14خردادهای مرحوم هاشمی و خانواده

فرهيختگان/متن پيش رو در فرهيختگان منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
اينکه مرحوم هاشمي و خانواده سالروز ارتحال امام(ره) را کجا ميگذراندند حتما جالبتوجه خواهد بود و يکي از بخشهاي خواندني کتاب خاطرات مرحوم هاشمي رفسنجاني را تشکيل ميدهد؛ روزي که بخشهاي زيادي از جامعه به بزرگداشت بنيانگذار انقلاب اسلامي ميپردازند و ارتحال ايشان را به سوگ مينشينند. اين موضوع بهويژه در نخستين سالهاي بعد از درگذشت حضرت امام(ره) رنگوبويي متفاوت از امروز داشت و احساس خلأ وجودي ايشان هنوز مشمول گذشت زمان نشده بود. همين باعث ميشد عمده مسئولان و بسياري از مردم بهخصوص طيفهايي که بيش از ديگران دل در گرو انقلاب دارند، اين روز بخصوص را بهگونهاي ديگر سپري کنند و در فرصت تعطيلي آن قيد تفريح و سفر و گشتوگذار و... را بزنند.
اين رويه البته مثالهاي نقضي هم داشت. مرور خاطرات مرحوم هاشمي در 14خرداد سالهاي متمادي بعد از درگذشت رهبر فقيد انقلاب، تصوير جالبي را از دغدغههاي وي و خانوادهاش در سالروز ارتحال حضرت امام(ره) ترسيم ميکند؛ تصويري که کليدواژه «سد لتيان» و البته شمال و رامسر و... بهطرز عجيبي در آن خودنمايي ميکند، اين درحالي است که در همين موقعيت، بسياري از مشتاقان براي حضور در مراسم ارتحال کيلومترها مسافت را طي ميکنند و براي تجديد بيعت با امامشان از شهرهاي دور و نزديک خود را به تهران ميرسانند. هاشمي در روايتش از 14خرداد سال69 نخستين سالگرد ارتحال حضرت امام(ره) بعد از اشاره به حضور در مرقد با هليکوپتر و کثرت جمعيت و بينظميهاي مراسم و... اينطور مينويسد: «در ﻣﺮاﺟﻌﺖ ﺑﺎ ﻫﻠﻰﻛﻮﭘﺘﺮ ﺑﻪ اردوﮔﺎه کلکچال در ﺷﻤﺎل ﺟﻤﺎران رﻓﺘﻴﻢ؛ ﻣﻜﺎن ﺟﺎﻟﺒﻰ اﺳﺖ. ﺗﺎﻛﻨﻮن ﻧﺪﻳﺪه ﺑﻮدم... ﺑﺎ ﻫﻠﻰﻛﻮﭘﺘﺮ ﺑـﺮ ﻓﺮاز ﺗﻮﭼﺎل و ﺧﻂ ﺗﻠﻪاﺳﻜﻰ و ﭘﻴﺴﺖ اﺳﻜﻰ ﭘﺮواز ﻛﺮدﻳﻢ؛ ﻣﻬﺪى ﺗﻮﺿﻴﺤﺎت داد. مناظر خوبي است.»
او سال بعد از سفر فرزندانش به شمال مينويسد و ادامه ميدهد: «ﺳﺎﻋﺖ 10ﺻﺒﺢ ﺑﺎ ﻫﻠﻲﻛﻮﭘﺘﺮ ﺑﻪ ﻣﺮﻗﺪ اﻣﺎم رﻓﺘﻴﻢ. ﻋﻔـﺖ ﻫﻢ آﻣﺪ. ﻳﺎﺳﺮ دﻳﺮوز ﺑـﻪ رﻓﺴﻨﺠﺎن رﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻓﺎﻃﻰ و ﺑﭽﻪﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﻪ رﻓﺴﻨﺠﺎن و ﻓﺎﺋﺰه ﺑﻪ ﺷﻤﺎل رﻓﺘﻪاﻧﺪ. ﻣﺤـﺴﻦ ﻫﻢ ﺑﻪﺳﻮى ﺷﻤﺎل رﻓﺘﻪ ﺑﻮد ﻛﻪ ﺑﻪﺧﺎﻃﺮ ﺷﻠﻮﻏﻰ ﺟﺎده ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ اﺳﺖ.»
هاشمي در توضيح چگونگي سپري کردن 14خرداد سال 71 اينگونه روايت ميکند: «ساعت 10صبح با هليکوپتر به مرقد امام رفتيم. رؤساى سه قوه، همراه آيتالله خامنهاى در مراسم شرکت کرديم؛ صحبتهاى رهبرى و شعارهاى فراوان و... .
با هليکوپتر از همانجا به محل سد لتيان رفتم. تا ظهر تنها بودم. بعد ازظهر حاجيه والده و همشيره فاطمه رسيدند. آقاى [حميد] ميرزاده هم آمد. با هم ناهار خورديم. عصر کمکم فاطى، محسن، مهدى و ياسر آمدند. عفت هم ناهار را در پاويون مرقد با خانواده امام مانده بود و عصر آمد.»
