برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

سرمقاله ابتکار/ جنون گل لاله و اقتصاد روایی ایران!

منبع
ابتکار
بروزرسانی
سرمقاله ابتکار/ جنون گل لاله و اقتصاد روایی ایران!

ابتکار/ « جنون گل لاله و اقتصاد روايي ايران! » عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار نوشته محمد يوسفي آرامش است که مي‌توانيد آن را در ادامه بخوانيد:

    
هلند در دوره‌اي از اقتصاد خود، شاهد پديده عجيبي بود. قيمت پياز گل لاله به ناگهان در اين کشور رو به رشد گذاشت و حتي با قيمت يک خانه برابري کرد! جنون گل لاله يا Tulip Mania پديده‌اي در اقتصاد اين کشور است که طي آن سفته بازان با قدرت تبليغات و تحولات اجتماعي موجب کم يابي و افزايش بي رويه قيمت گل پياز در اين کشور شدند؛ اين پديده جز يکي از حباب هاي اقتصادي معروف جهان است که پس از يک افزايش چشمگير، به ناگهان سقوط کرد؛ شايد با تغيير نام اين پديده با کمي محافظه کاري به نتايج مشترکي در ايران نيز برسيم. در برخي موارد افزايش غير قابل پذيرش خودروهاي رده پايين سرشناس و همچنين سقوط ناگهاني بورس ايران و افزايش چشمگير ارز، شايد با کمي اغراق از نمونه هاي مشابه اين پديده در ايران باشند. 
رابرت جي شيلر، برنده جايزه نوبل و استاد دانشگاه ييل در کتاب اقتصاد روايي خود، به تشريح اين پديده و اين موضوع مهم مي پردازد که چگونه اقتصاد و مردم يک کشور، روند طي شده گذشته را تکرار مي کنند؟ او باور دارد که اقتصاد از الگوهاي پيشين خود پي روي خواهد کرد؛ طي ساليان گذشته اهميت داستان‌ها، روايت‌ها و شايعات به سرعت در ايران فراگير شد و نتايج نامطلوبي را در حوزه اقتصاد کلان و خرد کشور به ارمغان آورد. پديده اي که هر روز بيش از روز گذشته قدرتمند مي شود و از مکيدن سخنان، سياست گذاري هاي ناکارآمد و اظهار نظارت تند برخي سياستمداران جمهوري اسلامي ارتزاق مي کند و جاني دوباره مي گيرد. غول نوپايي که در دهه گذشته هر روز بيشتر از ديروز جاني دوباره گرفته است و در حال تبديل شدن به يکي از بزرگترين چالش هاي اقتصادي سالهاي آينده ايرانمان است. 
غولي که بند ناف اعتماد عمومي و ملي آن بريده شده و بي توجهي امروز مقامات دولتي به آن و عدم توجه به مواردي مثل FATF و دشمن افکني در ديپلماسي بين الملل، در حال رانده شدن آن از آرامش وطن است. بچه غولي که به جاي تعريف داستان هايي درباره توسعه و پيشرفت و ساختن، اخباري منفي درباره رئيس جمهوري کشوري ديگر، عدم دسترسي به تجارت آزاد جهاني و بانکي، افزايش غيرعادي مهاجرت و سرمايه گذاري غيرمنصفانه برخي کشورهاي خارجي را مي شنود. پسربچه اي که روزي خشمگين خواهد شد و همه زحمات اقتصادي کشور را در هم خواهد تنيد. دقيقا ما به کجا پيش مي رويم و به چه چيزي مي انديشيم؟ آيا به وضعيت نامطلوب پيش رو انديشيده ايم؟ اگر بلي، پس چرا ديپلماسي را به جاي آن که فداي مردم کنيم، مردم را فدا مي کنيم. آيا ما آگاه هستيم که اظهار نظرات نابجايمان هر روز موجب ايجاد تنش و روايت داستان هاي نااميد کننده در اجتماع مي شود؟ چطور مي توانيم اخبار ناکارآمدي در اجتماع ارائه دهيم و در عوض انتظار رشد و توسعه اقتصادي داشته باشيم؟ شايد پيش از توجه به هر سياستگذاري مطلوبي، قانون گذار و مديران اجرايي کشور بايد صداي روايت ها و اخبار کوچه و خيابان هاي مردم را بشنوند. مردم چه مي گويند؟ آيا اين حجم از طرح هاي پيشنهادي و سياستگذاري هاي 9 ماه گذشته در راستاي اهداف مردم بوده است؟ آيا وقت آن نرسيده تا صداي اين پسر بچه خشمگين را بشنويم؟ پيش از آنکه بزرگ شود و دودمان اين اقتصاد را به باد دهد!

به پيج اينستاگرامي «آخرين خبر» بپيونديد
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره
اخبار بیشتر درباره