
بازار گرم سیاسینویسی در آمریکا

فرهيختگان/متن پيش رو در فرهيختگان منتشر شده و انتشار آن در اخرين خبر به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
عاطفه جعفري/ انتخابات آمريکا و اخباري که از اوضاع سياسي اين کشور به گوش ميرسد، يادآور کتاب «ترس» نوشته باب وودوارد است که آمريکا را به شکست و فروپاشي نزديک ميداند. از چندماه قبل از برگزاري انتخابات، برخي کتابها و آثار مستند با اقبال ازسوي مردم مواجه شد. آثاري که تحتتاثير انتخابات آمريکا بود. به بهانه همين موضوع بهسراغ کتابهايي رفتيم که در دوماه اخير در آمريکا پرفروش بودند و درمورد آنها صحبت شده است. بيشتر اين کتابها، آثاري تازه به بازار کتاب آمده نيستند بلکه در سالهاي گذشته منتشر شدهاند و حالا به فراخور احوالات جامعه آمريکايي بيشتر ديده شدند. مدير بخش کتاب آمازون دراينباره گفته است: «کتابها براي يک زمان خاص نوشته نميشوند. مخصوصا کتابهايي که با موضوع خاطرات سياسي يا خاطرات افرادي که در زمينه سياست فعاليت ميکنند. اين کتابها هميشه کتابهايي خواندني هستند و مردم آنها را رصد و دنبال ميکنند.» براي نوشتن اين گزارش بهسراغ آمار پرفروشهاي آمازون رفتيم و نگاهي به پرفروشهاي اين سايت در چند هفته اخير انداختيم. انتخابها جالب بود و البته جهتدهيها براي اين انتخابها هم تاثيرگذار است. البته يک نکته را نبايد از نظر دور کنيم که تعداد اندکي از اين کتابها به بازار کتاب ايران رسيده و بقيه آنها ترجمه نشده و براي همين احتمالا اسم آنهايي که ترجمه نشدهاند براي مخاطب ايراني شناختهشده نيست.
مشخصات فساد: سوءاستفاده از قدرت / نويسنده : پيتر شوايزر
پيتر شوايزر خبرنگار تحقيقي نيويورکتايمز است. او سالها درمورد مسائل اقتصادي آمريکا کار کرده و آثار او با موجهاي سياسي زيادي در اين کشور همراه بوده است.
«پول کلينتون: داستان ناگفته اينکه دولتها و بيزينسهاي خارجي چگونه و چرا کمک کردند بيل و هيلاري را ثروتمند کنند» يکي از نمونه اين آثار است که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد که شوايزر در آن کمکهاي مالي دادهشده به بنياد کلينتون ازسوي طرفهاي خارجي را مورد بررسي قرار داد. پيتر شوايزر با اين کتاب بسياري از فسادهاي جهاني در زمينه پولي آمريکا را فاش کرد و باعث شد FBI به اين مساله ورود کند و درمورد آنها تحقيق کند. او فقط با يک حزب آمريکا کار نداشت و تقريبا امپراتوريهاي مخفي فساد دو حزب را آشکار کرد. مهمترين افشاگريهاي او با عنوان «دنبال پول» معروف شده است و در صفحه اول نيويورکتايمز و والاستريت ژورنال منتشر شده و تحقيقات او در برنامههاي تلويزيوني بهصورت مرتب کار ميشود.
شوايزر و تيم تحقيقاتي فصلي او در کتاب «سوءاستفاده از قدرت» روي مهمترين موضوع کشور متمرکز شدند و آنهم تحقيق روي روشهاي اقتصادي کساني بود که داعيه پيشرفت آمريکا را دارند. البته اين افراد، فقط اين موضوع را در حرفهاي خود ميگويند و در عمل اين اتفاق نميافتد.
او همچنين در اين کتاب، سراغ سياستمداراني رفته که با قدرت خود بهدنبال فساد و پول بيشتر هستند تا جايگاهشان را تثبيت کنند. او با تحقيقات عميقي که داشته است به فساد اداري درمورد امور مالي خصوصي و معاملات مخفي برخي رهبران برجسته سياسي آمريکا ميپردازد و با افشاگريهاي گزارشنشده پيشين، فساد و تصويري دقيق از سوءاستفاده سياسيون آمريکا را نشان ميدهد.
