آقای فتاح! نگذارید مستضعفان، توسط "بنیاد مستضعفان" مستضعف تر شوند

عصر ايران/ متن پيش رو در عصر ايران منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
اگر بنا بر تخليه املاک بنياد است، حق آن است که ابتدا املاک نجومي که در دست اين و آن است آزاد يا اجاره روز از آنها گرفته شود و بعد بروند سراغ بيچارگاني که در خانه هاي محقر روستايي شان زندگي مي کنند و ناگهان مي بينند که مامور و لودر آمده براي تخريب تنها سرپناه و سرمايه زندگي شان.
همه اسناد و مدارک به نفع بنياد مستضعفان است. قوه قضائيه هم بر اساس مستندات رأي داده است که روستاي ابوالفضل اهواز متعلق است به بنياد مستضعفان است و اهالي بايد آنجا را ترک کنند. مأموران شهرداري هم به همراه نيروهاي انتظامي براي اجراي حکم تخريب، به روستا رفته اند؛ساکنان هم مقاومت کرده اند و درگيري شده است و باقي قضايا... .
نهايتاً هم بنياد مستضعفان موقتاً کوتاه آمده و اعلام کرده است که تصرف روستا را به بعد از "تصميمگيري درباره راهکار حمايتي از ساکنان اين اراضي" موکول مي کند.
قانون است ديگر! بايد هم اجرا شود و اهالي روستا که گويا 300 خانوار هستند، بايد بعد از 30 سال سکونت، آنجا را ترک کنند و بي خانمان شوند؛ اما دو نکته:
1 - بنياد مستضعفان، همان گونه که از نامش بر مي آيد، تشکيل شده است تا به عنوان مجموعه اي اقتصادي، به کار تجارت و توليد و ملک داري بپردازد و از اين رهگذر به مستضعفان کمک کند.
در فقره روستاي ابوالفضل هم آن طور که در فيلم هاي منتشره از اين روستا مشخص است، ساکنين در وضعيت معيشتي ناگواري هستند و اگر خلاصه کنم، مصداق بارز مستضعف اند. يعني همان هايي که بنياد مستضعفان تشکيل شده تا به دادشان برسد.
قاعدتاً اگر بنياد اين روستا را تملک و اهالي را اخراج نمايد، بايد عوايد آن را صرف مستضعفان کند. حال سؤال اين است که اين چه کاريست که از دست مستضعفان اين روستا بگيرند و به مستضعفان جاهاي ديگر بدهند؟ (البته اگر واقعاً بدهند!).
2 - رئيس بنياد مستضعفان چندي پيش بعد از فاش گويي درباره املاک هزاران ميلياردي بنياد که در دست اشخاص مختلف است و سال هاست پس نمي دهند، مجبور به عذرخواهي شد و درست چند روز بعد از آن، ماجراي روستاي ابوالفضل پيش آمد. اگر بنا بر تخليه املاک بنياد است، حق آن است که ابتدا املاک نجومي که در دست اين و آن است آزاد يا اجاره روز از آنها گرفته شود و بعد بروند سراغ بيچارگاني که در خانه هاي محقر روستايي شان زندگي مي کنند و ناگهان مي بينند که مامور و لودر آمده براي تخريب تنها سرپناه و سرمايه زندگي شان.
با شناختي که از آقاي پرويز فتاح و روحيات انسان دوستانه ايشان دارم، اميدوارم ايشان شخصاً وارد ماجرا شوند و اجازه ندهند مستضعفان، با شکايت بنياد مستضعفان، مستضعف تر شوند.