دوباره برجام

اعتماد/متن پيش رو در اعتماد منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
ظريف، هفته گذشته پيام تهران را به گوش جو بايدن که برجام متولد دولت متبوعش بود، رسانده و حالا کارشناسان ميگويند که توپ در زمين جو بايدن است
اين روزها برخلاف روزهاي پس از پيروزي دونالد ترامپ در نوامبر 2016 که ايران و اعضاي برجام خود را براي خروج امريکا از توافق هستهاي آماده ميکردند، تهران و 1+4 مهياي مذاکره براي بازگشت امريکا به اين توافق و همچنين بازگشت تهران به اجراي کامل تعهداتش ميشوند. در حالي که ابعاد اقتصادي سياست فشار حداکثري بر ايران، حوزههاي متفاوت از معيشت تا سلامت ايرانيها را تحت تاثير قرار داده است، غرب نبايد دچار اين اشتباه استراتژيک شود که تهران سياست مقاومت و تدبير حداکثري را از بيم تداوم فشارهاي اقتصادي به يکباره رها خواهد کرد. همزمان تهران نيز بايد متوجه اهميت عنصر زمان در آغاز گفتوگوها درباره چند و چون احياي برجام باشد. در سال 2016 به محض پيروزي ترامپ در انتخابات، اسراييل و عربستان سعودي لابيگري براي خروج واشنگتن از برجام را بدون فوت وقت آغاز کردند که نتيجه آن تطميع ترامپ و ترک توافق هستهاي بود.
دونالد ترامپ همچنان رييسجمهور ايالات متحده است و به نظر ميرسد که فعلا خيال پذيرش شکست را هم ندارد. جو بايدن، رييسجمهور منتخب فارغ از هياهوسازيهاي ترامپ در حال انتخاب اعضاي کابينه و تعريف اولويتهاي دولتش است. در خارج از مرزهاي ايالات متحده امريکا نيز رهبران کشورهاي متفاوت تلاش ميکنند با فاصله گرفتن از جنجالهاي انتخاباتي بيسابقه در امريکا، خود را براي تطبيق با سياستهاي جو بايدن دموکرات پس از 21 ژانويه 2021 آماده کنند. دونالد ترامپ در حوزه سياست خارجي و روابط بينالملل ويرانيهاي بسياري از خود به جا گذاشته و اين نکتهاي است که تحليلگران بسياري اين روزها بيش از زماني که هنوز به عدم تمديد حضور ترامپ در کاخ سفيد مطمئن نبودند به آن اشاره ميکنند. به عنوان نمونه شبکه امريکايي سيانان در گزارشي به اين ليست بلند بالا پرداخته و با اشاره به جديدترين تصميم ترامپ براي کاستن از تعداد نيروهاي امريکايي در افغانستان و عراق مينويسد: «اين کار تازهترين گامي است که ترامپ برداشته تا حوزه سياست خارجي را براي جانشين خود تا پيش از تاريخ 20 ژانويه پرتنشتر از هميشه سازد.» شرايط امروز امريکا و جهان به گونهاي است که اولويتها خود را به دولتها به خصوص دولت جديد ايالات متحده تحميل ميکنند . تلاش براي مهار ويروس کوويد 19 و کاستن از تبعات اقتصادي آن در داخل امريکا بياندک شک و ترديدي نخستين مسووليتهايي هستند که جو بايدن براي دولتش پس از استقرار در کاخ سفيد در سال نو ميلادي تعيين کرده است.
خانم موگريني: اتحاديه اروپا در تمام اين سالها در تلاش بوده تا از فروپاشي کامل توافق هستهاي برجام جلوگيري کند. به شخصه بايد بگويم وقتي ترامپ اعلام کرد کشورش از اين توافق خارج ميشود، هيچ کدام از ما فکر نميکرديم اين توافق دوام بياورد. اما با آنکه اين توافق اکنون در بهترين حالت خود نيست، اما هنوز زنده است و اين زنده بودن را مديون تلاش و پشتکارِ اتحاديه اروپا و جامعه بينالمللي است.
تحليلگران و ديپلماتهاي بسياري چون وندي شرمن، مذاکرهکننده ارشد دولت اوباما در مذاکرات هستهاي با ايران معتقدند که جو بايدن بيشک موافق هزينههايي نيست که سياست ترامپ در قبال ايران بر واشنگتن تحميل کرد اما پس از 21 ژانويه تبديل کردن اين هزينهها به فرصت و برگ امتياز را به بخشي از تاکتيک دولتش در قبال تهران اضافه خواهد کرد.