اين کتاب در يکماه اخير جزء 10 اثر برتر و پرفروش آمريکا بوده است و با توجه به اطلاعاتي که دارد مخاطب را نسبت به فساد و سوءاستفاده مقامات آمريکايي از قدرت آگاه ميکند.
امپراتوريهاي مخفي / نويسنده: پيتر شوايزر
اين کتاب شوايزر در سال 2016 و بعد از انتخاب ترامپ بهعنوان رئيسجمهور آمريکا منتشر شد و در همان زمان توانست به يکي از کتابهاي پرفروش در دنيا بدل شود. حالا با اوج گرفتن دوباره انتخابات در آمريکا، اين کتاب بار ديگر به ليست پرفروشها بازگشته است.
کتاب «امپراتوريهاي مخفي: چگونه طبقه سياسي آمريکا فساد را پنهان ميکند و خانواده و دوستان را غني ميکند» به بازشدن يک بانک آمريکايي در چين ميپردازد که طبق قانون ايالات متحده، استخدام تعداد زيادي از اعضاي خانواده سياستمداران برجسته چيني در اين بانک ممنوع است اما با اين حال، يک بانک چيني که در آمريکا افتتاح ميشود ميتواند هرکسي را که ميخواهد استخدام کند. آنها ميتوانند دوستان و خانوادههاي سياستمداران آمريکايي را به سرمايهگذاري در معاملات بدون ضرر دعوت کنند.
در اين کتاب به نقش و حضور فرزندان رئيسجمهور دونالد ترامپ و ديگر روسايجمهور و معاونان آنها در حزب دموکرات و جمهوريخواه در سياست و اقتصاد اين کشور ميپردازد. در بخش ديگري از اين کتاب به اين موضوع اشاره شده است که در بسياري از نقاط جهان، فرزندان شخصيتهاي قدرتمند سياسي به تجارت و سودآوري بسياري رسيدند، نه لزوما به اين دليل که در اين کار تبحر دارند، بلکه به اين دليل که آنها پدر و مادري معروف دارند و همين مساله باعث ميشود وارد معاملات پرسود شوند.
اين کتاب به مساله آقازادگي در کشور آمريکا پرداخته است و سوءاستفادهاي که فرزندان سياستمداران از اسم پدر و مادرشان ميکنند. انتخابات 2020 دوباره باعث شد اين کتاب پرفروش شود.
طبقه بالا در کاخسفيد / نويسنده: جي بي وست
اين کتاب در سال 2016 منتشر شده و بهسراغ پشتصحنه زندگي اولين خانوادههاي آمريکايي رفته که در کاخسفيد ساکن شدهاند. جي.بي.وست رئيس اصلي کاخسفيد بوده و به درخواست رئيسجمهورهاي آمريکا و خانوادهشان، عمليات و نگهداري خيابان 1600 پنسيلوانيا بهعهده او بوده است و او زندگي روزمره آنجا را هماهنگ ميکرد. ميهمانيهاي برنامهريزيشده، عروسي و تشييع جنازهها، باغها و زمينهاي بازي و بازسازيهاي گسترده و هر فعاليتي در منزل رياستجمهوري با نظارت او انجام ميشد. او به مدت 28 سال ابتدا بهعنوان دستيار رئيس راهنما، سپس بهعنوان رئيس شاهد بحرانها و پيروزيهاي ملي بود و هرروز با 6 رئيسجمهور و همسران آنها، همچنين والدين، فرزندان و نوهها تعامل داشت.ژاکلين کندي درمورد او ميگويد: «يکي از خارقالعادهترين مرداني است که من تاکنون ملاقات کردهام.» او يک تاريخچه جذاب و منحصربهفرد از زندگي در کاخسفيد دارد. حکايتهايي از استراتژيهاي جذاب الينور روزولت تا باخت غمانگيز ژاکلين کندي و مبارزات شخصي پت نيکسون. کتاب طبقه بالا در کاخسفيد روايتي غني از برشي از تاريخ آمريکاست که معمولا پشت درهاي بسته باقيمانده است.نويسنده اين کتاب درمورد اينکه چرا همزمان با انتخابات آمريکا، دوباره اين کتاب پرفروش شده است، ميگويد: «مردم هميشه دوست دارند از اتفاقات داخل کاخسفيد بدانند. چيزهايي که شايد بياهميت باشد و خيليها اصلا برايشان مهم نباشد اما همان چيزهاي بياهميت براي مردم جذاب است چون از زندگي سياستمدارانشان نشات ميگيرد.»
