سرمقاله دنیای اقتصاد/ بورسها و انتخابات آبان

دنياي اقتصاد/ « بورسها و انتخابات آبان » عنوان سرمقاله روزنامه دنياي اقتصاد به قلم دکتر علي فرحبخش است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
در حالي که به هفتههاي منتهي به انتخابات ۱۳ آبانماه در آمريکا نزديک ميشويم، گمانهزنيها درباره پيروز اين رقابت نفسگير و پيامدهاي آن در بورسها و اقتصاد جهان و از جمله اقتصاد ايران نقل محافل رسانهاي است. سوالاتي از قبيل آنکه آيا روند قيمتها در بورس ميتوانند نقش قهوه ته فنجان را بازي کنند که مشخص کنند برنده انتخابات کيست؟
نتايج اين انتخابات بر کسبوکارهاي اقتصاد آمريکا و حتي اقتصادهاي اقصي نقاط جهان چيست؟بهويژه در ايران پس از اعلام فرد برنده در انتخابات اولين سهشنبه ماه نوامبر، روند قيمتها در بازارهاي سهام، سکه وارز چگونه خواهد بود؟
درخصوص پاسخ به سوال اول، تاريخ آمريکا نشان ميدهد جلوگيري از بروز رکود اقتصادي در دوسال منتهي به انتخابات، يک امتياز بزرگ براي رئيسجمهور وقت است و علامتي از احتمال بالاي پيروزي وي محسوب ميشود. در يک قرن اخير، هر رئيسجمهوري که توانسته در دو سال پاياني، اقتصاد را از رکود خارج کند، براي دومين بار در انتخابات پيروز شده است. اين اصل کلي فقط يک استثنا داشته است کالوين کوليچ که در سال ۱۹۲۴ در انتخابات رياستجمهوري آمريکا به پيروزي رسيد، تنها فردي است که با وجود رکود در دو سال پاياني حکومت خود توانست براي دومين بار در انتخابات به پيروزي برسد.
بررسيها نشان ميدهد عملکرد شاخصهاي بورس نيز شاخصي پيشنگر از نتايج انتخابات است. در يک قرن اخير و بهطور دقيق از سال ۱۹۲۸ تاکنون در ۸۷ درصد موارد و از سال ۱۹۸۴ در ۱۰۰ درصد موارد عملکرد شاخص S&P۵۰۰ در سه ماه منتهي به شب انتخابات، مبناي مناسبي براي تشخيص فرد پيروز بوده است. اگر اين شاخص در دوره يادشده افزايش يابد، رئيسجمهور مستقر برنده انتخابات بوده است و اگر اين شاخص در دوره مزبور کاهش يابد، رئيسجمهور مستقر بازنده انتخابات خواهد بود. جالب است اکنون که در ميانه اين دوره زماني قرار داريم، اين شاخص از پيروزي ترامپ حکايت ميکند؛ ولي بايد روند آن را تا شب انتخابات پيگيري کنيم.
از سوي ديگر اظهارات ترامپ مبنيبر تشکيک در آراي پستي که با توجه به شيوع بيماري کرونا سهم بالايي را در انتخابات خواهد داشت، يکي از مهمترين ريسکهاي پيش رو در انتخابات است. آنچنانکه وي دو ماه پيش از برگزاري انتخابات، فرآيند اخذ آرا را يکي از فاسدترين مصاديق آن در طول تاريخ آمريکا ناميد. کاملا محتمل است که نتايج انتخابات آمريکا چند روز و حتي چند هفته پس از برگزاري انتخابات اعلام نشود. در صورت تحقق چنين امري، ريسک بزرگي بر بازارهاي مالي آمريکا و حتي جهان تحميل خواهد شد. بسياري از تحليلگران بر اين باورند که در صورت شکست ترامپ در انتخابات، وي به راحتي نتايج را نخواهد پذيرفت و اعلام خواهد کرد که در انتخابات تقلب شده است. موضوعي که حتي يک سال پيش از سوي يکي از مشاوران نزديک ترامپ بيان شده بود. جالب است که ترامپ حتي در انتخابات ۲۰۱۶ هم که به پيروزي رسيد، ادعاي تقلب در انتخابات را مطرح کرد.
