یک متخصص سازه: «نیترات آمونیوم» به آسانی قابل انفجار نیست

انتخاب/متن پيش رو در انتخاب منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
يک استاد دانشگاه معتقد است در انفجار اوکلاهاما وزن نيترات آمونيوم معادل دو و نيم تن بود اما در لبنان وزن نيترات 2700 تن بود؛ يعني حدود 1000 برابر بيشتر. اين رقم نشان ميدهد که حادثه بيروت در وسعت و دامنهاي بسيار گستردهتر اتفاق افتاده است. حادثه لبنان رقمي معادل انفجار 80 تن تيانتي است که ميتواند زلزلهاي معادل 4 ريشتر را ايجاد کند لذا انفجارهاي بندر بيروت بزرگترين حادثه انفجاري داخل شهري خارج از زمان جنگ بوده است
دکتر امير ساعدي داريان، استاد دانشگاه و کارشناس سازههاي ساختماني در ارزيابي تخصصي خود از انفجارهاي رخ داده در بندر بيروت لبنان، به خبرنگار «انتخاب» گفت: «در طول تاريخ مدرن شهرسازي، وقايع انفجاري متعددي اتفاق افتاده که يک سري از آنها در زمان جنگ بوده و يک سردي حوادث انفجاري داخل شهري، دوران خارج از جنگ بودهاند. اکنون براي تحليل انفجارهاي لبنان بايد به حوادث نوع دوم يعني انفجارهاي داخلي شهر، خارج از دوران جنگ، ميبايست متمرکز شد. انفجارهاي بندر بيروت خارج از زمان جنگ است و مراد از اين مفهوم اين است که مواد و تجهيزاتي که عامل اين رخداد شدهاند، متفاوت از يک انفجار در مقطع جنگ است.»
وي افزود: «در ابتدا بايد توجه داشت که ارتباط با مواد منفجره با دو گونه مواد مواجه هستيم: مواد منفجره و مواد قابل انفجار. براي نمونه باروت يک ماده منفجره است اما کپسول يک ماده قابل انفجار. مواد قابل انفجار موادي هستند که به دلايلي فارغ از انفجاري بودن آنها، مورد استفاده قرار ميگيرند اما تحت شرايط خاص و اتفاقات غيرمترقبه ميتوانند به عاملي براي انفجار تبديل شوند. به عنوان مثال انفجار و آتشسوزي کلينيک سينا اطهر تهران در چند وقت گذشته را ميتوان مورد اشاره قرار داد.»
اين کارشناس مسائل شهرسازي در ادامه تصريح کرد: «در ارتباط با حادثه بيروت نيز دقيقا مساله همين بود. ماده «نيترات آمونيوم» يک ماده شيميايي است که قابليت انفجار دارد ولي به خوديخود منفجر نميشود و به عنوان مادهاي منفجر تعريف نشده است. اگر نيترات آمونيوم هم به عنوان يک ماده منفجره مورد توجه قرار بگيرد، مادهاي است که از نظر ضريب اصطکاکي و انفجاري در درجه پاييني قرار دارد؛ يعني به آساني منفجر نخواهد شد.»
ساعدي داريان در ادامه اظهار داشت: «زماني که بخواهيم يک سيستم انفجاري را درست کنيم، سيستم انفجاري بايد دو جزء داشته باشد: جزء اول يک ماده انفجاري با ضريب اصطکاک و انفجار بسياري بالا که از آن به عنوان چاشني ياد ميشود و جزء دوم، يک ماده انفجاري با ضريب انفجاري پايين و قدرت انفجار بالا که از آن به عنوان خرجِ اصلي انفجار ياد ميشود. چاشني با حجم و وزن کم اما ماده اصلي با حجم و وزن زياد استفاده ميشود؛ ترکيب اين دو يک سيستم انفجاري را درست ميکند.»
اين استاد دانشگاه افزود: «اکنون توجه به اين امر ضروري است که در حادثه بيروت يک خرج اصلي تحت عنوان نيترات آمونيوم وجود دارد که به آساني نيز قابل انفجار نيست. به طور حتم براي اين انفجار، يک چاشني نيز وجود داشته است اما اينکه اين چاشني چه مادهاي بوده هنوز مشخص نيست. اين چاشني ممکن است در يک حرکت تروريستي در محل جاي داده شده باشد يا ممکن است چاشني در اثر يک حادثه غيرمترقبه و سهلانگاري بوده باشد؛ همانند آنچه که برخيها بحث جوشکاري را مطرح ميکنند. آنچه که قطعي بوده اين است که حتما يک ماده منفجره در حجم و وزن کم اما با قابليت انفجار بالا صدرصد به کار گرفته شده است.»
وي در ادامه تصريح کرد: «اگر فيلمهاي انفجار و روند اتفاق افتادن حادثه به دقت مورد توجه قرار گيرد مشخص است که در ابتداي به ساکن دود و گاز سفيد رنگ بلند ميشود که مستقيما در ارتباط با نيترات آمونيوم است. بعد از آن شاهد دود قرمز رنگ مايل به قهوهاي هستيم که دقيقا اکسيد نيتروژن است. لذا شواهد و قراين نشان ميدهد که انفجار با خرج نيترات آمونيوم اتفاق افتاده است.»
اين کارشناس مسائل شهرسازي در ادامه تاکيد کرد: «در سطحي ديگر ميتوان اين انفجار را با انفجارهاي داخلي شهري سابق مورد بررسي قرار داد. تا کنون چند انفجار بزرگ شهري اتفاقده افتاده که يکي از آنها انفجار ساختمان «الخبر» در عربستان سعودي و ديگري، انفجار به وقوع پيوسته در اوکلاهاماي آمريکا بود که خرج اصلي آن نيز نيترات آمونيوم است. نکته قابل توجه اين است که اتفاقات انفجاري داخل شهري چه ناشي از حوادث تروريستي و چه ناشي اتفاقات غيرمترقبه، زماني که قدرت انفجار را با «تيانتي» معادل ميکنيم، به صورت قابل توجهي از انفجار بيروت در سطح پايينتري قرار دارند. براي مثال در انفجار اوکلاهاما وزن نيترات آمونيوم معادل دو و نيم تن بود اما در لبنان وزن نيترات 2700 تن بود؛ يعني حدود 1000 برابر بيشتر. اين رقم نشان ميدهد که حادثه بيروت در وسعت و دامنهاي بسيار گستردهتر اتفاق افتاده است. بدون ترديد، انفجارهاي بندر بيروت بزرگترين حادثه انفجاري داخل شهري خارج از زمان جنگ بوده است. حادثه لبنان رقمي معادل انفجار 80 تن تيانتي است که ميتواند زلزلهاي معادل 4 ريشتر را ايجاد کند.»
ساعدي داريان، در بخش پاياني گفتههاي خود تصريح کرد: «به هيچ عنوان در هيچ مکاني از جهان، چنين حجمي از خروج انرژي در ساخت سازههاي ساختماني مورد توجه قرار نميگيرد. به عبارتي تصور چنين حجمي از حادثه در ذهن هيچ طراحي نميگنجند. فقط کافي است توجه داشته باشيم که موج ايجاد شده در حادثه بيروت 5 هزار متر در ثانيه سرعت داشت؛ يعني در هر يک ثانيه 5 کيلومتر ميتوانست حرکت کند. نتيجتا، بايد توجه داشت اگر چه در طراحي ساختمان آييننامههاي مختلفي وجود دارد که راههاي مقابله با انفجار را براي ما تعريف ميکنند اما هيچگاه چنين لزومي براي ساختمانهاي شهري وجود ندارد که اتفاقي معادل انفجار 2700 تن نيتران آمونيوم مورد لحاظ قرار گيرد.»