نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

سیگنال نزنیم؛ واکنش معنادار روحانی به ترور شهید محسن فخری‌زاده

منبع
وطن امروز
بروزرسانی
سیگنال نزنیم؛ واکنش معنادار روحانی به ترور شهید محسن فخری‌زاده

وطن امروز/ متن پيش رو در وطن امروز منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست

يک روز پس از ترور شهيد محسن فخري‌زاده، رئيس‌جمهور به اين اقدام تروريستي واکنش نشان داد. به گزارش «وطن امروز»، حسن روحاني روز گذشته در جلسه ستاد ملي مقابله با کرونا با اشاره به اقدام تروريستي در به شهادت رساندن شهيد محسن فخري‌زاده، گفت: مردم کشور عزيزمان و همچنين مردم جهان در جريان يک اقدام تروريستي از سوي ايران‌ستيزان عليه يک پژوهشگر و يک دانشمند ايراني بودند که اتفاقا در ماه‌هاي اخير وقت خود را عمدتا به مبارزه با کرونا و پژوهش‌ها و ساخت‌ کيت‌ها در اين زمينه و براي خودکفايي کشور در دارو و تجهيزات اختصاص داده بود. اين بخش پژوهشي در وزارت دفاع که ايشان مسؤول آن بود، کار زيادي انجام داده و توانسته است بخشي از نيازهاي مردم در زمينه مقابله با کرونا را برطرف کند و در اختيار ما قرار دهد. 
روحاني در ادامه اظهارات قابل تاملي را بيان کرد: اين ترور وحشيانه نشان مي‌دهد دشمنان ما در هفته‌هاي پراضطرابي هستند، هفته‌هايي که احساس مي‌کنند دوران فشار آنها کم مي‌شود و شرايط جهاني تغيير مي‌کند و براي آنها مهم است که از اين چند هفته حداکثر استفاده را ببرند تا هم بتوانند شرايط نامطمئني را در منطقه به وجود بياورند و هم توجهات جهاني در اين روزها از ترور و ارعابي که در مناطق اشغالي به وجود آورده‌اند به مشکلات و مسائل ديگر معطوف شود. 
وي سپس تصريح کرد: همه اتاق‌هاي فکر و همه دشمنان ايران بخوبي بدانند ملت ايران و مسؤولان کشور شجاع‌تر و غيورتر از آن هستند که اين اقدام جنايتکارانه را بي‌پاسخ بگذارند. به ‌موقع مناسب مسؤولان مربوطه پاسخ اين جنايت را خواهند داد و همچنين ملت ايران هوشمندتر و حکيم‌تر از آن هستند که در دام توطئه صهيونيست‌ها  بيفتند. 
روحاني با بيان اينکه آنها در فکر يک آشوب و بلوا بودند و بدانند ما دست آنها را از پيش خوانديم و آنها موفق نخواهند شد به اهداف خبيثانه خودشان دست پيدا کنند، گفت: هم رژيم صهيونيستي و هم آنهايي که ضد ايران هستند بدانند مسير توسعه و تحقيقات کشور با سرعت ادامه خواهد يافت و با از دست رفتن عزيزمان فخري‌زاده، فخري‌زاده‌هاي فراوان کمر همت را خواهند بست و در اين صحنه وجود او را که الان در جمع ما نيست، به حول و قوه الهي جبران خواهند کرد. 
 
