نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

بررسی رفتار ترامپ در قالب "تئوری مرد دیوانه"

منبع
ايسنا
بروزرسانی
بررسی رفتار ترامپ در قالب "تئوری مرد دیوانه"

ايسنا/متن پيش رو در ايسنا منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

«جلد کتاب جديد جيم شوتو، "تئوري مرد ديوانه"، دونالد ترامپ را چشم‌بسته با يک چماق به تصوير مي‌کشد که آماده است تا به کره زميني که آويزان است، ضربه بزند. کتاب قبلي شوتو با نام "جنگ سايه"، به تهديداتي پرداختي بود که روسيه و چين عليه آمريکا باعث مي‌شوند- شوتو حالا توجه خود را به سهم آمريکا در بي‌ثباتي جهاني داده است.»

"مليسا چان"، خبرنگار سابق الجزيره و عضو شوراي روابط خارجي در تحليلي براي فارن پالسي نوشته است: «مدت‌ها قبل از اينکه ترامپ بر سر کار بيايد، اين موضوع را روشن کرد که وقتي پاي مسائل خارجي در ميان باشد، او متفاوت عمل خواهد کرد و خرد متعارف را زير پا خواهد گذاشت. ناتو "منسوخ" بود، تا اينکه او تصميم گرفت بعد از آنکه خودش بر سرکار آمد، ديگر منسوخ نباشد! و او اين پرسش را مطرح کرد که چرا نمي‌تواند از طريق تلفن با رئيس جمهور تايوان صحبت کند. در پايان نخستين سال رياست جمهوري‌اش، برخي سياست‌گذاران سعي کردند با توصيف رويکرد او به عنوان "تئوري مرد ديوانه"، به بي‌ثباتي‌اش معني ببخشند.

ريچارد نيکسون، رئيس جمهور آمريکا هنگامي که مي‌خواست از طريق "هنري کيسينجر"، مشاور امنيت ملي‌اش، پيام خود به ويتنام شمالي را مبني بر استفاده از هرگونه ابزار ممکن عليه آن‌ها انتقال دهد، به "تئوري مرد ديوانه" استناد کرد. اما او از ابتکار کمي برخوردار بود. يک مرجع اوليه اين موضوع، گفتمان‌هاي "نيکولو ماکياولي" درباره ليوي است، آنجا که اشاره مي‌کند "شبيه‌سازي ديوانگي مي‌تواند کاري بسيار خردمندانه باشد". نقص شخصيت نيکسون هر چه هم که باشد، تهديد هسته‌اي او نه واقعيت، بلکه يک فريب بود- البته فريبي که به بدي بقيه استراتژي کشور در برابر ويتنام، شکست خورد. از سوي ديگر، نقش مرد ديوانه ترامپ، کمتر شبيه‌سازي شده، و زنده‌تر به نظر مي‌رسد. در ضربه اخير ترامپ به کره زمين، او آلمان را هدف گرفته و اين را اعلام کرد که هزارن نيروي آمريکايي مستقر در اين کشور را برمي‌گرداند. اين در حالي است که مقامات هشدار داده‌اند اين فرآيند ممکن است ماه‌ها طول بکشد، در اقدامي که به نظر مي‌رسد براي خريدن زمان باشد.

شوتو شيوه ديپلماسي ترامپ را به عنوان تاکتيکي توصيف مي‌کند که "گاهي اتفاقي و گاهي عمدي است"، نوعي سياست رفتن به لبه پرتگاه  که به وسيله آن پيش‌بيني ناپذيري او مخالفانش را به سمت امتياز دادن سوق مي‌دهد. اما آيا اگر تئوري مرد ديوانه هميشه از روي عمد نيست، واقعي به حساب نمي‌آيد؟ "پيتر ناوارو"، مشاور تجاري ترامپ و آدمي چاپلوس، به آن باور دارد.  وي تأييد خود را اين‌گونه ابراز مي‌کند که: " او يک شطرنج‌باز استراتژيک است، که تمام گوشه‌ها و حرکات را زير نظر دارد". هيچ دستورالعمل از پيش ساخته‌اي وجود ندارد؛ موسيقي جاز است که با موسيقي کلاسيک درهم آميخته باشد!

