شهروند/ «سم کشنده فرقهگرايي» عنوان يادداشت روز روزنامه شهروند است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
اگر امروز به شرق و غرب و مرزهاي ايران نگاهي بيندازيم، به وضوح ميبينيم که آتش فرقهگرايي و تعصبات کور زبانه کشيده است. روشن است که اگر فضاي ايران نيز مساعد شود، اين آتش استعداد زيادي دارد که به درون مرزهاي ايران نيز زبانه بکشد و اين وظيفه آحاد ما در جامعه ايران است که بايد از انبار کردن هيزم خشک فرقهگرايي پرهيز کنيم، چرا که با کوچکترين جرقهها شعلهور خواهد شد و در اين صورت خاموش کردن آن نيز حتي اگر ممکن باشد، بسيار پرهزينه است.
مسئوليت چنين امري متوجه همه ماست، زيرا اگرچه دشمنان اين مرز و بوم خواهان شعلهوري چنين آتشي هستند، ولي تا وقتي که برخي عناصر داخلي آگاهانه يا ناآگاهانه زمينه آن را فراهم نکنند، بيگانگان در انجام هدف خود موفق نخواهند شد.
يکي از زمينههايي که در داخل وجود دارد، کينهورزيهاي مذهبي است. بهطوريکه مقام معظم رهبري هم در ديدار اخير خود، به آن اشاره و صريحا اعلام کردند: «بارها تکرار کردهايم که در جلسات ديني نبايد به کينهورزيهاي مذهبي دامن زد، زيرا مثل روز روشن است که اختلافافکني بين مسلمانان، همچون شمشيري در دست دشمنان اسلام، مقصود آنان را برآورده ميکند.
ما افتخار ميکنيم که شيعه علوي هستيم و افتخار ميکنيم که امام بزرگوار ما پرچم ولايت را سر دست گرفت و وسيلهاي شد تا دنياي اسلام اعم از شيعه و غيرشيعه به اسلاميت خود افتخار کنند اما نبايد با رفتار و گفتار نابخردانه شمشير اختلافافکني دشمن را تيز کرد.» مشکل اينجاست که برخي افراد ناآگاه گمان ميکنند براي ابراز و اثبات علاقه خود به تشيع يا اسلام، نيازمند هتاکي يا توهين به ديگر مذاهب يا اديان هستند. در حالي که چنين نيست. اينگونه رفتار نشاندهنده استحکام و قوام مذهب و دين نيست، بلکه نتيجه عکس هم دارد. نبش قبر اختلافات قديمي که بسياري از آنها در زمان خود نيز بيپايه هم بوده است، هيچ کمکي به ثبات و پيشرفت جامعه ايران نميکند.
اتفاقاتي که در ماههاي اخير در بلوچستان رخ داد و قصد دامن زدن به اين اختلافات را داشت، با سياست درست استاندار و مسئولان کشور پاسخ خود را گرفت.
انتصاب فرمانداران از اهل سنت، به ويژه از زنان آنان، با يک تير دو نشان زدن است. از يک سو تفاوتهاي ساختگي قومي و مذهبي را کمرنگ ميکند و از سوي ديگر تمايزات جنسيتي را از ميان برميدارد. هرچند اين اقدام آغاز راهي است که بايد با قدمهاي بيشتر و موثرتري طي شود، ولي آغازي است که مبارک مينمايد. شايد همين سياست بود که موجب انفعال نسبي گروگانگيرها و مجبور کردن آنان به آزاد کردن سربازان وطن شد.
اکنون که دولت ميکوشد سياستهاي مناسبي را براي تعامل کليه شهروندان ايراني فارغ از تعلقات مذهبي آنان برقرار کند، ممکن است برخي از متعصبان به صورت ناآگاهانه يا حتي برخي از افراد به صورت آگاهانه سعي کنند با توجه به وضعيت ناخوشايند درگيريهاي مذهبي و عقيدتي در منطقه، ايران را نيز وارد اين وادي خطرناک کنند. ايراني که در جريان اتفاقات سوريه و لبنان، حداکثر کوشش خود را کرد تا مبادا تنشهاي سياسي آنجا رنگ و بوي فرقهاي بگيرد. اکنون هم اجازه نخواهد داد که برخي افراد با انگيزههاي عوامانه در داخل کشور، آتشبيار معرکه اختلافات قومي و مذهبي بشوند. موضوعي که براي ثبات سياسي کشور چون سمي کشنده است.
فراموش نکنيم که اين گونه اختلافات در همه جاي دنيا زمينهساز بحرانها ميشود. هنوز اختلافات بالکان را که ريشه جنايات بزرگي در اين منطقه شد فراموش نکرده بوديم که اکنون بحران اوکراين را شاهديم. بنابر اين وظيفه همه ما بهعنوان يک ايراني و متعهد به کشور و منافع مردم در اين است که از هر گونه اقدامي که منجر به شکلگيري چنين اختلافاتي شود پرهيز کنيم.