 روحاني ترور را چگونه تحليل مي‌کند؟
اظهارات حسن روحاني در واکنش به ترور شهيد محسن فخري‌زاده ۲ نکته قابل تامل داشت. اول آنکه حسن روحاني اشاره کرده در 7 هفته باقيمانده تا آغاز به کار بايدن، دولت ترامپ و رژيم صهيونيستي به دنبال فشار و ضربه وارد آوردن به ايران هستند. روحاني سپس به صورت تلويحي اشاره مي‌کند که دولت وي به دنبال پاسخگويي به رژيم صهيونيستي حداقل تا مدت زمان باقيمانده تا آغاز به کار دولت بايدن نيست؛ آنجا که وي از انجام اقدام متقابل در برابر رژيم صهيونيستي به عنوان «آشوب و بلوا» ياد مي‌کند و مي‌گويد: آنها در فکر يک آشوب و بلوا بودند و بدانند ما دست آنها را از پيش خوانديم و آنها موفق نخواهند شد به اهداف خبيثانه خودشان دست پيدا کنند. 
مشابه همين اظهارات را ظريف روز جمعه در صفحه شخصي‌اش در توئيتر داشته است. او در اين باره نوشت: 
تروريست‌ها امروز يک دانشمند برجسته ايراني را به قتل رساندند. اين عمل بزدلانه با نشانه‌هاي آشکار از دخالت اسرائيل در آن جنگ‌طلبي نااميدانه‌ عاملان اين امر را نشان مي‌دهد. روحاني و ظريف ماجراي ترور روز جمعه را طراحي رژيم صهيونيستي براي وارد کردن ايران به صحنه درگيري مي‌دانند تا بدين وسيله ترامپ مجاب شود در هفته‌هاي پاياني دولتش به صورت سخت با ايران برخورد کند و ضربه اساسي به ايران وارد آورد. 
البته اين رفتار روحاني و ظريف ريشه در سياست «تساهل و تسامح» آنان نسبت به کشورهاي غربي دارد؛ آنچه از سوي روحاني و کارشناسان و رسانه‌هاي نزديک به دولت سياست «صبر استراتژيک» نام گرفت. سياستي که از بدو روي کار آمدن روحاني در سال 92 خود را در مذاکرات هسته‌اي و سپس در تعهدات برجامي نشان داد و با انفعال و بي‌واکنشي نسبت به عدم اجراي تعهدات توافق هسته‌اي از سوي کشورهاي غربي ادامه پيدا کرد و پس از خروج آمريکا از برجام به اوج خود رسيد. 
در ماه‌هاي منتهي به انتخابات آمريکا نيز کشورهاي غربي با اطلاع دقيق از رويکرد دولت روحاني، فشار امنيتي و اقتصادي را عليه ايران به اوج خود رساندند، چرا که به اين ادراک رسيده بودند که دولت روحاني وارد فاز مقابله‌اي نمي‌شود، بنابراين فشار يک‌سويه عليه ايران بدون پاسخ مي‌ماند. 
بر مبناي همين استراتژي بود که اقدامات خرابکارانه چند ماه گذشته در ايران که يکي از آخرين نمونه‌هاي آن حمله به تاسيسات نطنز بود بدون واکنش متناسب از سوي دولت رها شد. توجيه عراقچي 4 روز بعد از حادثه خرابکارانه نطنز حاوي گزاره محوري سياست صبر استراتژيک است: «نبايد اجازه دهيم آمريکا ايران را مجددا به عنوان يک تهديد امنيتي معرفي کند. هر حرکتي که ايران را در عرصه بين‌المللي به عنوان يک تهديد معرفي کند، بازي در زمين آمريکاست. تحولات اخير آمريکا وضعيت ترامپ را دشوار کرده و در چنين شرايطي هر اقدامي ممکن است، بنابراين نبايد بهانه‌اي به آمريکا بدهيم که ايران را به وجه‌المصالحه رقابت‌هاي انتخاباتي آمريکا تبديل کند».
بنابراين رويکرد 7 سال اخير حسن روحاني در مواجهه با کشورهاي غربي را مي‌توان در اين جمله خلاصه کرد: براي جلوگيري از چالش بيشتر با کشورهاي غربي بايد سياست مدارا و تنش‌زدايي را در پيش گرفت، به اين صورت که پاسخ رفتار يا اقدام چالشي طرف مقابل را نبايد با چالش داد، چرا که چنين رفتاري مولد چالش بيشتر در رفتار کشورهاي غربي با ايران مي‌شود. 
پس از 7 سال از تجربه چنين سياستي با محوريت روحاني و ظريف مشاهده مي‌شود که مدارا با دشمن و فرار از پاسخ‌دهي متوازن، نه‌تنها رفتار و سياست کشورهاي غربي و متخاصم را نسبت به ايران تلطيف نکرده است، بلکه فشار بيشتر و اقدامات خرابکارانه بيشتري را عليه جمهوري اسلامي به دنبال داشته است. 
ترور شهيد سليماني، ترور شهيد محسن فخري‌زاده، اقدامات خرابکارانه در نطنز و برخي ديگر از نقاط و تاسيسات ايران، ايجاد آشوب گسترده در سال‌هاي 96، 97 و سوءاستفاده از اعتراض معيشتي مردم در آبان 98 و... در نتيجه سياست مدارا و تساهل دولت يا آنچه دولتي‌ها صبر استراتژيک مي‌خوانند، اتفاق افتاده است.
 
