چرا ترامپ به دروغ طرح ترور سفیرش توسط ایران متوسل شد؟

نورنيوز/متن پيش رو در نورنيوز منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
اين روزها در حالي بخش عمدهاي از فعاليت دولتمردان آمريکا صرف مبارزات انتخاباتي ميشود که در اقدامي قابل تامل، دونالد ترامپ بامداد سهشنبه ۲۵ شهريور در توئيتر خود نوشت: بر اساس گزارشهاي رسانهاي، ايران احتمالا در حال طراحي نقشه يک ترور يا حمله ديگري عليه ايالات متحده براي تلافي کشتن [شهادت] قاسم سليماني است.
او گفت: هر حمله توسط ايران، به هر شکلي، عليه ايالات متحده، با يک حمله به ايران با قدرت هزار برابر بزرگتر مواجه خواهد شد.
واکنش رئيس جمهوري آمريکا به گزارشي است که چند منبع خبري ايالات متحده از جمله فاکسنيوز، پوليتيکو، واشنگتن اگزمينر، و ديگران طي روزهاي يکشنبه ودوشنبه، به نقل از منابع ناشناس ايالات متحده نوشتند که ايران به تلافي حمله پهپادي آمريکا در اوائل سال جاري ميلادي که به کشته شدن قاسم سليماني، فرمانده نيروي قدس منتهي شد، در حال آماده شدن براى ترور «لانا مارکس»، سفير ايالات متحده در آفريقاي جنوبي است.
اين ادعاها از سوي ترامپ در حالي مطرح شده که در باب آن چند نکته قابل توجه است:
نخست اينکه؛ ترامپ منبع اطلاعاتي ادعايي را رسانهها معرفي کرده و گزارش چند رسانه را سند ادعايش قرار داده است.
اين گفته ترامپ برگرفته از يکي از اين دو گزينه است و آن اينکه يا شکاف ميان دستگاههاي اطلاعاتي آمريکا و کاخ سفيد چنان عميق است که منبع اطلاعاتي بالاترين مقام کاخ سفيد ميشود گزارش رسانهها و يا اينکه ساختار اطلاعاتي آمريکا چنان متزلزل و ضعيف است که سران آمريکا چارهاي جز استناد به گزارش رسانهها ندارند.
هر کدام از اين دو گزينه که مطرح باشد سخنان ترامپ را ميتوان يک رسوايي براي ساختار اطلاعاتي آمريکا دانست که چند رسانه به جاي آنها منبع استناد دولتمردان ارشد آمريکا ميشوند.
همين مسئله بيانگر آن است که ادعاهايي که در گذشته به نام دستگاههاي اطلاعاتي آمريکا در مورد ساير کشورها از جمله ادعاهاي مطرح شده درباره فعاليت هستهاي ايران و يا عملکرد جمهوري اسلامي در منطقه منتشر شده فاقد اعتبار بوده چرا که برگرفته از گزارش ساختارهايي بوده که در حد گزارش چند رسانه تنزل کردهاند.
دوم اينکه؛ ادعاي ترامپ عليه ايران در حالي مطرح شده که آمريکا در شوراي امنيت فعلا نتوانسته طرح تمديد تحريمهاي تسليحاتي ايران و مکانيسم ماشه را تصويب کند.
بر اين اساس سخنان ترامپ را ميتوان تقلاي او براي کمرنگسازي آن شکستها در آستانه انتخابات آمريکا دانست در حالي که عدم اقبال جهاني از ادعاي ترامپ خود سندي بر استمرار زوال يکجانبهگرايي و انزواي جهاني آمريکا است.
سوم اينکه؛ ادعاي ترامپ در پاسخ هزار برابري به ايران در حالي است که تحولات همين دو سال اخير و سابقه رفتاري ترامپ حقيقتي وراي اين ادعا را نشان ميدهد.
زماني که جمهوري اسلامي پهپاد متجاوز آمريکا را سرنگون کرد واکنش آمريکا وعده پاسخ به آينده بود و هرگز نيز واکنشي صورت نداد و در لابه لاي بحرانسازيهاي حاشيهاي، واهي بودن ادعايش را پنهان ساخت و زماني که جمهوري اسلامي در واکنش مقدماتي به ترور سردار قاسم سليماني، پايگاه عين الاسد را هدف موشکي قرار داد آمريکا هيچ واکنشي نتوانست انجام دهد و صرفا به پنهان سازي خسارتهاي سنگين اين پايگاه پرداخت.
بر اين اساس هر چند که ادعاي پاسخ هزاران برابري اقدامي در جهت ترساندن ايران بوده اما سابقه ترامپ نشان ميدهد که آمريکا جرات واکنش به توان دفاعي ايران را ندارد چنانچه بسياري از کارشناسان نظامي و امنيتي آمريکا اذعان کردهاند که جنگ با ايران برابر با به آتش کشيدن کل منطقه است.
بر اين اساس؛ ادعاي پاسخ هزار برابري يک دروغ بزرگ انتخاباتي است چنانچه در زمان اعزام نفتکشهاي حامل سوخت ايران به ونزوئلا نيز آمريکا خط و نشان اقدام نظامي عليه اين کشتيها را ميکشيد اما در نهايت جرات دست درازي به هيچ کدام از آنها را نداشت.
چهارم اينکه؛ ترامپ ادعا ميکند ترور سفير آمريکا در آفريقاي جنوبي در ازاي انتقام خون سردار سليماني است. او در حالي سعي ميکند در يک دروغ و تحريف بزرگ جايگاه سردار سليماني را در حد يک سفير معمولي تنزل دهد که سازمان ملل اخيرا رسما اعلام کرد ترور حاج قاسم سليماني يک اقدام تروريستي و ضد بشري بوده و آمريکا بايد پاسخگوي آن باشد.
در همين حال تحليلگران و کارشناسان نظامي اذعان کردهاند که اگر ايران بخواهد مابهازاي مقام سردار سليماني انتقام گيرد، تمام فرماندهان رده بالاي نظامي آمريکا نيز در حد خون حاج قاسم نخواهند بود.
از سويي؛ جمهوري اسلامي و جبهه مقاومت تاکيد کردهاند که حداقل خون بهاي سردار سليماني، اخراج آمريکا از منطقه است.
بر اين اساس نسبت دادن ادعاي ترور سفير نه چندان مطرح آمريکا در آفريقاي جنوبي به خون بهاي سردار سليماني، صرفا آدرس غلط دادن به مردم آمريکاست که هدف آن نيز قدرت نمايي ظاهري ترامپ براي اهداف انتخاباتي است.
با توجه به آنچه گفته شد؛ ميتوان گفت که ادعاهاي ترامپ نه از روي قدرت بلکه برگرفته از ضعف شديد آمريکا و البته وضعيت بحراني ترامپ در عرصه داخلي است که با جوسازي بيروني به دنبل کم رنگ سازي وضعيت بحراني کرونا در آمريکا و البته سرکوب گسترده اعتراضات ضد نژادپرستي در اين کشور است.
اينکه ترامپ براي راي آوردن به توهم سازي در حد ترور يک سفير به دست ايران ميپردازد سندي ديگر بر تزلزل آمريکا در عرصه داخلي و جهاني است و اين درسي بزرگ براي آناني است که همچنان در توهم قدرت برتر بودن آمريکا هستند و با تصور برخورداري از حمايت آن راه خيانت به جهان اسلام، جهان عرب، منطقه و فلسطين را در پيش گرفته و با رژيم صهيونيستي عادي سازي روابط را اعلام و در واشنگتن با سران اين رژيم عکس ذلت ميگيرند.