معمای پسر آقای رئیس!

شرق/متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
سهشنبه همين هفته براي فوتباليها روز مهمي بود؛ نه اينکه تيمشان در زمين توانسته باشد از پس رقيب بربيايد يا اينکه حاشيهاي در زمين سبز رخ داده باشد، بلکه ماجرا مربوط به صحبتهاي غلامحسين اسماعيلي، سخنگوي قوه قضائيه، در نشست با رسانهها بود؛ او در لابهلاي اخبار مهمي که در ارتباط با مسائل اقتصادي و سياسي به زبان آورد، سري هم به فوتبال زد و از پرونده مارک ويلموتس، سرمربي سابق تيم ايران گفت؛ همان مرد بلژيکي که حدود شش ماه به قراردادش با ايران پايبند بود و بعد هم رفت و پشت سرش را نگاه نکرد. ويلموتس با اين ادعا که طرف ايراني به قرارداد پايبند نبوده، به فيفا شکايت کرد و حالا علاوه بر دو ميليون يورويي که از فدراسيون فوتبال ايران گرفته، درخواست غرامت شش ميليون يورويي نيز کرده است. اگرچه مسئولان فدراسيون فوتبال ايران، بهويژه مهدي تاج، رئيس سابق فدراسيون، ميگويند ادعاي ويلموتس کذب است و ايران زيادي هم به اين مربي پول داده، ولي به نظر ميرسد اين پرونده ابعاد پيچيدهتري دارد که ممکن است منجر به ورشکستي فدراسيون فوتبال نيز شود. از همان روزهاي ورود ويلموتس به ايران تا زمان خداحافظي او، شايعههاي زيادي درباره دستمزد اين مربي در رسانهها مطرح شد. با وجود تکذيبهاي مکرر مسئولان فدراسيون فوتبال، دست آخر، شايعهها درست از آب درآمدند و اين مرد بلژيکي که با قراردادي هنگفت سرمربي ايران شده بود، توانست با فعالکردن يکي از بندهاي قراردادش، يکطرفه آن را فسخ و درخواست غرامت کند. اين پرونده تا جايي پيش رفت که نظر نمايندگان مجلس را هم به خود جلب کرد و پاي سازمان بازرسي کل کشور را نيز به ميان آورد. حالا سخنگوي قوه قضائيه نيز به پرونده ويلموتس ورود کرده و مشخصا از اشتباهاتي که رخ داده است، حرف ميزند. او سهشنبه در بخشي از صحبتهايش گفت: «اين قرارداد از سوي سازمان بازرسي بررسي و مشخص شد يکسري اشتباهات داشته است. براي حضور ۶۳روزه اين مربي، هزينه سنگيني به کشور وارد شد و ايرادات و اشکالات کار بررسي شده است و تصميم مقتضي بهسرعت اتخاذ خواهد شد». اين موضوع خودش گام مهم و بلندي رو به جلو است که سخنگوي قوه قضائيه خبر داده تصميم مقتضي «بهسرعت» اتخاذ خواهد شد. پيش از اين شايعه شده بود مسئولان رسيدگي به اين پرونده، در طرحي در نظر دارند هزينه سنگين اين پرونده را از حساب شخصي افرادي پرداخت کنند که پاي چنين قراردادي را امضا کرده و اين مربي را به ايران آوردهاند.
