دلجویی به سبک فتاح از کیهان

آفتاب يزد/متن پيش رو در آفتاب يزد منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
در انتقاد به احمدينژاد، خساست به خرج ميدهد، يک کلمه عليه قاليباف نمينويسد، وارد ماجراي کانديداي نظامي هم اگر ميشود با گروييهاي لازم، در حمله به اصلاحاتيها آنچنان از خود بيخود ميشود که گويي به خصم کافرکيش ميتازد و با آن چنان لذتي رسانههاي اصلاحطلب را زنجيرهاي و اجارهاي و وابسته ميخواند که گويي اين روزنامهها تماما در خاک سعودي چاپ ميشوند... اينها بخشهايي از چندگانه سوزيهاي حسين شريعتمداري در کيهان است. قديم ها«چرتکه» بود حالا ماشين حسابهاي الکترونيکي! با يک حساب و کتاب ساده، نوشته بودند:«دلجويي فتاح از کيهان و حاجحسين، 576 ميليون تومان آب خورده است!» حال اگر آن عدد و رقم درست بوده باشد بايد پرسيد يک نيم صفحه ي نخست دلنشين در وصف پرويز فتاح که چندسالي است در مظان کانديداتوري رياست جمهوري است و تابستان همين امسال با حمله به اين و آن از جمله حدادعادل کوشيده بود در نقش يک افشاگر جسور ظاهر شود اما خيلي زود مجبور به چند رقم عذرخواهي شد، دقيقا چقدر آب خواهد خورد؟
افشاگري فتاح و مواضع مختلف رسانه ها
تابستان 99 يا دقيقتر بگوييم مرداد 99؛ اظهارات پرويز فتاح با محوريت اموال، داراييها و املاک بنياد مستضعفان ولولهاي به پا کرد(!) اگرچه چندين و چند روز از پخش اظهارات جنجالي پرويز فتاح، رئيس بنياد مستضعفان جمهوري اسلامي از تلويزيون ايران و ادعاهاي او درباره برخي چهرههاي مطرح سياسي چون روساي سابق جمهوري و مجمع تشخيص مصلحت نظام و حتي نهادهاي نظامي چون سپاه و ارتش درباره تملک بعضي ساختمانها و زمينهاي شهر تهران، اما باز هم واکنشها نسبت به اين اظهارات ادامه داشت تا اينکه چهارشنبه ۲۲ مردادماه، حسين شريعتمداري مديرمسئول روزنامه کيهان، در يادداشتي، مواضع تند و انتقادي در واکنش به سخنان جنجالي پرويز فتاح اتخاذ کرد. شريعتمداري در آن يادداشت نسبتا طولاني حملات شديدي را متوجه پرويز فتاح ميکند و با يادآوري خاطرهاي رئيس بنياد مستضعفان جمهوري اسلامي را با حشمتالله طبرزدي، از مخالفان جمهوري اسلامي، مقايسه ميکند و مينويسد که سالهاي گذشته وقتي طبرزدي يادداشتي براي انتشار به حسين شريعتمداري داده بود خطاب به وي گفته بوده است: «يادداشت شما با آنچه دشمنان بيروني عليه آقاي هاشمي مينويسند و ميگويند تفاوتي ندارد. به همين جهت حاضر نيستيم با چاپ نشريهتان در دروغبافي و تهمتپراکني شما عليه ايشان سهيم باشيم.» پس از اين خاطره شريعتمداري درباره فتاح مينويسد:«آنچه تاسفآور و سوالبرانگيز است اينکه بسياري از اظهارات ايشان واقعيت نداشت و برخي ديگر نيز وارونه مطرح شده بود و تاسفآورتر آنکه جناب فتاح نميتوانست از غير واقعي بودن آنچه مطرح کرده بود بيخبر باشد و دقيقاً همين نکته است که اظهارات ايشان در برنامه نگاه يک را غيرقابل توجيه ميکند.» او در جايي در يادداشت خود خطاب به پرويز فتاح مينويسد: « برادر عزيز به فرض که ادعاي جنابعالي صحت داشته باشد -که ندارد- آيا اگر فلان ملک بنياد در اختيار فلان بخش ارتش و سپاه قرار گرفته باشد سوءاستفاده شخصي شده است؟ و يا گناهي بزرگ و خطايي نابخشودني رخ داده است؟ که در صفحه تلويزيون ظاهر ميشويد و آنها را چنان به باد انتقاد ميگيريد که گويي ارتش و سپاه دشمن هستند؟» شريعتمداري در سرمقاله روزنامه کيهان درباره سخنان فتاح درخصوص حداد عادل هم نوشته است که «اظهارات جناب فتاح درخصوص ملک واگذار شده به آقاي حداد عادل نيز مخدوش است و با واقعيت فاصله دارد.» مواضع روزنامه کيهان و حسين شريعتمداري اما فاصله زيادي با مواضع روزنامه اطلاعات داشت که در يادداشتي بهقلم، فتحالله آملي، نوشته بود: «رئيس بنياد مستضعفان در تلويزيون از عزم اين بنياد براي بازپسگيري اموالي گفت که دست اين و آن و اين ارگان و آن نهاد و فلان شخص و بهمان مقاماند.» اين يادداشت ميخواست چنين نشان دهد که حرفهاي رئيس بنياد مستضعفان، «انصافا جناحي نبوده و چه خوب که پاي سپاه و ارتش هم وسط کشيده شد.» در همان يادداشت ميخوانيم: «فتاح از جمله حرفهاي خوبي که زد يکي هم اين بود که لازم نيست دفتر همه مسئولان نظام و شرکتهاي دولتي، بالاي شهر باشد و حتماً هم دفترشان را چنان وسيع بگيرند که بتوان يک وزارت را در آن مستقر کرد.» اگرچه حدادعادل يکي از اصليترين مخاطبان اين افشاگري و انتقادات تند، چندين و چند روز سکوت کرد اما در نهايت او نيز پاسخهايي داد که علاوه بر اين که پرويز فتاح را به عذرخواهي وادار کرد، کيهان را نيز با خود همراه و مجاب براي حمله به حداد عادل کرد!
دلجويي 576 ميليون توماني؟!
روزنامه آرمان در گزارشي از آگهي۵۷۶ميليون توماني بنياد مستضعفان به اين روزنامه خبر داده مينويسد: شماره روز دوشنبه سوم شهريور کيهان (صفحه ۵ تا ۱۲) به انتشار آگهي مزايده املاک بنياد مستضعفان اختصاص يافته بود! بر اساس تعرفههاي آگهي کيهان نرخ آگهي نيمصفحه چهار رنگ برابر با ۳۶ميليون است که بر همين اساس، نرخ همين آگهي در قطع تمام صفحه احتمالا ۷۲ميليون ميشود. اگر اين رقم ضرب در ۸ صفحه مياني روزنامه کيهان شود مبلغي برابر ۵۷۶ميليون ميشود که رقم کمي نيست. روزنامه آرمان در ادامه گزارش خود مدعي شده بود: «اين تصميم فتاح براي دلجويي از کيهان اتخاذ شده است. »
شايد در اين بخش فتاح دو هدف را دنبال ميکرد که هدف الف، جلب آراي حاميان دلواپساني در انتخابات است که ارگان را همفکر خود ميدانند و هدف ب هم شايد تبديل کيهان به عنوان ارگان انتخاباتي فتاح باشد. اما موضوع دومي که در انتشار ۸ صفحه آگهي تمامصفحه بنياد مستضعفان به کيهان ميتوان مطرح کرد، تصميم براي جلب توجه اصولگراياني با طرز فکر فتاح و همچنين مديران اصولگراي حاضر در بخشهاي مختلف است تا ضمن درآمدزايي براي اين روزنامه، اعتماد ازدسترفته اصولگرايان ميانهرو به کيهان را بازگرداند. سومين هدف هم ميتواند دستور سران جريان اصولگرايي به فتاح و شريعتمداري براي بهبود روابط باشد چرا که تداوم اختلافات هميشگي ميان اصولگرايان سبب شکست انتخاباتي آنها ميشود؛ بنابراين پربيراه نيست اگر ادعا شود دستور صلح از بالا آمده است! اين گمانه زني در حالي مطرح شد که حسين شريعتمداري در يادداشت دو روز بعد خود يعني 5شهريور، در يک چرخش عجيب از سمت فتاح به سمت حدادعادل در گزارش خودش نوشت: حضرت آقا، رهبر، مراد و مقتداي مسلمانان جهان و صدها ميليون از آزادگان و ساير اديان و مذاهب و يا مکاتب ديگر هستند. و به قول آن برادر پاسدار، راضي نيستند کساني از سهم آنها براي مسائلي که به آنها ربطي ندارد هزينه کنند.
