سرمقاله کیهان/ مکانیسم تحریف خطرناکتر از «مکانیسم ماشه»

کيهان/ « مکانيسم تحريف خطرناکتر از «مکانيسم ماشه» » عنوان يادداشت روز در روزنامه کيهان به قلم محمد صرفي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
پس از شکست آمريکا در تصويب قطعنامه پيشنهادي خود براي تمديد تحريم تسليحاتي جمهوري اسلامي ايران در شوراي امنيت سازمان ملل، اين کشور اعلام کرده ميخواهد «مکانيسم ماشه» - موسوم به اسنپبک- را فعال کند. «مکانيسم ماشه» به بند 36 و 37 برجام بازميگردد. بر اساس اين دو بند، هر يک از طرفهاي برجام به دليل عمل نکردن طرف ديگر به تعهدات خود، ميتوانند به کميسيون مشترک شکايت کنند. اين کميسيون 15 روز مهلت دارد تا به شکايت رسيدگي کرده و اگر ماجرا فيصله نيافت به وزيران خارجه کشورهاي عضو برجام ارجاع ميشود. در آنجا نيز 15 روز براي حل و فصل قضيه فرصت هست و در صورت عدم حل موضوع، پنج روز ديگر نيز در کميسيون مشترک رسيدگي ميشود. اگر در اين فرصت 35 روزه موضوع شکايت حل نشود، ماجرا تحت عنوان نقض و تخطي عمده توافق به شوراي امنيت ارجاع خواهد شد. شوراي امنيت نيز در يک فرصت 30 روزه بايد به ماجرا رسيدگي کند. نکته قابل توجه آنکه آنچه در شوراي امنيت رسيدگي و به راي گذاشته ميشود، قطعنامه ادامه تعليق تحريمهاست. يعني هرکدام از اعضاي داراي حق وتو ميتوانند به راحتي و بدون هيچ توضيح و دليلي قطعنامه را وتو کرده و شش قطعنامه تحريمي پيشين را بازگرداند. به اين فرآيند «مکانيسم ماشه» گفته ميشود.
عدهاي در داخل کشور راي نياوردن قطعنامه پيشنهادي آمريکا را نشانه قوت برجام دانسته و سعي کردند با تحريف واقعيتها، از اين ماجرا براي تطهير سه کشور اروپايي (انگليس، فرانسه و آلمان) به بهانه راي ممتنع آنها، استفاده کنند. پيش از پرداختن به چرايي راي ممتنع تروئيکاي اروپا، ذکر اين نکته ضروري است که تهديد آمريکا به فعال کردن «مکانيسم ماشه» در حالي است که اين سه کشور ماهها پيش عملاًً اين مکانيسم را به نوعي فعال کردهاند.
اواخر ارديبهشتماه امسال بود که تروئيکاي اروپايي در واکنش به گام پنجم کاهش تعهدات ايران، بيانيهاي مشترک صادر و اعلام کردند؛ «با توجه به اقدامات انجام شده توسط ايران، ما انتخاب ديگري به جز توسل به کميسيون مشترک در چارچوب سازوکار حل اختلاف نداريم.» آنان در بيانيه خود از ايران خواسته بودند بايد بهطور کامل به تعهدات خود پايبند باشد. البته اروپاييها فعال کردن مکانيسم ماشه را همچون سايه شمشير داموکلس بر سر ايران نگه داشته و گفتند فعلاً قصد پيشبرد آن تا مرحله شوراي امنيت را ندارند! از اين رو ميتوان و بايد گفت، سه کشور اروپايي در بدعهدي و خباثت، تفاوت محسوس و خاصي با طرف آمريکايي ندارند و تنها شيوه عمل آنها متفاوت است.
در قضيه قطعنامه اخير هم سه کشور مذکور تا روزهاي پاياني مشغول رايزني با روسيه و چين براي همراه کردن آنان با خود بودند و پس از آنکه فهميدند پکن و مسکو همراه نميشوند، ترجيح دادند با راي ممتنع خود حفظ ظاهر کرده و فضا را براي بازيهاي بعدي باز نگه دارند. آمريکا و اروپاييها در هدف - تمديد تحريم تسليحاتي ايران- اشتراک نظر دارند. شيوه و تاکتيک آنها اما متفاوت است. تفاوتي که نميتوان نام آن را اختلاف گذاشت چرا که اولاً نتيجه هر دو تاکتيک يکسان است و ثانياً هيچ بعيد نيست پشتپرده ميان آنها هماهنگي و توافقاتي براي تقسيم نقش وجود داشته باشد. آمريکاييها بهدنبال دائميکردن تحريم تسليحاتي ايران هستند و اروپاييها از تمديد موقت سخن ميگويند، مثلاً تا سال 2023. فرق برنامه دو سوي آتلانتيک در آن است که يکي تحريم تسليحاتي را خطي ممتد ميبيند و ديگري بهشکل خطي متشکل از بازههاي سه ساله که البته تا ابد تمديد خواهد شد!
ديروز خبرگزاري رويترز در گزارشي مدعي شد: «بهرغم تحريمهاي آمريکا و تهديد اين کشور به استفاده از مکانيسم ماشه براي بازگرداندن تحريمهاي سابق شوراي امنيت عليه ايران، تهران قصد دارد توافق هستهاي را تا زمان انتخابات ماه نوامبر آمريکا زنده نگه دارد.»
رويترز به نقل از چند مقام ناشناس ايراني نوشت: «سرنوشت توافق هستهاي شکننده بين ايران و قدرتهاي جهاني به نتيجه انتخابات رياستجمهوري ايالات متحده در ماه نوامبر وابسته است، نه به برنامه پيشنهادي دولت ترامپ براي فعال کردن مکانيسم ماشه عليه ايران در شوراي امنيت.»
اگرچه رويترز يدطولايي در خبرسازي و دروغگويي در مسائل ايران دارد و نبايد اين احتمال را از نظر دور داشت اما اگر چنين خبري صحت داشته باشد - که با توجه به سياستها و مواضع دولت بعيد هم بهنظر نميرسد - خطي خطرناک و خسارت آفرين است. اين درست همان چيزي است که فدريکا موگريني، مسئول پيشين سياست خارجي اتحاديه اروپا در زمان خروج آمريکا از برجام گفت. موگريني پس از خروج آمريکا از برجام بهطور علني گفت، آقاي روحاني به ما اطمينان داد در صورت خروج آمريکا نيز ما به تعهدات هستهاي خود پايبند خواهيم بود. اين يعني به دشمن خود پيام بدهيد اگر بدعهدي و خيانت کني، هيچ عواقبي برايت نخواهد داشت و لازم نيست نگران واکنش و برخورد متقابل ما باشي! خوب است قهرمانان ديپلماسي به اين سؤال ساده فکر کنند که وقتي چنين تضميني را به حريف خود ميدهند، اساساًً چرا او بايد به تعهدات خود پايبند باشد؟!
نکته ديگر آنکه مگر قرار است در انتخابات رياستجمهوري آمريکا چه اتفاقي رخ دهد؟ کي قرار است برخي دست از سادهلوحي يا فريبکاري برداشته و بفهمند که حتي اگر بايدن دموکرات هم پيروز شود، تفاوتي در اين پرونده رخ نخواهد داد. بايدن هم مانند ترامپ بهدنبال تهديد برنامه موشکي ايران و نفوذ منطقهاي کشورمان است. ترامپ ميگويد عنب و بايدن انگور! مايکل سينگ - تحليلگر ارشد آمريکايي که بر موضوع پروندهاي هستهاي ايران متمرکز است - در مقالهاي مينويسد؛ «اگر هيلاري کلينتون هم رئيسجمهور شده بود، او نيز امروز در وضعيتي بود که تلاش ميکرد راهي براي پابرجا ماندن اين محدوديتها در زمينه فروش تسليحات به ايران بيابد... موضع دولت ترامپ در زمينه تحريم تسليحات موضوعي است که شرکايش در اروپا و خاورميانه با آن همدل هستند. اگرچه آنها با صراحت به اين موضوع اشاره نميکنند.»
گام نهادن دولت آمريکا در مسير فعالسازي «مکانيسم ماشه» موضوعي است که ظرايف و دقايق حقوقي و ديپلماتيک بسياري را بهدنبال دارد. نکته جالب توجه آنکه اگرچه اصل ماجرا درباره ايران است اما از منظر حقوقي ايران در اين ماجرا نقش مستقيم و چنداني ندارد. اين وضعيت عجيب و غريب به ساختار پر از ضعف و مبهم برجام برميگردد. توافقي که در بهترين حالت با خوشخيالي تمام نوشته شد و آنقدر در آن امتياز داده شده بود که تيم هستهاي و دولت، هرگز فکرش را هم نميکردند طرف مقابل بخواهد از آن خارج شود. چيزي که آنها در محاسبات خود به آن بيتوجه بودند، سيريناپذيري خوي قلدرمآبانه آمريکا بود. وقتي ميشود چنين امتيازهاي نقد و چرب و شيريني گرفت، چرا بيشتر نگيريم؟!
ديروز جناب آقاي روحاني براي دفاع از برجام طي اظهاراتي عجيب، آن را با خروج آمريکا از پيمان پاريس و سازمان بهداشت جهاني مقايسه کرده و گفته است مگر آنها هم سست بودند که آمريکا از آنها خارج شد؟ در پاسخ به اين قياس معالفارق و براي فهم ميزان سستي و قوت برجام ذکر همين يک روايت کافي است. احمد توکلي حدود يک ماه پيش در مصاحبه با يکي از روزنامههاي اصلاحطلب ميگويد: «وقتي وزير امورخارجه براي توضيح توافق به مجلس آمد، من نماينده مجلس بودم. آقاي ظريف پشت تريبون ادعا کردند که «بر اساس برجام تمام تحريمها لغو ميشود.» من چهار سؤال به رياست مجلس، علي لاريجاني دادم که از اين چهار سؤال، سه تاي آنها در جلسه قرائت شد. يکي از سؤالات من اين بود که شما مدعي هستيد تمام تحريمها لغو ميشود، اما در اين قراردادي که امضا کردهايد، در موارد متعددي نوشته شده است Suspend. اين کلمه به معناي تعليق است نه لغو. متن قرارداد را به آقاي دکتر نجابت دادم و خواهش کردم ببرد پيش آقاي لاريجاني. لاريجاني ديد و گفت: «بله! اينجا نوشته ساسپند و معلوم است معناي آن چيست.» قرار شد که آقاي نجابت ببرند و به آقاي ظريف نشان دهند. آقاي نجابت متن برجام را برد پايين و به آقاي ظريف که سخنرانياش تمام شده و آن پايين نشسته بود، نشان داد و آقاي ظريف در واکنش با تعجب گفت: ئه! ئه! من اين را اصلا نديده بودم!»
اصليترين و بزرگترين نتيجه برجام عبرتها و درسهاي آن است. مسئلهاي که برخي بهشکل سيستماتيک و مداوم در حال تحريف آن بوده و به دلايل مختلف نميخواهند ملت از تجربه تلخ برجام درس بگيرد. بيشک مقابله با مکانيسم تحريف مهمتر و واجبتر از مکانيسم ماشه است. اگر مکانيسم تحريف از کار بيفتد، بهطور خودبهخود مکانيسم ماشه نيز اوراق خواهد شد.