با بينظميهايي که دونالد ترامپ در حوزه سياست خارجي با خروج از توافقنامه، معاهدهها و تفاهمهاي چندجانبه بينالمللي در چهار سال گذشته ايجاد کرده، پروندههاي قطوري در اتاق بيضيشکل کاخ سفيد انتظار جو بايدن را ميکشند. ايران يکي از اين دهها پرونده است که رسيدگي به آن ميتواند به حل و فصل برخي ديگر از پروندههاي جمع شده بر روي ميز دولت بعدي ايالات متحده کمک کند.
در حالي که اعضاي تيم ترامپ با تداوم سياست فشار حداکثري بر ايران تلاش ميکنند مسير بازگشت را براي کليددار جديد کاخ سفيد ناهموار کنند و حتي رسانه امريکايي نيويورک تايمز هم از احتمال حمله نظامي محدود امريکا به ايران در چند هفته باقي مانده خبر داده اما به نظر ميرسد که تهران از هماکنون به استقبال تغيير دولت در کاخ سفيد رفته است. محمدجواد ظريف، وزير خارجه کشورمان هفته گذشته از تريبون روزنامه دولتي ايران پيام رسمي تهران را به گوش رييسجمهور منتخب ايالات متحده که از قضا برجام متولد دولت متبوعش در سال 2015 بود، رسانده است و حالا برخي از کارشناسان ميگويند که توپ در زمين جو بايدن است. محمد جواد ظريف براي نخستينبار از راه ديگري جز بازگشت به برجام پيش روي ايالات متحده سخن گفته و به زبان سادهتر دو گزينه را مقابل جو بايدن قرار داده است: اجراي مفاد قطعنامه 2231 مانند ساير کشورهاي عضو سازمان ملل که موظف به اطاعت از قطعنامههاي شوراي امنيت ملل متحد هستند يا آغاز مذاکره براي بازگشت به برجام که البته آسان نخواهد بود اما براي ايالات متحده منافعي دارد که بعيد است بايدن از آنها مقابل تهران چشمپوشي کند.
هرچند که به نظر ميرسد مطلوب تهران گزينه تازهاعلام شده يعني اجراي مفاد قطعنامه 2231 به شمول رفع تمام تحريمهاي وضع شده باشد اما تحليلگران و ديپلماتهاي بسياري چون وندي شرمن، مذاکرهکننده ارشد دولت اوباما در مذاکرات هستهاي با ايران معتقدند که جو بايدن بيشک موافق هزينههايي نيست که سياست ترامپ در قبال ايران بر واشنگتن تحميل کرد اما پس از 21 ژانويه تبديل کردن اين هزينهها به فرصت و برگ امتياز را به بخشي از تاکتيک دولتش در قبال تهران اضافه خواهد کرد. در حالي که رسانه امريکايي نيويورک تايمز که در 10 روز اخير به شکل بيسابقهاي گزارشهاي اختصاصي درباره ايران منتشر کرده ادعا ميکند عباس عراقچي، معاون سياسي وزير خارجه پيامهايي را درباره مذاکره از طريق واسطههايي به تيم بايدن منتقل کرده (ادعايي که سخنگوي وزارت خارجه ايران آن را در کرد) اما از جانب جو بايدن پس از مشخص شدن پيروزي او در اين انتخابات تاکنون اظهارنظر مستقيمي درباره پرونده ايران نشده است. در 10 روز گذشته نهايت چيزي که از بايدن درباره ايران شنيديم در بيانيههاي خبري مربوط به محتواي تبريک تلفني مقامهاي اروپايي به او بوده است. مکالمههاي تلفني که در آنها اعضاي اروپايي برجام آمادگي خود را براي گفتوگو با رييسجمهور جديد درباره برجام و ايران اعلام کرده و با استقبال بايدن هم روبهرو شدند. با وجود سکوت فعلي جو بايدن درباره راهبرد مدنظر دولتش در برابر ايران، پيشبيني گزينههاي موجود چندان سخت نيست چرا که برجام نتيجه مذاکره چندجانبه ايران و 1+4 امروز با دولت وقت در امريکا به رياستجمهوري باراک اوباما بود. جو بايدن در آنزمان دست راست باراک اوباما بود لذا حفظ برجام و تداوم آن براي او حکم احياي ميراث باراک اوباما در حوزه سياست خارجي ولو با تاخير چهارساله