چه کسي ويلموتس را به ايران آورد؟
بااينحال، سؤال اساسي در اين پرونده، نقش افرادي است که پاي ويلموتس، سناتور سابق بلژيکي را به ايران باز کردند. درباره اينکه چه کسي ويلموتس را سرمربي ايران کرده، شايعههاي زيادي راه افتاده است. قاعدتا وقتي قرار است تيم ملي صاحب سرمربي شود، همه نگاهها متوجه فدراسيون فوتبال آن کشور و رئيس و کميته فني آن است؛ اما در ايران اتفاقات هميشه به شکلي رخ ميدهد که انتهايش يک شگفتي بزرگ به همراه دارد؛ آمدن ويلموتس هم يکي از همين شگفتيهاست؛ چون رئيس کميته فني فدراسيون فوتبال در اظهارنظري عجيب خبر داده بود اين کميته اصلا در جريان انتخاب مارک ويلموتس نبوده است! پس تا همينجا وضعيت کميته فني به شرط درستي اظهارنظر افراد مربوطه، مشخص است. آنها گفته بودند شخص رئيس فدراسيون فوتبال، پيگير حضور ويلموتس در ايران بوده است. رئيس فدراسيوني هم که زمان ورود ويلموتس در فدراسيون حضور داشته، مهدي تاج است؛ مردي که البته چندي بعد به دليل آنچه مشکل قلبي عنوان شد، استعفا داد و رفت. تاج بعدها که حسابي تحت فشار قرار گرفت، با حضور در برنامه «20:30» توپ را به زمين وزير ورزش انداخت و گفت ويلموتس را وزير ورزش توصيه کرده است! مهدي تاج در برنامه «بدون تعارف» نيز گفت: « ويلموتس را کسي معرفي نکرد. آقاي وزير به من نامهاي زد و کسي به او معرفي کرده بود. طبيعي هم هست. وزير زير نامه زده است آقاي تاج جهت بررسي و بهرهبرداري لازم و شرايط ويلموتس را توضيح داده بودند». رئيس سابق فدراسيون فوتبال درباره اينکه چه کسي ويلموتس را به وزير پيشنهاد داده بود نيز توضيح داد: «مرکز فرهنگي ايران و هلند اين نامه را زده بود. ويلموتس، رنار و لوپتگي از سوي اين مرکز پيشنهاد شده بودند. گفته بودند اينها بهترين هستند».
ضدحمله مهدي تاج به وزير ورزش، بسياري را غافلگير کرد؛ بااينحال، اين غافلگيري گستردهتر شد؛ ابتدا نوبت وزارت ورزش و شخص مسعود سلطانيفر رسيد تا به اظهارات مهدي تاج واکنش نشان دهد. مسعود سلطانيفر درباره نقش وزارت ورزش در انتخاب ويلموتس گفت: «در طول روز نامههاي اينچنيني زيادي به وزارت ورزش ميرسد. ما هم اين نامهها را به فدراسيونها ارجاع ميدهيم؛ چون آنها تصميمگيرنده اصلي هستند و نقش وزارتخانه نظارتي است. نامه مربوط به مرکز فرهنگي ايران و هلند نيز به دست ما رسيد که من روي آن نوشتم: «براي بررسي و بهرهبرداري به اين فدراسيون ارجاع شود». علاوه بر سه گزينهاي که نام آنها در اين نامه برده شده بود، نامهاي ديگري هم در آن مقطع براي تيم ملي فوتبال مطرح بود که حدود 9 نفر ميشدند. در نهايت خود فدراسيون تصميم گرفت با ويلموتس قرارداد امضا کند و تمام موارد را خود فدراسيون بررسي کرده است. مسئوليت قرارداد ويلموتس هم با فدراسيون فوتبال است و قطعا خودشان به نهادهاي نظارتي پاسخ خواهند داد.
غافلگيري کبير!
مهدي تاج، رئيس وقت فدراسيون فوتبال، خيلي خلاصه گفت ويلموتس را مسعود سلطانيفر، وزير ورزش، توصيه کرده است؛ وزير ورزش هم خيلي قاطع پاسخ داد که توصيه قيد «بايد» نداشته و براي بررسي معرفي شده است و فدراسيون خودش بايد جوابگوي نهادهاي نظارتي باشد. در همين پاسکاريها بود که بيانيه مازيار تشکريتيمجاني، رئيس مرکز تجاري- فرهنگي ايران و هلند، منتشر و پيچيدگيهاي اين پرونده صدچندان شد. در اين بيانيه، ابتدا به چرايي ورود اين مرکز به بحث فوتبال اشاره شد و بعد رئيس اين مرکز با کنايههاي تندوتيز، پاسخ ادعاهاي مهدي تاج را داد؛ «به نظر ميرسد هم نسبتدادن اين قرارداد به مرکز تجاري ايران و هلند و هم تکذيب آن از سوي ايشان، با اهداف و اغراض ديگري و با نيت يک فرافکني سخيف در فرار از مسئوليتهاي قانوني خود صورت گرفته است».
