سرمقاله ایران/ دفاع دیروز، دفاع امروز

ايران/ « دفاع ديروز، دفاع امروز » عنوان يادداشت روزنامه ايران به قلم علي ربيعي(دستيار ارتباطات اجتماعي رئيسجمهوري و سخنگوي دولت) است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
در هفته دفاع مقدس بهسر ميبريم. اين روزها ياد رشادتهاي قــــهرمـــانان دفـــــاع مقدس هر روز تکرار ميشود و بيشتر به دل مينشيند. حتي کرونا با همه نامهربانيها و فشار انزواگرايانه خود نتوانست ياد هفته دفـــاع مقــدس را از دل و جان ايرانيان کمرنگ کند و هرکس به ترتيبي از اين هفته خاطرهاي داشته و ياد آن را پاس ميدارد. هفته دفاع مقدس و سخنان مدبرانه رهبري بهانهاي شد تا به مسأله دفاع جامعه امروز در مقابل يکي از خشنترين جنگهاي تاريخ معاصر بپردازم. مشکل اصلي ما اين است که هيچيک از نخبگان سياسي در سطوح مختلف بر اين باور نيستند که در شرايط دفاعي به سر ميبريم، به مراتب پيچيدهتر، سختتر، تلختر و سهمگينتر از دوران دفاع مقدس و جنگ تحميلي رژيم صدام عليه ايران. آنها باور ندارند امروز ترامپ خشنتر و وحشيانهتر از صدام، جان و سلامت و معيشت و زندگي ايرانيان را در معرض خطر قرار داده است. اگر صدام ميخواست خوزستان و خرمشهر و حتي به تعبير خودش حداقل اروند را از ما بگيرد، امروز ترامپ قطعه قطعه و کوچک کردن ايران، شکست روح و هويت ملي جامعه ايران را هدف قرار داده است. آن روزها، رژيم صدام، قرارداد الجزاير را جلوي دوربينها پاره کرد و امروز با همان تفکر، رژيم ترامپ اين کار را با برجام انجام داد.
آن روزها رژيم صدام، شهرها و روستاهاي ما را به ويراني تهديد ميکرد و امروز رژيم ترامپ، مراکز فرهنگي و تمدني ما را به نابودي تهديد ميکند. آن روزها رژيم صدام، مردم ما را به زير بمباران موشک و بمب گرفته بود و امروز رژيم ترامپ با بمباران تحريم و ترور اقتصادي، سلامت، زندگي، معيشت و جان مردم را هدف گرفته و هر روزه با افزودن بر رنج مردم، امنيت جاني و رواني آنها را مورد حمله قرار ميدهد، آن روزها بعد از شکست رژيم صدام، نايبان آنها انتقام اين شکست را با ترور شهيد صياد شيرازي گرفتند و امروز رژيم ترامپ عقده شکست خود در حمايت از داعش را با ترور شهيد سليماني، اين سرباز وطن گشود. تاريخ خود را تکرار کرده و پايان و سرانجام اين شرارت هم محکوم به تکرار همان تاريخ است. آن روزها جبهه؛ خرمشهر، هويزه، قصرشيرين، بانه و مريوان بود و امروز جبهه؛ مقابله با تروريسم اقتصادي و جنگ اقتصادي است. هر جا تحريم است مقاومت در مقابل تحريم هم بايد باشد. مقاومت يعني جهش توليد؛ مقاومت همان چيزي بود که در شوراي امنيت اتفاق افتاد يعني تنهايي امريکا. اما متأسفانه امروز در داخل برخي به دلايل سياسي و منافع کوتاهمدت حتي بسياري از به کار بردن کلمه تحريم نيز گريزانند. گويي تحريم قرار است اسم رمز يک جناح يا عليه جناحي ديگر باشد. اين موضوع مايه نگراني بسياري از دلسوزان انقلاب و ايران امروز است. من ميبينم چگونه برخي به خاطر تحليلهاي غلط فکر ميکنند سخن گفتن از جنگ اقتصادي ترامپ به معناي تأييد دولت است. اينان غافلند که غفلت از همين بيان دوره جنگي بودن و ضرورتهاي دفاع در دوره فعلي، ما را به سمتي خواهد برد که توجيه دفاع براي مردم را مشکلتر ميکند و اين چيزي است که بدخواهان ما و ترامپ (اگر در مسند قدرت باقي بماند) ميخواهند. هرچند فکر ميکنم هر کسي در امريکا روي کار بيايد به راحتي سياستهاي ترامپ را کنار نخواهد گذاشت.