را دارد. بنابراين ميتوان گفت که اراده سياسي براي احياي کامل برجام به شمول بازگشت امريکا به حلقه برجاميان و محدودسازي برنامه هستهاي ايران طبق برجام در جو بايدن و تيم او وجود دارد. نکته ديگر درباره راهبرد جو بايدن در روند احياي برجام که امروز ميتوان با قطعيت درباره آن سخن گفت توسل او به چندجانبهگرايي و بازگشت به روند همکاري نزديک و فشرده با اعضاي اروپايي برجام است. از 21 ژانويه 2021 به بعد اروپاييها ميتوانند مطمئن باشند که امريکاي بايدن را در کنار خود در برجام دارند هرچند ممکن است روند بازگشت امريکا به توافق هستهاي زمانبر باشد. بروز اين اطمينان را ميتوان از هماکنون در بيانيه اخير تروييکاي اروپايي هم ديد. در بيانيه جديد که روز پنجشنبه از سوي فرانسه، آلمان و بريتانيا منتشر شد اين سه کشور ادعاهاي جديدي را مطرح کردهاند که البته با پاسخ سخنگوي وزارت خارجه ايران هم روبهرو شد. سه کشور اروپايي طرف توافق هستهاي «برجام» در بيانيهاي مدعي شدهاند که با وجود تلاشهاي مبتني بر «حسن نيت» آنها ايران، اقدامات متعددي در نقض اين توافق انجام داده است.
تروييکاي اروپا اين ادعا را در بيانيه خود که خطاب به شوراي حکام آژانس بينالمللي انرژي اتمي صادر شده مطرح کردهاند. انگليس، آلمان و فرانسه با اين ادعا که به عنوان طرفهاي مشارکتکننده در «برجام» براي حفظ اين توافق هستهاي تلاش کرده و از خروج امريکا از آن متاسف هستند، ميگويند: «ما به عنوان مشارکتکنندگان برجام بار ديگر بر تداوم تعهد خود براي حفظ توافق هستهاي و اجراي کامل آن تاکيد ميکنيم. ما سه کشور اروپايي سخت براي حفظ اين توافق تلاش کردهايم. همواره صراحت داشتهايم که از خروج امريکا از برجام و احياي تحريمها متاسفيم. ما تحريمها را به نحو پيشبينيشده در برجام رفع کرده و مضاف بر آن از طريق ايجاد ساز و کار مالي اينستکس، تلاشهايي اضافي جهت مجاز کردن تجارت مشروع با ايران به کار بستهايم. با وجود اين، با وجود اين تلاشهاي مبتني بر حسن نيت، ايران اکنون يک سال و نيم است که مرتکب اقدامات متعددي در نقض جدي تعهدات هستهاي خود شده است. ما کماکان بهشدت از اقدامات ايران که در حال تهي کردن توافق از مزاياي اصلي آن در زمينه منع اشاعه است نگرانيم. اکنون اهميت حياتي دارد که ايران به سرعت اقداماتش را به عقب برگردانده و به پايبندي کامل برجام برگردد.»سعيد خطيبزاده، سخنگوي وزارت امور خارجه در واکنش به بيانيه سه کشور اروپايي انگليس، آلمان و فرانسه در خصوص همکاريهاي جمهوري اسلامي ايران با آژانس بينالمللي انرژي هستهاي، ضمن محکوم کردن اين مواضع غيرمسوولانه اظهار داشت: «از سه کشور اروپايي انتظار ميرود که به جاي فرافکني سياسي، در جهت پايبندي کامل به تعهداتشان طبق برجام و مصوبات کميسيون مشترک اقدام کنند و به اجراي کامل برجام برگردند. فعاليتهاي صلحآميز هستهاي جمهوري اسلامي ايران کاملا در چارچوب قوانين بينالملل و کاملا قانوني و مشروع بوده و در راستاي حقوق ذاتي لاينفک کشورها دنبال ميشود. با خروج ايالات متحده از برجام و اعمال مجدد تحريمها و تداوم بدعهدي اروپا در زمينه انتفاع اقتصادي ايران از رفع تحريمهاي تعهد شده در برجام، جمهوري اسلامي ايران طبق بندهاي ۲۶ و ۳۶ برجام گامهاي هستهاي را برداشته است که کاملا منطبق با برجام است و همواره تاکيد داشته است که در صورت اجراي کامل برجام از سوي طرفهاي مقابل، بازگشتپذير خواهند بود.»
