سرمقاله ایران/ پیام یک استعفا

ايران/ « پيام يک استعفا » عنوان يادداشت روزنامه ايران به قلم مصيب نعيمي(کارشناس مسائل لبنان) است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
ناکامي مصطفي اديب در تشکيل کابينه دولت لبنان که ديروز به شکل رسمي به رئيس جمهوري لبنان اعلام و از سوي ايشان پذيرفته شد، روند سياسي لبنان را به سمت و سوي جديدي سوق ميدهد. اين امر در درجه اول ناکامي ابتکار رئيس جمهوري فرانسه را در تشکيل دولتي بدون حضور احزاب و گروههاي مؤثر نشان ميدهد که امکانپذير نيست. چرا که پارلمان فعلي لبنان متشکل از تعداد اکثريتي از ائتلاف 8 مارس است که ائتلافي بين مجموعههاي شيعه و برخي از احزاب سني و دروزيها و مارونيهاي لبنان است. اين اتفاق نشان ميدهد روندي که رئيس جمهوري فرانسه ميخواست بر آنجا تحميل کند و روند سنتي لبنان را در هم بشکند، موفق نخواهد بود.
آقاي اديب از ابتدا بنا بر توصيههايي که به او شده بود، با چند وزير سني همکاري داشت و اعلام کرده بود که يک دولت کاملاً تخصصي و کاري و غير حزبي تشکيل خواهد داد. اما نکته کاملاً برعکس اين قضيه پارلماني بود که بايد به کابينهاي که او معرفي ميکرد، رأي ميداد. اين پارلمان عمدتاً از فراکسيونهايي تشکيل شده که از احزاب و گروههاي مؤثر در عرصه سياسي لبنان هستند. حالا چه فراکسيون مقاومت که مجموعه شيعيان لبنان در آن هستند و چه فراکسيون مارونيهاي وابسته به ميشل عون، رئيس جمهوري لبنان و چه مجموعههاي ديگري که خود را جزو 8 مارس ميدانند و اين جمع در پارلمان 128 نفره لبنان اکثريت را دارند و بدون موافقت و نظر اينها امري محقق نخواهد شد.
مصطفي اديب شرايط و عرفي را که در سياست لبنان است ناديده گرفت. حال اين کار را يا به ايده خودش انجام داد يا بهدليل توصيههايي که از طرف فرانسوي دريافت کرده بود و يا با توصيههاي نخستوزيرهاي قبلي لبنان مانند فواد سنيوره، سعد حريري و نجيب ميقاتي که از ابتدا با آنها مشورت کرد و باعث شد حمايت بعدي احزاب مؤثر در پارلمان را از دست دهد. در واقع اختلافات از آنجا شروع شد که اديب ميخواست، افرادي را که مورد نظر خودش بود، خارج از توافقهاي سنتي وارد کابينه خود کند. در نتيجه با مخالفت مجموعههاي مؤثر لبنان مواجه شد و دو گروه اصلي شيعه (جنبش امل و حزب الله) شروطي را مطرح کردند و خواستند، حداقل وزير دارايي از طرف آنها باشد و بقيه وزرايي که به طور سنتي سهم شيعيان است، با نظر آنها انتخاب شوند. اما اديب هيچ تلاشي در جهت اينکه به توافق با آنها برسد، به خرج نداد. واسطههايي که در ميان بودند نيز نتوانستند جناح 8 مارس را راضي کنند. زيرا 8 مارس نگران بود، اين مسأله باعث سنت جديدي در سياست لبنان شده و آنها را از سياست دور کند. اين مسأله باعث شد، آقاي اديب متوجه شود، به رغم سوءاستفاده از بحران اقتصادي فزاينده لبنان نميتواند چنين سياستهاي جديدي را که در تاريخ لبنان بيسابقه بوده تحميل کند و ترجيح به استعفا داد.
مصطفي اديب کسي نبود که کاريزماي ارتباطات با طرفهاي لبناني را داشته باشد و از همينرو از همان روزهاي نخست با مخالفت سمير جعجع و پس از آن دروزيها روبهرو شد و در نهايت هم با نرسيدن به توافق با شيعيان و بخشهايي از حزب رئيس جمهوري ناکام ماند. اکنون بايد ديد فرانسويها که خود را ملزم به حمايت از تشکيل دولت در لبنان ميدانند، چه ابتکار عملي به خرج ميدهند. آنها احتمالاً در روزهاي آينده تلاش خواهند کرد با طرفهاي مؤثر در عرصه سياسي لبنان وارد مذاکره شوند و فرد مناسبي را که مورد قبول اکثريت بوده و با شرايط خاص لبنان سازگار باشد، معرفي کنند تا اين کشور از کانون بحران خارج شود.