سرمقاله وطن امروز/ وظیفه نمایندگان ملت در قبال بازار سرمایه

وطن امروز/ « وظيفه نمايندگان ملت در قبال بازار سرمايه » عنوان يادداشت روزنامه وطن امروز به قلم سينا احديان است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
بازار سرمايه در يک سال اخير، نسبت به سالهاي گذشته با حمايت و دعوت پياپي دولت مورد استقبال بخش عمدهاي از مردم قرار گرفت، بويژه در سال جاري بعد از آزادسازي سهام عدالت و افزايش بيسابقه نرخ تورم، بخش زيادي از مردم ـ هر چند با سرمايههاي خرد ـ به سمت بازار سرمايه هدايت شدند. هر چند بر اساس شواهد، دولت با هدف تامين بخشي از کسري بودجه خود مردم را به سرمايهگذاري در بورس تشويق کرد و کنترل حجم بالاي نقدينگي هم يکي از دلايل آن است اما مجموع رفتارهاي دولت باعث شد تعداد فعالان کنوني بازار سرمايه نسبت به ۲ سال گذشته بيش از ۱۰ برابر افزايش يابد، به نحوي که بين ۸ تا ۱۲ ميليون نفر، فعال بازار سرمايه به شمار ميروند. به گفته مسؤولان وزارت اقتصاد، نزديک به ۵۰ ميليون کد بورسي صادر شده است، بنابراين از اين جهت که بازار فراگير شده و عموم مردم جامعه را درگير کرده اهميت ويژهاي يافته است و از اين حيث نمايندگان مجلس شوراي اسلامي موظف به صيانت از بازار سرمايه و سرمايههاي مردم هستند. از طرفي با توجه به اينکه بازار سرمايه ظرفيت قابل توجهي براي تامين مالي توليد دارد و در بسياري از کشورهاي پيشرفته، بورس محور منابع مالي و سرمايهگذاري در صنعت و توليد است، بنابراين بايد رکن قانونگذار کشور براي استفاده از اين ظرفيت بازار سرمايه براي پيشرفت اقتصاد و در راستاي جهش توليد برنامهريزي و نظارت داشته باشد. از سوي ديگر در راستاي تحقق اصل ۴۴ قانون اساسي مبني بر اجراي خصوصيسازي و افزايش بهرهوري شرکتهاي دولتي يا سودده کردن شرکتهاي زيانده دولتي و مردمي کردن اقتصاد، بازار سرمايه نشان داده است ظرفيت قابل توجهي براي رسيدن به اين اهداف مهم دارد. شفافيت بورس به نسبت ساير بازارها و موظف بودن شرکتها به ارائه صورتهاي مالي خود و اطلاعرساني برنامه توسعهاي بنگاهها به سهامداران و عموم مردم جامعه از ويژگيهاي ديگر بازار سرمايه به شمار ميرود. همچنين کشف قيمت و متعادلسازي بازار ساير کالاها در بازار سرمايه نشان داده بورس، بازار پرکاربردي است، بنابراين با توجه به ظرفيتهاي بورس، انتظار ميرود نمايندگان مجلس يازدهم با توجه به اين اصل که مجلس در رأس امور است به صورت جدي به بازار سرمايه ورود کنند. مجلس از ۲ جهت ميتواند در بورس مثل ساير بخشها تاثيرگذار باشد؛ تصويب قوانين و نظارت. در بحث قوانين طي سالهاي گذشته بازار سرمايه تغيير جدي نداشته است. اقبال عمومي به بورس و گسترش بازار و افزايش ارزش آن که امروز به بيش از ۶٠٠٠ هزار ميليارد تومان يا به حدود 230 ميليارد دلار رسيده است، نشان ميدهد چنين بازار عظيمي با فراگيري گسترده در سطوح مختلف جامعه و اثرگذاري غيرقابل انکار نيازمند تصويب قوانين جديد و برنامههاي راهبردي موثر است. مساله تعارض منافع در سيستم مديريت بورس کشور يک مشکل اساسي است. در واقع در بحت تعارض منافع بخشي از اعضاي شوراي عالي بورس، اعضاي هيأترئيسه شرکت بورس تهران و فرابورس يا بخش زيادي از مديران بورسي که در سالهاي گذشته در بازار سرمايه صاحبنظر و صاحب کرسي بودهاند، امروز هم ارتباطات خود را با مديران جديد يا بدنه سازمان بورس حفظ کردهاند، ضمن اينکه خودشان به صورت غيرمستقيم از فعالان بازار سرمايه، شرکاي صندوقها، کارگزاريها و يا مشاوران آنها به شمار ميروند، بنابراين شائبه سوءاستفاده از رانت اطلاعاتي و تصميمگيري يا تصميمسازي مبتني بر منافع شخصي در بورس بسيار بالاست، لذا نمايندگان مجلس براي اين موضوع بايد چارهاي بينديشند. از سوي ديگر موضوع بيبرنامگي سيستم مديريتي بورس ذيل وزارت اقتصاد بر کسي پوشيده نيست. با اتفاقات 6 ماه گذشته و رشد نجومي و بيمنطق شاخص که از 500 هزار واحد به بيش از 2 ميليون واحد رسيد و از آن طرف بسياري از مردم که دعوتشدگان به بورس از سوي دولت بودند از 20 مرداد با سقوط شاخص و رسيدن به کانال يک ميليون و 500 هزار واحد متضرر شدند، اعتمادي که به سختي ايجاد شده و بعد از سالها مردم را براي ورود به بورس متقاعد کرده بود، بر باد رفت. قطعا بخش زيادي از اين اتفاق به بيبرنامگي و ناتواني مديران بورسي کشور برميگردد. در واقع اتفاقات اخير و تصميمات اتخاذشده سريالي مثل عرضه سهام عدالت در بازار معاملاتي بورس، تغيير مکرر ضريب تعديل صندوقهاي با درآمد ثابت و ميزان اعتبار کارگزاريها، ۲ زمانه کردن معاملات و مجددا يکپارچه کردن زمان معاملات و عدم ارائه عرضه اوليههاي مناسب براي پاسخ به تقاضاي شديد ناشي از ورود نقدينگي، نشان ميدهد هيچ برنامهاي براي بازار بزرگ بورس وجود ندارد و با يک تکانه مديران بورسي دچار آشفتگي ميشوند.
روند بيمنطق مديريت بورس، حبابي کردن سهمها و سپس سقوط شاخص، عواقب بدي براي سهامداران، بازار و همينطور ساير بخشهاي اقتصادي به دنبال داشت؛ اين اتفاق بخوبي ناکارآمدي و بيبرنامگي گردانندگان بازار بورس ايران را نشان داد. حتي شائبه اينکه دستهايي در رويدادهاي بازار سرمايه دخيل است، موضوع تعارض منافع را برجسته ميکند، بنابراين از اين حيث انتظار ميرود مجلس شوراي اسلامي برنامه بلندمدت، راهبردي و کارآمدي براي بازار سرمايه و آينده اين ظرفيت بالقوه که به قول خود مسؤولان به آينده اقتصاد کشور گره خورده، داشته باشد. حال آنکه متاسفانه بررسيها نشان ميدهد در بهارستان از طرح و برنامه براي بازار سرمايه خبري نيست.