بيانيه مشترک سه کشور اروپايي به خوبي فضاي جديدي را نشان ميدهد که البته ايران انتظار آن را داشت و به نظر ميرسد بايد براي نحوه مواجهه با آن به رويکردي واحد در داخل برسد. در حالي که تروييکاي اروپايي با تقليل دادن تاثير خروج امريکا از برجام و ناتواني خود در وفاي به تعهدات برجامي، ماجرا را از پايان آن که کاهش تعهدات برجامي ايران است روايت ميکنند، ايران بارها و بارها به صراحت اعلام کرده که در صورت لغو تحريمها و عاديسازي رابطه تجاري و مالي تهران با جهان طبق آنچه در توافق هستهاي آمده، آماده است تا بلافاصله از گامهاي برداشته شده هستهاي عقبنشيني کند. با اينهمه به نظر نميرسد که سه کشور اروپايي در اراده سياسي ايران براي وفاي به عهد طبق برجام شک داشته باشند اما آيا بازگشت همه به برجام با همان محتوايي که در سال 2015 تصويب شد، سقف مطالبه اروپا و امريکا در سال 2021 هم خواهد بود؟ براي درک پاسخ اين پرسش نيازي به صبر نيست چرا که هم جو بايدن در نوشتاري در سيانان درمقام تبيين سياست خود در قبال ايران پيش از پيروزي در انتخابات از بازگشت به برجام به عنوان نقطه آغاز مذاکرات جديد بر سر مفاد آن با ايران خبر داد و هم اروپاييها حتي در دوره دونالد ترامپ براي توسعه توافق هستهاي به کاخ سفيد چراغ سبز نشان دادند اما سياستهاي يکجانبه ترامپ مانع از اين همکاري شد. ناگفته پيداست که اروپا و امريکاي بايدن هم به دنبال تمديد تاريخ انقضاهاي تعهدات هستهاي ايران در برجام ميروند و هم اينبار تلاش ميکنند يا در قالب يا در سايه برجام ديگر دغدغههاي خود درباره ايران به شمول فعاليتهاي منطقهاي و آزمايشهاي موشکي را حل و فصل کنند. ايران تا اين لحظه مخالفت خود را با هر دو اين خواستهها به صراحت اعلام کرده و وزير خارجه تاکيد داشته که مفاد برجام يکبار مورد مذاکره چندساله قرار گرفته و مذاکره مجدد درباره آن ممکن نيست. موضع ايران درباره مذاکره پيرامون فعاليتهاي منطقهاي و آزمايشهاي موشکي نيز مشخص است و حرف تهران اين است که اگر قرار باشد درباره فعاليتهاي منطقهاي ايران صحبت بشود همين رويه بايد درباره ساير کشورهاي منطقه به شمول متحدان عبري - عربي امريکا هم تکرار شود و البته که توانمندي نظامي و دفاعي ايران غيرقابل مذاکره است اما اگر امريکا يا اروپا خواهان گفتوگو با ايران در اين باره هستند چرا با عربستان سعودي يا امارات که به انبار تسليحات امريکايي و اروپايي تبديل شدند گفتوگويي صورت نگيرد يا چرا کسي از خلع سلاح هستهاي يا حتي کمتر از آن پيوستن رژيم اسراييل به معاهده منع تکثير تسليحات هستهاي موسوم به انپيتي سخن نميگويد.
