سرمقاله ایران/ حراج شرافت عربی
ايران/ « حراج شرافت عربي » عنوان يادداشت روزنامه ايران به قلم حميدرضا آصفي(سخنگوي پيشين وزارت خارجه) است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
بعــد از هـــــفتههـــا تبليغات گسترده و شـــوي رســانهاي روز سهشنبه توافق ميان امارات، بحرين و رژيم صهيونيستي در کاخ سفيد منعقد شد. آقاي ترامپ تلاش کرد از اين نمايش بيمحتوا براي خود وجههاي ساخته و به عنوان يک قهرمان ظاهر شود. آنچه در کاخ سفيد اتفاق افتاد به حراج گذاشتن شرافت عربي بدون ما به ازا بود. کما اينکه در واقع ما به ازاي آن پايمال شدن هرچه بيشتر حقوق مردم مظلوم، محروم و بيدفاع فلسطين بود. در اين ماجرا بايد به پنج ضلع توجه کرد. يک ضلع امريکايي؛ ترامپ تلاش کرد حداقل شکستهاي خود را در سياست خارجي با ايجاد چنين توافقي کاهش دهد.
اگر چه انتخابات در امريکا بخصوص در اين ايام متمرکز بر کرونا، تظاهرات و ناآراميهاي امريکا و موضوعات اقتصادي است و هرکس نشان دهد ميتواند اين مسائل را حل و فصل کند، شانس بيشتري در انتخابات دارد. با اين حال سياست خارجي هم - هر چند با تأثيري محدود - ميتواند براي کانديداها آراء جمع کند. آقاي ترامپ در اين انديشه است که رأي حوزههاي ميشيگان و فلوريدا را که جمعيت يهودي قابل توجهي دارند و از حوزههاي کليدي در انتخابات امريکا هستند بهدست آورد. بنابر اين در ضلع امريکايي، ترامپ از قبال اين توافق درصدد استفاده انتخاباتي است.
ضلع ديگر اين ماجرا رژيم صهيونيستي است. بعد از «کمپ ديويد» در حوزه روابط ميان اسرائيل و کشورهاي عربي و اسلامي، اسرائيل همواره يک شکست خورده به شمار ميرود. اسرائيل از اين توافق به دنبال خارج شدن از انزوا است و براي اين هدف از ضعف نفس و بيهويتي کشورهاي کوچکي مانند امارات و بحرين بهره گرفته است. همچنين اسرائيل با اين اقدامات درصدد ايجاد نفاق ميان کشورهاي اسلامي و تضييع هر چه بيشتر حقوق مردم فلسطين است. در ضلع سوم اين ماجرا جهان عرب و کشورهاي اسلامي قرار دارند. متأسفانه رخوت و بيعملي در ميان اين کشورها هر روز بيشتر شده است. ديديم که از اتحاديه عرب يا سازمان کنفرانس اسلامي هيچ صدايي در نيامد. مرعوب بودن اين مجموعه موجب گستاخي بيشتر امريکا و رژيم صهيونيستي و تنها ماندن مردم فلسطين شده است.
ضلع چهارم بحرين و اماراتاند. کشورهايي که آلت فعل رژيم صهيونيستي شدند و با اين خيانت بزرگ به سينه مردم فلسطين و آرمانهاي آنها خنجر زدند. اين قبيل کشورها از اين توافق هيچ دستاوردي به همراه نخواهند داشت. زيرا آنان پيشتر خود را به امريکا عرضه کرده و فروخته بودند. رژيم صهيونيستي هيچ چيزي بيشتر از آنچه امريکا در اختيار اين دو کشور ميگذارد به آنها نخواهد داد؛ بيآبرويي و منفور شدن در افکار عمومي مسلمانان. خيانتي که اين دو کشور کردند دير يا زود گريبان آنها را خواهد گرفت؛ همچنان که در مصر و يا در نقاط ديگر شاهد آن بوديم.
ضلع پنجم اين حوادث مردم محروم فلسطيناند که آرمانهايشان از سوي سياستمداران بيمايه به سخره گرفته شده و خود را در جهان عرب بيش از گذشته تنها ميبينند. اما آنچه موجب دلگرمي و اميد است مقاومت و مبارزه قهرمانانه مردم فلسطين و پايبندي به آرمانشان است. مواضعي که مسئولان فلسطيني با هر گرايشي در اين روزها اتخاذ کردهاند حاکي از خشم آنها از اين توافق و خيانتي است که از سوي همکيشان و همنژادان خود ديدهاند.
بنابر آنچه ذکر شد، به نظر نميرسد اين قبيل توافقات ديرپا باشد و به رژيم صهيونيستي کمکي کند. از آنسو دولتهايي که چنين اقدامي کردهاند هم در ميان مردم خود و هم در ميان کشورهاي اسلامي بياعتبار ميشوند. مشکلي که وجود داشت رابطه داشتن يا نداشتن با رژيم صهيونيستي نبود. اين قبيل روابط هم هيچ چيز را تغيير نميدهد. رژيم صهيونيستي همچنان يک رژيم اشغالگر و نامشروع است. رژيمي که باعث آواره شدن ميليونها فلسطيني شده است. برقراري روابط اينچنيني در اين ماهيت هيچ تغييري نميدهد. همچنان که روابط گسترده رژيم صهيونيستي با امريکا و متحدانش و کشورهاي اروپايي ذرهاي از ماهيت جنايتکارانه رژيم صهيونيستي را تغيير نداده است. شايد در بادي امر اين رژيم خود را پيروز ماجرا بداند و تصور کند توانسته قدري از انزواي خود بکاهد؛ اما بدون ترديد صف انقلابيون و مقاومت در حمايت از مردم بيدفاع فلسطين مستحکمتر شده و کيان رژيم صهيونيستي را بر باد خواهد داد.