شمایل احمدینژاد و هزار راه نرفته

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
يک سياستمدار دهه چهلي که با نگاهي به ميانگين سني مقامات جمهوري اسلامي، جوان محسوب ميشود از قرهباغ اروميه تا تهران و رسيدن به وزارت و سپس انتخاب شدن براي رياست بر نهادهاي حاکميتي راهي را طي کرده که مقبول افتاده است. مردي که اين روزها فريمهاي مشخصي از او در اذهان عمومي نقش بسته؛ «تا زانو در گل و لاي»، رييس کميته امداد امام خميني که مشغول کمکرساني به در سيل ماندگان است. «دست محبت بر سر کودکان و بيماران»، رييس کميته امداد مشغول نظارت مستقيم و سرکشي به محرومان تحت پوشش اين نهاد است و اين روزها در قاب تلويزيون و در قامت رييس بنياد مستضعفان، در حال نام بردن از همه مقامات از نظامي تا سياسي، از چپ تا راست است که مستاجران املاک مصادره شده اوان انقلاب به نفع مستضعفان هستند؛ گويي بر سر سفره انقلاب نشسته، دست بر بيتالمال انداخته و از قضا اجارهاي هم پرداخت نميکند!
پرويز فتاح مرد شماره يک همه اين صحنههاست که شنبهشب از تريبون صداوسيما استفاده کرد تا با نگاهي خوشبينانه بنياد مستضعفان را به کارکرد اصلياش بازگرداند و در اين مسير، رفتاري فراجناحي از خود بروز داد اما اگر تنها به گفتوگوي شنبهشب پرويز فتاح در برنامه «نگاه يک» اکتفا نکنيم و او را مدير عاليرتبهاي ببينيم که پازلهاي رفتار مديريتياش طي دستکم 5 سال گذشته المانهاي ويژهاي داشته، احتمالا خاطرات کانديداتوري محمود احمدينژاد براي انتخابات ۸۴ تداعي ميشود که جمعي را از ميزان «عدالتخواهي و انقلابيگري» شگفتزده کرد، در حالي که عدهاي او را پوپوليستي ميخوانند که سوداي قدرت در سر دارد. اين تحليل امروز هم ميان مخالفان و موافقان کنش و واکنشهاي فتاح در قامت رييس بنياد مستضعفان به چشم آمد. اگرچه در افواه و البته ماهيتا بايد اقدام پرويز فتاح را مثبت تلقي کرد، اما در بررسي رفتار رييس يک دستگاه حاکميتي که بيمحابا روي آنتن زنده تلويزيون از مقامات و مسوولان پيشين و امروز نام ميبرد و حتي به سپاه وليامر ميتازد، نميتوان تنها به تلقي مثبت اکتفا کرد و مناسبات پيچيدهتر قدرت را ناديده گرفت، بهخصوص که او امروز در شمايل احمدينژاد ظاهر ميشود، اما هنوز هزار و يک راه رفته احمدينژاد را نپيموده است.
اين محتوا در حال حاضر در دسترس نيست
اظهارات فتاح آنقدر غيرمنتظره بود که 2 روز پس از آن، همچنان واکنشهايي به همراه داشته باشد. در حالي که هنوز واکنشها و جوابيهها به مدعيات رييس بنياد مستضعفان ادامه دارد، صداوسيما اين مصاحبه را از آرشيو خود حذف کرده است. همشهريآنلاين گزارش داده که دستکم تا ظهر روز دوشنبه، ۲۰ مردادماه در آرشيو سايت تلوبيون که به عنوان تنها مرجع غيررسمي تلويزيون براي دسترسي به آرشيو برنامههاي صداوسيماست، تنها 2 قسمت «نگاه يک» وجود دارد که با کليک روي هر قسمت، پاسخي که کاربران دريافت ميکنند، اين است: «اين محتوا در حال حاضر در دسترس نيست.» در حالي که پيش از اين، ويديو مصاحبه ۷۵ دقيقهاي فتاح در اين سايت بارگذاري شده بوده است. در آرشيو شبکه يک نيز وقتي روي برنامه «نگاه يک» و گفتوگوي فتاح کليک ميکنيد، محتواي مصاحبه نمايش داده نميشود. با اين وجود اين حذف و در دسترس نبودن باعث نشده و نميشود که خيل واکنشها به مصاحبه جنجالي فتاح متوقف شود؛ چه آنکه جز دفتر احمدينژاد، بنياد باران، روابط عمومي و يکي، دو عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام و معصومه ابتکار و شهيندخت مولاوردي، روز گذشته روابط عمومي پادگان کوهک متعلق به ارتش نيز به اظهارات فتاح پاسخ داد.
به سوي «پاستور» با شناسنامهاي در دست؟
با اينکه اغلب نهادهايي که از آنها نام برده شده بود، با اظهارات مجازي و رسانهاي يا بيانيهاي نسبت به فتاح واکنش نشان دادند، اما برخي واکنشها فراتر از اين و در قالب تحليل رفتار مديريتي فتاح بود. واکنشها و تحليلهايي که اغلب او را شناسنامه به دست و آماده براي نامنويسي در انتخابات ۱۴۰۰ تصوير ميکرد. موضوعي که فتاح در خلال مصاحبه هم به آن اشاره کرد و گفت اين قضاوت برايش اهميتي ندارد. اما «عدالتخواهي» و «بازپسگيري بيتالمال» در اين وانفساي اقتصادي و فساد اقتصادي بيشک اسم رمز پيروزي در هر انتخاباتي است که برگزار خواهد شد؛ ۲ پارامتري که فتاح از آن به وفور استفاده ميکند و همين هم باعث شده بسياري او را کانديداي اصولگرايان براي ۱۴۰۰ يا حتي کانديداي مستقل با پشتيباني حاکميتي بدانند. با اين حال واکنشها نشان ميدهد که همه اصولگرايان نيز از ورود او به عرصه انتخابات حمايت نخواهند کرد؛ چه آنکه محسن کوهکن، نماينده مجلس نزديک به محمدرضا باهنر و عضو جبهه پيروان خط امام و رهبري در گفتوگويي با نامهنيوز، گلايه کرده که هر کسي بدون پشتوانه کار تشکيلاتي نميتواند به عنوان کانديداي رياستجمهوري قدعلم کند و در پاسخ به پرسشي در مورد اينکه آيا فتاح ميتواند گزينه مناسبي براي اصولگرايان باشد نيز گفته که عقل جمعي در اين مورد تصميم خواهد گرفت. منصور حقيقتپور، اصولگراي نزديک به علي لاريجاني نيز در گفتوگو با همين سايت خبري اگرچه فتاح را به محمدعلي رجايي شبيه دانسته -تعبيري که در سال ۸۴ براي احمدينژاد نيز به کار برده ميشد- در عين حال تاکيد کرده که «ولي رييسجمهوري بايد متفکر هم باشد، بايد ايده هم داشته باشد، بايد بتواند نخبگان و اليت جامعه را هم به کار بگيرد.» برخي فعالان رسانهاي اصولگرا نيز همچون کنشگران اين جريان روي خوشي به احتمال کانديداتوري فتاح نشان ندادهاند. براي نمونه اميرحسين ثابتي در توييتر خود بحث کانديداي «اصلح» را پيش کشيده و نوشته که «اگر فتاح براي 1400 بخواهد بيايد، نميدانم به او راي خواهم داد يا نه؛ چون بايد ديد چه کساني کانديدا ميشوند و فرد «اصلح» کيست؟!» البته در برخي تحليلها هم فتاح گزينه ۱۴۰۰ تلقي نشده است. کما اينکه روزنامه شرق در گزارشي با اتکا به نقلقولي از فتاح که در پاسخ پرسشي در مورد احتمال کانديداتورياش براي رياستجمهوري که گفته است «من حقيقتا پرمشغله هستم و به کارم نيز علاقهمندم. مقام معظم رهبري به بنده حکم دادهاند و بنده يک فرد عمراني و ميداني هستم»، او را اهل سياسيکاري نميداند؛ مضاف بر اينکه خط خوردن نام فتاح از گزينههاي رياستجمهوري ۹۸ از سوي جمنا را نيز دليل ديگري بر اين مدعا ميداند که او گزينه اصولگرايان نيست. علاوه بر آن امتداد، ارگان رسانهاي حزب اتحاد هم در تحليل رفتار فتاح، اينطور تحليل کرده که مصاحبه شنبهشب نشان داده که او به صورت خودآگاه در حال ايفاي نقش کانديداي پوششي است؛ کانديدايي که به تعبير اين تحليل، قرار است به صورت پوششي مانع از آسيب به کانديداي اصلي شود.
کنار تحليلهايي از اين دست، برخي چون عبدالله رمضانزاده نيز معتقدند که «برنامه تلويزيوني فتاح اگرچه نمايي از حقيقت با خود داشت، اما در اصل تلاش تيم رسانهاي خاص براي فراموشي ۶۵ ميليارد تومان و موضوع ديوان محاسبات و مدارک مربوط به آن است.» با اينکه برخي اصولگرايان از گمانهزني در مورد کانديداتوري فتاح چندان خشنود نيستند، بهخصوص که در فرآيند پيش گرفته به هممسلکيهاي اصولگرايش نيز رحم نکرده و مساله خودي و غيرخودي را رعايت نکرده و برخي اصلاحطلبان نيز او را کانديداي دوم و سوم ميدانند يا اظهاراتش را براي منحرف کردن اذهان اما تلاش فتاح براي اين روند شفافسازي شايد نشانهاي از آن باشد که چنان به حمايتهاي فراجرياني دلگرم است که تريبون صداوسيما را براي اين اظهارات انتخاب کرده است. اگرچه در جريان اين اظهارات برخي چون مصطفي هاشميطبا نيز متذکر شده بودند که فرآيند شفافسازي را از نهاد بحثانگيز تحت مديريتش شروع کند و انتشار صورتهاي مالي آن که براي اولينبار سال ۹۶ منتشر شد را تداوم بخشد. صورتهاي مالي که از زمان حضور فتاح بر مسند رياست بنياد مستضعفان در دسترس رسانههاي قرار نگرفته است.