سرمقاله تعادل/ انتخابات و افزایش قدرت چانهزنی بینالمللی

تعادل/ « انتخابات و افزايش قدرت چانهزني بينالمللي » عنوان سرمقاله روزنامه تعادل به قلم يوسف مولايي است که ميتوانيد آن را در ادامه بخوانيد:
بحثي که اين روزها در خصوص شمايل رييسجمهور مطلوب براي کشور در برخي رسانهها به راه افتاده و برخي افراد و جريانات از معايب يا محاسن رييسجمهور نظامي يا رييسجمهور ديپلمات صحبت ميکنند به نظرم نيازمند روشنگري است. معتقدم يک چنين مباحثي مفيد نيست و بايد جهتگيري کلي مباحث را به اين سمت و سو هدايت کنيم که رييسجمهور منتخب کشور هر شخص يا جناحي که باشد بايد بتواند در بستر يک انتخابات آزاد سکان هدايت کشور را به دست بگيرد. بطور کلي هرچند تحولات خارجي، روزنههايي را براي بهبود برخي نارساييها ايجاد ميکند، اما مسائل و مشکلات کشور ما بيشتر داخلي است، طبيعتا ابتدا بايد اين مشکلات داخلي را در حوزههاي مختلف اقتصادي، سياسي، اجتماعي و فرهنگي و... حل و فصل بکنيم. اگر بتوانيم اين مشکلات داخلي را بر طرف کنيم، بدون شک فرصتهاي جديدي براي چانهزني بيشتر در فضاي بينالمللي ايجاد و از اين طريق منافع کشور بهتر تامين خواهد شد. اين دستاورد ارتباطي در گرو آن است که سياستهاي کلي کشور در بخشهاي مختلف مورد تجديد نظر قرار بگيرد و متناسب با اهداف کشور شوند. در مقالهاي که ديروز در يکي از رسانهها نوشتم به اين نکته اشاره کردم که براي اينکه تواناييهاي کشور را در چانهزنيهاي بينالمللي افزايش پيد ا کند بايد ميزان رضايتمندي مردم از حاکميت را افزايش دهيم. براي همين بايد اقداماتي چون افزايش نقش آفريني بخش خصوصي واقعي در اقتصاد، آزادسازي زندانيهاي سياسي، تحقق جريان آزاد رسانهاي براي نقد عملکردها و...در دستور کار قرار بگيرد. در صورت اجراي يک چنين اصلاحاتي، ديگر مهم نيست که فرد منتخب به کدام طيف سياسي تعلق دارد و اينکه آيا فرد منتخب در انتخابات نظامي يا ديپلمات است، مهم اين است که رييسجمهور آينده برنامه کاربردي داشته باشد و با پشتوانه راي اکثريت، سکان هدايت ساختار اجرايي کشور را به دست بگيرد. براي جهان پيراموني پرسش کليدي اين است که آيا رييسجمهور آينده در بستر يک انتخابات آزاد و رقابتي برگزيده شده است يا در يک انتخابات غيررقابتي و غير آزاد؟ در واقع مساله اساسي اين است که آيا مردم واقعا پشتوانه فرد منتخب هستند يا نه؟ اگر رييسجمهوري يا هر مقام منتخب ديگري در يک فضاي غير رقابتي و با محدوديتهاي فراوان انتخاب شده باشد، فرقي ندارد که اين شخص، يک ديپلمات کارکشته باشد يا فرمانده نظامي، وقتي انتخابات رقابتي و آزاد نباشد، قدرت چانهزني نظام سياسي در فضاي بينالمللي کاهش پيدا ميکند. بايد بدانيم دنياي غرب (امريکا و اروپا) يک سري اصول ثابتي در حوزههاي آزاديهاي مدني، حقوق بشر، دموکراسي و... دارند که معمولا اجراي اين اصول را در روابط بينالمللي به عنوان يک شاخص کلي در نظر ميگيرند. در واقع حتي اگر در ظاهر به زبان هم بياورند که با فلان دولت کار ميکنند و با دولت ديگر حاضر به همکاري نيستند، اما در حقيقت تنها به استيفاي منافع ملي خود در فضاي بينالمللي توجه دارند. مساله اصلي اين است که ما هم بايد در راستاي منافع ملي خود در فضاي بينالمللي حضور پيدا کنيم و اصلاحاتي که ظرفيت عمومي کشور را ارتقا ميدهد در دستور کار قرار دهيم. من فکر ميکنم مانور روي اين مساله که اگر يک رييسجمهوري نظامي در ايران سر کار بيايد کشور با مشکل مواجه ميشود يا نميشود، منطقي و به نفع مردم نيست. در صورت حضور چهرههاي نظامي بايد از منظر تحليلي بررسي شود که چرا شرايط جامعه به نقطهاي رسيده است که يک چنين موضوعي به وقع پيوسته است؟ به دست گرفتن سکان دولت توسط افراد غير متخصص و نظاميان، برآمده از شرايطي است که نشان ميدهد ما در داخل تنگناها و مشکلات فراواني داريم و در پاسخ به اين نارساييها يک چنين تصميماتي را ميگيريم. از سوي ديگر روي کار آمدن يک فرد نظامي در انتخابات سال آينده ممکن است اين معنا را داشته باشد که انتخابات آزاد و فراگيري در کشور برگزار نشده و کانديداها در يک فضاي سالم، رقابت نکردهاند. در اين شرايط اين جريان اصولگرا و برخي طيفهاي تندرو هستند که ميتوانند اهداف انتخاباتي خود را محقق کنند. در پاسخ به اين پرسش که جامعه جهاني چگونه با حضور يک فرد نظامي برخورد ميکند؟ بايد گفت که به هر حال بين ادبيات يک چهره نظامي با گفتمان يک ديپلمات کارکشته، تفاوتهايي وجود دارد، اما همه حرف من اين است که اين تفاوتها عمده نيست .
موضوعي که به ايران کمک ميکند در عرصه سياست خارجي اهداف خود را بهتر پيش ببرد، ميزان رضاتمندي مردم از حکومت است. يعني هر اندازه ميزان رضايتمندي مردمي از حاکمان و مسوولان بيشتر باشد، آن کشور در صحنه مناسبات بينالمللي تواناييهاي بيشتر خواهد داشت و ميتواند اهداف کشور را بيشتر محقق کند. بنابراين مهم نيست لباس فرد منتخب در انتخابات يونيفورم نظامي باشد يا لباس ديپلماتها را بپوشد، مهم اين است بتوان رضايت مردم را به دست بياورد. مقدمه تحقق اين شرايط نيز نيازمند انتخابات آزاد، عادلانه و رقابتي است که در آن مردم بتوانند فرد شايسته را انتخاب کنند.