جنجال پسامناظره نتیجه نداشتن حرف حساب!

کيهان/متن پيش رو در کيهان منتشر شده و انتشار آن به معني تاييد تمام يا بخشي از آن نيست.
روزنامه شرق در شماره ديروز خود ضمن گزارشي به آن چيزي پرداخت که خود حواشي مناظره صادق خرازي با حسين شريعتمداري مديرمسئول کيهان ناميده است. اما بهواقع آيا اين مناظره حاشيهاي داشته يا اين طيف موسوم به اصلاحطلب پس از آن مناظره و مواجهه با دلايل و اظهارات مستدل مديرمسئول کيهان دست به دامان هوچيگري و سروصداي بيجهت شده تا افکار عمومي را از نتيجه مناظره منحرف سازد؟!
در ابتداي اين گزارش آمده: «مشخص بود مناظره تلويزيوني هفته گذشته حسين شريعتمداري، مديرمسئول روزنامه کيهان و صادق خرازي دبيرکل حزب «نداي ايرانيان» بدون حاشيه و جنجال نخواهد ماند [!!]...»
سپس شرق در ادامه گزارش خود به بخشهايي از اظهارات شريعتمداري در مناظره اشاره کرده که در آن مديرمسئول کيهان به روش و منش رئيسدولت اصلاحات و سران فتنه 88 انتقاد کرده و گفته بود چرا آنها اظهارات سران رژيم غاصب صهيونيستي را که اصلاحطلبان را بهعنوان دوست و سرمايههاي آن رژيم در ايران نام بردند تکذيب نميکنند؟ اين پرسش ساده و منطقي مديرمسئول کيهان گويا آب در خوابگه مورچگان ريختن بود و اصلاحطلبان بدون اينکه به تکذيب گفتههاي سران رژيم صهيونيستي بپردازند به هياهو و حاشيهسازي روي آوردند.
در ادامه گزارش شرق آمده: «دبيرکل حزب ندا نيز تا جايي که توانست از رئيسدولت اصلاحات و مؤسسه گفتوگوي تمدنها دفاع کرد اما شريعتمداري در روزنامه خود بر ادعاهاي خود پافشاري کرد و به حساب خود جواب خرازي را داد و به او حمله کرد.»
صادق خرازي و روزنامه شرق در گام نخست طوري وانمود کردهاند که گويي نوشتاري توسط مديرمسئول کيهان در ادامه آن مناظره نوشته شده است اما موضوع اين است که آنچه بهانه ايجاد هياهو توسط اصلاحطلبان شده سلسله مطالب يک کتاب است که تحت عنوان «نقش روشنفکران در تاريخ معاصر» قسمت 113؛ در صفحه پاورقي کيهان در روزهاي زوج منتشر ميشود که قسمت 113 آن با عنوان «شام آخر در سفر نيويورک با ريچارد فراي» چاپ شده و اين نوشتار در ادامه مطالب پيشين بوده است. اين موضوع براي همه مخاطبان با مراجعه به سايت کيهان و رؤيت شماره روز شنبه 11 بهمن 1399 و همچنين رصد شمارههاي پيشين پاورقي کيهان قابل بررسي است.
سؤال اين است که آيا صادق خرازي و روزنامههاي اصلاحطلب کنار تيتر مطلب پاورقي «شماره 113» را نديدهاند؟! که به نظر بعيد ميرسد نديده باشند. اگر ديدهاند که صد و سيزدهمين شماره اين مطلب است و باز به اين جار و جنجال پرداختهاند آنگاه دو احتمال پيش ميآيد نخست آنکه اين جماعت به اين باور رسيدهاند که مديرمسئول کيهان از چند ماه قبل که اين سلسله مطالب شروع به چاپ شده از آينده و وقوع چنين مناظرهاي و تاريخ دقيق آن آگاه بوده و سلسله مطالب آن کتاب را طوري تنظيم کرده که بعد از آن مناظره، قسمت صدوسيزدهم پاورقي که به شام آخر نيويورک با ريچارد فراي ميپردازد به چاپ برسد!
و يا احتمال قريببهيقين آنها اين مطلب دنبالهدار را اکنون و در اين مقطع زماني بهانه جاروجنجال قراردادهاند تا اذهان جامعه از آنچه در مناظره گفته شده منحرف شود.