يک سرزمين موعود /نويسنده: باراک اوباما
شايد بتوان کتاب سرزمين موعود را در آندسته از آثاري قرار داد که ميخواهد انتخابات آمريکا را بهنفع دموکراتها تغيير دهد. کتابي که همراه با نسخه کاغذي، نسخه صوتي آن با صداي نويسنده يعني باراک اوباما منتشر شده است.باراک اوباما در اين کتاب داستان بهقول خودش «اديسهوار» غيرممکن خود را از مرد جواني که بهدنبال هويتش بود و به رهبري جهان رسيد تعريف و با جزئيات کاملا شخصي زندگي خود را تعريف ميکند.
او در اين کتاب مخاطبان خود را از نخستين آرزوهاي سياسي خود به پيروزي محوري انتخابات آيووا ميرساند که نشاندهنده قدرت فعاليتهاي مردمي او بوده است و بعد از آن به 4نوامبر 2008 ميرسد و زماني که او بهعنوان 44امين رئيسجمهور ايالات متحده انتخاب شد و تبديل به اولين آفريقايي-آمريکايي شد که بالاترين مقام اين کشور را کسب کرده است.
اوباما در کتاب «سرزمين موعود» با لحني صميمي و درونگرايانه، داستان شرطبندي يک مرد با تاريخ را بيان ميکند که تمام تلاش او همراه با ايمان براي ساختن يک جامعه آزاد است. او از روزهايي ميگويد که بهعنوان يک آمريکايي سياهپوست بهعنوان کانديدا در رياستجمهوري آمريکا شرکت کرد و پيامش «اميد و تغيير بود». از زندگي در کاخسفيد ميگويد و اينکه اين مدل زندگي چه تاثيري روي او و خانوادهاش داشته است.او در بخشي از اين کتاب ميگويد: «هرگز از عقيده خود مبنيبر اينکه درون آزمون بزرگ و مداوم آمريکا، پيشرفت هميشه امکانپذير است، دستبردار نيست و هميشه براي ساختن کشورش ادامه ميدهد.»
يکي از نکات جالب درمورد اين کتاب، نظراتي است که مخاطبان براي آن گذاشتهاند و يک نفر که خود را جرج معرفي کرده، نوشته است: «کاش شماها (دموکرات و جمهوريخواه) دست از سر ما مردم برداريد و بگذاريد بهحال خودمان باشيم که هيچکدام نميتوانيد اين آمريکاي شکستخورده را نجات دهيد.»
رئيسجمهور تصادفي / نويسنده: اي.جي بايم
کتاب رئيــسجمهـــور تصادفي به زندگي هري.اس ترومن ميپردازد کسي که بهعنوان تصادفيترين رئيسجمهور آمريکا نام برده ميشود. او سيوسومين رئيسجمهور آمريکا و عضو حزب دموکرات بود. ترومن که در سال ۱۹۴۴ بهعنوان معاون روزولت بود، کار خود را در دستگاه اجرايي آمريکا آغاز کرد؛ او پس از مرگ ناگهاني روزولت رياست اين دستگاه را برعهده گرفت.نويسنده در بخشي از اين کتاب ميگويد: «قهرمانان اغلب بهعنوان شخصيتهاي معمولي تعريف ميشوند که تحت شرايط خارقالعادهاي قرار ميگيرند و با شجاعت و شانس زياد، جايگاه خود را در تاريخ تثبيت ميکنند. هري.اس ترومن بهعنوان معاون رئيسجمهور فعاليت ميکرد و بهخاطر اخلاق کاري تحسينبرانگيز، قضاوت خوب و نداشتن دشمن انتخاب شد. پس از مرگ ناگهاني روزولت، او مجبور شد بپذيرد رئيسجمهور آمريکا شود.
