نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

همه علیه پادشاه؛ رونمایی از عربستانِ پس از مرگ ‌سلمان

منبع
فرارو
بروزرسانی
همه علیه پادشاه؛ رونمایی از عربستانِ پس از مرگ ‌سلمان

فرارو/ متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

"مضاوي الرشيد" کارشناس مسائل عربستان در مقاله‌اي براي پايگاه خبري "ميدل ايست آي"، به بدعت‌هاي ملک سلمان و فرزندش محمد بن سلمان در عرصه سياسي عربستان پرداخته و آن‌ها را مقدمه‌اي بر وجود آينده‌اي تيره و تار براي پادشاهي سعودي دانسته است.

به گزارش فرارو، او در اين باره نوشته است: «ميراث سياسي ملک سلمان بن عبدالعزيز، ترکيبي متناقض از سياست‌هاي اصلاح طلبانه و سرکوبگرانه است. هر دويِ اين سياست ها، بر طيف گسترده‌اي از شاهزاده‌هاي بانفوذ و انسان‌هاي عادي، تاثير گذاشته اند. در اين راستا به طور خاص مي‌توان به اقدام دولت عربستان در بازداشت اعضاي بانفوذ خاندان سلطنتي در هتل‌هاي پنج ستاره و زندان‌هاي اين کشور از سال ۲۰۱۸ تاکنون اشاره کرد».

خاندان سلطنتي چند تکه و غيرمتحد در عربستان سعودي
اينطور به نظر مي‌رسد که ملک سلمان در شرايطي از دنيا خواهد رفت و سلطنت در عربستان سعودي را ترک خواهد کرد که خاندان سلطنتي اين کشور، تحت سياست‌ها و اقدامات او، به شدت چندتکه شده است. پسر او محمد بن سلمان که اکنون وليعهد عربستان نيز است، از تحقيرآميزترين شيوه‌ها در برخورد با رقباي سياسي خود و پدرش استفاده کرده است. شايد بن سلمان فکر مي‌کرده که اتخاذ اين سياست، با توجه به احتمال خروج دير يا زود پدرش از قدرت، ضروري است و جايگاه او را در صحنه سياسي عربستان، تحکيم خواهد کرد.

قبل از آغاز دوران سلطنت ملک سلمان، بسياري از ناظران و تحليلگران، حکام سعودي را به مثابه افرادي در نظر مي‌گرفتند که از مشروعيتي قوي بر اساس يک سنت تاريخي برخوردار هستند. اين سنت تاريخي مبتني بر يک "قرارداد اجتماعي" ميان شاهزاده‌ها (افراد اشرافي) و انسان‌هاي عادي بود (سلسله مراتب طبقاتي کاملا در جامعه عربستان پذيرفته شده بود).

در اين چهارچوب، هر دو گروه، از يارانه‌هاي سخاوتمندانه نفتي و همچنين خدمات گسترده رفاهي، بهره مي‌بردند. حکومت آل سعود همواره به طور سنتي تلاش مي‌کرد تا نوعي اجماع و اتفاق نظر را در ميان شاهزاده‌ها و اعضاي طبقه اشرافي اش، حفظ کند. دولت سعودي به طور خاص، اين وحدت نظر را جهت پيشبرد سياست‌هاي آل‌سعود در مسائل سياسي و اجتماعي مهم ارزيابي مي‌کرد و به آن متعهد بود.

همزمان با روي کار آمدن ملک سلمان و قدرت گيري پسرش محمد بن سلمان، اين رويه دگرگون شده و دولت سعودي نه تنها اجماع در ميان شاهزادگان خود را در اولويت ندارد، بلکه حتي با سياست‌هاي خود، آن‌ها را بر عليه خودش شورانده است. در عين حال، دولت سعودي که به طور سنتي از حمايت گروه‌هاي مذهبي اين کشور برخوردار بوده، با اتخاذ سياست‌هاي خاص و عمدتا غيرمذهبي، حمايت آن‌ها را نيز تا حد زيادي از دست داده و عملا آن‌ها را هم به جبهه دشمنانش افزوده است. اين مسائل حاکي از اين هستند که عملا در شرايط کنوني و دردوره ملک سلمان، متحدان قدرتمند دولت عربستان، به رقباي بالقوه و خطرناک آن تبديل شده اند.

دشمنان فراوانِ دولت عربستان
در دوره ملک سلمان، قبايل و طوايف عربستان که به طور سنتي به پادشاه اين کشور وفادار بوده اند و به طور سنتي با آن بيعت نيز مي‌کرده اند، نه تنها مورد بي اعتنايي قرار گرفته اند بلکه حتي با آن‌ها به شيوه‌اي تحقيرآميز نيز رفتار مي‌شود. آن‌ها در دوران ملک سلمان به نحو قابل توجهي هدف خشونت دولت عربستان بر عليه جان و مال خود قرار گرفته اند.

رهبران قبايل و طوايف عربستان پس از آنکه ملک سلمان و پسرش با آن‌ها به نحو خشونت باري برخورد کردند، عملا جايگاهي تشريفاتي يافته اند و چندان قدرتي ندارند. ملک سلمان و پسرش در دوران حکومت خود نشان داده اند که قصد دارند ميراث‌هاي تاريخي سياست و حکومت در عربستان را زيرپا بگذارند و در مقابل، به اصطلاح مدرنيته و تجدد را در کشورشان توسعه دهند. امري که هزينه‌هاي زيادي براي دولت سعودي به دنبال خواهد داشت.

يک آينده تاريک براي عربستان سعودي
در حاليکه ملک سلمان قول داد تا به امور زنان رسيدگي کند و آن‌ها را توانمند سازد، آن دسته از زنان و افرادي که آرزوي آزادي واقعي را داشتند، اکنون در زندان‌هاي سراسر عربستان در بازداشت به سر مي‌برند. ملک سلمان و پسرش چندين زن را به مقام‌هاي عالي رتبه در عربستان منصوب کردند که در حقيقت اقدام آن‌ها ماهيتي نمايشي داشته و صرفا براي خودنمايي بوده است.

با اين حال، پادشاهي ملک سلمان با توجه درخواست فعالان زن سعودي مبني بر اعطاي حقوق واقعي به زنان اين کشور، در يک دردسر تمام عيار گرفتار شده است. بدون ترديد، عواقب ناخواسته توانمند سازي زنان براي نظام عربستان، بسيار سنگين و دردناک است. نظامي که ماهيتي اقتدارگرا دارد و نمي‌تواند اين دست از مسائل را به راحتي تحمل کند.

در عين حال، تحت تاثير سياست‌هاي سرکوبگرانه ملک سلمان و پسرش، بسياري از زنان و مردان عربستاني، گزينه خروج از کشورشان را بر ماندن در کشور و سرکوب و حتي زنداني شدن توسط دولت اين کشور ترجيح مي‌دهند. اينطور به نظر مي‌رسد که اصلاحات ظاهري در عربستان نظير افتتاح سينما‌ها و سيرک‌ها در اين کشور، به اندازه کافي قادر به جلب وفاداري مردم اين کشور نبوده اند. به نظر مي‌رسد که سياست‌هاي دولت سعودي، روند‌هايي را در اين کشور ايجاد کرده اند که عملا رشته امور را از دستان حکومت ربوده و اوضاع سختي را براي آن ايجاد کرده است.

ايجاد تفرقه در خاندان سلطنتي عربستان، بي توجهي به سنت‌ها در اين کشور و اتخاذ رويه‌ها و سياست‌هاي متجددانه و به اصطلاح مدرن در عربستان که صرفا بر دامنه نارضايتي‌ها افزوده اند موجب شده تا دولت در عربستان، به مثابه ابزاري جهت تعميق شکاف‌ها و نارضايتي‌ها درآيد. در شرايطي که درآمد‌هاي نفتي دولت عربستان کاهش يافته و اين دولت، توان گذشته جهت سرکوب مخالفان را ندارد و در عين حال، بحراني نظير شيوع ويروس کرونا نيز پيش آمده که تبعات گسترده‌اي داشته و دارد، آينده عربستان سعودي را بايستي تا حد زيادي تيره و تار دانست. اينکه وليعهد عربستان بتوانند در نبودِ حضور موثر پدرش، به اوضاع سروسامان دهد، تا حد زيادي محل ترديد است.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar