تا با حفظ سطحي از حيثيت سياسي، وارد دور تازهاي از رابطه با آمريکا شوند. اما اگر آنها به چنين نتيجهاي نرسيده باشند، پيروزي احتمالي بايدن در انتخابات رياست جمهوري آمريکا، کمکي به تشنجزدايي بين دو کشور نخواهد کرد چرا که نهايتاً نگرانيها و خواستههاي حزب دمکرات از جمهوري اسلامي تفاوت محسوسي با حزب جمهوريخواه ندارد.
در اين ميان اما چرا برخي محافل اصطلاحاً اعتدالي و بعضاً اصلاحطلب، حضور احتمالي بايدن در کاخ سفيد را معادل بازگشت به برجام و رفع تحريمها معرفي ميکنند؟
دليلاش ظاهراً به افسانهاي باز ميگردد که بين خصائل رؤساي جمهوري ايران و آمريکا نوعي ربط مستقيم قائل است! طبق اين افسانه، ورود يک شخصيت تندرو به کاخ سفيد مستلزم ظهور رئيس جمهوري مشابه آن در ايران است و به عکس! از همين رو، اعتداليها و بخشي از اصلاحطلبانِ نزديک به آنان، پيروزي احتمالي بايدن را در حقيقت شانسي براي ادامۀ حضور خود در قوۀ مجريه ميدانند و بدين منظور ظاهراً از قرينهسازيهاي بيپايه و اساس و اغراق در تفاوت رويکرد دمکراتها و جمهوريخواهان نسبت به سياستهاي جمهوري اسلامي ابا ندارند. بدين ترتيب، چناچه بايدن به کاخ سفيد راه يابد، احتمال اينکه اعتداليها و برخي متحدان اصلاحطلب آنان، در جهت ضرورت رياست جمهوري افرادي از جنس خود در انتخابات سال آيندۀ ايران تبليغات گستردهاي به راه اندازند، بسيار زياد است. چنين تبليغاتي طبعاً سبب ميشود که برخي اقشار اجتماعي به اميد احياي برجام و کاهش تشنج در روابط خارجي، دوباره بسيج شوند و با هجوم به پاي صندوقهاي رأي، چهرهاي از جنس اعتداليها را به رياست جمهوري برگزنند.
تجربههاي مکرر اما نشان داده است که بدون خواست و ارادۀ ارکان اصلي قدرت در ايران، چهرههاي اعتدالي و اصلاحطلب در مقام رياست جمهوري، قادر به گشودن گرۀ رابطه با آمريکا نيستند و اغلب وضع را پيچيدهتر و بغرنجتر ميکنند.