چهارماه اول دولت ترومن شاهد تاسيس سازمانملل، سقوط برلين، پيروزي در اوکيناوا، بمبگذاري در توکيو، اولين انفجار اتمي، تسليم نازيها، آزادي اردوگاههاي کار اجباري، گرسنگي گسترده در اروپا، کنفرانس پوتسدام، تصميم جنجالي براي بمباران هيروشيما و ناکازاکي، تسليم ژاپن شاهنشاهي و سرانجام پايان جنگ جهاني دوم و ظهور جنگ سرد. هيچ رئيسجمهور ديگري در اين مدت کوتاه با چنين چيزهايي روبهرو نشده بود. رئيسجمهور تصادفي درطول 120 روز پرتلاطم و تاريخساز، زماني که مخاطرات زياد بود و چالشها حتي بيشتر، مخاطبان را با خود همراه کرد.»
نويسنده اين کتاب هم درمورد بازگشتن کتابش به نقطه اوج فروش همزمان با انتخابات رياستجمهوري آمريکا ميگويد: «سال 2018 اين کتاب به پايان رسيد. البته خيليها نميخواستند اين کتاب منتشر شود اما بالاخره توانستم اين کار را انجام بدهم. حالا شنيدهام همزمان با انتخابات، دوباره اين کتاب به صدر پرفروشها برگشته است. از يک لحاظ خوشحالم از طرف ديگر به خاطر اين انتخابات و حواشي مسخرهاش نااميد شدم. کاش سياستمدارن متوجه ميشدند که چه کاري انجام ميدهند.»
ترس /نويسنده: باب وودوارد
کتاب ترس که در ايران هم منتشر شده است و هفته گذشته هم يک صفحه به آن اختصاص داديم بعد از انتشار توانست تا چندماه يکي از کتابهاي پرفروش در آمريکا باشد. اما دوباره انتخابات رياستجمهوري آمريکا، اين کتاب را به صدر پرفروشها برگرداند.
کتابي که نويسنده آن باب وودوارد با جزئيات بيسابقهاي زندگي دلهرهآور درون کاخسفيد رئيسجمهور دونالد ترامپ و دقيقا نحوه تصميمگيري درمورد سياستهاي اصلي خارجي و داخلياش را آشکار ميکند. او که قبل از اين هم با توجه به حرفه اصلياش که خبرنگاري است توانست رسوايي واترگيت را رقم بزند. حالا در کتاب جديدش بهسراغ رئيسجمهوري رفته که تقريبا همه دنيا از او و تصميمهايي که ميگيرد ناراضي هستند.وودوارد در اين کتابها با صدها نفر از کارکنان کاخسفيد بدون اينکه نامشان را ببرد گفتوگو گرفته است و حتي به جزئيترين اطلاعات درمورد تصميمهاي رئيسجمهور دست پيدا کرده و نشان ميدهد که چقدر او در گرفتن تصميم براي اداره کشور ناتوان است و کشورش را تا مرز فروپاشي ميبرد. تمرکز او در اين کتاب، روي بحثهاي انفجاري و تصميمگيري در دفتر بيضي شکل، اتاق وضعيت، نيروي هوايي يک و محل اقامت کاخسفيد است.
رديف اول در نمايش ترامپ / نويسنده: جاناتان کارل
اين کتاب در ماه مارس 2020 منتشر شد. جاناتان کارل، نويسنده اين کتاب بيش از 25 سال است که دونالد ترامپ را ميشناسد. اين گزارشگر کاخ سفيد معتقد است: «ما هرگز رئيسجمهور اينچنيني نديدهايم... هنجارشکن، قانونشکن، براي برخي خطرناک و بيپروا و براي ديگران نيرويي قوي. يک چيز روشن است: ما شاهد تغيير شکل رياستجمهوري هستيم.»کارل در اين کتاب نميخواهد براي ما از اتفاقات کاخ سفيد بگويد، بلکه با شناختي که از ترامپ دارد و با دسترسيهاي فوقالعاده که به او درطول مبارزات انتخاباتياش داشت، ميتواند شناخت دقيقي از رئيسجمهور آمريکا بدهد. البته نبايد از اين نکته بگذريم که او طرفدار ترامپ و تصميمهايش است و همين مساله در روايتش از اتفاقات رياستجمهوري او تاثيرگذار است. او از پشتصحنههاي دوران رياستجمهوري ترامپ ميگويد و نگاهي ويژه به شخص رئيسجمهور و نزديکترين افراد به وي دارد. کارل از ظهور يکباره ترامپ در حزب جمهوريخواه ميگويد و از مبارزات و نبردهاي کساني که در دولت کار ميکنند و کساني که درمورد او گزارش ميدهند. از توطئهها و نقشههاي يککارمند ارشد عليه رئيسجمهور تا اتفاقات غيرقابل پيشبيني خيرهکننده و بيسابقهاي که به ترامپ تحميل ميشود. او در اين کتاب مخاطب را از يک دفتر تلويزيون که به ستاد انتخاباتي تبديل شده بود به آرامش عجيب کاخ سفيد ترامپ در روز تحليف و يک اتاق که قرار است در آن براي تغيير مسير کشور برنامهريزي شود، ميبرد. او دولتي را نشان ميدهد که حزبي که او را بر سر کار آورده، حتي فکر نميکرد پيروز انتخابات باشد و حالا بايد براي نگه داشتنش در مقام رياستجمهوري تصميم بگيرد. مهمترين نکته درمورد اين کتاب، روابط صميمانه نويسنده با دونالد ترامپ است که بهراحتي ميتواند از او حرف بکشد و درباره همه مسائل با رئيسجمهور صحبت کند و حتي او و تصميمهايش را بهچالش بکشد.
آزادانه زندگي کن يا بمير / نويسنده: سين هانيتي
نويسنده اين کتاب از دوستداران حزب جمهوريخواه و علاقهمند به حضور دوباره دونالد ترامپ براي رياستجمهوري است. او در اين کتاب ميخواهد به مخاطب بگويد که اگر دموکراتها بر سر کار بيايند، يک فاجعه اقتصادي در آمريکا شکل ميگيرد و همهچيز بر باد خواهد رفت و بايد کاري کرد تا دوباره ترامپ رئيسجمهور آمريکا شود. سين هانيتي در اين کتاب به برخي وقايع 10 سال اخير اشاره ميکند و کشورهايي را نام ميبرد که با آمريکا در جنگ و منازعه هستند و معتقد است که با تحريم کردن آنها ميتوانيم آن آزادي راکه ميخواهيم، داشته باشيم.
او در بخشي از کتابش ميگويد: «راهحل ساده است، اگر همه کاري که ميتوانيد انجام دهيد راي دادن است، پس راي دهيد. اما اگر ميتوانيد مردم را از حقيقت آگاه کنيد، اين حتي بهتر است و حقيقت اين است که آينده آزادي آمريکا به انتخاب مجدد دونالد ترامپ بستگي دارد.» البته اين کتاب از جهت نقطهنظرات جنجالي و اظهاراتي که با واقعيت جامعه جهاني در تضاد است، مشهور شده است. نکته جالب درمورد آن نظراتي است که مخاطبان داشتهاند و يکي از آنان که خود را سياهپوست آمريکايي معرفي کرده است، ميگويد: «چرا بايد يک نويسنده انتخاب ترامپ را مساوي با آزادي بداند و انتخاب نشدنش را مساوي با مرگ؟! مگر اين نويسنده در آمريکا زندگي نميکند؟ پس چرا اسم ترامپ را درکنار آزادي قرار ميدهد؟ درحاليکه اگر بخواهيم درست اين مساله را بدانيم بايد بگوييم که او بويي از انسانيت نبرده است. براي او ما سياهپوستان مهم نيستيم و فقط به خودش و خانوادهاش فکر ميکند، درحاليکه بايد بهفکر مردمش باشد اما اينطور نيست و احتمالا اين آقاي نويسنده هم پول خوبي به جيب زده است و اين کتاب را نوشته. کسي چه ميداند؟»