ناگفته پيداست که بازگشت کامل اعضاي اصلي و اوليه برجام به اين توافق نيازمند پاگذاشتن بر زمين واقعيات است. تهران ميداند که جو بايدن هم به حفظ برجام مايل و هم به توسعه دامنه آن مشتاق است و در اين ميان تهران بايد هرچه سريعتر با تعريف سناريوهاي موجود براي هرکدام راهبرد خود را تعيين کند. اما آيا طرف مقابل به شمول سه کشور اروپايي و امريکا نيز حاضر به حرکت روي زمين واقعيات هستند. چرا تهران بايد با سابقه بدعهدي که از غرب در مساله برجام ديد به توسعه دامنه اين توافق رضايت بدهد؟ چه ضمانتي وجود دارد که اينبار نيز تعهد دولت امريکا با چرخش يک خودکار از ميان نرود؟ بخشهايي از اين دغدغه درست را «فدريکا موگريني» مسوول سابق سياست خارجي اتحاديه اروپا، در گفتوگوي مجازي روز (چهارشنبه) خود با انديشکده امريکايي «شوراي آتلانتيک» بيان کرد. موگريني در اين باره گفت: «اتحاديه اروپا در تمام اين سالها در تلاش بوده تا از فروپاشي کامل توافق هستهاي برجام جلوگيري کند. به شخصه بايد بگويم وقتي ترامپ اعلام کرد کشورش از اين توافق خارج ميشود، هيچ کدام از ما فکر نميکرديم اين توافق دوام بياورد. اما با آنکه اين توافق اکنون در بهترين حالت خود نيست، اما هنوز زنده است و اين زنده بودن را مديون تلاش و پشتکار اتحاديه اروپا و جامعه بينالمللي است. تنها دو يا سه کشور از اتحاديه در اين راه ما را همراهي نکردند. اما خوشبختانه همان چند کشور نيز اکنون براي نگه داشتن اين توافق همراه ما هستند، زيرا متوجه اين نکته شدهاند که نميتوانيم موقعيت جغرافيايي ايران را تغيير دهيم. پس بايد به توافقي دست يابيم.»
در ادامه موگريني به تدابير دولت ترامپ نيز اشاره کرده و گفت: «فکر ميکنم در اين چند سال ديديم که فشار حداکثري امريکا محدوديتهاي بسياري دارد و کارساز نيست. ديديم که هيچ نتيجهاي که براي امريکا و اروپا مثبت باشد به همراه نداشته و تهديد و ناامني را بالا برده است؛ بنابراين اين تفکر که از برجام خارج شويم و فشار حداکثري را پيشه کنيم راه به جايي نخواهد برد.» به عقيده اين مقام اروپايي نکته مهماکنون اين استکه: «بايد ديد تا چه اندازه دولت جديد امريکا به مذاکره ديپلماتيک با ايران تمايل دارد. بايد تمام مفاد برجام از سوي تمام طرفها اجرا شود تا مقامات ايران وارد مذاکرات جديد شوند و اين به معناي چيدمان دوباره در سياست داخلي امريکا براي رسيدن به آن است.»
اين روزها برخلاف روزهاي پس از پيروزي دونالد ترامپ در نوامبر 2016 که ايران و اعضاي برجام خود را براي خروج امريکا از توافق هستهاي آماده ميکردند، تهران و 1+4 مهياي مذاکره براي بازگشت امريکا به اين توافق و همچنين بازگشت تهران به اجراي کامل تعهداتش ميشوند. در حالي که ابعاد اقتصادي سياست فشار حداکثري بر ايران، حوزههاي متفاوت از معيشت تا سلامت ايرانيها را تحت تاثير قرار داده است، غرب نبايد دچار اين اشتباه استراتژيک شود که تهران سياست مقاومت و تدبير حداکثري را از بيم تداوم فشارهاي اقتصادي به يکباره رها خواهد کرد. همزمان تهران نيز بايد متوجه اهميت عنصر زمان در آغاز گفتوگوها درباره چند و چون احياي برجام باشد. در سال 2016 به محض پيروزي ترامپ در انتخابات، اسراييل و عربستان سعودي لابيگري براي خروج واشنگتن از برجام را بدون فوت وقت آغاز کردند که نتيجه آن تطميع ترامپ و ترک توافق هستهاي بود. امروز نيز همان الگو در منطقه ما در حال تکرار شدن است و خبرهاي رسيده از تلآويو حاکي از تشکيل يک کميته در کابينه رژيم صهيونيستي براي مقابله با بازگشت امريکا به برجام است. عربستان سعودي نيز احتياط ديپلماتيک را کنار گذاشته و به صراحت مخالفت خود را با بازگشت امريکا به برجام اعلام کرده است. در چنين شرايطي ايران بايد ابتدا صداي واحدي را درباره چند و چون هر گونه مذاکره به خارج مخابره کند و در گام دوم اولويت را بر استفاده از حضور بايدن در کاخ سفيد به منظور کاستن از فشار تحريم همزمان با تامين منافع ملي تعريف کند. تهران و واشنگتن هر دو برگههاي برندهاي در اين زمين در اختيار دارند که دقت در استفاده از اين برگهها در بهترين زمان ميتواند به خروج برجام از بنبست در چارچوب راهبرد برد - برد کمک کند.