در اين کارزار بيامان، به نظرم ميرسد بايد ابتدا درکي واحد در ميان نخبگان سياسي از الزامات دفاع اين روزها شکل بگيرد و در پس اين درک، بايد جامعه را همراه خود کنيم تا اين باور همگاني ايجاد شود که ما در دفاعي از نوع ديگر دفاع مقدس به سر ميبريم و در اين صورت، هر يک از اعضاي جامعه خود را در يک شبکه دفاع در مقابل جنگ اقتصادي تعريف خواهند کرد. جامعه آن روزها، بمبها را ميديد ولي به هيچوجه نظام و دولت را مقصر آن نميدانست امروز هم بايد با درکي واحد، همه نخبگان سياسي طوري عمل کنند - به جاي آنکه با نشستن روي درد و رنجهاي ناشي از تحريم، براي مقاصد سياسي، اين و آن را مقصر جلوه دهند - که همين احساس در جامعه، پشتوانه مقابله با جنگ اقتصادي و عقب راندن متجاوزان تحريمگر شود.
دشمنان ما امروز همين ماهيت دفاعي انقلاب اسلامي و حاکميت برخاسته از صندوق آراي ملت را در معرض تهديد خود قرار دادهاند. همان دشمناني که ديروز در ايام جنگ تحميلي واقعيت جنگافروزي صدام را نميخواستند به رسميت بشناسند امروز نيز به گونهاي اتهامات نخنما و ابطال شده در فرآيند برجام را تکرار ميکنند تا به اين وسيله ماهيت جنگطلبانه و جنگ واقعاً موجود و هر روزه خود عليه زندگي، سلامت و کرامت ايرانيان را لاپوشاني کنند. امروز بزرگترين تحريفي که امريکا همپاي تحريمهاي ظالمانه خود به پيش ميبرد آن است که ماهيت و تصوير دفاعي کشورمان را در معرض تحريف قرار داده و آن را به شکل يک نظام مهاجم برضد امنيت منطقهاي و جهاني جلوه ميدهد. سخنان رهبر معظم انقلاب در بيان سرشت عقلاني مديريت دفاع مقدس در همه مراحل خود، فراتر از يک يادمان تاريخي سرشار از ملاحظات غني راهبردي بود. رهبري در تحليل نحوه فرماندهي عالي جنگ توسط امام خميني(ره) فرمودند: «امام از همان ابتدا هم ابعاد و حجم واقعي جنگ را شناخت و هم اينکه «يک تشخيص اساسي و حياتي امام داد و آن اين بود که اين مسأله مهم را فقط ملت ايران ميتواند حل کند. اين مسأله، صرفاً مسأله نيروهاي مسلّح نيست.»
به تحليل دقيق مقام معظم رهبري، آنچه که در فرآيند دفاع مقدس منجر به نااميدي دشمن و بازپسگيري مناطق اشغالي شد در واقع همان ساختار شبکهاي- مردمي مقاومت و رزم جهادي ملت ايران بود که نيروهاي مسلح نيز در دل آن ساختار توانستند به وظايف ذاتي خود عمل کرده و بسي فراتر از آنچه که انتظار ميرفت پيروزي را ارمغان ملت کنند. آيا ميتوان با الهام از همان تجربه موفق، در يک جنگ تحميلي ديگر که امريکا در قالب تحريمها به ملت ما تحميل کرده، مدلسازي شبکهاي را به شکلي ديگر و منطبق با شرايط روز دنياي معاصر به پيش برد و امريکا را به همان ميزي که به قهر و خشونت و قلدري آن را به هم زده بازگرداند؟ مسأله دفاع در مقابل جنگ اقتصادي- تروريستي- معيشتي امريکا اين است.
به عبارت روشنتر بايد در فراسوي مرزبنديهاي جداگر خودي و غيرخودي يا مخالف و غيرمخالف عمل کرد و در فراسوي ساختار مقابله تمرکزگرا و تک عنصري فضايي شبکهاي-اجتماعي فراهم آورد که همه اقشار اجتماعي قطع نظر از تعلقهاي هويتي يا سبکهاي زيستي و سياسي خود بتوانند جاي خود را در دل اين شبکه بيابند. عقلانيت در شيوه مديريت و رهبري دوران دفاع مقدس کلام کليدي مقام رهبري معظم در سخنراني مذکور بود. وقتي فضا براي نقشآفريني همه اقشار ملت و همه نخبگان و نمايندگان گرايشها و سبکهاي زيستي گوناگون جامعه فراهم گردد آنگاه چنانکه در فرآيند دفاع مقدس ديديم و رهبري هم به خوبي ابعادي از آن را در سخنراني مذکور تشريح کردند، ابتکارها از در و ديوار و از کف جامعه خواهد جوشيد و بالا خواهد آمد.
اگر تحريمهاي ظالمانه امريکا نفس زندگي و سلامت و کرامت شهروندان کشورمان را به آماج اصلي خود بدل کرده و اگر تحريمها بر مبناي يک هوشمندي عميقاً شيطاني اعمال ميشوند، هوش و عقلانيت معطوف به مقاومت نيز بايد متناسب با جنس و ماهيت تهاجم دشمن تکامل يابد و در يک طراز عاليتر، عقلانيتها و تکنيکهاي نوين حکمراني را به کار بگيرد. با وام گرفتن از تعبير تحليلي مقام معظم رهبري ميتوانم بگويم که همچون دوران دفاع مقدس، در مبارزه توأمان با تحريمها و با کرونا بايد «حجم واقعي اين کارزار را شناخت» {تعبير رهبري معظم درباره شناخت امام از ماهيت جنگ}. نميتوان بدون شناخت نحوه اعمال تحريمها و بدون شناخت تحريفهايي که همپاي آن تحريمها به پيش ميروند مقابله کارآمدي با آن جنگ شوم به عمل آورد. بايد پذيرفت که نخبگان ما، جامعهشناسان، اقتصاددانها و بهطور کلي علوم انساني ما در توليد شناخت پيرامون تحريمها کوتاهي کرده است. اين علوم ميتوانند تصوير درستي از کيفيت تهاجم معيشتي و تروريستي عليه سلامت و کرامت ايرانيان به دست دهند. گاهي ما دچار عجز از تحليل ميشويم و نميتوانيم تصور دقيقي از حجم واقعي هجوم اهريمن تحريم به عرصههاي زندگي شهروندان داشته باشيم و با شناخت سازوکارهاي آن تهاجم شوم، راهبردهاي مقابلهاي خودمان را تنظيم کنيم. پيشروي خزنده تحريمها به شکل يک نوع براندازي خاموش برضد سطح سلامت جمعيت ايراني به نوبه خود زمينه مساعدي براي نديدن حجم تهاجم دشمن فراهم ميسازد.
اگر ارتش متجاوز بعثي برخي نقاط پالايشگاهها، کارخانهها، بيمارستانها و مناطق را بمباران ميکرد ماشين جنگي امريکا در قالب تحريمها به شکلي ديگر و در ابعادي به مراتب وسيعتر تلاش ميکند همان تهاجم را برضد کل پالايشگاهها و کل صنعت نفت، نظام تجاري مالي، نظام بهداشتي و پزشکي اقتصادي کشورمان وارد کند. ما نميتوانيم بدون ارائه يک شناخت دقيق و علمي درباره شيوه عملکرد تحريمگران در مقابل آن اقدام شوم مقاومت کارآمدي و کوبندهاي به عمل آوريم. خوشبختانه حقوقدانها و وکلاي پيروز اين ملت در دادگاه لاهه و همچنين دستگاه ديپلماسي کشور در مجامع بينالمللي دو الگوي درخشان از نحوه شناخت از تحريمها و نحوه مقابله با آن به نمايش گذاشتند. در هر دو مورد، صورتبندي موضع نزاع به نحو خيلي روشن به دنيا نشان داد که جنگ معيشتي امريکا عليه ايران يک جنگ ضدحقوق بشري و جنگ يک ابرهويت مرگبار و استکباري عليه زندگي، معيشت، اقتصاد و کرامت ملتي است که ميخواهد در اين دنيا مثل همه کشورهاي ديگر به حقوق مسلم معيشتي خود نائل گردد و همچون يک عضو، برابر حقوق جامعه جهاني از حق دسترسي به نظام مالي- تجارتي جهاني بهرهمند باشد.
امروز دولت در کانون مبارزه با جنگ اقتصادي قرار گرفته است و در جبههاي به گستره «دفاع از زندگي و معيشت مردم، افزايش توان توليد براي بقاي اقتصادي، ايجاد همبستگي و مقاومت جامعه و مبارزه سياسي و عرصه بينالملل» است. در اين مرحله ما نيازمند درک مشترک از ماهيت اين جنگ تحميلي، الزامات دفاع در ميان نخبگان سياسي در همه ارکان نظام و سپس نخبگان فرهنگي و اجتماعي هستيم تا در يک برنامه منسجم شبکهاي، ضمن توجيه مردم از شرايط دفاع، زمينه مشارکت همگان در اين شبکه فراهم گردد. - متأسفانه آنچه که امروز از نزاعهاي سياسي شاهد هستيم جملات دلسرد کننده و اقدامات چالشساز براي اجماع و همدلي عمومي صرفاً بهخاطر رقابتهاي سياسي است - مسير درست برگشت به شرايط جامعه در دفاع مقدس است.