سرمقاله فرهیختگان/ تحریم و تجارت دریایی در دریای خزر
فرهيختگان/ « تحريم و تجارت دريايي در درياي خزر » عنوان يادداشت روزنامه فرهيختگان به قلم ولي کوزهگرکالجي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
يکي از موضوعهاي بسيار مهم دررابطه با روابط اقتصادي و تجاري ايران با روسيه و همچنين سه کشور ديگر ساحلي در درياي خزر (ترکمنستان، قزاقستان و جمهوري آذربايجان) تجارت دريايي است. متاسفانه به اين نوع تجارت در اين منطقه بهاندازه تجارت دريايي در جنوب ايران (خليجفارس و درياي عمان) چندان توجه نشده است. ظرفيت بسيار خوبي در اين حوزه بهويژه بعد از امضاي کنوانسيون رژيم حقوقي درياي خزر به وجود آمده تا با استفاده از بسترهاي فراهمشده و امضاي توافقنامه تجارت ترجيحي بين ايران و اتحاديه اقتصادي اوراسيا، حداقل با دو کشور قزاقستان و روسيه که عضو اتحاديه اوراسيا هستند، از طريق دريايي در چارچوب موافقتنامه، تجارت دريايي داشته باشيم. ما بندرترکمن را در گلستان، بندر اميرآباد و بندر نوشهر را در استان مازندران و بندر انزلي و آستارا را در استان گيلان داريم. قزاقستان بنادر آتيرائو و اوکتائو، ترکمنستان هم بندر ترکمنباشي و روسيه هم بندر آستاراخان و مخاچقلعه و جمهوري آذربايجان هم بندر باکو را دارند. ارتباط بين اين بنادر ميتواند به تجارت ما رونق بدهد. درياي خزر اقيانوس نيست که کشتيهاي ما بهدليل تحريمهاي آمريکا رديابي شوند و تحت فشار قرار بگيرند. خزر يک درياچه بسته است و تجارت بين ما و کشورهاي ساحلي ميتواند بدون فشارهاي بينالمللي و با هزينه بهمراتب کمتر انجام شود. اين تجارت به استانهاي ساحلي ما بهويژه گلستان، مازندران و گيلان رونق ميبخشد.
زماني که کشتي ايراني وارد مخاچقلعه ميشود، درواقع ميتواند در قفقازشمالي يعني از چچن، داغستان، نالچيک تا سوچي در کناره درياي سياه در يک مسير جادهاي از شرق به غرب بار توزيع کند. زماني که بار به آستاراخان ميرود ميتوانيم از طريق مسير زميني تا خود روستوف و خيلي از مناطق ديگر غربي اروپايي روسيه کالا صادر کنيم. از روستوف کالا ميتواند به اوکراين و درياي سياه ترانزيت مجدد شود. از دهانه رود ولگا ميتوان به دهها شهر ساحلي که در دهانه رود ولگا در عمق خاک روسيه هستند، کالا صادر کرد و اين يک ظرفيت خيلي خوبي است. متاسفانه دولت روسيه تاکنون براي ورود کشتيهاي تجاري ايران و احتمالا بقيه کشورها به دهانه ولگا موافقت نکرده است. رايزنيهايي دراينباره انجام شده و همچنان هم فکر ميکنم در جريان است. اگر اين اجازه داده شود، ميتواند تجارت بين دو کشور را تسهيل کند، يعني کشتي از بنادر ترکمن و انزلي بارگيري ميکند، وارد بندر آستاراخان ميشود و از داخل رود ولگا تا کنار شهرهاي روسيه ميرود و بارش را تخليه کرده و از آنطرف هم کالا وارد کشور ميکند. ولي با همين فرض و وضعيت موجود، بندر آستاراخان ميتواند يک سکوي پرتاب باشد. بهعنوان مثال در حوزه پتروشيمي، صادرات موادي مثل پلياتيلن از مرز زميني علاوهبر عوارض و هزينههاي جاري، هزينه 300 دلاري خطر انفجار و اشتعال براي مواد خطرناک بايد پرداخت شود. اين مساله هزينه تجارت را افزايش ميدهد ولي براي کشتي اين مقررات وجود ندارد. براي همين بسياري از صادرکنندههاي مواد پتروشيمي ما که با جمهوري آذربايجان کار ميکنند، از طريق بندر آستارا بارشان را صادر ميکنند.
علاوهبر اين، حجمي که کشتي حمل ميکند با حجم کاميون قابل مقايسه نيست. کشتي چندهزار تن بار جابهجا ميکند و تريلي بين ۲۲ تا ۲۴ تن ظرفيت دارد. در دهانه ورودي ولگا کشتي بالاي ۵ هزار تن اجازه تردد ندارد ولي همان 5 هزار تن قابل قياس با حجم ۲۲ تا ۲۴ تن يک کاميون نيست. ما براي تجارت در درياي خزر نيازمند کشتيهاي متوسط هستيم. اين مسير کوتاه است و کشتي ميتواند از کناره حرکت کند و تخليه بار سريعتري را در مناطق مخاچقلعه و آستاراخان داشته باشد. يکي از الزامات اين صادرات هم کانتينرهاي يخچالدار است تا حجم اعظم صادرات ما که محصولات کشاورزي هستند فاسد نشوند. تنکابن و رامسر يکي از کانونهاي کيوي در ايران است که در روسيه هم بسيار پرطرفدار است. فاصله تنکابن و رامسر تا بندر نوشهر نيمساعت تا ۴۰ دقيقه است. اگر ما سريعتر بارگيري را انجام دهيم در زمان بسيار کوتاهي اين محصول به بازار روسيه ميرسد. يا چاي ميتواند از شهرهاي رودسر، چابکسر و لاهيجان از طريق بندر آستارا و انزلي و حتي نوشهر به روسيه صادر شود. با اين صادرات، مشکلات اقتصادي چايکاران هم حل ميشود و کشور هم به ارز مورد نياز دست پيدا ميکند. ما صحبت از يک بازار صادراتي دور در آفريقا، آمريکايلاتين يا شرقدور نميکنيم؛ روسيه بسيار نزديک است. ما فقط بايد سرعت و کيفيت صادراتمان را افزايش دهيم. در صادرات چاي رقيب ما هند است ولي سريلانکا با روسيه فاصله زيادي دارد. هلند با روسيه صدها کيلومتر فاصله دارد ولي سهچهارم بازار گل روسيه را دراختيار دارد. حيف است اين بازار گسترده و روبهرشد در نزديکي ما باشد و ما از اين ظرفيت صادراتي و خوب استفاده نکنيم.
در نقطه مقابل هم ما در صنعت کاغذ دچار مشکل هستيم. روسيه بهدليل جنگلهاي گسترده، منبع عظيم صادرات کاغذ است و ميتواند بخش بزرگي از بازار کاغذ ما را حل کند. در صنايع چوبي و مبلمان که ما با مشکل مواجه هستيم و نميتوانيم بهرهبرداري گستردهاي از جنگلها داشته باشيم، روسيه ميتواند به ما کمک کند. در نهادههاي دامي که مشکل بسيار جدي مرغداريها و گاوداريهاي ايران است، مسکو ميتواند نياز بازار را برطرف کند. در ذرت و دانههاي روغني که براي کارخانههاي روغنکشي بسيار حائز اهميت، کليدي و استراتژيک است، روسيه يکي از کشورهاي بزرگ توليدکننده غلات و دانههاي روغني است که ميتواند به ايران صادرات داشته باشد.