ضربه‌هاي بيشتر «صبر استراتژيک»
بر اساس آنچه حسن روحاني گفته است در هفته‌هاي پاياني دولت ترامپ، رژيم صهيونيستي با هماهنگي دولت فعلي آمريکا به دنبال ضربه زدن به منافع ايران است. اين بخش از اظهارات روحاني را بار ديگر بخوانيد:«اين ترور وحشيانه نشان مي‌دهد دشمنان ما در هفته‌هاي پراضطرابي هستند؛ هفته‌هايي که احساس مي‌کنند دوران فشار آنها کم مي‌شود و شرايط جهاني تغيير مي‌کند و براي آنها مهم است از اين چند هفته حداکثر استفاده را ببرند».
 تالي منطقي چنين اظهاراتي يعني اينکه در هفته‌هاي آتي نيز بايد منتظر ضربه وارد آمدن به منافع ايران از سوي کشورهاي متخاصم بود، چرا که آمريکا و رژيم صهيونيستي به دنبال وارد کردن ايران به «درگيري گسترده» هستند و براي همين از انجام اقدامات خرابکارانه به عنوان تله‌اي براي به دام انداختن ايران يا به بيان ديگر به عنوان حربه‌اي براي مجبور کردن ايران به پاسخگويي بهره مي‌برند و اينگونه مي‌خواهند ايران را وارد «مارپيچ تنش و درگيري» کنند. 
اين اظهارات روحاني خواسته يا ناخواسته بيانگر شکست راهبرد صبر استراتژيک است؛ راهبردي که قرار بود مانع از ايجاد چالش براي ايران شود، در عمل چالش‌هاي متنوع و معتبري را متوجه ايران کرده است و در لايه مردم، بي‌اعتمادي به ابزار قدرت جمهوري اسلامي را به دنبال داشته است. 
 
 آيا با روي کار آمدن بايدن سياست ضربه به ايران تغيير مي‌کند؟
يکي از گزاره‌هاي اصلي راهبرد صبر استراتژيک، تغيير شرايط با روي کار آمدن دموکرات‌ها در آمريکاست. روحاني و ظريف معتقدند با روي کار آمدن دموکرات‌ها، از کميت و کيفيت فشارها بر ايران کاسته مي‌شود و دوران ثمردهي صبر استراتژيک آغاز مي‌شود. اما سوال اساسي اين است که حاکميت آمريکا از ابزاري که دولت قبلي اين کشور و مقامات رژيم صهيونيستي در اختيار آنان گذاشته‌اند بسادگي چشم‌پوشي مي‌کنند؟ روي کار آمدن بايدن بر خلاف آنچه از اظهارات برخي مقامات دولتي برمي‌آيد و بر خلاف نظرات کارشناسان و رسانه‌هاي نزديک به دولت، به معناي پايان تخاصم ايران و آمريکا نيست. دولت بايدن ابزار فشار بر ايران را حفظ خواهد کرد و حتي اگر قرار باشد مدل سياست‌ورزي در قبال ايران را تغيير دهد، سياست‌هاي معتبر و جواب پس داده ترامپ را زنده نگه خواهد داشت يا براي کنار گذاشتن چنين سياست‌هايي از ايران امتيازات گزاف‌ طلب مي‌کند. در چنين شرايطي دولت براي آنکه بتواند در مواجهه با دولت بايدن دست پر داشته باشد تا دولت آمريکا را به چنين تصميمي برساند که سياست‌هاي مبتني بر فشار حداکثري ترامپ را کنار بگذارد، بايد نشان دهد چنين سياست‌هايي «نامعتبر» بوده است. نمايش بي‌اعتباري سياست‌هاي ترامپ بسنده کردن به اظهارات تکراري نيست؛ دولت روحاني بايد در عمل نشان دهد به سياست‌هاي راديکال دولت ترامپ پاسخ متناسب و متوازن مي‌دهد. خود را به «نديدن زدن» نه تنها هفته‌هاي پاياني دولت ترامپ را به روزهاي پرتنش براي ايران بدل خواهد کرد، بلکه دولت بايدن را در حفظ سياست‌هاي ترامپيستي تشويق و ترغيب مي‌کند. يکي از مهم‌ترين اقداماتي که ايران در دوره گذار دولت ترامپ به بايدن يعني در 7 هفته آتي مي‌تواند انجام دهد و حتي بر مبناي محاسبات دولت روحاني در راستاي تقويت جبهه دموکرات‌هاي آمريکا نيز مي‌تواند ‌باشد، تغيير رفتار در برنامه هسته‌اي ايران و برداشتن برخي محدوديت‌هاي هسته‌اي به علت سوءاستفاده آژانس و نهادهاي بين‌المللي از بازرسي‌هاي گسترده از ايران است. اينگونه هم نمره منفي تسريع در برنامه هسته‌اي ايران در کارنامه ترامپ درج مي‌شود و هم مي‌تواند ترمز اقدامات بي‌محاباي رژيم صهيونيستي را بکشد.

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره