نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

خطر جنگ تمام ‌عیار با محوریت ترکیه

منبع
اعتماد
بروزرسانی
خطر جنگ تمام ‌عیار با محوریت ترکیه

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

در دو سال اخير سياست خارجي ترکيه با مشکلات ساختاري جدي روبه‌رو بوده و اين مساله باعث کاهش ظرفيت‌هاي اين کشور در مديريت بحران و حل مساله شده است. به گزارش پايگاه خبري المانيتور، در پي افزايش تنش ميان آنکارا و آتن بر سر مسائل ارضي و اکتشافات گازي در شرق مديترانه، رسانه‌هاي ترکيه اوايل ماه جاري ميلادي خبر از جنگي قريب‌الوقوع مي‌دادند. رسانه‌هاي طرفدار دولت به ويژه پر شده بودند از مقالاتي که مي‌گفتند قدرت نظامي ترکيه برتر از يونان است و ترکيه مي‌تواند به راحتي در جنگ با همسايه خود پيروز شود. همين تحليلگران طرفدار دولت و ژنرال‌هاي بازنشسته ارتش اکنون از محاسن ديپلماسي و گفت‌وگو حرف مي‌زنند و کساني را که بر طبل جنگ و تنش مي‌کوبند، متهم مي‌کنند.
از سال 2018 که رجب طيب اردوغان توانست به اختيارات اجرايي فراتر از قانون دست پيدا کند، اين تغيير رويه‌هاي ناگهاني در خصوص مسائلي که با منافع ملي ترکيه گره خورده، به شکل نگران‌کننده‌اي افزايش يافته است. اين امر نشان مي‌دهد سياست خارجي ترکيه به دام کوته‌نظري افتاده و به‌ شدت غير قابل پيش‌بيني شده است.
به علاوه، تقريبا هر کسي در آنکارا به خود اجازه مي‌دهد در خصوص مسائل مربوط به سياست خارجي سخن بگويد. سخنگو و معاون ارتباطات رييس‌جمهور، وزراي دفاع، اقتصاد، انرژي و حتي وزير کشور در مورد سياست خارجي اظهارنظر مي‌کنند. در آنکارا، رجزخواني براي رقباي ترکيه طرفداران زيادي پيدا کرده است. به نظر مي‌رسد براي اعضاي حزب حاکم، يعني عدالت و توسعه، رجزخواني در حوزه سياست خارجي به آسان‌ترين راه براي مشهور شدن و ارتقاي شغلي تبديل شده است. معمولا براي گوينده، اين رجزخواني‌ها خطري ندارد و در ميان مردم محبوبيت زيادي به ارمغان مي‌آورد. آنکارا موضع خود را هر روز تغيير مي‌دهد و پيام‌هاي متناقض به جهان مي‌دهد. سياست خارجي اين کشور اکنون سرشار از تناقض و آشفتگي است.
طي دو سال اخير، اردوغان هر اقدام جسورانه‌اي را که در حوزه سياست خارجي انجام شده، به نام خود زده است؛ از عمليات نظامي ترکيه در شمال شرق سوريه در اکتبر 2019 گرفته تا توافق دريايي با ليبي در ماه دسامبر همان سال و تلاش براي اعمال نفوذ در آفريقا و شرق مديترانه. اما وقتي صحبت از اتفاقات ناگوار به ميان مي‌آيد، هيچ‌ کس در ترکيه در برابر افکار عمومي پاسخگو نيست. اقدام تلافي‌جويانه امريکا در برابر خريد سيستم‌هاي دفاع موشکي از روسيه، نامه نه چندان محترمانه دونالد ترامپ رييس‌جمهور امريکا به اردوغان در خصوص سوريه، کشته شدن 36 سرباز ترکيه در حمله ادلب و اقدام نظامي يونان در جزاير درياي اژه در نزديکي سواحل ترکيه از جمله اين اتفاقات هستند. خلاصه اينکه اردوغان از سياست خارجي به عنوان ابزاري براي ترميم چهره خود استفاده کرده و در نتيجه آن، حوزه ديپلماسي ترکيه بسيار شخصي شده است. براي مثال روز 17 سپتامبر، ابراهيم کالين سخنگوي رييس‌جمهور ترکيه تصميم اين کشور براي خارج کردن کشتي تحقيقاتي از آب‌هاي مورد مناقشه