اشاره شريعتمداري به آن بخش از اظهارات غلامعلي حداد عادل است که گفته بود:«ساخت مدرسه فرهنگ و کسب زمين از بنياد با اجازه و توصيه صورت گرفته است.» شريعتمداري در روزنامه کيهان در حالي از غلامعلي حدادعادل انتقاد کرد که پيش از اين درباره اظهارات فتاح نوشته بود: «اظهارات آقاي فتاح در برنامه تلويزيوني نگاه يک، بلافاصله با استقبال گسترده رسانههاي دشمن و سايتهاي ضدانقلاب روبهرو شد. اگر ايشان در سخنان خود به واقعياتي هرچند تلخ اشاره کرده بودند، تنها جرمشان اين بود که چرا بهعنوان يک مسئول نظام، سفره دل خود را در ميدان ديد دشمنان تابلودار اسلام و انقلاب گشودهاند! که هرچند اقدامي ناپسند بود، ولي فقط از ناپختگي ايشان حکايت ميکرد. اما، آنچه تاسفآور و سوالبرانگيز است اينکه بسياري از اظهارات ايشان واقعيت نداشت و برخي ديگر نيز وارونه مطرح شده بود و تاسفآورتر آنکه جناب فتاح نميتوانست از غيرواقعي بودن آنچه مطرح کرده بود بيخبر باشد! و دقيقا همين نکته است که اظهارات ايشان در برنامه نگاه يک را غيرقابل توجيه ميکند! بعد از گفتوگوي يادشده آقاي فتاح، مراکز و مسئولاني که مخاطب ايشان بودند، با صدور بيانيهها و جوابيههاي مستند به ادعاهاي ايشان پاسخ گفتند، ولي جناب فتاح تاکنون هيچ پاسخي براي ادعاهاي خود نداشتهاند! اگرچه واقعيت امور بدون پاسخ ايشان نيز به آساني قابل کشف و درک است.»
اين چرخش به سمت فتاح در حالي در کيهان و البته ذهنيت حسين شريعتمداري، رخ ميدهد که مخاطبان اين روزنامه هم در بخش «کيهان و خوانندگان» تحت تاثير مديريت روزنامه قرار ميگيرند. به طور مثال يکي از مخاطبان کيهان در همين رابطه مينويسد: «کاش ساير مسئولين و دولتمردان هم از آقاي فتاح رئيس محترم بنياد مستضعفان ياد ميگرفتند که وقتي متوجه اظهارات نسنجيده خود ميشوند در خلوت با خداي خويش آبروي خود را بر کف دست گرفته و از کساني که موجب تضييع حق آنان شدهاند عذرخواهي و طلب حلاليت کنند.»
از نظر کيهان برخي اصولگرايان، اصولگراتر هستند؟!
چرخشهاي اينچنيني از کيهان و شريعتمداري اگرچه «شايد» چندان به آگهي و تبليغات ارتباطي نميتواند داشته باشد اما در نيم صفحه ي نخست روزنامه ي کيهان مورخ شنبه 11 بهمن، از يک سو بخشهاي مهمي از اين نيم صفحه به بنياد مستضعفان و پرويز فتاح اختصاص مييابد و بخش مهمتري به بازديدهاي ميداني اما گيج و مبهم سردار قاليباف و يک تيتر نيز عليه دولت و گشايشهاي برجامي که اگر اندکي هوش سياسي ـ انتخاباتي داشته باشيم قطعاً تاييد خواهيم کرد که کيهان به اصطلاح «تير در تاريکي» رها نکرده و دانسته وارد بازي انتخاباتي بخشي از اصولگرايان ميشود آن هم به اين استدلال که در بين خودِ اصولگرايان اين مسئله همچنان مورد قبول است که از نظر کيهان و شريعتمداري يا به تعبير عده اي، کيهانِ شريعتمداري؛ برخي اصولگرايان، اصولگراتر هستند!