لبنان و مساله فشار خارجی

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن در آخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
امير موسوي/ دولت لبنان در شرايطي استعفا داد که به مدت 6 ماه از سوي جريانهاي سياسي نزديک به غرب تحت فشار بود. دولت تکنوکرات حسن دياب که تصميم داشت خيلي جدي در راستاي توسعه لبنان و مبارزه با فساد گام بردارد با موانع فراواني روبرو شد و اين موانع باعث شدند که دولت نتواند آنطورکه بايد و شايد شرايط را بهبود بخشد. بايد به ياد آورد که زمان کنارهگيري سعد حريري از قدرت چه اتفاقي در لبنان افتاد و برخي اعضاي کابينه چگونه با خارج کردن ارز خزانه اين کشور را خالي کردند تا دولت بعدي نتواند موفق باشد. در ماههاي اخير حسن دياب کوشيد تا به برخي از اين پروندههاي فساد اقتصادي در لبنان رسيدگي کند که از جمله آنها ميتوان به پرونده اختلاس 11 ميليارد دلاري فواد سنيوره، نخستوزير اسبق لبنان اشاره کرد. اين اجازه اما به دولت داده نشد و جريانهاي سياسي در لبنان با فشار بر دولت مانع از پيشبرد امور شدند. دياب در شرايطي روي کار آمد که سعد حريري پيش از اين با حمايتهاي همهجانبه کشورهاي غربي و عربي به منظور اصلاح روي کار آمده بود که موفق هم نشد. با روي کار آمدن دياب کشورهاي غربي اقدام به وضع تحريمهاي اقتصادي عليه لبنان کردند و اين مساله موجب فشار مضاعف به دولت و ملت لبنان شد. در شرايط مذکور قابل پيشبيني بود که دولت حسن دياب نميتواند به کار خود ادامه دهد اما برخي مسائل نيز باعث شد اين روند تسريع شود. از جمله آنکه برخي گروههاي سياسي نظير 14 مارس طرفداران خود را به خيابان آوردند و شعارهاي خطرناکي عليه دولت سر دادند. آنها همچنين تلاش کردند حزبالله را متهم به ناکارآمدي و تقصير داشتن در وضعيت کنوني لبنان کنند تا به برخي اهداف خود در عرصه سياسي دست يابند. دياب به دنبال اين است که لبنان را از بنبست خارج کرده و مسير را براي دولتي که همه جريانهاي سياسي طرفدار آن روي آن توافق دارند بگشايد.
با رفتن اين دولت ميتوان تصريح کرد که سران اين جريانهاي مخالف، تا مدتي ميتوانند نفسي به راحتي بکشند و آنها نيز ميدانند که با ساختار و قانون فعلي هر انتخاباتي که برگزار شود، بار ديگر يکي از آنها به قدرت ميرسد؛ به آن معنا که 6 رهبر طوايف لبنان به هر صورت در هر انتخاباتي که برگزار شود، يا خودشان يا نزديکانشان وارد مجلس ميشوند و تغييري جدي در ساختار سياسي لبنان رخ نخواهد داد. مردم لبنان ميدانند که وابستگان به امريکا و عربستان پناهشان قدرتهاي منطقهاي است و بسياري از مشکلات اين کشور از آنجا ناشي ميشود که غرب ميخواهد افراد نزديک به خودش در لبنان به قدرت برسند. از زماني که سعد حريري از قدرت کنارهگيري کرد، مردم لبنان شاهد افزايش چند برابري تحريمهاي امريکا بودند و اين موضوع در شرايطي که اين کشور از مشکلات اقتصادي عميقي رنج ميبرد باعث شد رنج عظيمي بر مردم تحميل شود. تصويب قانون «سزار» يا «قيصر» عليه سوريه يکي از ابزارهاي امريکا براي اثرگذاري بر وضعيت لبنان بود؛ چنانکه ميدانيم اثرات اين قانون روي اقتصاد لبنان بسيار بيشتر از اقتصاد سوريه بوده و مردم لبنان يکي از اصليترين بازارهاي خود را از دست دادند. وقتي گروههايي نظير 14 مارس اجازه نميدهند مرزهاي با سوريه باز شود، يعني لبنان تحت محاصره است. انفجار روز سهشنبه هفته گذشته نيز تير خلاصي به دولت لبنان بود که باعث شد برخي وزراي وابسته به اين جريانها نيز با استفاده از وضعيت موجود و از طريق تهديد به استعفا، حسن دياب را مجبور به استعفا کنند. اکنون حسن دياب به عنوان نخستوزير پيشبرد امور تا انتخاب دولت جديد فعاليت ميکند و لبنان منتظر است تا رييسجمهور در تعامل با پارلمان به انتخابي جديد برسد. بسيار مهم است که هر چه زودتر اين انتخاب صورت گيرد زيرا شيوع کرونا، انفجار بندر بيروت و تحريمهاي امريکا دست به دست هم داده تا شرايط براي مردم لبنان روز به روز سختتر شود. خزانه لبنان نيز خالي است و دولت نميتواند سياستهاي حمايتي ويژهاي را در اين شرايط براي مردم در نظر بگيرد. بايد منتظر ماند و ديد سرنوشت تحولات اخير چه ميشود و رييسجمهور و مجلس روي چه گزينهاي توافق ميکنند.