غافلگيري اصلي اما به آن بخش از بيانيه مربوط ميشود که تشکريتيمجاني ميگويد اين مرکز در جريان انتخاب ويلموتس بهعنوان سرمربي تيم ملي ايران «رودست» خورده است. تيمجاني ميگويد: «از طريق رسانهها در جريان انتخاب آقاي ويلموتس بهعنوان سرمربي تيم ملي فوتبال ايران با قرارداد و دستمزدي حيرتانگيز و باورنکردني قرار گرفتيم؛ آنهم با پشت پردههايي که هر روز برگي جديد و شگفتآور از آن منتشر ميشود و به گوش ميرسد! افرادي خاص به دلايلي ترجيح دادند مذاکرات با آقاي ويلموتس از مجاري ديگر صورت پذيرد و عجيب اينکه امروز براي واسطههاي معرفي و انتخاب ايشان، آدرس غلط ميدهند و فرافکني ميکنند». بيانيه صادرشده يک مورد را بهخوبي نشان ميدهد و آن اينکه جرياني به غير از مرکز فرهنگي ايران و هلند، ويلموتس را بهعنوان سرمربي انتخاب کرده است؛ آنهم با رقمي تقريبا دو برابر بيشتر از ارزشش! اما همچنان سؤال اصلي اينجاست که آن «افراد خاص» چه کساني بودهاند؟
داستان پسر آقاي رئيس
اتفاقا از همينجا به بعد داستان ابهام بيشتري دارد؛ عنوان شد که مهدي تاج با فردي به نام بهروز زنجاني به بروکسل سفر کرده و در سفارت ايران در بلژيک، کارهاي مقدماتي قرارداد با ويلموتس را نهايي کرده است. بهروز زنجاني، فردي که بهعنوان دوست کارلوس کيروش به فدراسيون فوتبال ايران معرفي شد، بهجاي يک حقوقدان ورزشي در آن جلسه حاضر بوده که اين مورد خودش ابهامي بزرگ است. بااينحال به نظر نميرسد نقش اصلي را بهروز زنجاني در اين پرونده داشته باشد؛ چراکه با کدهاي تازهاي که قوه قضائيه ميدهد، بايد نقش «پسر رئيس» يکي از فدراسيونها ارزيابي شود. همان روز سهشنبه، سخنگوي قوه قضائيه در پاسخ به اين پرسش که گفته شده رئيس سابق يکي از فدراسيونهاي ورزشي فساد مالي داشته و استعفاي او به همين دليل است، گفت: «اگر منظورتان همان فردي است که در ذهن من است، موضوع ابربدهکاري نداريم. پسر يکي از رؤساي فدراسيونها مشکلاتي داشته که برايش پروندهاي تشکيل شده است و استعفا و عدم استعفا، تأثيري در رسيدگيهاي قضائي ندارد». مشخصا سخنگوي قوه قضائيه علاقهاي نداشته بيشتر به اين بحث ورود کند، ولي تا همينجا کدهايي ميدهد که واکاوي را چندان سخت نميکند. پرسشگر از رئيس فدراسيوني ميگويد که از يکي از فدراسيونها به دليل «فساد مالي» استعفا داده است؛ سخنگو در پاسخ ميگويد بحث «ابربدهکاري» نيست. تا همينجا يعني بحث درباره رئيس فدراسيوني است که استعفا داده و اتفاقا استعفايش مربوط به ابربدهکاربودن هم نميشود. سخنگوي قوه قضائيه در ادامه از پسر رئيس فدراسيون ميگويد و تأکيد ميکند: «استعفا يا عدم استعفا» تأثيري در رسيدگي به پرونده ندارد. اين موضوع خودش دوباره شائبه جديدي ايجاد ميکند که دليل استعفاي رئيس مدنظر، آن چيزي که عنوان شده است، نيست! با کنار هم قراردادن اين موارد، ميشود به پسران جنجالي رؤسا در سالهاي اخير برگشت که حجم زيادي از اخبار را به خودشان اختصاص دادهاند؛ از شايعه نقش آنها در انتصابات تا شايعه استفاده از رانت پدر براي منفعت شخصي. از بين اين پسران، پدر دو نفر هنوز مشغول به کار هستند؛ پس استعفايي در کار نبوده و «احتمالا» در اين پرونده، مدنظر قوه قضائيه نيستند. ميماند پسر يکي، دو رئيس سابقي که استعفا دادهاند که با مرور اخبار يک سال گذشته ميشود به رد آنها رسيد.