شرق/متن پيش رو در شرق منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

تحريم يا بهانه‌اي به اسم تحريم؟ هرچه هست فعلا گريبان سيگنال‌هاي پخش زنده‌اي که قرار است علاقه‌مندان به فوتبال در ايران را راضي نگه دارد، گرفته است. اين موضوع مربوط به يکي، دو روز اخير و خبري است که روي خروجي سايت فدراسيون فوتبال ايران رفته است. خبر اين‌طور نقل مي‌شود که کنفدراسيون فوتبال آسيا و آژانس تجاري کنفدراسيون با ارسال نامه‌اي به‌ترتيب به فدراسيون فوتبال و سازمان صداوسيما عنوان کرده‌اند به دليل تحريم‌هاي بين‌المللي ضمن لغو يک‌طرفه قرارداد حقوق پخش تلويزيوني آژانس تجاري کنفدراسيون فوتبال آسيا با سازمان صداوسيما، از دراختيارگذاشتن سيگنال پخش زنده مرحله گروهي متمرکز ليگ قهرمانان آسيا معذور هستند.‌ خود خبر به اندازه کافي عجيب‌و‌غريب است؛ چون رقابت‌هاي ليگ قهرمانان آسيا که حالا تهديد کرده‌اند به دليل تحريم، سيگنال‌هاي زنده‌اش را به تلويزيون ايران نمي‌دهند، تازه شروع نشده و در واقع ادامه رقابت‌هايي است که به دليل شيوع ويروس کرونا لغو و حالا دوباره از سر گرفته شده است. در واقع سؤال اصلي که اين روزها مطرح مي‌شود اين است که در اين يکي، دو ماه چه اتفاقي رخ داده که شرکت تجاري پخش‌کننده بازي‌هاي فوتبال در منطقه آسيا تصميم گرفته سيگنال‌هايش را زيرمجموعه تحريم ببرد و آن را از ايراني‌ها دريغ کند؟‌
قلدري  به  نام  «لاگاردر»‌
پيش از پرداختن به ادامه موضوع ابتدا بايد ماهيت کمپاني‌اي که به‌صورت انحصاري پخش رقابت‌هاي آسيايي را در اختيار دارد، مشخص شود؛ کمپاني «لاگاردر» يکي از معروف‌ترين کمپاني‌هاي انحصاري حق پخش در دنياست که با کار اندک در فرانسه شروع شد و سپس رفته‌رفته تجارتش را بسط داد. اين تجارت نه‌تنها شامل فرانسه و تعدادي ديگر از کشورهاي اروپايي مي‌شود بلکه آنها انحصار پخش بسياري از رقابت‌هاي مختلف ورزشي (نه فقط فوتبال) در پنج قاره را بر عهده دارند. درمورد آسيا اين کمپاني قراردادي 25‌ساله بسته که در نوع خودش بي‌نظير و البته پرحرف‌و‌حديث است. قرارداد اين کمپاني با AFC تا سال 2021 اعتبار دارد و بعد از آن پس از بيش از دو دهه همکاري، قرار است جايشان را به يک شرکت چيني بدهند. «لاگاردر» البته تا الان با نام‌هاي مختلفي در آسيا فعاليت کرده که سرشناس‌ترين آنها «WSG» است؛ اسمي که دست‌کم براي مخاطبان ايراني نامي آشناست!‌ حالا اين کمپاني به بهانه تحريم تصميم گرفته سيگنال پخش زنده بازي‌ها را به ايران ندهد تا شايد آخرين ضربه‌اش را هم به فوتبال ايران و صد البته به صداوسيماي ايران بزند. اين موضوع تازگي ندارد و پيش‌تر هم WSG با صداوسيما و فدراسيون فوتبال ايران سرشاخ شده است. با‌اين‌حال نکته عجيب اين است که اين کمپاني اين‌بار بدون هشدار و از قرار غيرقانوني و به‌صورت يک‌‌طرفه قراردادش با ايران را فسخ کرده که بي‌سابقه است. عباس ترابيان، کارشناس امور بين‌الملل فوتبال، در اين زمينه به «شرق» مي‌گويد: «بايد به اين پديده عميق‌تر نگاه شود؛ واقعيت اين است که با توجه به شيوع ويروس کرونا، اسپانسر‌ها شرايط جديدي را در حال تجربه‌کردن هستند. آنها مي‌دانند که بدون حضور تماشاگران پخش اين رقابت‌ها برايشان جلوه خاصي ندارد، پس به هر دري مي‌زنند تا هزينه کمتري به طرف قرارداد بپردازند و خودشان سود بيشتري کنند. درمورد اين کمپاني‌ها نکته‌اي که بايد عنوان شود، اين است که در سطح بين‌المللي فعاليت مي‌کنند و پخش حجم بسياري از رقابت‌هاي ورزشي را در سراسر دنيا بر عهده دارند، به همين دليل آنها براي اينکه دچار چالش مالي جدي نشوند، سعي مي‌کنند هدفي را دنبال کنند که بهانه‌اي دست آمريکايي‌ها ندهند؛ به همين خاطر است که تحريم‌ها را بهانه مي‌کنند تا از پرداخت هزينه احتمالي در آينده به آمريکا و ديگر کشورهايي که تحريم‌هاي يک‌طرفه‌اي عليه ايران وضع کرده‌اند، در امان باشند».‌
درست است که «لاگاردر» تحريم‌ها را بهانه کرده تا سيگنال پخش زنده به ايران ندهد ولي براي اولين‌بار نيست که با ايراني‌ها درمي‌افتد؛ اوج اختلاف اين کمپاني با تلويزيون ايران مربوط به 9 سال قبل است که در چارچوب رقابت‌هاي انتخابي جام جهاني حسابي به مشکل برخوردند؛ آن زمان اين کمپاني به طرز وحشتناکي درخواستش براي حق پخش را بالا برد که سروصداي بسياري از کشورهاي آسيايي از جمله ايران، لبنان و کره جنوبي را درآورد. ايران براي خريد حق پخش مرحله انتخابي بازي‌هاي جام جهاني 2010 مبلغي نزديک به چهار ميليون دلار به WSG پرداخت کرده بود ولي بعدها، مسئولان فدراسيون ايران مدعي شدند اين کمپاني که مقر آسيايي‌اش در سنگاپور است، رقم ناعادلانه 40 ميليون دلار را از آنها براي دوره چهار سال بعدي طلب کرده است. آن ادعا در حالي از طرف مسئولان ايراني مطرح شد که حق پخش بازي‌هاي جام جهاني 2010 را ايران 7.5 ميليون دلار خريده بود و بازي‌هاي المپيک 2012 لندن را هم با پرداخت يک ‌ميليون دلار به دست آورده بود. مسئولان کمپاني WGS اما ادعاي طرف ايراني را کذب خواندند و خبر دادند که براي يک دوره چهارساله از تلويزيون ايران رقم 11 ميليون دلار درخواست شده است.‌ آن کشمکش تا مدت‌ها ادامه داشت و بعدها مشخص نشد حق با کدام طرف است؛ موضوع مهم اينکه اين کمپاني حق پخش زنده اين رقابت‌ها براي ايراني‌هاي مقيم آمريکا و اروپا را هم برداشت و هرکسي که مي‌خواست فوتبالي ببيند، بايد هزينه زيادي پرداخت کند که مقرون‌به‌صرفه نبود. مشابه اين اتفاقات در دو بازه کوتاه‌تر و البته با جنجال کمتري براي کره جنوبي هم شکل گرفت.‌ حالا با مرور اندک همين موضوع به نظر مي‌رسد تحريم‌ها بهانه‌اي مضاعف دست کمپاني «لاگاردر» داده تا با طرف ايراني تسويه کند.‌

منفعل‌بودن  خطرناک  مسئولان‌
خطر اصلي اما ندادن سيگنال‌هاي زنده براي بازي‌هاي ليگ قهرمانان آسيا نيست؛ چون از قرار اين کمپاني طوري برنامه‌ريزي کرده که در ادامه مسير، سيگنال‌هاي حق پخش زنده بازي‌هاي انتخابي جام جهاني تيم ملي را هم به طرف ايراني ندهد. اگرچه فدراسيون فوتبال ايران سعي کرده خيلي سريع به اين موضوع واکنش نشان دهد و نامه اعتراض‌آميزش را بنويسد ولي به نظر مي‌رسد از آنجا که فقط يک سال ديگر به پايان همکاري اين