در خاطرات مرحوم هاشمي از 14خرداد سال 72 هم اينطور آمده که «به مرقد امام براى شرکت مراسم سالگرد رفتيم. قبل از نمازجمعه همراه با آقايان ناطق [نوري] و [محمد] يزدى در بالکن جايگاه در صحن غربى به احساسات مردم پاسخ داديم؛ پرشور بود...
نماز جمعه را به امامت رهبرى خوانديم. به لتيان رفتيم. عفت و فاطى هم بعد از من آمدند. هواى مطبوعى داشتيم. عصر مقدارى پيادهروى کردم و کمى هم به تماشاى بازى واليبال بىهيجان و کمرونق پاسداران نشستم.»
اراده رئيسجمهور وقت بر گذران بخشي از فرصت اين روز در منطقه سد لتيان درحالي است که او حتي در اين سال که فضاي سياسي کشور نيز بهکلي آرايش انتخاباتي بهخود گرفته و درست يک هفته بعد از آن بايد مجددا خود را به راي مردم بگذارد نيز از آن چشمپوشي نميکند و ترجيح ميدهد زمان را به قدمزدن در هواي مطبوع و تماشاي بازي بگذراند.
هاشمي مراسم بزرگداشت 14 خرداد سال 73 را هم اينطور روايت ميکند: «براى مراسم سالگرد، به مرقد امام رفتيم. عفت هم جداگانه رفت. آيتالله خامنهاى قبل از من رسيده بودند. با سفارش واحد حفاظت، تصميم گرفتيم که امسال، مثل سالهاى قبل، هنگام سخنرانى آيتالله خامنهاى عمل نشود. سالهاى قبل، رؤساي سهقوه، پشت تريبون سخنرانى مينشستند. محافظان اين اجتماع را مخالف ضوابط حفاظت مىدانند؛ قبول کرديم که در جاى ديگرى بنشينيم.
محل را ترک کردم و به لتيان آمدم. بعضى از بچهها قبل از من رسيده بودند. نوشتن خاطرات سفر را تکميل کردم. عفت هم به ما ملحق شد؛ ناهار را با خانواده امام، در مرقد مانده بود. تا شب به مطالعه و استراحت و قايقسواري گذشت.»
سال74 هم تقريبا همين روال برقرار است، با اين تفاوت که هاشمي حضور در مراسم شب قبل و ملاحظات امنيتي را بهانه کرده و برخلاف قاطبه مسئولان ارشد نظام، اساسا در مراسم بزرگداشت سالروز ارتحال حضرت امام(ره) شرکت نميکند؛ «براي مراسم رحلت امام به مرقد نرفتم؛ سالهاي گذشته ميرفتم، چون ديشب آنجا بودم و ملاحظات امنيتي هم اجتماع سران در چنين نقطهاي را تجويز نميکند. به سد لتيان رفتيم. جمعي از بچهها هم جمع شدند. عصر و شب، باران حسابي باريد. وقت به استراحت و مطالعه گذشت.» اين البته درحالي است که تقريبا همهساله همه سران نظام با درنظر گرفتن پروتکلهاي امنيتي مقتضي در مراسم بزرگداشت 14خرداد و برخي ديگر از مراسمات مشابه حضور مييابند و در هيچيک از اين سالها چالش امنيتي خاصي نيز مشاهده نشده است.
مرحوم هاشمي در خاطرات سال75 نيز از همراهي سيدحسن خميني و ناطق نوري براي حضور در مرقد و احساسات پرشور جمعيتي که بيشتر از سالهاي قبل آمده بودند مينويسد و ادامه ميدهد: «آنجا را بهسوى سد لتيان ترک کردم. محسن هم با من بود. تا عصر فاطى و فائزه و مهدى و بچههايشان و جمعى ديگر از بستگان رسيدند. تا شب به مطالعه و قدمزنى گذشت.»
آنطور که در کتاب مجموعه خاطرات مرحوم هاشمي در سال76 آمده، او در سال پاياني مسئوليت خود در دولت نيز بهکلي قيد حضور در مراسم بزرگداشت 14خرداد را زده و ترجيح داده اين چند روز تعطيلي را در جايي خوشآبوهواتر از جنوب تهران سر کند؛ «براى استفاده از سهروز تعطيلى، ساعت 10صبح با اتومبيل عازم رامسر شديم. عفت، براى مراسم سالگرد به مرقد امام رفت و بعدا به ما ملحق شد. ساعت پنج بعدازظهر، وارد استراحتگاه رامسر شديم. امروز باران خوبى باريده است. تا شب به قدمزدن و استراحت و مطالعه نتايج مطالعات جهادسازندگي، درباره طرح آبراه خزر – خليجفارس گذشت. بچهها تاخير داشتند.»
بستن ارسال نظر