مذاکرات صلح افغانستان در 4 پرده
جام جم/متن پيش رو در جام جم منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
محمد حسين جعفريان/ يک : عاقبت مذاکرات صلح افغانستان در «دوحه» آغاز شد. يکسو 15-10مرد عبوس با پيراهن و تنبان و لنگيهاي سياه و دستمالهاي يکشکل روي شانه با ريشهاي انبوه و ظاهري مصمم، خشن و بدوي اما با موضعي يکدست، صداي واحد و نظرات کاملا يکسان، قرص و محکم ايستاده بر آراي خويش ... و در سمت ديگر دهها مرد کت و شلوارپوش و کراواتزده و سه چهار زن که هرکدام به دفاع از منافع مجموعه و جريان و قدرتي به قطر آمدهاند. در اين سمت اما عليرغم ادعاها، مواضع، مطالبات و انتظارها يکسان نيست. هرکدام از اينها در مواجهه با رسانهها حرف خودش را ميزند. آشفتگي و تشتت هويداست. دکتر عبدا... که رهبري اين سمت را برعهده دارد، گفت: ما نمايندگان حکومتي هستيم که ميليونها زن و مرد افغاني حامي و همراه آن هستند ... اما همه در دوحه ميدانند که چنين نيست.
جمعيت افغانستان (جدا از مهاجران) حدود 35 ميليون نفر است. در انتخابات اخير او و رقيب اصلياش دکتر اشرف غني که رئيسجمهور شد، پس از کسر آراي تقلبي مورد اعتراض خود آقاي عبدا...، روي هم کمي بيشتر از يک ميليون راي کسب کردند. اين پايگاه متزلزل سبب شده است تا صداي هيات منتسب به دولت کابل در قطر قدرتمند و رسا نباشد. آنها حتي در قياس با حريف مدعي و خونريزشان، عملا اسباب انسجام و مشروعيت لازم را براي نمايندگي کامل از مردمشان دارا نيستند و همين کار را سخت خواهد کرد.
قريب چهار ميليون مهاجر مقيم ايران، سه ميليون مهاجر مقيم پاکستان و چند ميليون مهاجر افغانستاني پراکنده در ديگر ممالک جهان، هيچ نمايندهاي در اين هيات مقابل طالبان ندارند. بسياري از مردم و جريانات سرشناس و چهرههاي مطرح سياسي داخل افغانستان هم در اين هيات صاحب نماينده نيستند. از حزب اسلامي حکمتيار تا مسعودها از دره پنجشير، صلاحالدين رباني و حزب جمعيت اسلامياش، حزب کنگره ملي افغانستان و دکتر عبداللطيف پدرام و ... تا زينب موحد، چهره خوشفکر و مشهور و جواني که در آخرين لحظات بنا به مصالح حکومت از ليست خط خورد و انبوه افراد و احزاب موثر ديگر، جايي در اين هيات ندارند.
دو: خواجه محمد آصف، وزير خارجه پيشين پاکستان پيامد مذاکرات صلح افغانستانيها با انتشار تصوير مايک پمپئو، وزير خارجه آمريکا در حالي که به نشانه احترام و فروتني دستهاي افتادهاش را بههم قلاب کرده بود، در کنار ملاعبدالغني برادر، رئيس دفتر سياسي طالبان در قطر نوشت: «شما زور داريد، ما خدا داريم!» اين کار او واکنش بسياري از مقامات افغان را درپي داشت. از جمله رحمتا... نبيل، رئيس پيشين اداره امنيت افغانستان که نوشت: «خواجه صاحب! [آقاي خواجه!] خدا در انحصار شما نيست اما بيشک تروريسم و کشتار در انحصار شماست.» کاربران افغان اما از دريچههاي متفاوتي اين تصوير را ديدهاند. آنها با انتشار تصاوير سفر چندي پيش پمپئو به کابل و ديدار با رئيسجمهور افغانستان که در آنجا غني به دنبال پمپئو ميدود، اين دو تصوير را با هم مقايسه کردهاند. در گوشهاي از اين عکس جنجالي وزيرخارجه آمريکا با نماينده طالبان، ديگر اعضاي اين گروه را ميبينيم که به پمپئو بيتوجهاند و يکي از آنها حتي از صندلي خود براي گرفتن اين عکس يادگاري برنخاسته است!
سه: دکتر غني دار و ندار خود، کشور و مردمش را به پاي آمريکاييها ريخت. در سفر بيدعوت، بياجازه و بيخبر ترامپ به افغانستان، آقاي غني بلافاصله از قصرش در کابل خود را براي ملاقات به پايگاه هوايي بگرام در 80 کيلومتري شمال پايتخت رساند. اما آقاي رئيسجمهور در آنجا مجبور شد طي يک ساعت سخنراني ترامپ، پشت سر او در صف سربازان جوان آمريکايي دست به سينه بايستد. آنها حتي رعايت حال جسمي اين پيرمرد 70 ساله را نکردند و يک صندلي برايش نياوردند و به او اجازه نشستن ندادند. حالا پمپئو در قطر به طالبان نويد داده: «دموکراسي بهترين روش است، اما آمريکا به دنبال تحميل سيستم خود بر ديگران نيست!» اين بهترين کادوي کاخ سفيد به طالبان و تير خلاص در شقيقه هيات کابل بود. آنچه در قطر ميگذرد، درسي تاريخي براي همه آنهاست که ميانديشند واشنگتن ارزشي براي خادمانش قائل است. اکنون جهان ميبينند که آمريکا بهترين و وفادارترين مهره منطقهاي خود را فداي يک شوي انتخاباتي ميکند. يک سرزمين و مردمش را قرباني ميکند. کاش آنها که بايد خوب اين روزها را ببينند، به خاطر بسپرند و درس بگيرند.
چهار: اين مذاکرات به نتيجه خواهد رسيد، اگر بهراستي «بينالافغاني» باشد و نه ذيلامريکي و پاکستاني [ذيل آمريکا و پاکستان]!