آخرين بار که موضوع اعلام نتايج انتخابات جنجالآفرين شده بود، به سال ۲۰۰۰ برميگردد که رقابت بين بوش پسر و الگور در جريان بود. در اين رقابت انتخاباتي همگان بوش را برنده انتخابات تلقي کردند؛ درحاليکه الگور براي ايراد سخنراني و اعلام رسمي شکست خود و تبريک به رقيب خود، عازم «ميدان بزرگداشت کشتهشدگان جنگ» در شهر نشويل ميشد، مشاوران الگور به او اطلاع دادند که نتايج در مناطق مختلف، متفاوت اعلام شده است. درنهايت تلاشهاي افراد ستاد انتخاباتي الگور براي مطلع کردن او از ماجرا جواب ميدهد و الگور در سخنراني حاضر نميشود و اعلام شکست نميکند. الگور که دقايقي بعد از اعلام پيروزي بوش با او تماس گرفته بود و پيروزي را به وي تبريک گفته بود، با بوش تماس ميگيرد و اعلام شکست خود را پس ميگيرد. جنجال بر سر آراي فلوريدا بود که جب بوش، برادر رئيسجمهور بهعنوان فرماندار مسوول برگزاري انتخابات بود و جمهوريخواهان هم در اين ايالت پيروز انتخابات شده بودند. اين حوادث باعث شد تا الگور به نتايج اعتراض کند؛ اما بازشماري آرا هر بار با نتايج مختلف روبهرو ميشد. بالاخره درحاليکه الگور به لحاظ اکثريت آرا در انتخابات پيروز شده بود، حکم قطعي دادگاه مقرر کرد که بوش پسر برنده انتخابات است. نتيجهاي که بهواسطه حمله آمريکا به عراق و افغانستان مسير تحولات جهاني را دگرگون کرد.
از زمان انتخابات تا اعلام نتايج قطعي، حدود ۳۵ روز گذشت و در اين مدت والاستريت مايل بود هرچه سريعتر يک فرد بهعنوان پيروز انتخابات معرفي شود. اين نااطميناني باعث شد شاخص S&P۵۰۰ حدود ۱۰ درصد کاهش يابد، شاخص نزدک نيز در همين دوره ۱۹ درصد سقوط کرد.
بسياري از تحليلگران بر اين باورند که در صورت پيروزي بايدن، نرخ ماليات بر شرکتها که در سال ۲۰۱۷ از ۳۵ درصد به ۲۱ درصد رسيده بود، دوباره تا حد ۲۸ درصد بالا برود. افزايش ماليات بر شرکتها، به کاهش سودآوري و در نتيجه کاهش قيمت آنان منجر خواهد شد و مشخص نيست حتي افزايش بستههاي حمايتي و کاهش تنش تجاري با چين تا چه حد قادر خواهد بود اين اثرات منفي را خنثي کند. البته همزمان با انتخابات رياستجمهوري در آمريکا، انتخابات کنگره و سنا نيز برگزار خواهد شد و اگر در اين انتخابات جمهوريخواهان حائز اکثريت آرا شوند، کار براي اجراي برنامههاي بايدن بسيار دشوار خواهد شد. ولي نکته جالب آنکه بررسيهاي سري زماني نشان ميدهد بهترين عملکرد والاستريت در شرايطي رخ ميدهد که کاخ سفيد در اختيار دموکراتها و مجلس سنا در اختيار جمهوريخواهان باشد.
درخصوص اقتصاد ايران هم حداقل در بازار سهام بسياري از فعالان اقتصادي، در انتظار انتخابات آتي آمريکا هستند و حتي عدهاي از تحليلگران تغيير مسير شاخص بورس در دو ماه اخير را به سياست صبر و انتظار سرمايهگذاران نسبت ميدهند. به هر حال اگر ترامپ در انتخابات پيروز شود، شاهد تداوم سياستهاي پيشين وي در فشار حداکثري بر ايران خواهيم بود که اگر تحول غير منتظرهاي در اين خصوص رخ ندهد، ممکن است تداوم روند صعودي در بازار سکه وارز را بهدنبال داشته باشد. ولي پيروزي بايدن ميتواند چشمانداز متفاوتي را بر اين بازارها حاکم کند. به همين دليل از آنجا که بورس بر کالاهاي صادرات محور استوار است و قيمت ارز نقش مهمي در سودآوري اين شرکتها دارد، ترکش آنچه در بازار ارز رخ ميدهد، ميتواند به بورس هم منتقل شود؛ ولي پرسش اصلي آن است که بورس تهران قيمت ارز را تا چه حدي بهعنوان محرک سودآوري و از چه حدي بهعنوان علامت بيثباتي در نظام اقتصادي تلقي خواهد کرد؟ همين نقطه عطف ميتواند پيامآور تحولات جديدي در بازارها باشد که قبلا شاهد آن نبودهايم.
ولي آنچه بايد براي سياستگذاران کشور کانون توجه باشد، آن است که اقتصاد ايران اکنون از بحرانهاي ساختاري متفاوتي رنج ميبرد و هر گونه احاله امور کشور به نتايج انتخابات آبانماه، امري عبث و بيهوده خواهد بود. حتي با فرض پيروزي بايدن، از آنجا که از زمان استقرار احتمالي وي تا هنگام برگزاري انتخابات رياستجمهوري ايران بيش از ۵ ماه فاصله وجود ندارد، امکان يک توافق سريع بين طرفين، احتمال چندان پررنگي ندارد و دولت بايد با سياستگذاري مدبرانه و سفت بستن کمربندها، خود را براي عبور از اين پيچ مهم تاريخي آماده سازد.