سرمقاله ایران/ غدیر در چند پرده

ايران/ « غدير در چند پرده » عنوان يادداشت روزنامه ايران به قلم علي ربيعي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
پرده اول: شاديهاي خيلي دور، مناسک خيلي نزديک
به گذشته که نگاه مـــــيکنيــــم، انــــگار زنــــــدگيمان مملـــو از بهانههاي زيادي براي کنار هم بودن و شادي بود. يادش به خير، کودکي ما، که همه اعياد از نوروز تا اعياد ديني و مذهبي از يک نياز و متن جامعه برميخاست و حال آدم ها را خوب ميکرد. زندگي اجتماعي از سنتها، فرهنگ و آموزههاي قومي و محلي رنگ ميگرفت و جشنها چنان در دلمان مينشست که شيريني فردي و آثار اجتماعي آن تا مدتها باقي ميماند.عيد غدير پس از سر کشيدن چاي شيرين و بلعيدن نان قندي در مسجد، سراغ خانه سادات خانم ميرفتم و يک ريالي عيدي را با خوشحالي ميگرفتم. در کوچه و خيابان و بازارچه کوچک جواديه، همه جا غرق نور و چراغاني بود و طاق نصرتها خودنمايي ميکردند.
کنار خيابانها تختهايي با فرشهاي مندرس خانهها برپا ميشد و هرکسي تئاتر، آواز و هر هنري که داشت با شادماني به عرضه ميپرداخت. مقايسه اين جشنها با دهههاي اخير که هرچه به پيش رفتيم جشنها از نياز اجتماعي، فرهنگي و مذهبي فاصله گرفت و به جشنهاي تلويزيوني، از هيأتهاي سراسري و غيرمحلي بزرگ با مداحان مبدل شد، به مرور در پي اين تغييرات، شيرينکامي فردي کمرنگ شد و آثار اجتماعي آن روبهافول گذاشت. در صورتي که با حفظ تنوعها در شيوه بروز و عدمسختگيريها، بنيادهاي محلي و حوزه عمومي شاديها حفظ ميشد.
من فکر ميکنم جشنها و عزاداريهايمان بايد به متن اجتماعي و فرهنگي جامعه برگردد تا مقوم ماندگاري آثار آن شود.
در سنت ما، شعائر و مراسم در بخشي از سپهر عمومي جامعه قرار داشت در حوزه عمومي شکل ميگرفت. ما به ترتيب طي سالها اعيادمان و حتي عزاداريهايي را که در حوزه عمومي با آموزش مذهبي هم همراه بوده به حوزه دولتي نزديکتر کرديم. مشاهدات نشان ميدهد هنوز در روستاها، شهرهاي کوچک و محلات سنتي با فرهنگهاي متنوع اين مراسم در حوزه عمومي صورت ميگيرد. غدير و عاشورا و نيمه شعبانها در ايام پيشگفته در سطح حوزههاي عمومي جامعه زيسته ميشد ديگر به شکل سابق نميتواند توليد شخصي و خودجوش جامعه محسوب شود.
شايد آثار اجتماعي کرونا فرصتي باشد که اين مسأله به طور کامل به حوزه خصوصي منتقل شود و آداب و رسوم سنتي و مذهبي و انتقال نسلي آن به خانهها برده شود. فرصتي مناسب است تا خانواده را به محلي براي جمع شدنهاي کوچک و مرور سنن و ارزشها تبديل کنيم.
پرده دوم: جامعه و آموزههاي غدير
يکي از ويژگيهاي يادآوري روزها و برپايي جشنها، بيترديد بازگشت به چيستي فرد يا ماجرايي است که پيرامون آن نامگذاري و نمادسازي صورت گرفته است. هرگاه مناسبتي با نام حضرت امير(ع) شکل ميگيرد، رمز جاودانگي و راز همبستگي جان و ذهن در فطرت انساني با وي پديدار ميشود. با نگاهي ساده به آنچه از کودکي در مورد «امير»مان شنيده يا خواندهايم اگر بنا را بر تمرين اين آموزهها و نهادينه کردن آن در جان و دل بگذاريم، قطعاً جامعهاي انسانيتر و بهتر خواهيم داشت.
از جمله اين آموزههاي ارزشمند ميتوان به موارد زير اشاره کرد: خانواده محوري و تثبيت بنيانهاي آن، وفاداري مثال زدني حضرت امير(ع) به حضرت فاطمه(س) و حفظ انسجام خانواده که آن را تبديل به خاستگاهي براي کنش اجتماعي و کانون اوليه تربيت و آموزش و حتي کنش سياسي (با فاصلهاي کوتاه از عادات دوران جاهليت اعراب) به گونهاي که سبب شد حضرت فاطمه(س) بتواند زن را به عنوان يک کنشگر اجتماعي و سياسي
مطرح کند.
از خانواده که عبور کنيم، در اولين سطح اجتماعي ديدن اقشار فرودست اجتماعي و حس کردن وضعيت آنها و نيز اقدام عملي براي دستگيري و تلاش براي تغيير وضعيت آنها را مشاهده ميکنيم. بنابراين فعاليت شخصي آن حضرت در حوزههاي خيرجمعي به صورت پنهان و آشکار يکي از نيازهاي بزرگ جامعه امروز ايران است. رفتار عادلانه با همه اديان و قوميتها و احترام به قراردادهاي اجتماعي چه در دوره حکومت و چه دوران انزوا، ميتواند نمادي از رفتار انساني و حقوق
برابري باشد.
تفکيک بين امور شخصي و امور حکومتي که نمونه آن را در خاموش کردن چراغ بيتالمال زماني که طلحه و زبير براي انجام کاري شخصي به ديدن امام علي(ع) آمدند ميتوان يافت، برقراري عدالت در بهرهگيري از مواهب بيتالمال در ماجراي برادرش عقيل به يک درس بزرگ تاريخي تبديل شده است. براي امام علي(ع) هيچگاه هدف، وسيله را توجيه نکرد؛ او معتقد بود حتي براي اهداف مقدس، مسير بايد سالم و عادلانه باشد. احترام به خرد جمعي در ماجراي بيعتها، سايهسار شدن براي رشد و بالندگي ديگران و تکيهگاه بودن براي آدمهاي ضعيف جامعه از ديگر آموزههاي حضرت امير(ع) است. من در اين نوشتار به بخشهاي بسيار کوچکي از رفتارهايي که به ياد داشتم اشاره کردم. چه خوب است که در نماد غدير آنچنانکه مولايمان زيست را
مرور کنيم.
بيشک زيست اخلاقي و انساني جامعه در گرو مرور و نهادينه کردن فردي اين آموزه هاست. در دوران سختيها که هر کسي ميخواهد يا قانونشکني کند يا گليم خود را از آب بيرون بکشد، اعتمادهاي فردي و اجتماعي فروريخته چقدر با همين آموزههاي ساده از غدير ميتواند احيا شده و به زيست
بهتري بينجامد.
و اما پرده ديگر
بدون ترديد غدير به عنوان يک واقعه و نماد غدير نميتواند از آموزههاي حکمراني حضرت امير دور باشد که مناسب است در هر غدير مروري کنيم بر اين شيوههاي حکمراني و آموزههاي آن براي همه. عيد غدير بر همه انسانها و همميهنان مبارک باد.