دولت از مردم عذرخواهی کند

وطن امروز/متن پيش رو در وطن امروز منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
محمدکاظم انبارلويي/ در ايامي هستيم که يک سال بيشتر به پايان عمر قانوني دولت نمانده است؛ دولتي که يک مسير 7 ساله را طي کرده و شايسته است اين مسير 7 ساله مورد بازبيني و ارزيابي قرار بگيرد. دولت کنوني با وعدهها و شعارهايي سر کار آمد که در رسيدن به آنها ناکام ماند. برجام و حل مشکلات کشور از طريق برداشته شدن تحريمها از مهمترين اين شعارها بود. آقاي روحاني در ابتداي سرکار آمدن خود مدام ادعا ميکرد اين ما هستيم که زبان دنيا را ميفهميم، شما گفتوگو بلد نيستيد، مذاکره بلد نيستيد. با همه اين شعارها رفتند و مذاکره کردند و همه مسائل معيشتي و اقتصادي را به اين مذاکرهها گره زدند و در آخر هم دست خالي بازگشتند. بعد از ۳ سال گفتوگو و توافق برجام، اين اوباما بود که از همان روزهاي نخست زير تعهدهاي برجام زد و از همان روز اول نقض عهد را شروع کرد. دولت در جريان امتيازدهي و امتيازگيري از غرب بسيار بد عمل کرد و نتوانست يک موازنه صحيح و منصفانه را برقرار کند. ما ميتوانستيم عمل به تعهداتمان را مرحلهبندي کنيم، گام به گام در برابر رفع تحريمها به تعهدهاي خود عمل کنيم اما در واقع اينطور نشد؛ ما به تعهدات خود عمل کرديم و طرف غربي ما را معطل گذاشت. به عبارت ديگر بين دادهها و ستاندههاي ما توازني وجود نداشت.
اين نکته هم مهم است که هم نقض عهدهاي برجام و هم روند افزايش تحريمها با وجود به امضا رسيدن توافقنامه برجام، از همان زمان اوباما شروع شد و در دولت ترامپ اوج گرفت تا جايي که ترامپ رسما خروج آمريکا از برجام را اعلام کرد. دولت روحاني که حل تمام مشکلات اقتصادي را به برجام و رفع تحريمها گره زده بود، نه تنها در عمل به وعدههاي خود شکست خورد، بلکه حتي حاضر نشد در برابر اشتباهي که کرده و اعتماد بيجايي که به آمريکاييها کرده، از ملت عذرخواهي کند و اعلام کند اشتباه کرده است. دولت حتي واکنش درخور توجهي هم به نقض عهدهاي طرف غربي نشان نداد. نه تنها غربيها را تهديد به خروج از برجام و NPT نکردند، بلکه مدتي هم وقت ملت را با دل خوش کردن به وعدههاي اروپاييها گرفتند؛ وعدههاي پوچي که اروپاييها براي بازگشايي يک کانال مالي به ايران دادند و هيچوقت محقق نشد.
از ابتدا نگاه درستي به رفتارهاي غربيها وجود نداشت و دولت درک درستي از خواستههاي آنان نداشت. غربيها به دنبال برجام يک، 2 و 3 بودند. برجام يک مساله هستهاي، برجام 2 نفوذ منطقهاي و برجام 3 محدود کردن پيشرفتهاي موشکي ايران را هدف گرفته بود. دستگاه ديپلماسي فاقد درک شناخت حريف بود و در جريان مذاکرات نيز به هشدارها و نصايح رهبري بيتوجهي کرد. امضاي توافقنامه برجام مشروط به رعايت شروطي بود که از سوي رهبر معظم انقلاب و شوراي عالي امنيت ملي اعلام شده بود اما دولت در عمل به اين شروط بيتوجهي کرد و اين خسارت محض را براي کشور رقم زد و تن به يک پيماننامه يکسويه داد.
بعد از خسارتهاي برجام و حل نشدن مشکلات اقتصادي، رهبر حکيم انقلاب به دولت فرمان دادند سياستهاي اقتصاد مقاومتي را سرلوحه خود قرار دهد که حالا که از برجام نتيجهاي حاصل نشده، لااقل کشور در برابر آسيبهاي تحريم و شکست برجام بيمه شود. اگرچه دولت سعي کرد توان خود را در اين راستا به کار گيرد اما بدنه اجرايي پير و فرتوت و فرسوده دولت باعث شد اين مطالبات هم محقق نشود و گشايشي در امور اقتصادي رخ ندهد.
با تمام اين توصيفات به هر حال يک سال ديگر پيشروي دولت قرار دارد و دولت ميتواند از فرصتهايي استفاده کند که به برخي از آنها اشاره ميکنم. يکي اينکه دولت ميتواند با نگاه به شرق، انتظاراتي را که از آمريکا و غرب داشت، برآورده کند. روابط راهبردي ما با چين و روسيه آمريکا را به وحشت انداخته است. قرارداد ما با چين قرارداد خوب، مثبت و متوازني است. روسيه و چين قبلا در مساله هستهاي در مقابل ما بودند اما الان در کنار ما هستند. خود روسيه و چين نيز گرفتار تحريم آمريکا هستند و همين باعث شده زمينههاي همکاري ما با اين ۲ کشور بيش از پيش فراهم شود. نه تنها روسيه و چين، بلکه همسايگان ما نيز فرصتهاي بزرگي براي کشور ما هستند که اگر از آن درست استفاده شود، بار فشار اقتصادي بر کشور کاهش خواهد يافت.
مساله ديگري که دولت بايد به آن توجه کند، ظرفيت عظيم داخلي است که ميتواند ما را به حدي از خودکفايي برساند که ديگر نيازي هم به دور زدن تحريمها نداشته باشيم. ما از لحاظ امکانات در حدي هستيم که غذاي 300 ميليون نفر را تامين کنيم. اين ظرفيتها به علاوه نيروي انساني جوان و بانشاط مسائلي است که دولت بايد به آن توجه کند.
مساله سوم بحث انضباط مالي است. دولت با دقت در حساب و کتاب خود ميتواند بودجه را به صرفه هزينه کرده و از بسياري از اتلاف منابع جلوگيري کند. بودجه سال 99 به علت مسائل کرونا با دقت کافي بررسي نشد و اين بودجه در حال کسري بسته شد. دولت اگر بتواند انضباط مالي خود را حفظ کند ميتواند با استفاده بهينه از بودجه کشور را اداره کند.
دولت بايد به پشتوانههاي خود هم دقت و از اين فرصت استفاده کند. ما نيروهاي مسلحي داريم که امنيت کشور را تضمين کردهاند و اين يک فرصت است. ما به حدي از بازدارندگي رسيدهايم که ميتوانيم اقدامات پيشدستانه داشته باشيم. همين رزمايش پيامبر اعظم 14 يک قدرتنمايي در برابر ماجراجوييهاي آمريکا بود. آمريکاييها ميدانند نميتوانند عليه کشور ما اقدام نظامي کنند و در صورت اين اقدام، در همان لحظات اول با ضربات جبرانناپذيري مواجه خواهند شد.
مجلس نيز بناي خود را بر همکاري و کمک به دولت گذاشته است. ما در برابر تهاجم اقتصادي، فرهنگي و رواني آمريکا به اين تعادل قوا نياز داريم. به هم خوردن توازن و تعامل قوا در داخل کشور به نفع ما نيست. اين فضا براي دولت فراهم است تا بتواند با همکاري با مجلس مسير رشد و توسعه کشور را ادامه دهد.
در دوره کنوني بسياري از ابزارهاي فشار آمريکا عليه ايران از اثر افتاده است. امروز آمريکا فقط ۲ ابزار تحريم و تحريف را در دست دارد که آن هم با مقاومت مردم و بصيرت مردم با شکست مواجه شده و در آينده نيز اين شکست ادامه خواهد داشت. مردم ما به علت سواد رسانهاي بالا از هوشمندي ويژهاي برخوردارند که در دام تحريفهاي جريانات آمريکايي نخواهند افتاد و کشور از اين مراحل نيز به پشتوانه ملت عبور خواهد کرد؛ انشاءالله.