کره شمالي براي مدت کوتاهي، موفقيت بلندبالاي اين استراتژي بود. مدافعان رئيس جمهور آمريکا استدلال کردند که الاکلنگ بازي ترامپ با کيم جونگ اون، از توهين به او گرفته تا تشويقش، رهبر کره شمالي را به ميز مذاکره در هانوي آورده است. اين استدلال زماني که کره شمالي به آزمايشات و لفاظي‌هاي معمول انفجاري خود بازگشت، اعتبار کمتري پيدا کرد. اما شوتو فصل به فصل کتاب و کشور به کشور، از پيونگ‌يانگ تا مسکو و پکن، به ارزيابي مي‌پردازد؛ شايد متوجه منتقداني از جناح راست است که سي‌ان‌ان را-جايي که او به عنوان خبرنگار ارشد امنيتي ملي مشغول به کار است- يک خبرگزاري حزبي در نظر مي‌گيرند، و از اين رو در مصاحبه‌ها کتابش را براي کساني لنگر قرار مي‌دهد که سابقاً يا حالا براي دولت کار مي‌کنند، و تأکيد مي‌کند "انتخاب کرده که چنين کند". شما در صفحات کتاب، دموکرات‌هاي زيادي که به طور قابل پيش‌بيني نسبت به ترامپ اعتراض کنند، نخواهيد ديد. شوتو قصدي براي اينکه بخواهد دو طرف را در نظر داشته باشد، ندارد- صحبت‌هاي مخرب از تيم خود ترامپ هم شنيده مي‌شود.

تقريباً تمام مقامات چيز ناخوشايندي دارند که درباره رئيس جمهور بگويند- جز ناوارو، که او نيز تنها کسي است که با نام واقعي خودش حرفي مي‌زند و همچنان مشغول به خدمت است. ناراوو به شوتو يادآور مي‌شود، متخصصان در هر ابتکار مهم سياست خارجي طي ۳۰ سال گذشته شکست خورده‌اند، در چين، قرارداد تجارت آزاد آمريکاي شمالي و افغانستان. اين کتاب همچنين "استيو بنن"، يکي از هدايت‌کنندگان اصلي کارزار "آمريکا را دوباره عالي بگردان" را به تصوير مي‌کشد. هر دوي اين‌ها (ناراوو و بنن)، ممکن است مظنون‌هاي هميشگي باشند، اما اين موضوع به اين خاطر است که هر دو داراي نفوذ قابل توجهي هستند- بنن زود از کاخ سفيد خارج شد، اما او همچنان روزي چند بار با افراد دولت صحبت مي‌کند.

در مورد کره شمالي، اين کتاب بر پويايي به دنبال اظهارات خشمگين ترامپ عليه کيم تأکيد مي‌کند، در حالي که پيونگ‌يانگ و سئول- دشمنان قسم‌خورده- براي ممانعت از فاجعه وجودي از طريق وعده بيش از حد درباره امکان خلع سلاح هسته‌اي کره شمالي در صورت از سر گرفتن مذاکرات توسط رئيس جمهور، با هم همکاري کردند. يک مقام سابق مدعي شد: "آن‌ها با هم تباني کرده بودند". شوتو اشاره مي‌کند که ترامپ احتمالاً هم از سوي متحد و هم دشمنش به بازي گرفته شده بود. شايد اين جايي است که آمريکا ممکن است به جنگ نزديک شده باشد. در صورتي که فقط حجم هم در نظر گرفته شود، دو فصل طولاني و فشرده کتاب شوتو کره را پوشش داده است. و بعد از سه ملاقات حضوري، ترامپ فراتر از تظاهر چيزي براي ارائه ندارد، در حالي که کره شمالي از اين سال‌ها براي بسط برنامه هسته‌اي خود استفاده کرده است.

انتظار غافلگيري از تمام اقدامات ترامپ نداشته باشيد. مقابله با چين به يک موضع دوحزبي تبديل شده است، و صرف‌نظر از اينکه چه کسي در نوامبر برنده است، شوتو نتيجه مي‌گيرد که " وارونه شدن رابطه آمريکا-چين، عنصري از سياست خارجي ترامپ است که در زمان ترک سمت رئيس جمهور، کمترين احتمال تغيير را دارد". شوتو در کتاب قبلي خود چين را به عنوان ايجادکننده يک "جنگ سايه" توصيف کرد، چيزي که اکثر آمريکايي‌ها درباره آن کم يا هيچ نمي‌دانند. اين موضوع ديگر صادق نيست و کشمکش‌هاي دوطرفه در صدر تيترهاي داخلي قرار دارد. هفته‌اي نمي‌گذرد که در آن جاسوسي چيني، تهاجم و ديپلماسي "گرگ جنگجو" مطرح نباشد، که معمولاً با جدل‌طلبي آمريکا هم مطابقت دارد.

اگر ديپلماسي مرد ديوانه رويکرد باشد، اهدافي که ترامپ وقتي پاي چين به ميان مي‌آيد، دارد، از وضوح کمتري برخوردار است. به نظر مي‌رسد دغدغه اصلي او همان دغدغه‌اي است که وقتي تقريباً روي تمام قدرت‌هاي خارجي متمرکز مي‌شود، دارد؛ اين ايده که به آمريکا خيانت شده است. بحران حقوق بشري فزاينده چين مسلماً يک نگراني نيست. زماني که به ترامپ درباره اردوگاه اجباري سين کيانگ گفته شد، جان بولتون مشاور سابق ترامپ ادعا کرد که تأييد اين ايده را خود ترامپ به شي جينپينگ، رئيس جمهور چين داده است.