در درياي مديترانه را به عنوان لطف شخص اردوغان در حق يونان توصيف کرد. وي گفت: رييس‌جمهورمان شانس ديگري را به ديپلماسي داده است. اميدواريم طرف يوناني از اين شانس براي پيش بردن مذاکرات بهره ببرد. يکي از پيامدهاي ناگوار اقدامات اردوغان در حوزه سياست خارجي که آينه‌اي از شخصيت زودجوش و تفرقه‌افکن او در سياست داخلي است، ناديده گرفتن نقش نهادها در تصميم‌گيري و اجرا در مسائل مربوط به سياست خارجي است. ظرفيت نهادي وزارت خارجه ترکيه، به ويژه با انتصاب و ارتقاي افراد بر اساس روابط، به ‌شدت آسيب ديده و سياسي شده است. از سال 2018 فاصله بين روياها و خواسته‌هاي آنکارا و واقعيت‌هاي ميداني و دنياي واقعي سياست به ‌شدت زياد شده است. آنکارا به جاي اتخاذ سياست خارجي مبتني بر ظرفيت‌هاي اقتصادي و نظامي، تلاش کرده بازي رقباي خود را به هم بزند. شايد سياست خارجي قبلي ترکيه، يعني حالت تدافعي و تلاش براي حفظ وضعيت موجود نيز بهترين نمونه از سياست خارجي نبود، اما حالت تهاجمي و تجديدنظرطلبانه فعلي نيز نه تنها از راهبردي کلان پيروي نمي‌کند، بلکه از ظرفيت لازم براي رساندن ترکيه به اهدافش نيز برخوردار نيست. همين امر باعث مي‌شود سياست خارجي فعلي ترکيه بسيار پرخطر باشد. ترکيه پس از عدم موفقيت در اتخاذ يک چارچوب راهبردي، عقلاني و واقع‌گرايانه، به ‌شدت منزوي شده است و تلاش مي‌کند تنهايي پرخطر خود را با فعاليت‌هاي نظامي جبران کند. آنکارا تا دهه 2010 ميلادي براي مديريت شرايط پيچيده و تهديدهاي همه‌جانبه، از نيروي نظامي محدودي استفاده مي‌کرد و اولويت اصلي آن درگيري داخلي با حزب کارگران کردستان (پ‌ک‌ک) بود که چهار دهه به طول انجاميده است. اين کشور براي توقف درگيري در شرق مديترانه و قبرس از قدرت ديپلماسي و بازدارندگي خود استفاده کرد. اما اين روند در تابستان سال 2018 با افزايش اختيارات قانوني اردوغان تغيير کرد. استقبال ترکيه از روش‌هاي خشن نظامي ريشه در تغييرات گسترده در ديناميک‌هاي داخلي و فضاي خارجي آن دارد.
در خارج از مرزها، اکنون ترکيه از جانب همسايه‌هاي شرقي و جنوبي خود احساس خطر مي‌کند. اين به دليل افزايش خطرات امنيتي در کشورهاي شرق مديترانه، عراق، شمال آفريقا، سوريه و همچنين رقابت استراتژيک با مصر، روسيه، عربستان سعودي، امارات متحده عربي و ديگر قدرت‌هاي منطقه است. ترکيه بيش از هر چيز از انفعال ناتو در مرزهاي جنوبي خود در جريان بحران سوريه ناراحت است، چراکه اين اتفاق به ايجاد خلأ امنيتي در اين کشور کمک کرده است. قدرت‌هاي غربي نيز با تکيه بر گروه واي‌پي‌جي وابسته به پ‌ک‌ک در شمال سوريه براي مقابله با گروه تروريستي داعش نگراني‌هاي ترکيه را که به خوبي از آن آگاه بودند، ناديده گرفتند. همچنين حزب حاکم ترکيه احساس مي‌کند که بلوک امنيتي غرب نتوانسته به اندازه کافي در ماجراي کودتاي جولاي 2016 از آنکارا حمايت کند.  چندين عامل داخلي نيز در نظامي شدن سياست خارجي ترکيه نقش داشته‌اند؛ اول اينکه از زمان روي کار آمدن دولت کنوني، بهبود عملکرد سياست خارجي به يکي از مهم‌ترين برنامه‌هاي آنکارا تبديل شده است. اقدامات نظامي اردوغان در خارج از کشور از حمايت مردمي زيادي برخوردار بوده و اين موضوع به حفظ محبوبيت اين رييس‌جمهور کمک کرده است. رويکرد ملي‌گرايانه وي در داخل کشور نيز موجب تحکيم ائتلاف او با حزب جنبش ملي شده است.  