سرمقاله سیاست روز/ از طلا گشتن پشیمان گشتهایم
سياست روز/ « از طلا گشتن پشيمان گشتهايم » عنوان سرمقاله سردبير روزنامه سياست روز، محمد صفري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
آقاي روحاني رئيس جمهور محترم چهارشنبه هفته گذشته در جلسه هيات دولت گفت؛ «به انتخابات نزديک ميشويم و افرادي براي انتخابات آماده ميشوند و ان شاء الله انتخابات خوب و با رقابتي خواهيم داشت، اما خواهش ميکنم در فضاي انتخابات، انتظارات را بي جهت بالا نبريم و حقايق را تحريف نکنيم و سياه نمايي نشود که اين موضوع يک گناه بزرگ است.»
سخنان آقاي روحاني بجا و درست است، به ويژه آن بخش که گفته، انتظارات را بي جهت بالا نبريم. اما نکته در اين است که انتظاراتي که هم اکنون مردم دارند، چه کسي، کدام دولت و جريان سياسي در ميان افکار عمومي بالا برده است؟ نکته يگر اين است که مردم چه انتظار زيادي دارند که آقاي رئيس جمهور نگران بالا رفتن انتظارات است؟
قدر مسلم مردم با تجربه ۸ سال دولت تدبير و اميد به خوبي ميدانند که پس از پايان دوران رياست جمهوري آقاي روحاني، به خاطر مشکلات اقتصادي باقي مانده از دوران او، دولت بعدي وارث معضلاتي است که براي حل آنها بايد سالها تلاش کرد و قطعا مردم با علم به اين موضوع از دولت بعدي انتظار و توقعي نخواهند داشت. اما اکنون و در اين زمان اگر مردم توقع و انتظار دارند براي آن است که در دو دور انتخابات رياست جمهوري و در طول نزديک به ۸ سال دولت تدبير و اميد، وعدههاي شنيدند که باعث توليد انتظار شد و اين انتظار و توقع نيز بجا و به حق بوده است. چرا؟ براي اين که از مسئولين شنيدند با توافق هسته اي، همه تحريمهاي اقتصادي برچيده ميشود، رونق اقتصادي به وجود ميآيد، مبادلات و معاملات عادي ميشود، کشورهاي دنيا براي سرمايه گذاري در ايران صف ميکشند و دهها وعده ديگر که «هزار وعده خوبان يکي وفا نکند.» مردم اين سخن آقاي روحاني رئيس جمهور محترم را هيچگاه فراموش نخواهند کرد که گفته بود؛ «آنچنان مردم را از درآمد سرشار خواهند شد که به يارانه ۴۵ هزار توماني نياز نداشته باشند» و شايد همين جمله رئيس جمهور شاه بيت سخنان ايشان باشد. روشن است که وعدهها محقق نشد، اما چرا وضعيت اقتصادي کشور وخيم تر گشت؟ اگر همه مشکلات اقتصادي را به گردن تحريمهاي اقتصادي بيندازيم، منصفانه نخواهد بود چرا که بي تدبيريها و تصميماتي که در اين زمينه اجرا شده است، علت اصلي اوضاع اقتصادي کنوني است که طبيعتا تحريمها نيز آنها را مضاعف ميکند. اين وضعت چنان است که آقاي رئيس جمهور در جلسه هيات دولت گفت: «مردم عزيز ايران، من اعتراف ميکنم در زمينه تأمين مواد غذايي، از لحاظ اصل مواد وجود دارد، ولي قيمت، قيمت ناعادلانه و غلط است.»
قيمت مسکن بالا ميرود، تحريمها مقصر است، در حالي که صفر تا صد هر آنچه که براي ساخت مسکن نياز است در داخل توليد ميشود، قيمت خودرو هم قيمت خودروي خارجي با کيفيت ميشود، باز هم تحريم مقصر است، کره و لبنيات افزايش قيمت مييابد، تحريم مجرم است. قيمت تخم مرغ بالا ميرود و قيمت مرغ نيز پرواز ميکند، علت آن را اختصاص ندادن ارز براي تهيه خوراک طيور اعلام ميشود يا صادرات آن، در حالي که آقاي جهانگيري تاکيد ميکند «نبايد کالاهاي اساسي و مورد نياز مردم که با ارز دولتي حمايت ميشوند، افزايش قيمت داشته باشند.» مخاطب اين بايدها و نبايدها کيست؟!
چگونه ادعا ميکنيم که در جنگ اقتصادي هستيم آنگاه مسئول يک صنف توليد کننده استناد ميکند به افزايش بي رويه و بدون منطق قيمت خودرو و ميگويد، چرا خودروسازان گران کنند اما ما گران نکنيم؟! با چنين منطقي چه برخوردي بايد کرد؟ ا گر جنگ اقتصادي است، بايد با او برخورد شديد شود نه اين که بي توجه به سخنانش اجازه داد تا او نيز محصول توليدي خود را گران به دست مردم برساند. مردم اگر انتظار و توقعي دارند که بجا و به حق است، خواهان ايجاد يک فضاي اقتصادي باثبات براي امرار معاش و تامين معيشت خود هستند. نه اين که هر روز که از خواب بيدار ميشوند با اخبار افزايش قيمت کالاها و اجناس ضروري خود شوکه شوند!
چه کسي در رقابتهاي انتخاباتي گفت که اگر رقباي ما سرکار بيايند دلار ۵ هزار تومان خواهد شد؟! اکنون دلار در چه وضعيتي است؟ دلار ۴۸۰ درصد، سکه ۷۰۰ درصد و مسکن ۳۲۰ درصد افزايش داشته در حالي که پس از وعدههاي دولت و حاميان آن، پس از پيروزي در انتخابات، مردم به خيابانها آمدند و براساس آنچه از وعدههاي داده شده تلقي کردند، يک دلار را در دست گرفتند و در دست ديگر يک اسکناس هزار توماني را نشان دادند. از دوره دوم رياست جمهوري آقاي روحاني بر دولت تدبير و اميد کمتر از يکسال باقي مانده است، اگر دولت ميتواند شرايط را به پيش از سال ۹۲ بازگرداند، هنر کرده است، مردم اکنون ميگويند، «از طلا گشتن پشيمان گشته ايم مرحمت فرموده ما را مس کنيد.»