ترامپ حتي از سياست تجاري مورد امضاي خود هم چشم‌پوشي کرده و ما احتمالاً شاهد فاز دوم توافق تجاري چين و آمريکا نخواهيم بود. بسياري از ناظران گمان مي‌کنند که سياست چين ترامپ به يک فريب انتخاباتي بدل شده است- مسئله خطرناکي که با توجه به ميزان بيزاري ترامپ از شکست در انتخابات، معني پيدا مي‌کند. با وجود عبور نيروي دريايي آمريکا از تنگه تايوان و ورود جنگنده‌هاي چيني به منطقه شناسايي پدافند هوايي تايوان طي هفته‌هاي اخير، تنها چند دقيقه ناآزموده مي‌تواند روند تاريخ را تغيير دهد.

در همين حال، دشمني دولت با چين- از آغاز جنگ تجاري تا نژادپرستي تغيير شکل داده شده زماني که ويروس کرونا را "ويروس چيني" مي‌خواند-کار چنداني براي بررسي واقعي پکن انجام نداده است. چين به نظامي کردن درياي چين جنوبي و نصب موشک در جزاير "اسپراتلي" ادامه مي‌دهد. اين کشور به طور بنيادي، قانون اساسي و استقلال هنگ‌کنگ را از بين برده و همچنان به بازداشت اويغورها در قلمرو سين ‌کيانگ غربي، با وجود هجمه جهاني در اين باره، اصرار مي‌ورزد. زماني که پاي اقدامات واقعي در ميان باشد، نوسانات ترامپ به طور گسترده از سوي چين مورد بي‌اعتنايي قرار گرفته مي‌شود؛ در حالي که به سادگي بر آنچه دستورالعمل ملي‌گرايي خود در نظر مي‌گيرد، پافشاري مي‌کند.

اگر نکته نسبتاً اصلي شوتو در ارزيابي‌اش چين باشد، سمت‌القدم آن سوريه و رها کردن جنگ‌جويان کرد آنجا توسط آمريکا است. گزارش‌هاي شوتو از مقامات رئيس جمهور که به دنبال راه‌هاي خلاقانه براي دور زدن دستورات عقب‌نشيني او هستند، براي خوانده شدن دردناک است؛ اما مثالي از موارد بسيار ديگري در کتاب است که در آن‌ها مقامات بايستي بدترين تصميمات ترامپ را مديريت کنند. زماني که فرمانده نيروهاي نظامي کرد سوريه پيغامي به دوستانش در ارتش آمريکا مي‌فرستد و آنها را از تقسير مبري مي‌کند، لحظه فاجعه باري است: مقصود نويسنده در اينجا روشن است؛ ترامپ پيروزي سياست خارجي را در دستانش داشت که آن را هدر داد. آمريکا با نيروهاي جنگنده محلي شريک شده و به طور گسترده‌اي قلمروي داعش را از بين برده و هزاران نفر از جنگجويان آن‌ها را کشته است. اما از اين پيشرفت صرف نظر کرد و به دولت بشار اسد، روسيه، ترکيه و ايران منفعت رساند.

اين‌طور که معلوم مي‌شود، مرد ديوانه جنگ را دوست ندارد و گزينه‌هاي نظامي را با ارزش پولش مي‌سنجد. او مي‌تواند يک حمله ناگهاني براي کشتن ژنرال ايراني، قاسم سليماني ترتيب دهد (و شانس آورد که اين تصميم به اتفاق بزرگ‌تري نيانجاميد)، اما به طور کلي عقب‌نشيني اعزام‌ها را ترجيح مي‌دهد- ثباتي که چين ممکن است همزمان با افزايش تنش‌ها با تايوان، متوجه آن شده باشد. آنچه در اين صفحات پديدار مي‌شود جدا از چيرگي تئوري مرد ديوانه، چند رشته ثابتي است که رئيس جمهور- اگر يکنواخت نباشد دست‌کم به شکل هدايت شده- به آن‌ها متوسل مي‌شود؛ مانند اجتناب از درگيري نظامي.

کتاب شوتو تلاش درجه يکي براي نشان دادن روش پشت چهار سال آشفتگي سياست خارجي ترامپ است. با اين حال که شوتو درباره گذشته رييس جمهوري مي‌نويسد، بي‌توجهي به موضوعي که او مدام درباره آن فکر مي‌کند و نگران است، يعني آينده، دشوار است. صرف‌نظر از نتيجه انتخابات، آمريکا سال‌هاي سختي پيش رو دارد که بخش زيادي از آن به خاطر تکانشگري‌هاي يک مرد ديوانه است.»

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar