آفرينش/ «خطر سقوط در" شيب ملايم"» عنوان يادداشت روز روزنامه آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
مردم همچنان به تغيير وضعيت اقتصادي کشور اميدوارند، اما حجم مشکلاتي که در طي چند سال گذشته براي کشور به ميراث مانده به حدي است که نميتوان انتظار داشت باگذشت يک سال و دوسال، اوضاع سامان يابد. درحالي که گرانيها به حرکت خود ادامه ميدهند و تن خسته جامعه مجبور به دويدن درپي آن ميباشد. مردم چشم به راه تغيير و در راستاي کمک به سياستهاي اقتصادي دولت تن به ثبت نامي جديد براي دريافت يارانه دادند و شايد به لحاظ اخلاقي کمي مورد اهانت قرار گرفتند که احتياج خود را به 45هزار500 تومان ماهيانه با اين همه تبليغ و تهديد مواجه ببينند. به هرحال اين اقدام هم انجام شد و احتمالا دولت درپي راست آزمايي درخواستها برآمده است. اما نکته بسيار مهمي که همچنان برقوت خود باقي است افزايش موج گرانيهاست که نام مرحله دوم هدفمندي يارانهها را به دوش ميکشد.
مسولان مدام با اعلام اينکه شيب آزادسازي قيمتها ملايم خواهد بود تا فشاري برجامعه وارد نشود، چشم برواقعيتها بستهاند. درحالي از شيب ملايم صحبت ميکنند که حاملهاي انرژي 25 درصد گران شدهاند و مبلغ قبوضي را که تاپيش از اين مردم براي پرداخت آن مجبور به تقسيط ميشدند، غيرقابل تحمل خواهد کرد. يارانهاي که دولت به مردم ميدهد حتي کفاف پرداخت يک دوره قبض گاز و برق را نميدهد.
گراني 25درصدي انرژي تنها به قبوض آب و برق وگاز محدود نميشود و تاثير آن بر ساير اقلام خوراکي، خدمات رفاهي و بهداشتي، پوشاک و ساير توليدات کارخانهاي دوچندان ميباشد. امروز کرايه مسکن سربه فلک گذاشته و قيمت ها ازمصوبات 10 تا 15 درصدي مسولان پيروي نميکند. قيمت گوشت و برنج و روغن و... از شيب ملايم خارج شده و مردم را مستاصل کرده است.
اما دولت درعوض اين شيب به اصطلاح ملايم، باهزار اما و اگر ماهانه 45 هزارتومان به مردم ميدهد و از فراهم نبودن منابع تامين اين پرداختها نيز معترض است. ماهم قبول داريم که اين سيستم پرداختي با اين وضع اقتصادي اشکالات فراوان دارد و بارسنگيني بردوش دولت گذاشته است اما تقصير مردم چيست؟! آيا تاوان مديريتهاي غلط و برنامهها سليقهاي و سياسي که در دولتهاي گذشته به بارآمده را مردم بايد بدهند؟!
امروز تيم اقتصادي کشور با نگاهي علمي و منطقي به اين دخل و خرج کشور، طرحهايي را دردستور کار قرار ميدهند که به لحاظ تئوريک صحيح و منطقي ميباشد. ولي اوضاع و احوال جامعه ما طوري نيست که بتواند بارتاثيرات اين تحولات را تاب آورد. امر درستي است که مصرف انرژي درکشورما بالاست و قيمت آن نسبت به هزينه توليدش مناسب نيست. اما راهکارکاهش مصرف و جبران هزينههاي توليد افزايش شديد قيمت آن تحت عنوان "شيب ملايم" نيست!. چرا دولت به دنبال بهبود و کيفيت مصرف انرژي در کشور نميرود؟ چرا هزينهاي که صرف واردات روزانه 10 ميليون ليتر بنزين ميشود را در راستاي بهبود کميت و کيفيت ناوگان حمل و نقل عمومي نميکند؟ چرا اين قدرت را ندارند که جلوي توليد اين خودروهاي بي کيفيت داخلي را بگيرند که سرمنشا مصرف بي رويه سوخت و آلودگي هوا هستند؟!
آيا فقط مردم بايد قربانيان کشور باشند و هروقت که لازم شد آنها را درشيبهاي ملايم و تند قرار دهيم و هزينه مديريتهاي غلط و غيرکارشناسي مسولان را بردوش آنها قرار بگذاريم؟ امروز کشورمان به طور غيرقابل تصوري گران و پرهزينه اداره ميشود، درحالي که درپيشرفته ترين کشورهاي دنيا شاهد اين هزينههاي گزاف و بي حساب وکتاب نيستيم. مردم اروپا به خاطر افزايش نيم تا 4 درصدي مالياتها اعتراضات خياباني به راه مي اندازند، درحالي که در کشورما افزايش 25 درصدي قيمتها شيب ملايم تلقي ميگردد!.
مردم از دولت ميخواهند جلوي اين هزينههاي اضافي را بگيرد و مشکلات را مديريت کند، نه اينکه با افزايش قيمتها درپي تامين هزينههاي خود باشد و همان شيوه گذشته را ادامه دهد. تغيير در شيوه مديريت نياز امروز کشور است، وگرنه با اين شيبهاي ملايم و تند نهتنها مشکلات ملت و کشور حل نميشود بلکه اين زخمها هم همچون آسيبهايي که درگذشته برتن اقتصاد وارد شده کهنه خواهد شد و علاج نمييابد.