سرمقاله فرهیختگان/ رکوردشکنی در آمارها نتیجه مواجهه فانتزی با کرونا

فرهيختگان/ « رکوردشکني در آمارها نتيجه مواجهه فانتزي با کرونا » عنوان يادداشت روزنامه فرهيختگان به قلم ابوالقاسم رحماني است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
ايران و موج سوم کرونا، اين پرتکرارترين تيتر خبري اين روزها درکنار آمارهاي وحشتناک مبتلايان و جانباختگان بر اثر کرونا در ايران است. وضعيتي که بعد از گذراندن موج دوم کرونا دوباره دامنگير کشور شده و حالا با نزديکي به روزهاي سرد سال، نگرانيها را خيلي بيشتر از گذشته کرده است. تلاقي زماني شيوع کرونا با آنفلوآنزا و ساير بيماريهاي فصلي بهعلاوه محدوديتها و مشکلات ديگر همه دستبهدست هم دادهاند تا چشمانتظار پاييز و زمستان متفاوت و البته وحشتناکي باشيم. پيرو همين اتفاقات خصوصا افزايش تعداد مبتلايان و جانباختگان کرونا، عليرضا زالي، فرمانده ستاد مقابله با کروناي تهران روز گذشته طي اظهاراتي با بيان اينکه متاسفانه در ۲۴ ساعت گذشته تعداد بيماران جديد بستري در بيمارستانهاي تهران به ۸۰۰ نفر افزايش يافته است، گفت: «از اين تعداد حدود ۱۲۵ نفر در بخش مراقبتهاي ويژه بستري شدهاند. درواقع شرايط جديد بيماري در تهران کماکان بهگونهاي است که تهران را در وضعيت کاملا بحراني و پرخطر قرار داده است. از نظر فوتي نيز در هفته گذشته نسبت به هفتههاي قبل افزايش آمار داشتيم، اولين تغيير آماري تهران درحدود دوهفته قبل در ميزان بستري و سرپايي نشان داده شد و متاسفانه در انتهاي هفته گذشته در زمينه ميزان مبتلايان و بستريهاي نيازمند خدمات آيسييو و ميزان موارد منجر به مرگ با آماري بيشتر از هفتههاي قبل مواجه بوديم. در رابطه با دورکاري بهنظر ميرسد در تهران مجددا نيازمند اتخاذ اين روش هستيم، بهگونهاي که بتوان از ظرفيت دورکاري استفاده بهينه کرد؛ چراکه اين روش باعث کاهش توليد سفر در کلانشهر تهران ميشود. پيشنهاد مشخص ما به همه دستگاههاي مستقر در تهران ازجمله دستگاههاي خدماتي، اداري و انتظامي که طي ارسال نامهاي درخواست شده، اين است که کليه خدمات خود را تا جاي ممکن به خدمات الکترونيک تبديل کنند.» در ادامه اما روز گذشته رئيسجمهور نيز در جلسه ستاد ملي مديريت کرونا در رابطه با وضعيت شيوع اين بيماري در کشور و راهکارهاي مقابلهاي براي کنترل آن خاطرنشان کرد: «فعلا از کسي که ماسک نميزند بهسادگي عبور نخواهيم کرد. افراد بايد به کسي خدمات دهند که ماسک دارد، حالا راننده تاکسي، اتوبوس، مغازه و بانک باشد. بنابراين اگر خدمتدهنده مراعات نکند بهنوعي با او برخورد خواهد شد که قرار شد چارچوب آن مشخص شود. بهاندازه کافي ابزار داريم که تشخيص دهيم فرد در خيابان ماسک دارد يا ندارد و ميتوانيم تشخيص دهيم کسي که ماسک نميزند چه کسي است. قرار شد براي افرادي که ماسک زدن را مراعات نميکنند مجازات در نظر بگيريم. تا پايان هفته اين موضوع بررسي و تکميل و در جلسه کميتههاي تخصصي در روز پنجشنبه مطرح شود و شنبه بعد در ستاد ملي مقابله با کرونا در اين زمينه تصميمگيري خواهيم کرد.»
حقيقتش را بخواهيد خودم هم خجالت ميکشم از اينکه براي چندمينبار يک مساله را مينويسم و يک ماجرا را بررسي ميکنم و سرآخر هم سر خانه اول قرار ميگيريم. اين نوع نگاه فانتزي به جريان مقابله با کرونا ماههاست که ايران را در جمع کشورهاي داراي بيشترين ميزان ابتلا و مرگومير قرار داده است. همان روزهايي که رئيسجمهور گفت نه مدل شرقي و نه مدل غربي را براي مواجهه با کرونا درنظر ميگيريم و سراغ فاصلهگذاري هوشمند رفت و تمام کسبوکارها را بازگشايي کرد، گفتيم که اين مدل مواجهه، مدل نويي است که معلوم نيست مزاياي مدلهاي ديگر را داشته باشد و خودش معايبي را هم به آنها اضافه نکند. منتها کسي گوشش بدهکار نبود. حالا هم در وضعيتي که رئيس ستاد کروناي تهران و خيلي ديگر از متخصصان و صاحبنظران خبر از وخامت اوضاع ميدهند، همان نگاه فانتزي ادامه پيدا کرده و حرف از مجازات کساني که ماسک بهصورت ندارند به ميان آمده است. واقعا چطور امکان دارد دولتي که نتوانست جلوي مسافرتها را بگيرد و با مديريت او عزا و عروسيها برگزار شد، مدارس بازگشايي شد، کنکور برگزار شد و... فردبهفرد به شناسايي افراد بپردازد و آنهايي را جريمه کند که ماسک بهصورت ندارند؟ فکر کنيد به صف نانوايي مراجعه کردهايد، يا سوار تاکسي شدهايد، يا به فلان اداره و فلان مغازه رفتهايد. فروشنده و متصدي به شما خدمات نميدهد؟ مگر همه شرکتها و کسبوکارها دولتي است؟ مگر افراد به تن و بدنشان پلاک آويزان است؟ اين مدل مواجهه، تا بهامروز و طي اين چندماه امتحان خودش را پس داده است. تقريبا روز خوشي را ازسر نگذراندهايم درحالي که شرقيها و غربيها بهخوبي با موجهاي ابتدايي بيماري مقابله کردند و از چندهزار کشته در روز به تعداد کمتر از انگشتان يک دست رسيدهاند و درمقابل ما روزبهروز رکوردشکني ميکنيم. خلاصه اينکه در شرايط بحراني ادامه راهکارهاي آزمايششده با اين نتايج غيرقابل قبول، اصلا پذيرفتني نيست و وقت آن رسيده دولت کمي سفتوسختتر به نظرات کارشناسان و صاحبنظران گوش کرده و محدوديتها را جديتر اعمال کند؛ چراکه سواي نقد اين مدل مواجهه، اينکه توپ را هم براي هميشه در زمين مردم نگه داريم، خيلي عاقلانه و کارشناسي بهنظر نميرسد. بههرحال با ايجاد محدوديتهاي جدي مثلا در جريان مسافرتها، کنکور، بازگشايي مدارس، دورکاريها، طرح ترافيک و... ميشد مردم را سرخط آورد و کنترلها را پرثمرتر کرد، ولي با سهلانگاري و سادهانگاري ماجرا به وضعيتي رسيديم که تقريبا تمام کشور وضعيت بحراني را تجربه ميکنند.