سرمقاله سیاست روز/ آن روزهایمان را آرزوست

سياست روز/ « آن روزهايمان را آرزوست» عنوان سرمقاله روزنامه سياست روز به قلم قاسم غفوري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
اين روزها به عنوان هفته دفاع مقدس نامگذاري شده است. چهل سال قبل در چنين روزهايي رژيم صدام با پشتوانه بيش از ۳۰ کشور تجاوز به خاک ايران را آغاز کرد. آناني که آن روزها را به ياد دارند چنين تعريف ميکنند:« روزهايي که صف داوطلبان براي دفاع از مردم و ميهن طولانيترين صف بود و از پير و جوان براي دفاع از وطن ساعتها در صف ميايستادند، دوراني که هر کس دو قرص نان داشت يکي را براي جبهه ميفرستاد و يا به خانوادهاي ميداد که اعضاء خانوادهاش در جبهه بودند، آن روزهايي که در هواي آلوده به مواد شيميايي غربي استفاده شده توسط صدام، ماسک از صورت خويش برداشته و به صورت ديگران ميگذاشتند، آن روزها جان ميدادند براي دادن جان به ديگران، روزهايي که حرف اول مردم وحدت و همدلي براي مقابله با دشمن بود بدون هيچ چشم داشتي به کمکهاي خارجي و...». آري آنان که آن روزگاران را ديدهاند دلشان برايآن روزها تنگ ميشود وقتي ميبينيد که صف دلار و سکه طولانيترين صفها شدهاند،
وقتي رقابت اقتصادي جاي نوع دوستي و همدلي را ميگيرد، وقتي که ماسک احتکار ميشود تا با گرفتن نفس ديگران ثروت اندوزي شود، وقتي که به جاي دادن قرص ناني به همنوع، اختلاسها و رانت خواريها و افتخار به آنها در دادگاه ميآيد، وقتي در گوشهاي از کشور هنوز مناطق محروم با مردماني مظلوم در رنج و سختي هستند و مسئولان متولي در غفلت و کم کاري به سر ميبرند.
سوال اينجاست که چگونه است که امروزمان با حال و هواي آن روزها، فاصله دارد؟ بخشي از اين فاصله را در آنجايي ميتوان جستجو کرد که به فرصت طلبان فرصت تحريف داده شد. آناني که در دوران دفاع مقدس نيز کالاهاي ضروري را احتکار ميکردند تا مال اندوزي کنند، فرصت يافت تا اقتصاد ليبرالي را ترويج و کسب ثروت را ارزش و کمک به همنوع را منفور جلوه دهند. آناني که فرصت کردند تا با واژه جنگ، صرفا گلوله و خمپاره را در اذهان تداعي کنند و واژه دفاع مقدس را که برگرفته از همدلي و يکپارچگي يک ملت در برابر متجاوزان بود تحريف کنند. انحراف ديگر آنجا شروع شد که براي حل مشکلات کشور چشم به خارج دوخته شد؛ آنجا که همه مشکلات کشور در گرو مذاکره و روابط با غرب گذاشته شد و اين تصور در اذهان ملت القا شد که تکيه بر داشتههاي خويش گرهگشا نيست و گزينهاي جز آنچه ارتباط يا جهان (بخواهيد غرب) ناميده ميشود، براي رفع مشکلات وجود ندارد. تصوري که در کنار پنهان سازي فانوس راهي به نام دستاوردهاي تکيه بر خويش در دوران دفاع مقدس، فرصت طلبي بيگانگان براي زدن نقاب ناجي بودن را فراهم کرد در حالي که بسياري از اين کشورها در طول دفاع مقدس با تسليح صدام،دستشان به خون ملت ايران آغشته شده است. آناني که روزگاري سلاح شيميايي و موشک در اختيار صدام قرار دادند تا به نسل کشي ايرانيان بپردازند، فرصت يافتند تا چنان القا سازند که دستگير ملت ايران هستند و با اين ادعا از محاکمه و بازخواست رهايي يابند حال آنکه با نقاب و صورت بزک کرده، با سياست تحريم همان مسير نسل کشي ايرانيان را در ابعاد جديدي اجرا کردند در حالي که همزمان لبخند ديپلماتيک ميزنند بدون هيچ گونه تعهد پذيري، خواستار پايبندي ايران به تعهداتش ميشوند.
در ميان اين تحريفها و کم کاريها نبايد فراموش کرد که مرداني از جنس دفاع مقدس بودند و هستند که در رکاب ولايت، دفاع مقدس را تمام ناشدني دانسته و راه مجاهدت را ادامه دادند. آناني که نقطه به کشور و حتي فراتر از مرزها را سنگر دفاع دانسته و جان دادن براي دادن جان به ديگران را سرلوحه زندگي خويش قرار داند. مرداني همچون شهيد سپهبد قاسم سليماني که شهيد حججيها را پرورش دادند و خود نيز تا آخرين نفس به حضور در دفاع مقدس ادامه دادند و در نهايت نيز به آرزوي خويش که همان شهادت بود نائل آمدند.