گاردین: ترامپ آمریکا را به مرز فروپاشی خواهد رساند

فرارو/ متن پيش رو در فرارو منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
"جاناتان فريدلند" ستون نويس "گاردين" در مقالهاي به مساله اقدامات و سياستهاي مخرب ترامپ در آستانه انتخابات رياست جمهوري آمريکا پرداخته و اين هشدار را مطرح کرده که اين سياستها ميتوانند آمريکا را به مرز فروپاشي برسانند. وي در اين رابطه مينويسد:
«همه ما ميدانيم که انتخابات رياست جمهوري ۲۰۲۰ آمريکا در پيش است و اين کشور در شرايط کنوني، وضعيت خوبي ندارد. وضعيت آشفته آمريکا موجب شده تا برخي کارشناسان و تحليلگران با نگراني، اخبار آمريکا را دنبال کنند و حتي اين سوال را از خود بپرسند که آيا اين کشور در آستانه فروپاشي است؟»
سوالات اينچنيني شايد تا حدي اغراقگونه به نظر برسند با اين حال، روند تحولات اخير در آمريکا نشان ميدهند که فرآيند دموکراتيک در اين کشور روز به رو ضعيفتر ميشود. در هفته گذشته وقتي خبرنگاري از دونالد ترامپ پرسيد که آيا وي در صورت شکست، به انتقال مسالمت آميز قدرت در آمريکا متعهد است يا خير؟
وي پاسخ داد: "خوب ما بايد صبر کنيم و ببينيم چه ميشود". البته که پس از اين موضع گيري رئيس جمهور آمريکا، کاخ سفيد اعلام کرد "البته که ترامپ در صورتي که انتخابات، آزاد و عادلانه برگزار شود، نتيجه آن را خواهد پذيرفت". با اين همه، اين مساله يک سوال اساسي را در ذهن بسياري از افراد ايجاد کرده: در آمريکا چه اتفاقي خواهد افتاد اگر ترامپ تاييد نکند که انتخابات رياست جمهوري در اين کشور، عادلانه و آزاد بوده است؟ ترامپ تاکنون بارها و بارها گفته که اگر "جو بايدن" پيروز انتخابات آمريکا شود، وي نتيجه آن را نخواهد پذيرفت.
اين چالش به طور خاص در مقاله اخير "بارتون جلمن" در نشريه آتلانتيک با عنوان: "انتخاباتي که ميتواند کمر آمريکا را بشکند"، برجسته شده است. بسياري از خطراتي که اين انتخابات ميتواند حامل آنها باشد، تا حد زيادي آشنا به نظر ميرسند. جمهوريخواهان از تمامي ابزارهاي خود در مدت اخير استفاده کرده اند تا اينگونه القا کنند که راي الکترال در انتخابات آتي رياست جمهوري آمريکا به نفع ترامپ است و يا آنها به طرح اين گزاره پرداخته اند که اساسا برگزاري انتخابات رياست جمهوري آمريکا با استفاده از سرويس خدمات پستي آمريکا، نتيجهاي الا تقلب گسترده در انتخابات را به دنبال نخواهد داشت.
همه اينها به کنار، همانگونه که بارتون جلمن در مقاله خود ميگويد: "مشکل فقط اين نيست که ترامپ از اقرار به شکست و تاييد پيروزي طرف مقابل سر باز خواهد زد. او همچنين از تمامي توان و ظرفيتهاي قانوني خود به عنوان رئيس جمهور آمريکا استفاده خواهد کرد تا در مسير دموکراسي در کشورش، ايجاد چالش و خلل کند". رويههايي که ترامپ تاکنون در قبال انتخابات رياست جمهوري ۲۰۲۰ آمريکا در پيش گرفته، تا حد زيادي شبيه به کودتا عليه دموکراسي هستند. اين رويهها حتي لزوما مورد تاييد جمهوريخواهان در آمريکا نيز نميباشند.
در شرايط فعلي همچنين، آنچه که مخصوصا پس از فوت قاضي ديوان عالي آمريکا "قاضي روث بادر گينسبرگ" مطرح ميشود، اين نکته است که ترامپ احتمالا با انتصاب يک فرد نزديک به خود سعي خواهد کرد تا در صورت کشيده شدن مساله نتيجه انتخابات ۲۰۲۰ آمريکا به ديوان عالي کشورش، راي اصلي را به سمت خود جلب کند. امري که يک سواستفاده صريح از قانون به حساب ميآيد و براي آمريکا، خسارتي جبران ناپذير است.
"ديويد فرنچ" نويسنده محافظه کار آمريکايي اخير در کتاب خود با عنوان Divided We fall ميگويد: "خطر تجزيه و انشقاق، عميقا ايالات متحده آمريکا را تهديد ميکند. اين مساله مخصوصا پس از مرگ قاضي روث بادر گينسبرگ، و سواستفادهها و اقدامات احتمالي ترامپ بر عليه دموکراسي آمريکايي، بيش از پيش تشديد شده است". وي معتقد است: "افکار عمومي و نخبگان آمريکا بايد نسبت به اين خطر آگاه بوده و با تمامي ابزارها و ظرفيتهاي ممکن در برابر آن بايستند".
زماني يک نويسنده روس به نام "آندري آمالريک" در مقالهاي در دهه ۱۹۷۰ ميلادي به طرح اين پرسش پرداخت که "آيا اتحاد جماهير شوروي تا سال ۱۹۸۴ دوام خواهد آورد؟ ". در آن زمان بسياري از افراد با تمسخر وي گفتند معلوم است که شوروي به عنوان يک ابرقدرت در جاي خود باقي خواهد ماند و همچنان قدرت خواهد داشت. با اين حال، همگان شاهد بودند که بيست و يک سال پس از طرح سوال آندري آمالريک، اتحاد جماهير شوروي به عنوان يکي از دو ابرقدرت اصلي جهان فروپاشيد و به چندين کشور تجزيه شد.
ما بايستي به ياد داشته باشيم که در جهان، تحولات زيادي رخ ميدهد و بسياري به قدرت ميرسند و بسياري از امپراطوريها نيز سقوط ميکنند. در اين چهارچوب، ايالات متحده جايگاه امن و لايتغيري را ندارد. سياستها و رويههاي ترامپ و تيم وي، تا حد زيادي آمريکا را به نقطهاي رسانده اند که بايستي آن را نقطه نگراني ناميد و بر اين تاکيد کرد که اين مساله، ميتواند تاثيري منفي بر موقعيت و قدرت جهاني آمريکا و همچنان ماهيت دموکراسي در اين کشور داشته باشد.