کمپاني با طرف آسيايي باقي مانده، در پرونده ايران لجاجت بيشتري به خرج دهد. عباس ترابيان با هشدار درباره همين موضوع مي‌گويد: «به نظرم مسئولان ايراني خيلي راحت چشمشان را روي اين موضوع بسته‌اند؛ چون چنين پرونده‌اي بايد از لحاظ حقوقي خيلي سفت‌و‌سخت دنبال شود. اين رفتارها مغاير با شعارهايي است که فيفا مي‌دهد و مي‌گويد مردم دنيا حق دارند به دور از موارد سياسي بازي‌هاي زيباي فوتبال را دنبال کنند. مشخص است که عکس شعار فيفا در اين پرونده عمل شده است. ضمن اينکه فسخ يک‌طرفه چنين قراردادي هم قانوني نيست و بايد مسئولان فدراسيون فوتبال خيلي جدي پيگيري کنند».‌
اينکه چه کسي در فدراسيون فوتبال بايد پيگيري کند موضوع پيچيده‌اي است؛ اين فدراسيون رئيس ندارد و با سرپرست اداره مي‌شود. طبيعتا قدرت آنها در لابي هم ضعيف‌تر شده است. با‌اين‌حال به نظر مي‌رسد در اين بين نگاه‌ها متوجه مهدي تاج، رئيس سابق فدراسيون فوتبال است. او اين‌ روزها نايب‌رئيس AFC است و انتظار مي‌رود در اين پرونده حرکت مهمي انجام دهد؛ ولي سؤال اينجاست که آيا مي‌شود از مهدي تاج انتظاري داشت؟ او تا به الان هيچ پرونده‌اي عليه فوتبال ايران را نتوانسته برگرداند و حالا در معرض امتحان جديدي قرار گرفته است. عباس ترابيان در‌اين‌باره مي‌گويد: «از من نخواهيد اسم کسي را بياورم؛ نام نمي‌برم ولي وقتي آقاي X در کنفدراسيون فوتبال آسيا نمي‌داند چه اتفاقي رخ مي‌دهد، چرا بايد انتظار داشت؟ متأسفانه کسي که زبان بلد نيست و با مترجم در جلسات شرکت مي‌کند، کاري نمي‌تواند پيش ببرد؛ تا مترجم بخواهد براي او ترجمه کند، رأي‌گيري صورت پذيرفته و همه‌چيز نهايي شده است».‌ عباس ترابيان در ادامه به نکته ديگري اشاره مي‌کند و مي‌گويد: «شما شک نکنيد کشورهاي عربي هم پشت چنين تصميمي هستند. به نفع آنهاست تا فوتبال ملي ايران نتيجه نگيرد. به همين خاطر است که مي‌گويم بايد تيم حقوقي خوبي پشت اين داستان را بگيرند و با نامه‌زدن به فيفا و يادآوري شعارهاي اين نهاد، مانع از بروز چنين رفتارهاي سياسي‌اي در فوتبال ايران شوند. البته باز هم تأکيد مي‌کنم افرادي که قرار است براي اين موضوع انتخاب شوند، بهتر است تسلط کافي به زبان داشته باشند؛ چون قرار است براي دفاع محکم برويم نه پيک‌نيک!».‌
تصميم  تلويزيون  چيست؟‌
ندادن سيگنال زنده به تلويزيون ايران نمي‌تواند چندان دردسري براي اين نهاد به وجود بياورد؛ چون براي اولين‌بار نيست که تلويزيون در چنين موقعيتي قرار مي‌گيرد! البته که صداوسيما با روش‌هايي که مي‌داند مي‌تواند بازي‌ها را دوباره، زنده روي آنتن ببرد و آنها را به دست مخاطبانش برساند ولي اين کار غيرقانوني است و در ادامه مسير اگر مشکلي براي حل اساسي اين داستان پيدا نشود، مي‌تواند دردسر تازه‌اي براي تلويزيون موجب شود؛ دردسري که البته از اين لحاظ مي‌تواند کوتاه‌مدت باشد؛ چون کمپاني‌اي که دل چندان خوشي از طرف ايراني ندارد، بالاخره سال 2021 به همکاري‌اش با کنفدراسيون فوتبال آسيا پايان مي‌دهد و مي‌رود.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar