مهاجرانی جبهه اصلاحات را بهم ریخت

جهان/متن پيش رو در جهان منتشر شده و انتشار آن به معناي تاييد تمام يا بخشي از آن نيست
مهاجراني با انتشار دو توئيت، جبهه اصلاحات را به هم ريخته است. او نوشته است: «به نظرم اندکاندک جمع مستان ميرسند! و شاهد موج سوم اصلاحطلبان راديکال هستيم. موج اول: مطبوعات راديکال بود که فرمان هدايت آن در وزارت ارشاد نبود، مرحوم احمد بورقانى هم با من هماهنگ نبود، به همين دليل وقتى اختيار وزير را که در اعطاى مجوز به ايشان داده بودم، پس گرفتم، استعفا داد».
به گزارش جهان نيوز، او در توييت دوم ادامه ميدهد: «موج اول اصلاحطلبانِ راديکال با طرح اصلاح قانون مطبوعات در مجلس به اوج خود رسيد. من با طرح مخالف بودم. ميدانستم به سرانجام نمىرسد؛ نرسيد. موج دوم: تخريب عميق و گسترده آيتالله هاشمىرفسنجانى بود. گفتند هاشمى مرده سياسى است. موج سوم: تخريب سپاه و طرح دولت نظامى است. حکايت همچنان...».
* بهم ريختن جبهه اصلاحات با توييت هاي مهاجراني
سخن مهاجراني مبنيبر مخالفتش با طرح اصلاح قانون مطبوعات در حالي مطرح شد که در اولين واکنش ها، احمد پورنجاتي، از نمايندگان مجلس ششم با ادبياتي سراسر کنايه و توهين نوشت: «به ايشان ميگويم: دستِکم اين فقره را ميگذاشتي براي جلد دوم خاطراتت که پس از ۱۲۰سالگي که به ملکوت اعلا پيوستي، منتشر شود. تا من و اعضاي کميسيوني که شاهد حضور مدافعانه شما از اين طرح در جلسات کميسيون بوديم، دچار آلزايمر شده باشيم يا به رعايت اخلاق، نتوانيم گاف شما را غلاف کنيم. چرا روز روشن، خلاف واقع ميبافيد؟! از دو حال خارج نيست: يا دفاع آن روزهاي شما، رياکارانه و از جنس نان بهنرخروز خوردن بوده يا حاشا و انکار امروزتان، به قصد قربت ... است. البته در مورد دوم هم مغالطه کردهايد. وارد بحث نميشوم. مورد سوم هم که براي آمرزش گناهانتان، فاتحه مع... . حکايت تحريف تاريخ، همچنان...».
* خارج از کشوري و از داخل خبر نداري!
روزنامه اصلاح طلب شرق نيز طي گزارشي با حمله به مهاجراني نوشت: «عطاالله مهاجراني که سالهاست در خارج از کشور بهسر ميبرد و احتمالا سالها هم از فضاي سياسي داخلي ايران دور است، در شرايطي بر پيکره نحيف اصلاحطلبي در ايران ميتازد که اصلاحطلبان در همين چند وقت اخير کم هزينه سياسي متحمل نشدهاند؛ براي مثال ردصلاحيت گسترده نيروهاي اصلاحطلب در انتخابات مجلس يازدهم در اسفند 98. او در شرايطي که عموم نيروهاي اصلاحطلب ميکوشند با ايجاد نهاد اجماعساز به صورت منطقي و به دور از هرگونه تنش سياسي وارد انتخابات رياستجمهوري شوند، اصلاحطلبان را متهم به راديکالبودن ميکند و مشخص نيست اين گزاره که جريان تندرو سومي در ميان اصلاحطلبان در حال شکلگيري است که هدفش تخريب سپاه است، از کجاست و چه نشانهاي دال بر اين موضوع دارد؟»
اين روزنامه مي افزايد: «شايد طرح چنين موضوعاتي صرفا عرصه و امکان برخورد بيشتر با نيروهاي اصلاحطلب را فراهم کند که مشخص نيست چرا عطاالله مهاجراني که روزگاري وزير فرهنگ و ارشاد دولت اصلاحات بود، مبادرت به آن ميکند؟»
* آقاي مهاجراني خودت عامل اختلاف از قديم بودي
روزنامه شرق که از توييت هاي مهاجراني عصباني شده مي نويسد: «به گفته برخي نزديکان سيدمحمد خاتمي، بخشي از تنشي که در دوران اصلاحات ميان اصلاحطلبان و نيروهاي محافظهکار به وجود ميآمد، ناشي از اقدامات مهاجراني بود؛ مانند آنکه به ديدار يکي از خوانندگان پيش از انقلاب رفت يا آنکه بعد از استعفاي احمد بورقاني که به دليل فشارهايي که بر مطبوعات وارد ميشد، او در عين حال که به گفته خودش با بورقاني اختلاف داشت اما از استعفاي او براي خود بهرهبرداري سياسي کرد؛ درحاليکه کمتر شاهد آن بوديم که مهاجراني در آن زمان که مطبوعات اصلاحطلب زير بيسابقهترين فشارها قرار داشتند، موضع خاصي اتخاذ کرده باشد. از طرفي ذکر اختلافات گذشته برخي اصلاحطلبان و مشخصا جبهه مشارکت با هاشميرفسنجاني مشخص نيست چه کمکي به روند اصلاحطلبي کنوني در ايران ميکند».
* جدايي از اصلاحات در انگلستان!
شرق همچنين مي نويسد: «شايد مهاجراني آگاهانه خود را از بورقاني و امثال او که براي آزادي بيان در ايران تلاش ميکردند، جدا ميکند و هدفش فراتر از ذکر يک گزاره تاريخي است و سعي ميکند که آرامآرام و حالا در انگلستان خود را از جبهه اصلاحات جدا کند تا به اهدافي بلندمدت دست يابد».
* قوامي: مهاجراني فرصت طلب است و مي خواهد نماينده مجلس شود!
ناصر قوامي، نماينده مجلس ششم، درباره هدف مهاجراني از طرح چنين موضوعاتي به شرق گفت: «من نميخواهم بگويم که آقاي مهاجراني در دوران وزارت خود چه مشکلاتي داشت که منجر به کنارهگيرياش شد، زيرا به زندگي شخصياش بازميگردد و به ما هم ربطي ندارد اما به هر حال حالا که سالها از دوران وزارتش ميگذرد دوست دارم به او بگويم، آقاي مهاجراني شما که در آن روزگار متوجه نبودي که نبايد وقتي در مقام وزارت قرار داري، به دنبال مسائل حاشيهساز بروي و مانند يک جوان 18ساله عمل کني، حالا در مقام انتقاد از پيامدهاي منفي راديکاليسم برآمدهاي؟ از طرفي آقاي مهاجراني طوري مينويسد که انگار همه نمايندگان مجلس ششم مردهاند. ما بوديم و به ياد داريم که او هيچ وقت هيچ گفتوگويي يا سخنرانياي يا حرفي درباره مخالفت با طرح اصلاح قانون مطبوعات نداشت. مهاجراني هميشه فرصتطلب بود. از همان زمان هم همينطور بود و حالا که از کشور خارج شده است، ميخواهد اصلاحطلبان را بزند تا شايد به اهدافي که در نظرش دارد، برسد. او تصور ميکند اگر عليه اصلاحطلبان سخن بگويد و توييت بزند، مجرايي برايش باز ميشود تا به ايران برگردد و احتمالا به جايگاهي برسد. مثلا بيايد و نماينده مجلس بشود. من به او ميگويم و نصيحت ميکنم که برادر من اين خبرها نيست و براي امر محال حرفي نزن که آبرويت لکهدار شود. مردم هم ميفهمند که حمله به اصلاحات براي چيست. باور کنيد مردم آنقدر در حوزه سياسي باهوش شدهاند که اگر فردي در انگليس هم حرفي براي منافع شخصياش بزند، مردم متوجه ميشوند. توصيه من اين است که آقاي مهاجراني عليه همجناحيهاي سابق خود حمله نکند و زمينه تهديد و تحديد اصلاحطلبان را بيش از پيش فراهم نکند».
* چرا مهاجراني به گذشته اصلاحات لگد مي زند؟!
روزنامه اصلاح طلب آرمان نيز در واکنش به توييت هاي مهاجراني نوشت: «مشخص نيست چرا مهاجراني گذشته و عملکردش در دولت اصلاحات را اينگونه به زير سوال برده است؛ گذشتهاي که اصلاحطلبان آن را برگي از کارنامه موفقيت دولت اصلاحات مينامند اما مهاجراني را چه شده که امروز به موفقيتهاي ديروز لگد ميزند».
* يادت رفته لندن را وطن خود ناميدي
روزنامه آرمان در ادامه گزارش خود مي نويسد: مهاجراني امروز خود را دلسوز ميداند و آيا فراموش کرده که سال 91 به نقل از او نوشتند: «لندن را بهخاطر تساهل و تسامحش دوست دارد و آنجا را وطن خود محسوب ميکند.» آيا هواي لندن آلوده شده يا موضوع ديگري مطرح است که مهاجراني را مجبور به فراموش کردن گذشته خودش و متهم کردن همراهان دلسوزش کرده است. در همان زمان که مهاجراني لندن را ستود، خطي ميان او و اصلاحطلبان کشيده شد؛ به نحوي که عباس عبدي نوشت: «آقاي مهاجراني! وطن را نميشود گذاشت و رفت! مهاجراني بعد از 88 بهتدريج تغيير کرد و مهاجراني جديدي شد، مهاجرانياي که مواضعش برخلاف گذشته با استقبال اصولگرايان مواجه شد و ديگر نهتنها در ليست سياه اين جريان نبود بلکه برخي اوقات صدرنشين ليست همراهان بود. تا پيش از اين مهمان هميشگي بيبيسي بود اما بهناگاه ديگر در اين شبکه ديده نشد و توئيتر رسانه او شد. حتي او برخلاف مواضع آناني سخن گفت که در دهه 70 او را بر کرسي وزارت ارشاد و سخنگويي ارشاد نشاندند و نقدهاي غيرقابل انتظاري به آنها کرد. زمان زيادي طول کشيد اما مهاجراني در نهايت نشان داد ديگر آن مهاجراني روزهاي اصلاحات نيست و هجرت کرده است!