دوم اينکه نيروهاي نظامي اين کشور از استقرار در خارج از مرز‌ها رضايت دارند، چراکه اين اتفاق دستمزد بيشتر و فرصت‌ ارتقاي شغلي براي آنان فراهم کرده و تجربه ارزشمندي در عمليات نيروهاي مشترک براي‌شان رقم مي‌زند و بدين‌ترتيب موجب افزايش روحيه و انگيزه آنها خواهد شد.  سومين عامل داخلي رويکرد نظامي‌ ترکيه، نقش آن در هماهنگي روابط ميان رهبري نظامي و غيرنظامي است که هر دو در مورد لزوم ارتقاي توانمندي‌هاي نظامي و صنايع دفاعي کشور توافق دارند. ارتش ترکيه در راستاي طرح چشم‌انداز 2033 که با هدف ايجاد تحول در نظام ترکيه تدوين شده است، بيشتر به ابعاد فني اين همکاري مي‌پردازد. در مقابل، سياستمداران ترکيه از اين ظرفيت و انرژي تازه در حوزه سياست داخلي و خارجي بهره مي‌برند. آنها همچنين اميد دارند با به ‌کارگيري نيروهاي نظامي در خارج از مرزهاي کشور بتوانند کنترل سياسي بر ارتش را آسان‌تر کنند، چراکه در اين شرايط، ژنرال‌هاي ارتش تمام تمرکزشان را به جاي امور داخلي، روي جنگ در خارج از مرزها مي‌گذارند. در نهايت، شکوفايي صنعت دفاعي ترکيه به اين کشور اجازه مي‌دهد راهبرد مستقل‌تري اتخاذ و سيستم‌هاي دفاعي‌اش را در بازارهاي بين‌المللي عرضه کند.
مشکلات اساسي سياست خارجي ترکيه در شرايط کنوني به شرح زير است: 
  اين کشور فاقد سياست کلان بوده و به دام کوته‌نظري افتاده است.
  دولت ترکيه از سياست خارجي به عنوان ابزاري براي پيشبرد سياست داخلي خود بهره مي‌برد و رويکردي عوام‌فريبانه را در پيش گرفته که اولويتش مصرف داخلي است. در نتيجه اين امر، سياست خارجي ترکيه به برنامه‌هاي سياسي داخلي اين کشور گره خورده است.
  سياست خارجي ترکيه بيش از حد شخصي شده و آينه‌اي از رويکرد تفرقه‌افکن و عوام‌فريبانه اردوغان در داخل کشور است.
  حوزه سياست خارجي به ابزاري براي ارتقاي شغلي مقامات تبديل شده و اکنون سياستمداران حزب عدالت و توسعه خيلي راحت به عنوان سفير يا در ديگر مشاغل مربوط به وزارت خارجه منصوب مي‌شوند.
   فرآيند تصميم‌گيري اغلب بدون انجام مشورت‌هاي جامع انجام مي‌شود و فاقد شفافيت لازم است. در نتيجه، تصميماتي که در حوزه سياست خارجي گرفته مي‌شود، اغلب قطعيت لازم را ندارد، دلبخواهي و غيرقابل پيش‌بيني است. 
   همه مقامات ارشد آنکارا به خود اجازه مي‌دهند در حوزه سياست خارجي اظهارنظر کنند. اين امر باعث مي‌شود پيام‌هايي که از ترکيه به جهان مخابره مي‌شود، متناقض باشد. براي بازيگران عرصه سياست خارجي به ويژه در غرب، اين امر باعث ايجاد آشفتگي مي‌شود و نمي‌دانند طرف حساب‌شان در ترکيه کيست. اين مساله باعث مي‌شود طرف‌هاي خارجي احساس کنند آنکارا دچار بحران عميقي در مديريت و اداره حکومت است.
کسي نمي‌داند ترکيه هفته آينده چه تصميمي در خصوص تنش‌هاي شرق مديترانه مي‌گيرد. آيا همچنان طرفدار گفت‌وگو خواهد بود يا دوباره به جنگ‌طلبي بازمي‌گردد؟ پاسخ به اين سوالات روز به روز دشوارتر مي‌شود، چراکه اکنون در سياست خارجي ترکيه، هفت روز زمان بسيار زيادي است.
ارسال ديدگاه شما
 

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar